شرق: اصلاحطلبان به بنبست استراتژیک رسیدهاند(خبر ویژه)
یک عضو گروهک ملی مذهبی و طرف مقابل با افراطیون مدعی اصلاحات میگوید: گفتمان اصلاحطلبی پس از 2 سال همچنان دچار ابهام و تناقض است.
سعید مدنی به روزنامه شرق گفته است: بهنظر من کنار کشیدن اصلاحطلبان در انتخابات نشاندهنده به بنبست رسیدن استراتژی اصلاحات به مفهوم مرسوم آن بود؛ به این معنی که نیروهای اصلاحطلب به این نتیجه رسیدند که انتخابات نمیتواند در فضای سیاسی موثر باشد و افرادی هم که در انتخابات پیروز میشوند، نمیتوانند تأثیر جدی بر تحولات، سیاستها و برنامهها داشته باشند و به همین خاطر در نهایت از انتخابات بهعنوان یک استراتژی صرف نظر کردند. البته در آینده شاید روحیه پراگماتیستی و برخی نقاط ضعف، بخشهایی از اصلاحطلبان را وادار به تجدیدنظر کند و در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت کنند؛ اما تکرار و باقی ماندن در استراتژیای که بیش از ۲۰ سال تجربه شده، صحیح نیست. استراتژی رفرمیستی اصلاحطلبان زمانی که آقای خاتمی در پایان دوره دوم ریاست جمهوریاش گفت رئیسجمهور فقط یک تدارکاتچی است، به بنبست رسید. این جمعبندی صادقانه آقای خاتمی از دو دوره تلاش برای پیشبرد اصلاحات بود و همان موقع باید اصلاحطلبان به فکر بازبینی استراتژیشان میافتادند؛ اما چنین نشد و امروز این بنبست استراتژیک بیش از هر زمان دیگر بهویژه با تجربه دولت آقای روحانی پیش روی آنان قرار گرفته است.
وی افزود: ایستادن اصلاحطلبان پشت نیروهایی مثل آقای روحانی که قادر نیستند در چارچوب سیاستهای اصلاحطلبان عمل کنند، ریسک بزرگی بود که سرمایه اجتماعی آنها را تا حد زیادی بر باد داد. امروز شکستهای دولت روحانی به درستی پای اصلاحطلبان نوشته میشود و دور از واقع هم نیست. اصلاحطلبان تا اواسط دور دوم دولت آقای روحانی کمترین مرزبندی با ایشان نداشتند. در شروع کار دولت روحانی در سال ۱۳۹۲ در مجلاتی مثل مهرنامه آقای روحانی پدیدهای معرفی شد که تا آن زمان کشف نشده بود و حتی او را قابل مقایسه با آقای خاتمیو دولتش هم نمیدانستند. بر اساس این بهنظر من در مرحله اول علت حضور نداشتن اصلاحطلبان در انتخابات مجلس فعلی را باید ناشی از بنبست استراتژیک اصلاحات دانست. به علاوه تصمیمات اشتباه مکرر اصلاحطلبان بعد از دولت آقای خاتمی و پذیرش مسئولیت نمایندگانی که هیچ تعهدی به اصلاحات نداشتند، طبیعتاً پایگاه اجتماعی آنها را دچار ریزش جدی کرد.
سعید مدنی همچنین با بیان اینکه اصلاحطلبان طبقه متوسط را تضعیف کردند، میگوید: در جریان اصلاحطلبی ترکیبی از لیبرال تا سوسیال، از محافظهکار نزدیک به اصولگرا تا رادیکال متمایل به ملی- مذهبی را میبینیم. از سوی دیگر بنبست اساسی، بنبست سیاسی و استراتژیک اصلاحطلبی است که در یک فرایند بیش از ۲۰ سال نشان داده پاسخ مناسبی برای حل مسائل جامعه ایران ندارد. این گفتمان دچار بحران است و قادر نیست با زبان مشخصی با طبقات جامعه گفتوگو کند. بهنظر من در انتخابات ۱۴۰۰ شکاف بین اصلاحطلبان بیش از گذشته نمودار میشود؛ مگر اینکه نیروی جدیدی در اصلاحطلبان بتواند گفتمان اصلاحطلبی را متناسب با شرایط امروز ایران نوسازی و بازتعریف کند. اصلاح اصلاحطلبی امروز مبرمترین و ضروریترین مسئله اصلاحطلبان است. شرایط خرداد ۱۳۷۶ با شرایط خرداد ۱۴۰۰ بسیار متفاوت است و اگر نیرویی بخواهد با همان تصور سال ۷۶ از جامعه ایران و صف بندی نیروها و نظام حکمرانی وارد انتخابات شود، باید گفت که سرنوشتی مثل اصحاب کهف خواهد داشت و باید برگردد به غار و به خواب ابدی برود. هیچ کدام از منطقهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی سال ۱۳۷۶ در سال ۱۴۰۰ وجود ندارد.