خبري در راه است
خبر آمد، خبري در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
شايد اين جمعه بيايد، شايد
پرده از چهره گشايد، شايد...
مرحوم آقاسی
در خلوت دل
چه زیباست روی تو در خواب دیدن
فروغ نگاه تو در آب دیدن
چه زیباست رخسار خورشیدی تو
پس از پردهداری مهتاب دیدن
چه زیباست در چشمه نور چشمت
شکوفایی روشن ناب دیدن
چه زیباست دور از شکوه حضورت
نگاه تو در چشم احباب دیدن
چه زیباست تصویر روحانی تو
به یکباره در پیکر قاب دیدن
چه زیباست در خلوت دل نشستن
جمال تو دور از تب و تاب دیدن
چه زیباست در جستوجویی عطشناک
لب عاشقان تو سیراب دیدن
چه زیباست در چشم دریایی تو
نگاه خروشان گرداب دیدن
چه زیباست در اقتدای نمازم
تو را در تجلای محراب دیدن
چه زیباست گر پا گذاری به چشمم
نشستن کناری و سیلاب دیدن
عباس براتیپور
مسیح من!
دلمردهام! قبول، ولی ای مسیح من!
یک جمعه هم، زیارت اهل قبور کن
لبهای پر از دعا
دلم قرار نبود از شما جدا بشود
دلم قرار نبود از غمت رها بشود
شبم قرار نبود این چنین رَوَد در خواب
سحر بیاید و این سینه بیصفا بشود
قرار بود که هر شب برای نافلهها
غلام تو به صدای امیر پا بشود
قرار بود که دار و ندار عاشقتان
کمی ز گرد و غبار ره شما بشود
قرار بود که من یار خوبتان باشم
گدا قرار نشد دشمن خدا بشود
قرار نیست مگر من رِسَم به کوچهتان؟
قرار نیست که وصلت نصیب ما بشود؟
قرار بود که من بین روضه جان بدهم
قرار بود که خاکم به کربلا بشود
سر قرار شما آمدی نبودم من
امان از آنکه سرش پر ز ادّعا بشود
بیا قرار گذاریم باز هر جمعه
دم غروب لب من پر از دعا بشود
مجید خضرایی
سیصد و سیزده
یادت نرود چه نوبهاری داریم
محبوبتر از بهار، یاری داریم
هنگام ورود خود به ما گفت بهار -
با «سیصد و سیزده» قراری داریم!
سعید حدادیان
ایل خورشید
روزی سوار سبز باران خواهد آمد
آبیترین رؤیای انسان خواهد آمد
روزی نسیمانه تمام جاری عشق
تا مرز دل با رمز طوفان خواهد آمد
از شرق اقیانوس شب آرام آرام
آن ماه اطلس پوش پنهان خواهد آمد
مردی شبیه آسمان از ایل خورشید
با کولهبار نور و عرفان خواهد آمد
پای تمام چشمهها نرگس بکارید
نور دل چشم انتظاران خواهد آمد
یاس سپید من به صبح عشق سوگند
روزی شب ما هم به پایان خواهد آمد
محمد حسینی