بیماری مزمن آلودگی هوا و راهکارهای اجرا نشده- بخش دوم
گمشدن چالش آلودگی هوا در پیچوخمهای اداری
تخمین زده میشود در ایران سالانه حداقل ۲۹ هزار نفر در هفت کلانشهر ایران به دلیل آلودگی هوا فوت میکنند. هرچند برخی از این افراد بیمار هستند، اما میتوانستند چند سال دیگر عمر کنند که سالانه تعدادی از آنان به دلیل آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند.
راهکارهای کاهش آلودگی هوا را در ۲ دسته کلی بهبود وسایل جابهجایی و مدیریت تقاضای ترافیک میتوان دستهبندی کرد. بخش اول غالباً صنعتی و اصلاح فنی موتورها و نصب فیلترهاست.
بخش دوم طیف وسیعی از راهکارها را دارد، اما راهبردهای اصلی آن خلاصه است: سفرهای کمتر، سفرهای کوتاهتر و با وسایل کاراتر (کممصرفتر و پرسرنشینتر).
بیش از ۶۲درصد اتوبوسهای ناوگان اتوبوسرانی تهران فرسوده هستند که حدود ۵درصد در آلودگی هوای پایتخت سهم دارند. هرچند باتوجهبه فرسودگی بخش اعظم ناوگان، این رقم قابلانتظار به نظر میرسد اما همین رقم ناچیز هم از نظر ما غیرقابلقبول است.
مسئله تهران از منطقه شهری تهران و کرج جدا نیست. روزانه بیش از ۲ میلیون سفر حومهای که غالباً با خودروهای شخصی با کیفیت متوسط رو به پایین انجام میشود، سهم قابلتوجهی در آلودگی هوا دارد.
حالا پرسش این است که چطور در این شرایط تأکید داریم که از حملونقل عمومی استفاده شود؟ اتفاقاً در این شرایط توجه به حملونقل عمومی بیشتر باید شود، به این دلیل که در شرایط عادی با سرفاصله ۸ دقیقه در مترو ازدحام جمعیت میشود، ولی در شرایط کرونا ما باید تعداد ناوگان را به شدت افزایش دهیم. اگر سرفاصله کم شود و ازدحام جمعیت نشود، دیگر مشکلی برای استفاده از حملونقل عمومی وجود نخواهد داشت.
سوخت مازوت مقصر است؟
شاخص کیفیت هوای دوم دی 99 بر روی عدد ۱۵۵ قرار گرفته و هوای تهران قرمز و برای همه افراد جامعه آلوده است. این در حالی است که شاخص کیفیت هوا طی ۲۴ ساعت گذشته بر روی عدد ۱۲۴ قرار داشت و هوای پایتخت فقط برای گروههای حساس جامعه آلوده بود.
تهران از ابتدای سال فقط ۱۵ روز هوای پاک، ۱۷۹ روز هوای قابلقبول، ۸۲ روز هوای ناسالم برای گروههای حساس جامعه و ۲ روز هوای ناسالم برای همه افراد داشته است.
برخی از کارشناسان معتقدند: «سوخت مازوت در کارخانهها و صنایع به دلیل عدم امکان نگهداشت آن سبب تشدید آلودگی هوا در پایتخت شده است.»
شرکت کنترل کیفیت هوای تهران گزارش داده است که یکی از عوامل افزایش غلظت دیاکسید گوگرد در ماههای سرد سال میتواند استفاده از سوختهای سنگین بهجای سوخت گاز در صنایع بزرگ و نیروگاهها باشد. از سویی دیگر باتوجهبه تجربه شرایط مشابه در سالهای گذشته، در کارگروه کاهش آلودگی هوا در تاریخ ۱۳ مهرماه امسال بر این موضوع تأکید و مقرر شد که مکاتبات لازم برای تأمین سوخت گاز طبیعی برای صنایع بزرگ و نیروگاهها در شش ماه دوم سال صورت پذیرد.
بر اساس اطلاعات کیفیت هوای تهران طی دو ماه اخیر، لازم است که سازمان حفاظت محیط زیست و محیط زیست استان تهران بهعنوان دستگاه ناظر توضیح دهند که بر چه اساس تأکید کردهاند که تاکنون هیچیک از واحدهای صنعتی و نیروگاههایی که روی آلودگی شهر تهران تأثیر میگذارند، از سوخت مازوت استفاده نکردهاند؟ از سویی دیگر لازم است که دستگاههای ناظر راهکارهای کاهش مصرف مازوت و یا کنترل آلایندگی آن در صنایع و نیروگاهها را مشخصتر و نسبت به اجرایی کردن راهکارها اقدام کنند، چون درحالی تهران طی هفتههای اخیر بهصورت پیاپی روزهای آلوده را پشت سر گذاشته است که آلودگی هوا علاوهبر مخاطرات خود برای سلامت انسان سبب شیوع بیشتر ویروس کرونا و افزایش مرگومیرها میشود.
ضعف سیستم حملونقل عمومی
«حل معضل آلودگی هوا سادهتر از آن است که فکر میکنید» این جملهای است که مهرداد تقیزاده، معاون حملونقل وزارت راه و شهرسازی، به آن تأکید دارد. وی میگوید: «در ارتباط با آلودگی هوا در بخش مرتبط با منابع متحرک آلایندگی تغییر اساسی در نگرش متولیان امر رخ دهد.»
وی میافزاید: «مشکل ما نگرش فعلی ماست، نه مشکل کمبود بودجه است و نه مشکل فنی و اجرایی.» و تأکید دارد: «حل معضل آلودگی هوا سادهتر از آن است که فکر میکنید.»
معاون حملونقل وزارت راه و شهرسازی میگوید: «گرچه استاندارد بودن سوخت، خودرو، خروج خودروهای فرسوده و نصب کاتالیست و... بدون شک بسیار حائز اهمیت هستند، اما در همه کشورها راهحل کلیدی حل معضل آلودگی هوا را توسعه و ترویج حملونقل عمومی درون و برونشهری دانسته و در کنار آن به موارد مذکور پرداختهاند.»
بهطورکلی در وهله اول در کشورهای پیشرفته به دنبال این هستند که حملونقل عمومی قوی، گسترده، متنوع، سریع، دقیق و کارآمدی داشته باشند، به این منظور که درصد بالایی از سفرهای درون و برونشهری را به خود جذب کرده و حتی مالکان خودروهای شخصی نیز راحتی جابهجایی با حملونقل عمومی را در نظر گرفته و با انتخاب خود، بهصورت روزانه سفر با حملونقل عمومی را به استفاده از خودروهای شخصی ترجیح داده و از خودروی شخصی خود برای تعطیلات آخر هفته استفاده میکنند. پس از اینکه این کار در سطح وسیعی انجام شد و سرفاصله مترو را به دو دقیقه رسانده؛ شبکه را گسترده کرده، خطوط فیدر را ایجاد و گسترده کرده، شبکه با پایینترین سرفاصله حرکت را برای BRT، اتوبوس و مینیبوس را ایجاد و مردم را به آن جذب کردند. بهاینترتیب ۸۰ درصد از معضل را حل کردهاند.
البته بازهم تعدادی از مردم میمانند که از خودروهای شخصی یا تاکسی استفاده میکنند؛ پس اینجاست که وضع قوانین و ضوابط سختگیرانه در بررسی فنی خودرو، سوخت، فیلتر، خودروی برقی و... و الزام همه صاحبان خودروی شخصی و تاکسی به رعایت آنها میتواند ۲۰ درصد باقیمانده از معضل را حل کنند. ولی در کشور ما مشکل این است که دهها سال است به حل آن ۲۰درصد آخر پرداختشده (آن هم ناقص) و ۸۰درصد مهمترین بخش کار مدتهاست رها شده است.
ترغیب کلامی و بیاثر مردم به حملونقل عمومی پیامی است که در راستای حل بخش ۸۰ درصدی معضل انجام میشود.
نصرت سعدی پور یک فرهنگی و شهروند تهرانی با گلایه از این واگویه تکراری گله مندانه میگوید: «آیا کسانی که این پیام را میدهند از وضع حملونقل عمومی مطلع هستند؟! تهران از لحاظ سیستم حملونقل عمومی، بهترین جایگاه را میان کلانشهرهای کشور دارد، اما آیا این سیستم خوب و مناسب است؟ آیا اینکه ازدحام مترو و BRT به حدی باشد که مجبور شویم در ایستگاه منتظر باشیم تا حداقل دو نوبت مترو یا BRT در ایستگاه توقف کند و رد شود و نتوانیم سوار شویم، و در نهایت سوار شدنمان در مترو یا BRT سوم با هُل دادن دیگران ممکن شود، آیا واقعاً این سیستم خوبی است؟ این سیستم کدام فرد صاحب خودروی شخصی را جذب میکند؟ اکثریت قوی و شاید بهتر باشد اشاره شود، همه افرادی که در تهران از حملونقل عمومی استفاده میکنند، خودروی شخصی ندارند. جالب این است که بسیاری از همین افراد هم تاکسی و آژانس را به حملونقل همگانی از جنس اتوبوس و مترو، ترجیح میدهند. پس کاملاً مشخص است که مشکل به مردم برنمیگردد که آنها را ترغیب به استفاده از حملونقل همگانی میکنیم.»
وی در ادامه میگوید: «شاید بهتر باشد مردم به این سیستم حملونقل همگانی فعلی، ترغیب نشوند، چرا که امکان دارد از حملونقل عمومی بیزار شوند. جالب است که در بسیاری از نقاط شهر، اصلاً شبکه حملونقل همگانی وجود ندارد؛ نه اتوبوس، نه BRT، نه ریلی. (تازه، این وضع تهران است که پروژههای مهم و ارزشمندی را در زمینه حملونقل همگانی اجرا کرده است) سایر کلانشهرها قطعاً حملونقل همگانی ضعیفتری دارند و باید به مردم حق داد که از خودروی تکسرنشین خود استفاده کنند. البته در عوض بزرگراههای خوبی داریم و خودروی شخصی علیرغم ماندن در ترافیک، هنوز راحتترین وسیله نقلیه و مُد برتر محسوب میشود، و این نشان میدهد که سیاستهای خُرد و کلان همه کلانشهرهای ما با «خودرو محور» شدن همسو است.»
راهکارهایی برای تقویت سیستم حملونقل عمومی
اولین و مهمترین راهکار حل مشکل آلودگی هوای کلانشهرها، اشاعهٔ حملونقل همگانی (شامل ریلی، اتوبوس و مینیبوس) در سطحی است که حتی درصد بالایی از صاحبان خودروهای شخصی نیز ترجیح دهند از حملونقل همگانی استفاده کنند. برای دستیابی به هدف تقویت سیستم حملونقل عمومی در کلانشهر تهران باید زیرساختها تقویت شوند.
معین قراگوزلو یک شهروند کرجی به گزارشگر کیهان میگوید: «شبکه گسترده حملونقل همگانی محدوده وسیعی از شهر را پوشش دهد و افراد بهراحتی بتوانند از نقطهای به نقطهٔ دیگر سفر کنند. هر فردی با حداکثر ۳۵۰ متر پیادهروی بتواند به ایستگاههای حملونقل همگانی برسد و بتواند از آن ایستگاه برای حرکت به چند جهت حرکت داشته باشد. صرفاً دستیابی به ایستگاههایی که مثلاً اتوبوس در یکجهت را میتوانند انتخاب کنند، کافی نیست.»
وی در ادامه پیشنهاد میدهد: «شهرهای اقماری با خطوط متعدد ریلی به کلانشهرها متصل باشند و قطارهای حومهای مطلوب و با کیفیت بالا هر بیست دقیقه یکبار در هر یک از این خطوط به حرکت
در آید. این قطارها از ساعات اولیه صبح تا ساعت 23 شب دائماً در حرکت باشند و از ساعت 23 شب تا 5 صبح سرفاصله آنها بیشتر شود.
تا زمان عدم تکمیل خطوط حومهای ریلی، مسیرهای ویژه BRT، شهرهای اقماری را به کلانشهرها وصل کنند. حتی در مسیرهای پرتردد مثل کرج- تهران، علاوهبر خطوط ریلی حومهای در همه مسیرهای ممکن، خطوط BRT عادی و سریع با سرفاصله مناسب، به خدماتدهی به مردم بپردازند و در سمت کرج و تهران در چند نقطه به سیستم حملونقل همگانی درونشهری متصل باشد.»
مهار ابر خاکستری ریزگرد
با بستههای تشویقی
هیچ میدانید ساختوسازها و رهاکردن مصالح بعد از کار میتواند منجر به تولید ابر خاکستری بر فراز کلانشهرها شود؟
عوامل اجرایی ساخت سازهها هر روز حجم عظیمی از خاک را بدون کنترل آن در محوطه سازهها جابهجا یا رها میکنند. این حجم عظیم خاک توسط باد، ماشین یا عابرین پیاده به نقاط دیگر پخش شده و ذرات ریز خاک (دراندازه نانو) در اثر این عوامل به هوا برخاسته و باعث بخش عمدهای از تشکیل ابر خاکستری میشوند. این ابر خاکستری خود یک معضل عظیم است، ولی با جلوگیری از بالارفتن مدفوعات ارابهها، معضل بسیار بزرگتری را موجب میشود. به این منظور میتوان خاک را در کانکسهای مخصوص نگهداری کرد یا با کشیدن نایلون یا پوششهایی مخصوص در زیر و روی خاک از برخاستن و پخش شدن ذرات خاک جلوگیری کرد. با استفاده درست از این مصالح از پخش شدن و هدررفتن آنها جلوگیری شده و در نتیجه مردمانی که از آنجا (اطراف سازهها) عبور میکنند، مخصوصاً مردم آن کوچه و محله، برای تمام آن مدت دو الی سه سال ساختوساز، در معرض خاک خوری و گِل لگدمال کنی
و خاک و گِل بینی نخواهند بود و خاکی به هوا بالا نخواهد رفت.
بهعنوان نمونه میتوان از شهر پکن در کشور چین نام برد. این شهر با اقدام و ارائه طرحهای تشویقی/تنبیهی مانند پرداخت جریمه برای سازندگان سازههای شهری در قبال میزان آلودگی هوا و گردوغباری که تولید میکنند، کوشش دارد تا معضل برخاستن خاک از زمینبههوا را برطرف کند. «هوانگ یوهو» معاون رئیساداره کیفیت هوای شهر پکن نیز اعلام کرده است: «آلودگی هوا ناشی از گردوغبار و ریزگردها، عامل اصلی آن طرحهای ساختمانی و ساختوسازهای شهری است.» وی میافزاید: «کاهش میزان ریزگردها و غبار برای کمتر شدن آلودگی هوا بسیار حائز اهمیت و حیاتی است.»
میتوان با به اجرا درآوردن طرح ملی جلوگیری از برخاستن خاک از معابر شهری و پشتیبانی از آن توسط ارگانها و نهادهای دولتی و حکومتی با یک عزم جهادی- انقلابی و تبلیغ و ترویج آن در جامعه، یکی از بزرگترین معضلات زیستمحیطی کشور یعنی آلودگی هوا و تشکیل ابر خاکستری ریزگردها بر فراز کلان شهرهای ایران بهخصوص پایتخت را
حل کرد. رهایی از معضل آلودگی هوا در متحمل شدن هزینههای گزاف، ساخت و استفاده از دستگاههای پیشرفته در گرفتن ریزگردها پس از پراکنده شدن آنها در هوا یا تعطیلی شهرها و مدارس نیست، بلکه جلوگیری از بهوجودآمدن ریزگردها از شکم مادر (سطح زمین) است. تصمیم و اجرای طرح ملی ارائه شده، ثابت خواهد کرد که با راهحلهای آسان و کوچک میتوان کارهای بزرگ انجام داد و از خطرات و معضلات بزرگتر جلوگیری کرد.