اخبار ویژه
کجا تشریف داشتید وقتی حقوق ایران در برجام سرهمبندی شد؟!
معاون حقوقی رئيسجمهور میگوید: رفع تحریمها از حقوق ملت ایران است.
خانم لعیا جنیدی در گفتوگو با روزنامه همشهری و درباره این سوال که آیا دفاع از حقوق مردم، شامل برجام هم میشود؟ گفت: بله، اگر حقوقی به موجب یک سند بینالمللی برای ایران باشد آن هم بخشی از اموال عمومی است، درموردی از این روند ما یعنی مجموع سازمان حقوقی دولت در دیوان بینالمللی دادگستری طرح دعوا کرد، این هم حقوق عمومی ملت است، در این موضوع هم همه سازمان حقوقی دولت و دستگاهها با هم ایستادیم، همان روزی که ترامپ از برجام خارج شد ما اینجا پشت هم جلسه گذاشتیم که چه کاری باید بکنیم و فهرستی از دعاوی را نوشتیم، برخی از آنها طرح شد که یکی از آنها همین بود که پیشنهاد شد و البته همه دستگاههای دیگر هم همراهی کردند.
او میافزاید: برجام یک سندی است که این دولت (البته دولت یازدهم) بهدنبال آن رفته و آن را نوشته است، بینقص هم نیست من هم بهعنوان یک حقوقدان در آن تاملات و ملاحظاتی را دارم اما امروز که اینجا نشستهایم، این سند باشد بهتر است یا نباشد؟ امروز من با ارزیابی خودم میگویم باشد بهتر است، این نفع عمومی است، هیچ عیبی ندارد در یک حدی همدیگر را نقد کنیم اما یادمان باشد که ما باید در مذاکرات بینالمللی حداکثر حقوقمان را مطالبه کنیم. پس موقعیت و جایگاه نقد را حفظ و اشکالات را مطرح کنیم و بپذیریم. اما در عین حال باید فضای معقولی را ایجاد کنیم که براساس مذاکرات و تعاملاتی که ممکن است اتفاق بیفتد حداکثر منافع را برای کشور و مردم بهدست بیاوریم. این نیازمند عقلانیت و بلوغ سیاسی است.
وی درباره مصوبه ضدتحریمی مجلس با ادبیاتی غیرحقوقی و سیاسیکارانه مدعی شده «دولت مکلف و محق(!) است که این قانون را مانند همه قوانین دیگر با تفسیری منطبق با قانون اساسی اجرا کند.»!
این سخنان در حالی عنوان شده که اولا برجام از لحاظ اعتبار قضایی و قابلیت پیگیری در محاکم بینالمللی، سندی سرهمبندی شده محسوب میشود و به همین دلیل هم طی 5 سال گذشته، هم توسط دولت اوباما و هم دولت ترامپ پایمال شده است. بنابراین اولین انتقاد به معاونت حقوقی ریاستجمهوری است که چرا منافذ بزرگ برجام را ندید و هشدار نداد؟
ثانیا حتما رفع تحریم حق ملت ایران است اما واقعیت این است که در اثر سوءمذاکره و سوءاجرای توافق، نهتنها تحریمها در ازای واگذاری یا تعلیق 95 درصد برنامه هستهای ایران برداشته نشد، بلکه با تحریمهای جدید دموکراتها و جمهوریخواهان، چندبرابر شد.
ثالثا مذاکرهای اگر باید انجام میگرفته تا حقوق ملت ایران احقاق شود، به مدت دو سال انجام شده و همان هنگام تدوین توافق یا پس از اجرای ناقص آن باید پیگیری میشده است، نه اینکه اکنون پالس مذاکرات جدید و فراموشی خسارتهای قبلی فرستاده شود.
رابعا طبق نص صریح قانون اساسی، تفسیر قانون اساسی منحصرا در صلاحیت شورای نگهبان و تفسیر قوانین مصوب مجلس، منحصرا در صلاحیت مجلس شورای اسلامی است و از این جهت سخنان خانم جنیدی(همانند سخنان آقای روحانی که گفت ما مصوبه مجلس را با تفسیر خود اجرا میکنیم)، غیرقانونی و باطل است و بوی خودکامگی میدهد و طبعا قابلیت پیگرد قضایی و سیاسی در قوه قضائيه و مجلس را دارد.
و سرانجام اینکه خانم جنیدی زمانی نه چندان دور در توجیه وعدههای انتخاباتی غیرواقعی آقای روحانی گفته بود «انتخابات بدون وعده در دنیا دارید؟ آن وقت دیگر انتخابات نمیشود! مگر میشود بگویی در انتخابات شرکت میکنم اما کار خاصی نمیتوانم انجام بدهم؟ اصلا هر رئيسجمهوری همین را بگوید»!
«30+10» همان مشکلاتی را دارد که موجب انحلال «شعسا» شد
یک روزنامه اصلاحطلب میگوید: اختلافهای موجود در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان(شعسا) که منجر به استعفای رئیس و نايبرئیس آن و انحلال شورا شد، در مجمع جدید موسوم به «30+10» هم ادامه دارد.
روزنامه شرق با اشاره به انتشار خبری مبنی بر ایجاد تشکیلات جدید با حضور نمایندگان 30 حزب اصلاحطللب به علاوه 10 نفر اصلاحطلب دیگر زیرنظر خاتمی نوشت: محسن رهامی، فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید که نحوه انتخاب این ۱۰ نفر و میزان اختیاراتشان محل بحث و اختلاف است. رهامی گفت: «طبق تصمیمی که گرفته شده این نهاد اجماعساز ۳۰ عضو دارد و ۱۰ نفر هم شخصیت حقیقی و قرار است چیزی شبیه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تشکیل شود اما اینکه این ۱۰ نفر از چه طریق و با چه سازوکاری انتخاب شوند، جای بحث است... برخی میگویند پنج نفر را آقای خاتمی معرفی کند و شش نفر را شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، بعضی هم معتقدند ۱۰ نفر را شورای هماهنگی جبهه اصلاحات معرفی کند و آقای خاتمی آنها را تایید کند؛ به هر حال نحوه انتخاب این ۱۰ نفر محل بحث است و ورود اشخاص حقیقی به این نهاد هنوز قطعی نشده است. شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هم اینگونه بود اما نهایتاً کار آن متوقف شد و مشکلاتش همچنان در اینجا هم جای بحث دارد، به همین دلیل هنوز به جمعبندی نرسیده است.
احزاب اصلاحطلب عضو شورای هماهنگی اصلاحات اما بر طرح اولیه تشکیل این نهاد اجماع دارند اما انتخاب آن ۱۰ نفر و میزان اختیاراتشان هنوز جای بحث دارد که در حال رایزنی و گفتوگو است».
همانطور که رهامی میگوید بحث حضور اشخاص حقیقی در کنار احزاب در تشکیلات انتخاباتی اصلاحطلبان مربوط به شرایط کنونی نمیشود و پیشتر هم در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان انتقادهای زیادی نسبت به این موضوع وجود داشت؛ به این نحو که بعضی از احزاب میگفتند دلیلی وجود ندارد که یک شخص حقیقی همان جایگاهی را داشته باشد که یک حزب دارد. برای مثال اسماعیل گرامیمقدم اخیراً در گفتوگویی گفته است: «در تصمیمات جدید شورای هماهنگی میبینیم ۱۰ نفر هم به عنوان اعضای حقیقی در نهاد اجماعساز گنجانده شدهاند. حال آنکه یکی از ایرادها به شورای عالی سیاستگذاری همین حضور افراد حقیقی بود. همه باید در چارچوب حزب فعالیت کنند و اگر مقید به کار حزبی و نهادینه کردن احزاب هستیم، شخصیتها نیز باید در چارچوب حزب فعال باشند و اگر عضو هیچ حزبی نیستند، نباید در این نهاد بالادستی نیز حاضر باشند. برای فعالیت سیاسی این احزاب هستند که هزینه میدهند و در نتیجه آنها باید حق رای داشته باشند. بر این اساس میتوان گفت که در مصوبه جدید شورای هماهنگی جبهه اصلاحات همچنان دو ایراد قبلی درباره شورای عالی وجود دارد و با این شیوه، بهتر است که به همان شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بازگردیم و همان ساختار قبلی را ترمیم کنیم؛ چراکه حداقل در این مدت تجاربی داشته است».
از طرفی یکی دیگر از انتقادهایی که به شورای عالی سیاستگذاری مطرح میشد، هموزن نبودن احزاب از نظر پایگاه و سرمایه اجتماعی و داشتن حق رای مساوی بود که هنوز هیچ بحثی درباره این موضوع در جریان تصویب کلیات مجمع اجماعساز نشده است.
تحریمها 4 سال ماند چون برای برجام 20 دقیقه وقت گذاشتند
علی مطهری میگوید دوستان انقلابی اگر حرف روحانی را قبول نمیکنند، حرف رهبری را قبول کنند.
این نماینده سابق مجلس در توییتی نوشت: «رهبر انقلاب فرمودند اگر بتوانیم تحریم را برطرف کنیم یک ساعت هم نباید تاخیر کنیم. آقای روحانی هم قبلا همین حرف را گفته بودند. دوستان موسوم به «انقلابی» اگر این سخن حق را از آقای روحانی قبول نمیکنند، از رهبری قبول کنند و با کارشکنی در راه رفع تحریم، رنج غیرضروری برای مردم درست نکنند.»
این روایت ناقص و نصف و نیمه در حالی است که رهبری با لحنی مؤاخذهآمیز و با یادآوری وعده پنج سال پیش لغو تحریمها فرمودند: «به دشمن اعتماد نکنید؛ این توصیه قطعی من است. به دشمن اعتماد نکنید. برای مسیر رفع مشکلات مردم، برای درست شدن آینده کشور به وعده این و آن اعتماد نکنید؛ این توصیه به مسئولین است. این وعدهها وعده خوبان نیست؛ وعده بدان و اشرار است اما آن هم از هر صد تایش یکی وفا نکند! دشمنیها را از یاد نبرید. دشمنی کردند. دیدید که آمریکای ترامپ و آمریکای اوباما با شما چه کرد. ]البته[ این فقط مال ترامپ نیست که حالا مثلا فرض کنید چون ترامپ رفت، بگویند تمام شد؛ نه، آمریکای اوباما هم با شما بدی کرد، با ملت ایران بدی کرد و سه کشور اروپایی هم همینجور. این سه کشور اروپایی نهایت بدعملی را انجام دادند و لئامت را و دورویی و نفاق را در مقابل ملت ایران نشان دادند... من قبلا هم گفتهام، حالا هم تکرار میکنم: رفع تحریم دست دشمن است، و خنثیکردن تحریم دست ما است؛ غیر از این است؟ما که نمیتوانیم خودمان رفع تحریم کنیم، دشمن باید رفع تحریم کند اما خودمان میتوانیم این تحریم دشمن را خنثی کنیم. پس این مقدم است، این درست است؛ بیشتر دنبال این باشیم. البته نمیگویم دنبال رفع تحریم نباشیم؛ چرا، واقعا اگر بتوانیم تحریم را رفع کنیم، یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم. البته چهار سال است تأخیر شده، از سال 95 بنا بوده همه تحریمها یک باره برداشته بشود تا الان نه فقط برداشته نشده، زیاد هم شده. تأخیر شده، اگر بتوانیم با روش درست، عاقلانه، با روش اسلامی و ایرانی، با روش عزتمندانه تحریم را برطرف کنیم، باید برطرف کنیم. اما به این نیندیشید؛ عمده به خنثی کردن تحریم بیندیشید که دست شما است و شما میتوانید این کار را بکنید.»
بیان رهبری روشن است. چگونه میتوان وعده برداشتن تحریمها را پنج سال به تأخیر انداخت و مدعی شد که یک ساعت هم نباید در برداشتن تحریمها تأخیر کرد!
نکته جالب این است که آقای مطهری چند هفته قبل به درستی با اشاره به سوء مدیریت خسارتبار دولت اذعان کرد «حوادث آبان 98 که بیشتر ناشی از بیتدبیری دولت بود، این خیال را در سر تندروهای آمریکا پدید آورد که پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی کاهش یافته و وقت مناسبی برای ترور سردار سلیمانی است. قبل از آن جرئت این کار را به خود نمیدادند. البته بعد از تشییع پرشکوه پیکر آن عزیز، واقعیت را دریافتند.»
یادآور میشود بسیاری از تحریمهای گسترده امروز، پس از اجرای برجام توسط ایران و توسط دولت دموکرات اوباما اعمال شده نظیر، تحریمهای ویزا، سیساوا، آیسا و مصادره چند میلیارد دلار اموال ایران. متأسفانه این خیانت پس از آن اتفاق افتاد که امثال آقای مطهری توافق پرخلل و فرج برجام را ظرف 20 دقیقه تصویب کردند و گفتند 20 دقیقه هم برای تصویب زیاد بود.(!)
خیانتهای اوبامای مؤدب بس نبود که بایدن را بزک میکنید؟!
امیدواری و اتکای بیش از حد رئیسجمهور به وعدههای مقامات آمریکایی در دوره دموکراتها، باعث بروز فاجعه مدیریتی و اقتصادی شده است.
این موضوع را روزنامه وطن امروز درباره ابراز خوشبینیهای آقای روحانی به اوباما و بایدن مورد تأکید قرار داده و افزوده است: «معتقدیم شرایط در دولت آینده آمریکا تغییر خواهد یافت. آن شرایط قبلی باقی نمیماند، حالا که آقای بایدن پیروز این انتخابات شده، شرایط تغییر خواهد کرد». این جمله را حسن روحانی روز دوشنبه در نشست با اهالی رسانه و خبرنگاران داخلی و خارجی بیان کرد.
خوشبینی روحانی به انتخاب جو بایدن، در یک دور تسلسل بیحاصل آنها را به شهریور 92 پرتاب کرده است؛ جایی که حسن روحانی از نامهنگاری با باراک اوباما و پیام تبریک رئیسجمهور وقت آمریکا خشنود بود و لحن نامهها را سازنده ارزیابی و یک توافق برد- برد را در ذهن خود ترسیم میکرد. روحانی که اندکی بعد به تلفن اوباما جواب داد و رئیسجمهور دموکرات را مؤدب و باهوش یافت، دسترسی به توافق را ساده و قابل حصول میدانست. اما هوش رئیسجمهور آمریکا کار دست دولت یازدهم داد! و به انعقاد توافقی موسوم به برجام ختم شد که از یک طرف برنامه هستهای ایران را به عقب پرتاب و شدیدترین نظامات بازرسیها در تاریخ را به کشور تحمیل کرد و از طرف دیگر دست آمریکا را برای نقض عهد باز گذاشت تا جایی که رئیسجمهور بعدی ایالاتمتحده بتواند به آسانی چرخش یک قلم از آن خارج شود. تازه این همه اجزای توافق برد- برد مدنظر روحانی و ظریف محسوب نمیشد. سازوکار عجیب اسنپبک یا مکانیزم ماشه در توافق، چونان میخی محکم بر برجام کوبیده شد تا توان هر گونه تحرک حقوقی را از ایران سلب و کشورمان را وادار به انجام یکطرفه تعهدات در توافق هستهای کند.
در عجایب این سازوکار همین بس که دولت روحانی حتی نتوانست از دولت ترامپ به خاطر پاره کردن توافق و خروج از برجام شکایت کند! چرا که با فعال کردن سازوکار حل اختلافات، در انتهای این مسیر، تمام قطعنامههایی که رئیسجمهور و تیم مذاکرهکننده از لغو آنها میگفتند، یکجا برمیگشت!
بعد از توافق ژنو، اوباما تصریح کرد: ما همچنان بشدت به اعمال فشارهای گسترده از طریق تحریمها ادامه میدهیم و تنها چند ماه بعد از توافق ژنو، دسامبر 2013 (آذر 92) آمریکا لیست تحریمهای خود علیه ایران را بر اساس دستورهای اجرایی مختلف افزایش داد.
16 ژانویه 2015 (26 دیماه 94) توافقنامه جامع هستهای میان ایران و 1+5 اجرایی شد، در این توافق نسبت به ژنو، تعهدات ایران بیشتر و دایره لغو تحریمهای آمریکا آبرفتهتر و به لغو فقط برخی تحریمهای هستهای محدود شد. علاوهبر این دولت اوباما با استفاده از متن پرایراد و قابل تفسیر برجام، آن را نقض کرد تا همان نتایج اندک برای ایران را هم با اما و اگر همراه کند. پس از برجام 180 فرد و نهاد همچنان در لیست تحریم آمریکا باقی میمانند.
از طرفی ساختار تحریمهای نسل دومی همچنان بعد از برجام باقی میماند. باقی ماندن این ساختار تحریم زمینه را برای ایجاد تحریمهای هوشمند آمریکا فراهم میکند. درواقع بعد از برجام، کشور وارد دور جدیدی از تحریمها در دوره دموکراتها میشود و همچنان از همان روز ابتدای اجرای برجام تا پایان دوره ریاستجمهوری اوباما، آمریکا تلاش میکرد لیست تحریم را هم افزایش بدهد و گامبهگام موارد تحریمی را زیاد کند.