kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۸۵۰۲
تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۹ - ۲۰:۱۱
صندلی خالی هست اما دانشجو نیست

«کنکور دکتری» هر سال دریغ از پارسال!





اگر نگاهی به آمار ثبت‌نام کنندگان کنکور دکتری در سالیان گذشته بیندازیم، به داده‌های مهم و ارزشمندی می‌ر‌سیم که ما را در تحلیل و ارزیابی وضعیت تحصیلات آموزش عالی کشور یاری خواهد نمود.
مطابق آخرین آمار اعلام شده توسط سازمان سنجش و آموزش کشور، تعداد ۱۷۹ هزار و ۱۹۲ نفر در کنکور دکتری سال ۱۴۰۰ ثبت‌نام کردند این در حالی‌است که در سال ۹۹ تعداد ۱۷۴ هزار و ۴۴۶ نفر ثبت‌نام کرده بودند همین آمار در سال ۹۸، ۱۹۵ هزارو ۶۰۰ نفر بود همچنین تعداد ۲۳۴ هزار و ۴۵۴ نفر در آزمون دکتری نیمه متمرکز سال ۹۷ ثبت‌نام کرده بودند. در سال ۹۶ نیز تعداد ۲۶۰ هزار و ۸۳ داوطلب برای شرکت در آزمون ورودی دوره دکتری نیمه‌متمرکز ثبت‌نام کرده بودند. در سال ۹۵ نیز ۱۵۸ هزار و ۹۴ نفر در این آزمون ثبت‌نام
کرده بودند.
اگر به آمار ثبت‌نامی‌های پنج سال اخیر یعنی از سال ۹۵ تا ۱۴۰۰ نگاهی کنیم متوجه خواهیم شد که کمترین آمار شرکت‌کننده در آزمون دکتری مربوط به سال ۹۵ با ۱۵۸ هزار و ۹۴ نفر داوطلب است و سال بعدی آن با افزایشی حدود ۱۱۰ هزار نفری در کنکور ۹۶ مواجه هستیم. امری که در این میان باید به آن توجه کرد قانون برگزاری سنجش یکپارچه تحصیلات تکمیلی است که در سال ۹۵ به تصویب رسیده و تا کنون و بر خلاف میل دانشگاه آزاد اجرایی شده است.
طبق این قانون آزمون دکتری دانشگاه‌های سراسری، پیام نور، موسسات غیرانتفاعی و دانشگاه آزاد اسلامی به صورت یکپارچه برگزار می‌گردد. در واقع افزایش ناگهانی ۱۱۰ هزار نفری و رسیدن به مرز ۲۶۰ هزار داوطلب دکتری در آزمون سراسری دکتری مربوط به افرادی است که به خاطر شرکت در دانشگاه آزاد در این آزمون شرکت کرده‌اند، در واقع اگر تنها به آمار به صورت یک اطلاع خام نگاه کنیم این ‌اشتباه به وجود می‌آید که در سال ۹۶ تعداد داوطلبان آزمون دکتری نسبت به سال قبل به صورت ناگهانی افزایش یافته است، در صورتی که آمار‌های قبل از این تاریخ به علت جدا برگزار شدن آزمون دکتری دانشگاه‌های سراسری، پیام نور و موسسات عالی از دانشگاه آزاد اسلامی اطلاعاتی ناقص را در اختیار ما می‌گذارد.
پس از سال ۹۵ و ادغام آزمون‌های دانشگاه‌های دولتی و دانشگاه آزاد و سایر موسسات نیز نه تنها افزایش ادامه پیدا نمی‌کند بلکه مجدداً شاهد کاهش هر ساله داوطلبان کنکور دکتری هستیم. به صورتی که آزمون دکتری که در سال ۹۶ با بیش از ۲۶۰ هزار نفر برگزار گردید، در سال‌های ۹۷ و ۹۸ با کاهش تدریجی ثبت‌نام مواجه بودیم بطوریکه این آمار در سال ۹۷ به ۲۳۴ هزار نفر و در سال ۹۸ به ۱۹۵ هزار نفر کاهش پیدا کرد در سال ۹۹ نیز این کاهش ادامه داشت و تعداد ثبت‌نامی‌ها به ۱۷۴ هزار نفر رسید.
آماری که احتمال رسیدن مجدد به آمار سال ۹۵ هم در آن احساس می‌شد، اما اینک شاهد افزایش دوباره تعداد ثبت‌نامی‌ها برای سال ۱۴۰۰ بودیم به طوری که این آمار نسبت به سال ۹۹ با افزایش حدود ۵ هزار نفری روبرو بوده البته این افزایش اندک ملاک محکمی بر رشد صعودی مجدد این آمار نخواهد بود و حدس این می‌رود که در سال‌های آتی دوباره شاهد کاهش چند درصدی این آمار باشیم.
در ادامه به علت کاهش آمار ثبت‌نامی‌های کنکور دکتری را بررسی کرده و دیدگاه‌های مختلفی که درخصوص افزایش یا کاهش تعداد فارغ‌التحصیلان دکتری وجود دارد را مورد بررسی و تحلیل قرار دادیم.
اگر بخواهیم عوامل کاهش میزان داوطلبین دکتری در کشور را بررسی کنیم شاید بهتر باشد که ابتدا وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را به عنوان مرجع این موضوع مورد بررسی قرار دهیم. وزارت علوم، تاکنون بارها بر اینکه کشور به این تعداد دانشجوی دکتری نیازی ندارد تاکید کرده است بطوریکه معاون آموزشی وزیر علوم در گفت‌وگویی در سال ۹۸ درباره کاهش ظرفیت پذیرش دانشجو در تحصیلات تکمیلی به ویژه دکتری گفته بود: دانشگاه‌ها در ارتباط با کاهش ظرفیت دکتری بسیار مقاومت می‌کنند چون دانشجویان دکتری موتورهای اصلی پژوهش در دانشگاه‌ها هستند و بیشترین بار پژوهش بر دوش آنهاست، پروژه‌ها را انجام می‌دهند و مقالات دانشگاه‌ها نتیجه پژوهش‌های دانشجویان تحصیلات تکمیلی
به ویژه دکتری است.
معاون آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در بخشی دیگر از سخنان خود گفته بود: در مباحث رتبه بندی، شاخص‌های مقالات وزن زیادی دارد و از سوی دیگر ارتقای استادان نیازمند چاپ تعدادی مقاله است و اگر تعداد دانشجویان دکتری کم شود، خروجی‌های مقالات دانشگاه‌ها هم کاهش می‌یابد.
نامبرده با بیان اینکه ناگزیر به کاهش ظرفیت دانشجوی دکتری در سطح کشور هستیم، تاکید کرده بود که نیازی به این تعداد دانشجو و دانش آموخته دکتری نداریم و به ناچار باید به سمت تعدیل برویم اما کار ظریف و حساسی است و مقدمات آن باید فراهم شود و در یک سری از آیین نامه‌ها بازنگری صورت گیرد تا جذابیت گرفتن دانشجویان دکتری در حجمی که الان هست، کاهش یابد. با توجه به اظهاراتی که وزارت علوم در سال ۹۸ درخصوص کاهش ظرفیت دکتری داشت اکنون به این موضوع پی می‌بریم که کاهشی که در آمار ثبت‌نامی‌های کنکور دکتری در این چند ساله شاهد آن بوده‌ایم، بی‌تاثیر از سیاستگذاری‌های وزارت علوم وتحقیقات نیست. اما اگر کمی در این‌باره عمیق‌تر شده و بخواهیم از دید داوطلبین، این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم، به نکات مهم و ریشه‌ای دیگری می‌رسیم که شاید یکی از مهم‌ترین دلایل کم رغبتی دانشجویان برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری باشد.
می‌توان گفت که آموزش عالی در کشور ما در چند سال اخیر تبدیل به یک کارخانه تولید مدرک بیهوده و بلااستفاده شده است. هر ساله تعداد زیادی از دانشجویان با انگیزه‌های مختلف راهی مدارج تحصیلی بالاتر می‌شوند. افراد با این تصور که مدرک تحصیلی بالاتر برای آنها سرمایه‌های اقتصادی و اجتماعی بیشتری به همراه می‌آورد، ادامه تحصیل می‌دهند. اما چیزی که در واقعیت روی می‌دهد به میزان زیادی با تصور افراد متفاوت است. اهمیت دکتری گرفتن برای عده‌ای از افراد به حدی است که حتی ممکن است موقعیت‌های شغلی و اجتماعی خود را رها کنند تا به ادامه تحصیل و از این طریق کسب موقعیت بهتر بپردازند.
اما چیزی که در واقعیت روی می‌دهد این است که بعد از اتمام دوره دکتری تعداد زیادی از این افراد به چیزی که مدنظرشان بود نمی‌رسند. از نظر اقتصادی، خبری از شغل بهتر نیست و فردی با این همه تحصیل، بیکار گوشه خانه می‌نشیند. آمارها هم این مسئله را گواه می‌دهند. برای نمونه چندین ماه قبل، معاون آموزشی وزیر علوم، آمار هشدار دهنده‌ای درباره بیکاری دانش آموختگان دانشگاه‌ها ارائه کرده بود. بر اساس آمار وزارت علوم، نرخ بیکاری عمومی در کشور ۱۲ درصد، و نرخ بیکاری دانش آموختگان دانشگاه‌ها متناسب با رشته و مقطع تحصیلی شان بین ۱۷ تا ۴۰ درصد اعلام شده بود، البته مرکز آمار هم درصد بیکاری تحصیلکرده‌ها را ۴۰ درصد اعلام کرد. همچنین، بر اساس اعلام وزارت علوم، حدود ۲۰ هزار نفر از دانش آموختگان دکتری بیکار هستند.
به نقل از خبرنامه دانشجویان؛ با این همه، یکی از دانشجویان دکتری درخصوص معایب تحصیل در این مقطع معتقد است : «فارغ‌التحصیل ارشد و ورودی ۹۵ هستم. در مورد وضعیت فجیع دانشکده‌ها و مافیایی که تشکیل شده نمی‌خواهم حرف بزنم. اما یکی از ساده‌ترین اصول اولیه اقتصاد قانون عرضه و تقاضا است. در خارج از کشور وضعیت به این منوال است که هرگاه نیاز وجود داشته باشد دوره‌های دکتری دایر می‌شوند اما چه در دانشگاه‌های سراسری و چه آزاد، دوره‌های دکتری بدون هدف در حال شکل‌گیری است. در برخی موارد دیده می‌شود حتی بدون اینکه دوره لیسانس و ارشد شکل بگیرد و اساتید مناسبی جذب شوند، دوره دکتری ارائه می‌شوند یک نمونه رشته دکتری کارآفرینی است که با وجود آنکه هنوز دانشگاه‌های سراسری در ارائه ارشد این رشته دچار مشکل هستند بسیاری از واحدهای دانشگاهی، اقدام به ارائه دکتری در این رشته کرده‌اند.
این افزایش بی‌رویه و فله‌ای دانشجوی دکتری وضعیت را به جایی رسانده که میزان عرضه شده از میزان تقاضا به مراتب بیشتر است. ضمنا هم‌اکنون پایان نامه‌ها در زیرزمین‌های اطراف دانشگاه و میدان انقلاب تولید می‌شوند. بنابراین علم در کشور ما فقط تولید مدرک است و بار علمی چندانی دانشجویان ندارند. حالا خودتان قضاوت کنید کسی که پایان نامه‌اش را می‌خرد یا افراد دیگری آن‌ را می‌نویسند چه بار علمی دارد که جذب صنعت یا دانشگاه شود؟ ضمنا مگر ما چه تعداد استاد دانشگاه نیاز داریم؟»
با وجود مشکلاتی که افزایش ظرفیت دکتری ایجاد کرده است و البته نوعی کم‌رغبتی که در دانشجویان کشور برای تحصیلات عالی در ایران ایجاد شده‌است و البته نقش مهم سیاستگذاری‌های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، که بارها بر اینکه کشور به این تعداد دانشجوی دکتری نیازی ندارد تاکید داشته است، باید دید سرانجام این مقطع از تحصیلات در کشور ما به کجا خواهد رسید.