نبایدهای روابط همسران
محمدمهدی رشادتی
آسایش زندگی
در فرهنگ اسلامی، اولویت و تقدم خانواده در امور رفاهی، یک اصل مهم محسوب میشود. یکی از ابتداییترین خواستههای زن از شوهر خود، تامین متعارف هزینههای زندگی است. مرد موظف است در حد شأن و منزلت اجتماعی همسرش و نیز به میزان توانمندیهای خود، امکانات رفاهی را برای آسایش و راحتی جسمی و روانی او فراهم سازد. ولی برخی از مردان با وجود داشتن توان مالی، از برآورده ساختن رفاه همسر و فرزندان، خودداری میکنند و نوعی «خساست و بخل» از خود نشان میدهند.
این آقایان گویا فراموش کردهاند که مال و دارایی، زمانی ارزش دارد که تامینکننده نیازهای خود و خانوادهشان باشد. با آن بتوانند آبروی اجتماعی خود را حفظ نمایند. در مراحل بعدی به نیازمندان جامعه کمکرسانی کنند. ثروتشان در چرخه سالم اقتصادی به جریان افتد.
در غیر این صورت ثروت به خودی خود، هیچ ارزشی ندارد. به طور یقین نگهداری و حبس دارایی، علاوه بر محروم ساختن خود و خانواده و جامعه از مزایای آن، آسیبهای اخلاقی و پیامدهای آخرتی آن به مراتب شدیدتر و افزونتر است.
رسول اکرم(ص) فرمود: «هرگاه خداوند به یکی از شما(مردان) وسعتی در زندگی عطا فرمود، ابتدا خود و خانوادهاش را از آن نعمت، بهرهمند سازد.» (مفاتیحالحیاه، ص 236)
امام موسی کاظم(ع) فرمود: «خانواده آدمی، تحت نظارت و مدیریت او هستند، پس هر فردی که خداوند به او نعمتی ارزانی کرد، باید برای آنها رفاه و گشایش در زندگی ایجاد کند، در غیر این صورت ممکن است خداوند نعمت را از او بگیرد.» (معراجالسعاده، ص 358)
مرد خانه ضروری است برای تامین نیازهای خانواده، بر دامنه فعالیت خود بیافزاید تا اگر خانوادهاش از نظر مالی با مشکلاتی مواجه گردید، از حجم این مشکلات کاسته شود. برخی آقایان برای آسایش و رفاه زن و فرزندان خود چندان که باید، نمیکوشند.
امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه یکی از شما مردان تنگدست شد، سفر برود و در پی فضل خدا باشد و خود و خانوادهاش را ناراحت نکند.» (مفاتیحالحیاه، ص 235
منظور امام(ع) کاملا روشن است. چنانچه مرد با کمبود منابع مالی روبهرو شد و معیشت زندگیاش تنگ گردید، منتظر این نباشد که رزق و روزی آنها به درب خانهاش بیاید و بلکه باید همت کند و در پی راههای تامین نیازهای زندگی برود، هرچند لازم باشد که کارش به سفر کردن به نقاط دیگر کشیده شود.
امام رضا(ع) نیز فرمود: «هرکس روزی را از حلال به دست آورد و برای خود و خانوادهاش هزینه کند، همانند مجاهد در راه خدا است.» (همان)
معنای بخل
بخل به معنای نگهداشتن و حفظ نمودن مال و دارایی است در جایی که باید خرج کرد. و در نقطه مقابل آن صفت جود و سخاوت است.
بخل صفتی است درونی که انگیزه هزینه کردن مال را از آدمی میگیرد. این صفت نتیجه محبت و دوستی دنیا میباشد که از زشتترین ویژگیهای اخلاقی محسوب میگردد. زیرا انسان بخیل به فضل و کرم خدای خود، بدگمان و بدبین است و در واقع ایمانش به پروردگار عالم متزلزل و ضعیف میباشد و چنین شخصی هرگز روی بهشت را نخواهد دید. (معراجالسعاده، ص 338)
امام رضا (ع) در همین زمینه گفتار سنگینی دارند: «انسان سخاوتمند به خدا و مردم و بهشت نزدیک است و از آتش جهنم دور میباشد. اما انسان بخیل از بهشت و مردم فاصله زیادی دارد و به آتش دوزخ نزدیک است.» (عیون اخبارالرضا(ع)، ج 1 ص 666)
گناه بزرگ
نقل میکنند: روزی پیامبراکرم(ص) در حال طواف خانه خدا، مردی را دید که میگوید: خدایا به حرمت این خانه مرا بیامرز. حضرت پرسید: گناه تو چیست؟
گفت: بزرگتر از آن است که توصیف کنم. فرمود: آیا گناه تو از زمینها و آسمانها و کوهها و عرش خدا بزرگتر است؟ گفت: آری. فرمود: آيا گناه تو بزرگ است یا خدا؟ گفت: خدا بزرگتر و برتر است.
حضرت فرمود: گناهت چیست؟ گفت: من مردی ثروتمند هستم و هرگاه گدایی و درخواستکنندهای به من مراجعه میکند، گویا شعله آتشی به سوی من میآید.
رسول خدا(ص) فرمود: از من دور شو و مرا به آتش خو مسوزان. سوگند به خدای بزرگ که اگر میان رکن و مقام ابراهیم بایستی و دو هزار سال نماز بخوانی و چنان گریه کنی که از اشکهایت نهرها جاری شود و درختان از آن سیراب گردند، آنگاه با همین «حالت بخل و پستی» بمیری، خداوند تو را به جهنم میافکند. مگر نمیدانی که خدا در قرآن فرمود: «هر کس بخل بورزد،- در واقع- نسبت به خود بخل نموده است. در حالی که خداوند بینیاز است.» (تغابن-38)- (معراجالسعادهًْ، ص 338)
طلا یا سنگ؟
نقل میکنند: مرد خسیسی تمام داراییاش را فروخت و طلا خرید. سپس طلاها را در گودالی در حیاط خانهاش پنهان نمود. او هر روز به طلاها سر میزد و آنها را زیر و رو میکرد. تکرار هر روزه این کار، یکی از همسایگان را مشکوک ساخت. همسایه یک روز مخفیانه به گودال رفت و طلاها را برداشت. روز بعد مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت. وی شروع کرد به شیون و زاری نمودن و مرتب به سر و صورت خود میزد.
رهگذری او را دید و پرسید: چه اتفاقی افتاده است؟ مرد بیچاره حکایت طلاها را بازگو کرد. رهگذر گفت: این که ناراحتی ندارد، سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست. تو که از آنها استفاده نمیکنی. «سنگ و طلا» چه فرقی برایت دارد؟
هشدار
خواهر گرامی، هرچند که همسر عزیزتان وظیفه دارد، موجبات آسایش و رفاه زندگی را در حد منزلت اجتماعی شما فراهم سازد. اما یک نکته بسیار بسیار مهم را نباید از نظر دور داشت و آن این است که همسرتان به علل مختلف شاید قادر نباشد، آن طور که دلخواه شما است، ملزومات مادی در زندگی را به دست آورد و در این حالت به طور یقین، همسرتان بخیل و خسیس محسوب نمیشود.
شما خانم محترم، حتما شرایط او را خوب درک میکنید و در این وضعیت، تنظیم زندگی به روش عاقلانه و خداپسندانه «قناعت» با تدبیر و مدیریت شما میتواند صفا و آرامش و عشق و محبت را در کانون خانواده، به ارمغان آورد و زندگی مشترکتان را بیش از پیش قشنگتر و مستحکمتر خواهد کرد.
شما خواهر بزرگوار، با این نگاه ایثارگرانه از جمله کسانی خواهید بود که رفتار و منش حضرت زهرا(س) را الگوی خویش قرار دادهاید.
حضرت فاطمه(س) خطاب به همسر مهربان و عزیز خود چنین میفرماید: «یا علی، من از پروردگار خود حیا میکنم که از تو چیزی را درخواست نمایم که توان و قدرت انجام دادن آن را نداری.» (فرهنگ سخنان فاطمه(س)، ص 29)
آثار و نتایج بخل و خساست
براساس تحقیقات دانشگاه کپنهاک دانمارک، صفت خساست، موجب تضعیف دستگاه ایمنی بدن، کاهش تولید هورمونهای جنسی، افت سوخت و ساز بدن و نیز منجر به افسردگی بالینی میشود.
به گفته پروفسور میخائیل وینوگرادف، از نقطهنظر روانشناسی، خساست و بخل موجب استرس و تنش درونی میگردد. علاوه بر این خساست باعث افزایش آزاد شدن هورمون استیل کولین است که موجب تغییرات فشارخون میشود. (به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک)
در ادامه به بعضی از پیامدهای دنیایی و آخرتی خصیصه بخل و تنگنظری اشاره میشود:
نمایان شدن حقارت و پستی انسان در دنیا و آخرت
بخیل به علت ناراضی بودن مردم از او، پیوسته دشنام و بدگویی میشنود.
- آدم بخیل دوستان خوب خود را از دست میدهد و در تنهایی عمرش را سپری میکند.
- انسان بخیل و سختگیر، ایمان و اعتمادش به خدا متزلزل و سست میشود و لذا روز به روز از درگاه خدا دور میگردد و مورد خشم خدا قرار میگیرد. (غررالحکم، ج 1، ص 142 و 149)
امام علی(ع) فرمود: «شخص بخیل وقتی که از پرداخت زکات (حقوق الهی) خودداری میکند و از انفاق و بخشش دوری میگیزند و از ترس خرج کردن به دیدار خویشان و دوستان نمیرود و صله رحم انجام نمیدهد و از میهمانپذیرائی نمیکند و در راه خدا هیچ کار خیری انجام نمیدهد، قطعا خود را از نعمت ورود به بهشت محروم میسازد
(عبرتآموز، ص 66)
جمعبندی
مرد وظیفه دارد تمام تلاش متعارف و معقول خود را به کار ببندد تا رفاه و آسایش نسبی و در خور «شأن اجتماعی» خانواده خویش را فراهم سازد و در این مسیر کاملا لازم است که از خود مراقبت نماید تا «آفت بخل و تنگنظری و خساست» به سراغ وی نیاید.
اینگونه صفات و عادات زشت اخلاقی، از منظر اولیاء الهی به هیچوجه شایسته شأن و منزلت یک همسر مومن و با وفا نیست. زیرا که او برخلاف انسان بخیل کاملا به لطف و فضلوکرم خداوند، باور و یقین دارد.
خانم نیز وظیفه خود میداند که:
اولا، انتظارات خود را از همسرش، مطابق با توانایی و وسع مالی و امکانات اقتصادی او تنظیم نماید و از خواستههای غیرمتعارف خودداری میکند.
ثانیا، چنانچه دارای ثروت و مکنت باشد، از ولخرجی و اسراف و ریخت و پاش و زندگی اشرافی به شدت اجتناب میورزد، بلکه زندگی خانواده خود را با این که از نعمت الهی برخوردار است، با حساب و کتاب و تدبیر معاش، مدیریت میکند.
برادر و خواهر گرامی، یقین بدانید که چنین همسرانی در کنار یکدیگر به خوشبختی واقعی یعنی «آرامش پایدار و سعادت حقیقی و ابدی»
دست مییابند.