بررسی آثار و برکات نماز شب از نگاه قرآن
ظرفیتیابی شگفت در تهجّد شبانه
محمدرضا سرابیان
کوتاهترین اسباب و وسایل تقرب و تقوا
از نظر قرآن، حکمت و فلسفه اصلی آفرینش انسان، خلافت الهی است که این معنا زمانی به تحقق کمالی خود میرسد که انسان همه اسماء و صفات الهی سرشته در نهادش را به فعلیت و ظهور برساند.(بقره، آیات 30 و 31)
خدا در آیات قرآن تنها راه اظهار صفات الهی در نفس انسانی و دستیابی به مقام خدایی شدن را عبودیت در چارچوب اسلامی میداند که قوانین آن با عقل سلیم و نقل وحیانی کشف میشود؛ زیرا این دو همان چراغهای هدایت الهی است که از درون به واسطه فطرت و از بیرون به واسطه نبوت، برای انسان بر افروخته شده است.(ذاریات، آیه 56؛ بقره، آیات 21 و 138؛ روم، آیه 30؛ ملک، آیه 10؛ آلعمران، آیات 19 و 85)
آنچه اسلام در قالب معارف و احکام و مانند آنها بیان کرده، همگی موجب کسب تقوای الهی میشود که برآیند آن خدایی شدن و تقرب به خدا و قرار گرفتن در مقام خلافت الهی به شکل ولایت الله بر کائنات است. البته هر یک از آنها دارای ظرفیتهای محدودی برای ایجاد این حالت تقوای الهی و تقرب به خدا است؛ برخی از آنها از ظرفیت شدیدتر و برتر و برخی ضعیفتر و کمتر برخوردار است؛ چنانکه خدا در آیاتی با عبارتی چون «لعل» به این نکته توجه میدهد که مثلا روزه «شاید» برای افراد موجب تقوای الهی شود(بقره، آیه 183)؛ زیرا انسان تا در دنیا است، در معرض خطر از دست دادن دستاوردها و ابطال و احباط آن است(محمد، آیه 33)؛ بنابراین، هیچ اعتمادی نیست که وقتی عمل حتی خالص بدون ریا و درست و صحیح انجام گیرد، آثار آن باقی و برقرار باشد؛ زیرا ممکن است که شخص پس از آن آثار، عملش را با منت و اذیت یا ارتداد یا کارهای دیگر از میان ببرد؛ از همین رو برای قبولی اعمال که بقای آن را نیز تضمین کند، کسب ملکه و مقوم ذاتی «تقوا» شرط شده و اعمال از «متقین» قبول میشود؛ چنانکه خدا میفرماید: خدا تنها از متقین میپذیرد.(مائده، آیه 27)
بنابراین، میان عمل صحیح و عمل مقبول تفاوت وجود دارد؛ چنانکه حتی عمل مقبول نیز تا زمانی که انسان در دنیا است؛ در خطر عظیم است؛ زیرا در روایت است که حتی «مخلصون» به کسر لام- نه مخلصون به فتح لام- علاوه بر متقین در معرض خطر هستند. از پیامبر نقل شده که فرمود: اَلنّاسُ كُلُّهُمهالِكُونَ الاّ العالمونَ وَ العالمونَ كُلُّهُمهالِكُونَ الاّ العاملونَ وَ العاملونَ كُلُّهُمهالِكُونَ الاّ المخلِصونَ والمُخلِصونَ فى خَطَرٍ عَظيم؛ همه مردم در هلاکت هستند مگر عالمان و عالمان نیز همه در هلاکت هستند مگر عاملان به علم و عاملان نیز همگی در هلاکت هستند مگر مخلصون و آنان نیز در خطر عظیم هستند. (مجموعه ورام، ص 320)
اینکه مخلصان به فتح لام را استثنا کردهایم به دلیل آیات قرآن است که خدا آنان را معصوم دانسته و آنان در درجاتی هستند که دست ابلیس و شیاطین به آنان نمیرسد.(ص، آیات 82 و 83)
به هر حال، انسان همواره در زندگی دنیوی در خطر است؛ زیرا کسب تقوای الهی که انسان را به یقینهای سه گانه علم الیقین، عین الیقین و حقالیقین برساند موجب نمیشود که دستکم در دو مرحله نخست آن گرفتار خطر عظیم نباشد؛ از همین رو فرعون با معجزات دهگانه موسی(ع) به مقام علمالیقین میرسد، ولی به انکار آن میپردازد(نمل، آیه 14)؛ اما کسی که به تقوای اخص یا اخصالاخص برسد که حق الیقین است، دیگر از دسترس شیطان در امان خواهد بود؛ زیرا به چیزی چون مرگ رسیده است که دیگر بیرون از دایره قدرت و سلطه ابلیس است و «حق الیقین» مرگ، او را نجات میدهد. از همین رو در سوره 99 سوره حجر آمده که عبادت پیامبر(ص) نیز میبایست تا زمانی باشد که مرگ را بهعنوان حق الیقین درک کند.
چنانکه گفته شد اعمال بسیاری میتواند عامل کسب تقوای الهی در سطح «لعل» باشد؛ اما برخی از اعمال عالم عاقل بسیار قویتر و ابزار کاراتری است تا انسان با نزدیکترین راه و به اصطلاح از راه میانبر به تقوای الهی برسد. از نظر قرآن، عفو(بقره، آیه 237) و عدالت(حدید، آیه 8) دو راه نزدیک به تقوا و راه میانبر است که از آن نزدیکتر چیزی نیست. از همین رو از آنها به عنوان«اقرب للتقوی» یاد میکند تا ارزش و اهمیت این امر اجتماعی را به انسان گوشزد کند؛ به ویژه که عفو در مقام احسان و اکرام و ایثار انجام میشود و عدالت نیز از مهمترین اهداف میانی پیامبران است تا عموم مردم به قسط قیام کنند(حدید، آیه 25) و مومنان نیز در جایگاه«قوامین بالقسط» عدالت را در سطح ملکه بلکه مقوم ذات خویش بروز و ظهور دهند.(همان؛ نساء، آیه 135)
ظرفیتیابی شگفت
در تهجّد شبانه و نماز شب
از نظر قرآن، روز برای فعالیتهای گوناگون از جمله اقتصادی و غرق شدن در امور گوناگون است: إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا؛ و تو را در روز شناگری و آمد و شدى دراز است.(مزمل، آیه ۷)
اما شب ظرفیتی بسیار برای دستیابی به مقامات بلند عرفانی در سیر و سلوک بلکه صیرورت و انقلاب نفس انسانی دارد. از همین رو ملاقاتهای خدا با پیامبران در شب است، با آنکه مثلا در میقات سی و سپس چهل شب موسی(ع)، ایشان روز را نیز در آنجا حضور داشتند، ولی خدا از« ثَلاَثِينَ لَيْلَةً» و«أَرْبَعِينَ لَيْلَةً» سخن به میان میآورد و می فرماید: و مواعده با موسی سی شب بود که آن را با ده شب دیگر تمام کردیم و این گونه میقات پروردگارش چهل شب شد.(اعراف، آیه 143)
در این آیات سخن از چهل روز یا چهل شبانه روز نیست، بلکه تنها سخن از چهل شب یا سی شب است که بیانگر نقش کلیدی و اساسی شب در ایجاد ظرفیت برای میقات پروردگار است.
معراج پیامبر(ص) و اسراء به بیتالمقدس و مسجد اقصی نیز در شب بوده(اسراء، آیه 1) و عروج از آنجا به آسمانها و بهشت و دوزخ بلکه در مقام«قاب قوسین او ادنی» نیز در شب اتفاق افتاده است.(نجم، آیات 8 و 9 و روایات تفسیری)
بر اساس آموزههای قرآن، زمان نزول قرآن نیز شب قدر به عنوان یک شب مبارک است؛ (قدر، آیه 1، دخان، آیه3)
خدا در قرآن میفرماید که نزول قرآن و معارف عالی و بلند آن با تاویلات خاص تنها در شب فراهم است؛ زیرا شرایط در شب به گونهای است که شخص میتواند از تمام ظرفیت خویش برای دریافت قرآن بهرهمند شود. از همین رو خدا به پیامبر(ص) فرمان وجوبی و به خواص مومنان فرمان استحبابی ارشادی میدهد که از شب برای دریافت«قول ثقیل» و معارف بلند قرآنی استفاده کنند و با ترتیل قرآن و درنگ و درستخوانی، ظرفیت پذیرش محتوا و مفاهیم عالی قرآن را در قلب خویش فراهم آورند: براستی که نشئه شب، همانا رنجش بیشتر و گفتار آن راستینتر است؛ در حالی که برایت در روز آمد و شد طولانی است.(مزمل، آیات 6 و 7) خدا در این دو آیه به علت اینکه باید شب را به تهجد برخاست و روز را به کارهای دیگر مشغول شد، اشاره کرده است. از نظر قرآن، ظرفیت شب برای دریافت حقایق، خیلی خوب است؛ چرا که انسان در شرایطی قرار میگیرد که میتواند گام را محکم بکوبد و استوار بایستد و دریافتی استوار از کلام الهی داشته باشد. البته تهجد شبانه بسیار دشوار است؛ از همین رو اندکی از مومنان، همپای پیامبر(ص) بیدار میشوند و به تهجد میپردازند؛ خدا میفرماید: به راستی که پروردگارت میداند که تو و گروهی از کسانی که در اطراف طواف میکنند و مسیرت را میپیمایند دو سوم یا نصف یا یک سوم شب را میایستند و به نماز و قیام میپردازند.(مزمل، آیه 20)
خدا در جایی دیگر از قرآن به این نکته میپردازد که متقین که در بهشت هستند، در دنیا اهل احسان بودند. سپس درباره ویژگی دیگر آنان میفرماید: و از شب اندكى را میخوابیدند و در سحرگاهان از خدا طلب آمرزش میکردند و در اموالشان براى سائل و محروم حقى معين بود و روى زمين براى اهل يقين نشانههايى متقاعدكننده است و در خود شما پس مگر نمىبينيد و روزى شما و آنچه وعده داده شدهايد در آسمان است.(ذاریات، آیات 17 تا ۲۲)
متقین که برای تهجد بیدار میشوند نه تنها اهل انفاق و صدقات و کارهای خیر اجتماعی هستند، بلکه از نظر روحی و معنوی چنان رشد و پیشرفت دارند که به مقام یقین میرسند و اهل بصیرت میشوند.
ارزش و اهمیت بیداری شب و قیام در آن چنان است که خدا به صراحت به پیامبرش فرمان میدهد و میفرماید: ای جامه در خود پیچیده، جز اندکی از شب را برخیز»(مزمل، آیات 1 و 2) به این معنا که بیشتر شب را بیدار باشد و کمی را بخواهد. در این زمان بهترین اعمالی که انجام میشود دو چیز است که شامل ترتیل قرآن و نماز است؛ البته کسی که نماز میخواند در عمل قرآن را نیز میخواند. بنابراین، نماز شب به معنای خواندن قرآن نیز خواهد بود تا این گونه به قول ثقیل دست یابد که حقیقت قرآن و تلقی تاویلات باطنی آن است.(مزمل، آیات 4 و 5)
خدا به پیامبر(ص) فرمان میدهد برای دستیابی به مقام محمود باید به تهجد شبانه بپردازد و نماز شب بخواند: نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكى شب برپادار و نيز نماز صبح را، زيرا نماز صبح همواره مقرون با حضور فرشتگان است؛ و پاسى از شب را زنده بدار تا براى تو به منزله نافلهاى باشد، اميد است كه پروردگارت تو را به مقامى محمود و ستوده برساند.(اسراء، آیات 78 و 79)
پس دستیابی به مقام محمود که همگان در دنیا و آخرت آن را میستایند و مقام عظیمی چون شفاعت و مانند آن است، تنها با تهجد و نماز شب امکانپذیر است.
خدا در جایی دیگر نیز میفرماید: تنها كسانى به آيات ما مىگروند كه چون آن آيات را به ايشان يادآورى كنند سجدهكنان به روى درمىافتند و به ستايش پروردگارشان تسبيح مىگويند و آنان استکبار و بزرگى نمىفروشند؛ پهلوهايشان از بسترها جدا مىشود و پروردگارشان را از روى بيم و طمع مىخوانند و از آنچه روزيشان دادهايم انفاق مىكنند؛ هيچ كس نمىداند چه چيز از آنچه روشنىبخش ديدگان است به پاداش آنچه انجام مىدادند براى آنان پنهان كردهام. (سجده، آیات ۱۵ تا ۱۷)
در این آیات نیز بیان شده که تهجد و نماز شب موجب میشود تا انسان به چیزهایی برسد که قابل توصیف و تبیین نیست؛ زیرا ظرفیتی بیمانند برای سالکان شب فراهم میآورد که موجب چشم روشنی میشود. به سخن دیگر به چیزی میرسد که پیامبر(ص) از قول خداوند میفرماید: اَعْدَدْتُ لِعِبادی الصّالِحین ما لا عین رَأتْ وَلا اُذُن سَمِعَتْ وَلا خَطَرَ عَلی قَلْبِ بَشَر؛ برای بندگان نیکم چیزی بهشتی مهیا نمودم که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه به ذهنی خطور کرده است.(بحارالانوار، ج 8، ص 92)
این چیزها برای غیرمتجهد نیست؛ چنانکه خدا میفرماید: اهل کتب یکسان نیستند؛ زیرا برخی از آنان امت قائم هستند که در شبانگاهان آیات الهی را تلاوت میکنند و در همان حال در سجده هستند. (آل عمران، آیه 113)
یا در جایی دیگر میفرماید: آيا چنين كسى بهتر است يا آن كسى كه او در طول شب در سجده و قيام، اطاعت خدا مىكند و از آخرت مىترسد و رحمت پروردگارش را اميد دارد؟ بگو: آيا كسانى كه مىدانند و كسانى كه نمىدانند يكسانند؛ تنها خردمندانند كه پندپذيرند. (زمر، آیه ۹)
پس از نظر قرآن دستیابی به مقامات معنوی از جمله دانایی و خردمندی متوقف به قیام شبانه و دعا و نماز و تلاوت قرآن و مانند آنها است.
فضیلت سوارشدن بر مرکب شب
اصولا دستیابی به شرافت اکتسابی متوقف به این تقوایی است که از طریق سوار شدن بر مرکب شب به دست میآید؛ در دعای سحرهای ماه رمضان آمده است: اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ مِنْ شَرَفِكَ بِاَشْرَفِهِ؛ خدایا از تو اشرف شرافتهایت را درخواست میکنم. (مفاتيحالجنان، دعاي سحر) امام صادق(ع) در این باره فرموده است: «شرف المؤمن صلاته بالليل؛ شرف مومنان در نماز شب است.» (کافی، ج 8، ص 145، حدیث 2)
پيغمبر(صلّي الله عليه و آله) به حضرت امير(ع) میفرماید: «يا علي! اوصيك في نفسك بخصالٍ فأحفظها... وعليك بصلاهًْ الليل، وعليك بصلاهًْ الليل، و عليك بصلاهًْ الليل؛ یا علی تو را وصیت میکنم به خصلتهایی در نفس خود که آن را حفظنمایی... از جمله برتو باد نماز شب! برتوباد نماز شب! برتوباد نماز شب! » (وسایلالشیعه، ج 8، ص 145)
عبداللهبنسنان از وجود مبارك امام صادق(ع) سؤال ميكند: «سِيَماهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ» چيست؟ فرمود: «هو السَهَر في الصلاهًْ؛ بيداري در نماز است كه همان مربوط به نماز شب است. (وسائلالشيعه، ج8، ص152)
کسی که اهل نماز شب باشد، از نظر علمی رشد میکند و از این طریق تزکیه نیز مییابد؛ زیرا به علم خویش عمل میکند که موجب تزکیه نفس میشود. این گونه است که در مقام تعلیم و تزکیه الهی قرار میگیرد.(آل عمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2)
روز قیامت روز «تغابن» است (تغابن، آیه 9) که هر کسی متوجه میشود تا چه اندازه گرفتار غبن شده و فریب خورده است. از روایات بر میآید کسی که نماز شب بخواند مغبون نیست.
البته برخی از مردم به سبب گناهان روزشان از نماز شب و تهجد شبانه و آثار و برکات آن محروم میشوند. امام صادق(ع) میفرماید: كسي يك دروغ ميگويد از نماز شب محروم ميشود. ایشان میفرماید: جاء رجلٌ إلي اميرالمؤمنين عليبنابيطالب(ع) فقال إنّي قد حُرِمْتُ الصلاة بالليل؛ من از نماز شب محروم شدم چكار كنم؟ راهش چيست؟ «فقال اميرالمؤمنين(ع): أنت رجلٌ قد قيّدتك ذنوبك؛ تو مردی هستی که گناهان پای تو را بسته است» (التوحيد، ص97؛ وسائلالشيعه، ج8، ص161)
هر کسی در گرو اعمال خودش است. (طور، آیه 21؛ مدثر، آیه 38) پس باید خود را از این قیود باز کند. برای باز کردن دست و پای در بند شده راه آن است که انسان استغفار و توبه کند: «إن انفسكم مرهونة بأعمالكم ففكّوها باستغفاركم؛ نفس انسان در گرو اعمال است و آن را با استغفار باز کنید. (وسائلالشيعه، ج10، ص314)
از نظر آموزههای قرآن، دستیابی به بسیاری از مقامات عرفانی و خدایی شدن در گرو نماز شب و تهجد شبانه است؛ چنانکه در روایت است: ليتقرّب إلي بالنافله حتّي اُحبّه فإذا أحببْتُه كنتُ سمعه... و بصره... و لسانه؛ باید بنده به سوی من با نافله تقرب جوید تا او را دوست خویش و محبوب خود قرار دهم؛ پس هر گاه محبوب من شد من شنوایی و بینایی و زبانش میشوم...»(الكافي، ج2، ص352.)
امام حسن عسكري(ع) نیز میفرماید: «إنّ الوصول الي الله سفرٌ لا يُدرك الاّ بامتطاء الليل؛ وصل شدن به خدا سفری است که جز با مرکب رهوار شب شدنی نیست. (بحارالأنوار، ج، ص380)