kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۰۸۹۳
تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۲
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

عدم بازگشت بایدن به برجام تقصیر مجلس است!

روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«بایدن، حل‌وفصل مسئله هسته‌ای را در اولویت قرار‌داده بود و انتظار می‌رفت به برجام برگردد. به‌هرحال او می‌گفت من خروج ترامپ از برجام را قبول ندارم و اکنون سؤال اینجاست که چرا بعد از رئیس‌جمهوری به برجام برنگشته و در برابر این مسئله سکوت کرده است. به نظر می‌رسد او منتظر پایان یافتن مهلت دوماهه مجلس ایران است و پس از آن اقدام می‌کند».


سرویس سیاسی-

این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت:«مجلس ایران شتابزده عمل کرده و نباید این رویه ادامه یابد. این اقدام سبب شده تا آنها تصور کنند که ما علاقه‌ای به گفت‌وگو با جهان نداریم و به همین علت تا این لحظه اقدامی جدی انجام نداده‌اند».
اکنون بیش از 5 سال از موعد اجرای تعهدات آمریکا ذیل برجام سپری شده است. هم دولت اوباما و هم دولت ترامپ با لگدمال کردن برجام، از اجرای تعهدات خود سرپیچی کردند.
با اینکه بی‌عملی و عهدشکنی آمریکا این‌قدر طولانی شده، رسانه‌های زنجیره‌ای همچنان در نقش بلندگوهای کاخ سفید در ایران، هر اقدامی را که در راستای امتیازگیری کشورمان و هموارکردن مسیر لغو تحریم‌ها صورت می‌گیرد را مورد هجمه قرار می‌دهند.
مدعیان اصلاحات در ماه‌های گذشته مدعی شده بودند که اگر بایدن به پیروزی برسد، بلافاصله به برجام بازخواهد گشت؛ اما همان‌طور که منتقدان به درستی اعلام کرده بودند، بایدن همان مسیر ترامپ را در مسئله ایران و برجام ادامه داده است؛ با این وجود مدعیان اصلاحات به جای عذرخواهی از مردم و تغییر رویه خسارت‌بار خود، مدعی هستند که باید در مقابل باج‌خواهی و زورگویی و خوی غارتگری آمریکا تسلیم شویم!.
این در حالی است که تجربه ثابت کرده که آمریکا فقط زبان زور را می‌فهمد.
وعده‌های بر زمین مانده را گردن نظام نیندازید
اکبر ترکان، مشاور پیشین رئیس‌جمهور در ارگان دولت نوشت: «هرچند اکنون برخی گروه‌های سیاسی، دولت را رقیب خود می‌دانند و کارنامه آن را کارنامه رقیب و به همین دلیل در حال اعتبارزدایی از این کارنامه هستند اما آنچه که در عمل اتفاق می‌افتد دو موضوع مهم‌تر است؛ یکی اینکه این روند اعتبارزدایی نه از کارنامه این دولت بلکه اعتبارزدایی از کارنامه نظام در این برهه زمانی است و دیگر اینکه این کار به نوعی امیدزدایی اجتماعی هم محسوب می‌شود، یعنی همان چیزی که دسیسه گران خارجی در پی آن بودند تا با تخریب امید مردم، از این نظام و کشور خرابه‌ای بسازند که بر سر همه ما فرو خواهد ریخت.»
نویسنده برای فراری دادن دولت از پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری در قبال فجایع اقتصادی و وعده‌های بر زمین مانده، ماهیت نقد را تخطئه و آن را به مفهوم دلخواه خود قلب و تحریف می‌کند تا از همین رهگذر و در امتداد غرض خود، پلی به تحریفی دیگر بزند؛ حواله دادن کارنامه غیر قابل دفاع دولت به نظام. و حال آنکه وضعیت موجود پیامد کم‌توجهی و بی‌توجهی به اجرای سیاست‌های کلی نظام در بخش‌ها و عرصه‌های مختلف است که معضلاتی از جمله 7 تا 10 برابر شدن قیمت‌ها در حوزه ارز و سکه و خودرو و مسکن، رکود فراگیر، سقوط ارزش پول ملی، نقدینگی فزاینده و تورم‌زا و بیکاری کم‌سابقه را به ملت تحمیل کرده است.
و این در شرایطی است که اصلاح‌طلبان ادعا می‌کردند، به واسطه بستن با غرب، تحریم‌های مالی و بانکی و نفتی برداشته می‌شود، گشایش اقتصادی اتفاق می‌افتد، مردم از یارانه بی‌نیاز می‌شوند و نرخ دلار از 3700 تومان به زیر هزار تومان سقوط می‌کند، مشکل آب خوردن و آلودگی هوا و... همگی برطرف می‌شود! اما کوچک شدن سفره مردم و افزایش ضریب جینی (شکاف طبقاتی) شاهکار مدیریتی مدعیان اصلاحات - اعتدال است که 7 سال با شعار برداشتن تحریم‌ها فرصت سوزی کردند و باید پاسخگو باشند که چرا از خط قرمزهای نظام در مذاکرات هسته‌ای عبور کردند؟ چرا علیرغم دادن امتیازات نقد فراوان و تحمیل خسارت‌های سنگین برای کشور، تحریم‌ها را برنداشتند بلکه تحریم‌ها از همان دولت اوبامای مؤدب و باهوش! چند برابر شد؟! این طیف بهترین مجال‌های تدبیر و رشد درون‌زای اقتصادی را پای اعتماد به غرب سوزاندند.
با حذف سهمیه‌بندی بنزین و کارت سوخت، خسارت 144 هزار میلیارد تومانی به کشور وارد کردند، با بی‌اعتنایی به عرصه مسکن، از رونق 250 شاخه شغلی و صنعتی و کاهش تورم جلوگیری و فشار بالایی را به مستأجران وارده کرده، 18 میلیارد دلار ارز 4200 تومانی را به کام سوداگران ریختند، نقدینگی را به بخش‌های مولد هدایت نکردند و شرکت‌های بزرگ و زرخیز دولتی را به ثمن بخس واگذار کردند. اتخاذ سیاست‌های ضد شفافیت و مسبب قاچاق (حذف کارت سوخت، ایران‌کد، شبنم و...)، وابسته‌تر کردن اقتصاد به درآمد نفتی، کاهش شرکای تجاری ایران، تحمیل رکود و تورم به اقتصاد از جمله در بخش‌های پیشرانی مثل مسکن و خودرو و کشاورزی و...، کوتاهی در حمایت از تولید و صادرات، کوتاهی در تأمین و اخذ مالیات از فعالیت‌های غیرمولد و اقشار پردرآمد و پرمصرف و... پیامدهای دیگری از برجام‌زدگان مدعی اصلاحات - اعتدال است که با فریبکاری تقلا دارند ناکارآمدی خود را گردن نظام بیندازند.
تحریف یک موضعگیری روشن!
روزنامه اصلاح‌طلب آفتاب یزد در شماره روز پنجشنبه خود، در ادامه خط تبلیغاتی و البته تخریبی جریان مدعی اصلاح‌طلبی علیه سفر رئیس‌مجلس شورای اسلامی‌، این بار به تحریف موضع شفاف و روشن مدیر مسئول کیهان پرداخت و نوشت: « مهم‌ترین هدف قالیباف از این سفر دیدار با پوتین بود. او می‌خواست با این ملاقات برای خود اعتبار مضاعف سیاسی کسب کند و نشان دهد که مهم‌ترین بازیگر فعلی صحنه سیاست ایران است. دست رد رئیس‌جمهور روسیه به رئیس‌مجلس ایران، تمام نقشه‌های او را نقش بر آب کرد. بدین ترتیب نپذیرفتن قالیباف از سوی پوتین و صحبت‌های حسین شریعتمداری تبدیل به کابوس‌های رئیس‌مجلس در مسکو شده است...هیچ اصلاح‌طلبی با این صراحتی که مدیر مسئول روزنامه کیهان اعلام کرد به خود هرگز اجازه نمی‌داد در یک برنامه تلویزیونی بگوید:«با اطلاع می‌گویم موضوع سفر قالیباف به مسکو انتقال پیام نبود.» اما این به خود اجازه نمی‌داد، لابد از موضع ترس نیست بلکه عقلانی نبود در جدالِ اصولگرایان با اصولگرایان؛ یک اصلاح‌طلب میدان داری کند(!) اما شان و جایگاه و اثرگذاریِ حداقل موردیِ «حسین شریعتمداری»؛ لابد در چنین مواقعی، بی‌بدیل و ارزشمند است.»
گفتنی است مدیر مسئول روزنامه کیهان در واکنش به این جو ‌سازی و تحریف ناشیانه مواضع‌اش در یک برنامه تلویزیونی  این طور نوشت: «برخی از مدعیان اصلاحات که عقربه قطب‌نمای آنها روی آمریکا قفل شده است و از سفر قالیباف به روسیه با این تلقی که این سفر می‌تواند مقدمه‌ای برای خنثی کردن تحریم‌ها باشد به وحشت افتاده‌اند، سخن اینجانب در برنامه دوشنبه‌شب جهان‌آرا (شبکه افق) را به‌گونه‌ای ناشیانه تحریف کرده و با پشتیبانی رسانه‌های بیگانه تلاش کرده‌اند از آبی که خود گل‌آلود کرده‌اند ماهی مطلوب آمریکا را صید کنند. در برنامه جهان‌آرا، مجری محترم نظر اینجانب را درباره سفر آقای قالیباف و شایعاتی که در اطراف آن ساخته بودند سؤال کرد و از آنجا که درباره پیام رهبر معظم انقلاب و عدم ملاقات آقای قالیباف با پوتین دو نکته انحرافی مطرح شده بود، ضمن تأکید چندباره بر اهمیت پیام حضرت آقا، درباره عدم ملاقات آقای قالیباف با پوتین اظهار داشتم که «موضوع سفر آقای قالیباف انتقال پیام نبود که ملاقات ایشان با پوتین ضروری باشد و مقایسه این سفر با سفر آقای دکتر ولایتی و ملاقات وی با پوتین متفاوت است و کسانی که این دو را باهم مقایسه می‌کنند در اشتباه هستند.»
مدیر مسئول کیهان همچنین در ادامه نوشت: «اگر پیام رهبر معظم انقلاب مانند تمامی پیام‌های دیگر ایشان از اهمیت ویژه و بالایي برخوردار نبود، به یقین و قطعاً برای رئیس‌جمهور روسیه ارسال نمی‌شد‌، اگر دکتر قالیباف شخصیتی برجسته و عمیقاً مورد اعتماد رهبر معظم انقلاب و نظام نبود، بی‌تردید به‌عنوان حامل پیام حضرت آقا آنهم پیام سرگشاده انتخاب نمی‌شد‌، آیا در دو گزاره فوق می‌توان کمترین ‌تردیدی کرد؟ اگر قابل ‌تردید نیست که نیست باید گفت، برخلاف آنچه مدعیان اصلاحات از داخل و با هماهنگی رسانه‌های دشمن مطرح نموده و اظهارات نگارنده را نیز چاشنی آن کرده‌اند، ارزشی بیشتر از جو‌سازی‌های آمریکاپسند و همیشگی این طیف ندارد. »
عملکرد دولت، مردم را دلسرد کرد
روزنامه ابتکار روز پنجشنبه در مطلبی به اظهارات رئیس‌جمهور در سخنرانی مراسم 22 بهمن و طلب عفو او از مردم پرداخت و نوشت: «بررسی کارنامه دولت در هفت و نیم سال گذشته با یک نگاه غیر صفر و صدی حتما نکات مثبت و منفی توامان داشته است. اما علی‌رغم مشارکت مردم در سال 96 برای دادن رای قاطع به حسن روحانی، برآیند مردم پس از گذشت سه و نیم سال چندان به انتخابشان مثبت نیست... اگر دولت در انتخاب اعضای کابینه و به تبع آن انتخاب افراد شایسته‌تر برای اصلاح ساختارهای معیوب اقدام می‌کرد وضعیت اقتصادی نیز بهتر می‌شد... در واقع ما همچنان با یک ناکارآمدی مدیریتی در بیشتر دستگاه‌های اجرایی رو‌به‌رو بودیم که به واسطه استفاده نکردن از نیروهای نخبه بر مدار شایسته‌سالاری رخ داد که نه تنها بهره‌وری را بالا نبرد که به فساد بیشتر نیز دامن زد. در این بین ناپایداری وضعیت اقتصادی و به حاشیه رانده شدن برخی سلایق در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که با انفعال دولت روبه‌رو شد مردم را نسبت به انتخابشان دلسرد کرد... به نظر می‌رسد آقای روحانی نه تنها برای کارهای نکرده که باید برای امید نا‌امیدشده مردمی طلب عفو کند که در سال 96 در یک اقدام کم سابقه به پای صندوق‌های رای آمدند اما احساس از یاس جایگزین آن شد. »
گفتنی است هرچه بیشتر به انتخابات ریاست جمهوری و این صحنه رقابت سیاسی نزدیک‌تر می‌شویم، نوشته‌های فعالین اصلاحات بی‌رمق‌تر و کم فروغ‌تر می‌شود. روحانی، فردی که با حمایت و رای جامعه اصلاح‌طلب سرکار آمد، نتوانست در دوره ریاست جمهوری خود نظر مردم را جلب و با اقدامات حداقلی برای کسب رضایت مردم آرایی را که به امانت گرفته بود پاسداری کند. در همین میان اصلاحاتی‌ها سعی کرده‌اند راه خود را از دولت تدبیر و امید جدا و به نوعی با انتقاد و اظهارات مختلف حمایت خود از روحانی را پس بگیرند. باوجود اینکه بیشتر و حتی می‌توان گفت تمام کابینه دولت دوازدهم از مردان اصلاح‌طلب تشکیل شده اما بزرگان این جریان، عملکرد و رویکردهای رئیس‌جمهور را تایید نمی‌کنند. این ناامیدی و خالی کردن شانه از عملکرد و نتایج دولت روحانی با نزدیک شدن به انتخابات شدت گرفته است. این در حالی است که آنها صددرصد شریک کارنامه مردودی دولت روحانی هستند که اگر غیر از این بود، نباید در سال ۹۶ مجددا از روحانی حمایت می‌کردند.