kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۸۹۸۴
تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۹:۲۹

به غمزه مسئله‌آموز صد مدرّس شد(حکایت اهل راز)



 جناب شیخ رجبعلی خیاط(ره) در دیداري که با حضرت آیت‌الله سید محمدهادي میلانی(ره) داشته تحول معنوي خود را چنین بازگو می‌کند: در ایام جوانی (حدود 23 سالگی) دختري رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته من شد و سرانجام در خانه‌اي خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم رجبعلی! خدا می‌تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک‌بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذت‌بخش به‌خاطر خدا صرف‌نظر کن». سپس به خداوند عرضه داشتم: «خدایا! من این گناه را براي تو‌ ترك می‌کنم، تو هم مرا براي خودت ‌تربیت کن.» رجبعلی با این جهش، ره صدساله را یک‌شبه طی کرد و شیخ رجبعلی خیاط شد.
 نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله‌آموز صد مدرّس شد
 در نخستین گام از ‌تربیت الهی، چشم و گوش (قلبی و باطنی) این جوان باز شد و اینک در باطن جهان و در ملکوت عالم چیزهایی می‌بیند که دیگران نمی‌بینند و آواهایی می‌شنود که دیگران نمی‌شنوند، این تجربه باطنی، موجب شد که شیخ اعتقاد پیدا کند که: اخلاص موجب باز شدن چشم و گوش دل است و به شاگردانش تأکید می‌کرد: «اگر کسی برای خدا کار کند چشم و گوش قلب او باز می‌شود.»
* کیمیای محبت،‌ حجت‌الاسلام محمدی ری‌شهری، انتشارات ‌دارالحدیث.