گفتوگوی خواندنی کیهان با امیر سرتیپ علیرضا شیخ، معاون تربیت و آموزش آجا
ناگفتههایی از تربیت افسر در ارتش
پایه کارشان تخصص و دانش است و حرکت اصولی و علمی را سرلوحه کارشان قرار دادهاند، از دانش روز به خوبی مطلع هستند و آن را به درستی به کار میگیرند، و با تکیه بر قدرت ایمان و دانش و تلاش وافر، استانداردهای جهانی را هم طی میکنند؛ برای اینکه دانشجوی نخبه ایرانی بیهیچ واهمهای سر کلاس درس حاضر شود و صدای انفجار بمب و موشک آخرین صدایی نباشد که میشنود، برای اینکه هیچ پدری مرثیه نخواند که «جان پدر کجاستی؟»...
گفت وگویی صمیمانه با امیر سرتیپ علیرضا شیخ، معاون تربیت و آموزش ارتش جمهوری اسلامی ایران داشتیم تا از ناگفتهها و فرایند تربیت و آموزش ارتش آگاه شویم...
سید محمد مشکوهًْ الممالک
لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید چه شد این لباس را پوشیدید؟
بنده سرتیپ علیرضا شیخ هستم؛ معاون تربیت و آموزش ارتش جمهوری اسلامی ایران. افتخار دارم که 34 سال است در حوزه آموزش فعالیت میکنم. در واقع از بدو ورودم به داخل سازمان تا امروز در حوزه آموزش مشغول به خدمت هستم.
بنده در زمان جنگ تحمیلی وارد ارتش شدم؛ زمانی که کسی به چیزی جز جنگیدن فکر نمیکرد و همه به فکر این بودند که چگونه میتوانند وارد این گردونه شوند. آن زمان بسیج و پایگاههای محله بسیار فعال بودند و در کل در دوره دانشآموزی، از شیوههای مختلفی در گیر و دار رزمندگی و جنگ بودیم، تا اینکه فرصتی ایجاد شد که وارد ارتش شوم؛ ارتشی که پیشانی جنگ بود. لذا در دانشکده افسری ثبتنام کردم و به لطف خدا قبول شدم، و به جرگه سربازان این کشور پیوستم. خدا را شکر میکنم که این مسیر را برای من طراحی کرد و تا به امروز جلو آمدم و از خداوند میخواهم توفیق خدمتگزاری بیشتر در این مسیر به من بدهد.
در بحث آموزش و تربیت و تعالی چه وظیفهای بر عهده شماست؟
با توجه به وظیفه ذاتی که در انجام ماموریت برای ارتش جمهوری اسلامی ایران تعریف شده؛ ساختار و سازمانی تحت عنوان معاونت تربیت و آموزش دارد و نکته مهم اینکه، مفهوم بزرگی در قید تربیت قبل از آموزش، نهفته است و قبل از اینکه ما بخواهیم آموزش نظامی را شروع کنیم و سلاح در اختیار فرد قرار دهیم، باید فرد را تربیت کنیم و بعد سلاح در اختیارش بگذاریم؛ لذا مقدمه ما برای هر کار آموزشی تربیت است. تا نیرو را تربیت نکنیم در حوزههای تخصصی وارد آموزش او نمیشویم. به همین منظور به عنوان مسئول حوزه تربیت و آموزش جمهوری اسلامی ایران که توفیق دارم خدمتگزار جامعه ارتش جمهوری اسلامی ایران باشم، وظیفه تربیت و آموزش سطوح مختلف حوزههای مورد نیاز نیروی انسانی سازمان را به عهدهدارم. در واقع سطوح و طبقات مختلف کارمندی اعم از سرباز، کارمند، درجه دار و افسر؛ در شاخهها و حوزههای مختلف، مراکز، مقاطع مختلف، تحصیلات تکمیلی، از سرباز صفر تا دکتری را به عهدهداریم. که به طور متوسط تقریبا در هر دوره کاری یک سوم کارکنان تحت آموزش هستند. لذا به این گردونه آموزش، نظام تربیت و آموزش میگوییم که شاخههای مختلف و گروههای مختلفی را شامل میشود.
تابلویی روی دیوار دفتر شما نقش بسته که روی آن نوشته شده «آموزش در زمان صلح، خط مقدم است»؛ در مورد این جمله توضیح بفرمایید.
این جمله برداشت شده از فرمایشات حضرت آقاست و یک جمله محتوایی است که راهبرد و سمت و سوی حرکت این سازمان را نشان میدهد. این جمله شعار ارتش است که در راهبردهای فرمانده کل ارتش به عنوان نگاه اول حوزه تربیت و آموزش تعریف شده است.
توضیح اینکه؛ راهبرد ارتش جمهوری اسلامی ایران آمادهسازی سازمان برای پاسخگویی به تهدید است. در اصطلاح سربازی ما یک تعریف داریم و میگوییم ارتش 99 درصد پیشبینی و 1 درصد احتمال وقوع حادثه است. فلسفه وجودی ارتش و در واقع 99 درصد فعالیت ارتش، برای آن یک درصد احتمال وقوع حادثه است. لذا زمانی که درگیری نداریم یگان و افراد سازمان درگیر آمادهسازی خودشان برای آن یک درصد هستند. این آمادهسازی یعنی آموزش و تربیت. اینکه عنوان میکنیم آموزش در زمان صلح، خط مقدم ما است یعنی در ارتش اولویتی بالاتر از آن نداریم. تمام فعالیتهای ما در حوزه آموزش است. طبق تعریفی در یگانهای نظامیمیگوییم یگان یا باید عملیات کند و یا باید آموزش ببیند. لذا چیزی به نام اداره نداریم که یک نفر صبح برود و برگردد خانه. وقتی میرود، برای ماموریتی که تعریف شده آموزش میبیند. کلیه یگانهای عملیاتی و آموزشی ارتش، برای انجام ماموریت احتمالی، 24 ساعته درگیر آموزش هستند و به تناسب با تهدید باید خودشان را آماده کنند. از این جهت آموزش برای ما خط مقدم است و بیشترین توجه در آن قسمت است.
در زمینه تحصیلات دانشگاهی وضعیت ارتش چگونه است؟ ارتش چه اقداماتی برای همکاری با دانشبنیانها و تعامل با دانشگاهها انجام داده؟
ارتشها در تمام دنیا باید بر لبه فناوری حرکت کنند. حتی آن طرف لبه فناوری اعلام شده هم در حال حرکت هستند. یعنی هر فناوری که در دنیا خلق شود ابتدا به عنوان توانمندساز در حوزه دفاع ورود پیدا میکند و بعد اجازه انتشار به جامعه را دریافت میکند.
چنین سازمان فناوری محوری که بخواهد با این فناوریها و تکنولوژیها کار کند قدر مسلم احتیاج به نیروهای توانمندی، مسلط بر دانش روز دارد. ارتش جمهوری اسلامی ایران هم مانند همه نیروهای مسلح در تمام دنیا، دقیقا بر همین محور حرکت میکند. از درون خودش استفاده میکند که نیازهایش را برطرف کند. همچنین با کمک ملی که در عرصههای مختلف وجود دارد، نیازهایش را برآورده میکند. ما 7 دانشگاه در ارتش داریم که به صورت تخصصی، هر دانشگاه برای ماموریت یک نیرو تعریف شده است. دانشگاههای ما دانشگاههای سازمانی است. و برابر اصول علمیتعریف دانشگاه سازمانی یعنی ماموریت محور، یعنی یونیک (واحد)، یعنی اینها مرجع هستند. در دنیا، دانشگاههای نظامیمرجع هستند. مرجعیت آنها هم به این خاطر است که در آن حوزه ابزار به کارگیری دانش را دارند. مثلا اگر من در نیروی هوایی هوافضا مرجع هستم، اگر در حوزه علوم دریایی مرجعیت دارم، در حوزههای پدافندی که شامل رادارها و موشکها و غیره و ذلک است، در نیروی زمینی حوزههای مدیریت و فرماندهی عرصههای بحران را در اختیار داریم، خروجیهای متفاوتی نسبت به سایر دانشگاهها داریم؛ چون محورشان ماموریت بوده. این دانش در داخل هیچ دانشگاهی وجود ندارد. لذا مرجعیت این دانشگاهها در حوزههایی که عرض کردم بسیار بالاست و ما خوشحال هستیم که در حوزههای دانشی توانستیم به جایی برسیم که اساتیدمان در دانشگاههای بیرون تدریس کنند و با ارتباطی که با دانشگاههای بیرون داریم، توانستیم در قالب تفاهم نامه و تبادل دانشجو ارتباطمان را با بدنه علمیکشور به قوت حفظ کنیم و از دانش بومی و ملی خودمان در جهت توان دفاعی کشور بهره بگیریم.
ما در حوزه دانشگاهی در مقاطع مختلف کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشجو داریم. در 28 رشته دانشگاهی با 35 گرایش در حوزه کارشناسی کار میکنیم. در کارشناسی ارشد به همین صورت، در دکتری، رشته و گرایشهای متعددی را داریم که با اتصال به بدنه علمیکشور در جاهایی که توانستیم به کُر علمیمتصل شویم، نیازهای دانشی خودمان را برطرف کردهایم.
لذا دانشجویی که وارد دانشگاه افسری ارتش میشود، در اولین پایه، کارشناسی را دریافت میکند بعد از مدتی که دورههای مختلف نظامی و مدیریتی را گذراند، به کارشناسی ارشد میرود، و کارشناسی ارشد وزارتی میگیرد و بعد افراد در سطوح بالاتر مدیریتهای راهبردی قرار میگیرند، دوره دکترای مدیریتی را در دانشگاه عالی دفاع ملی طی میکنند و یا در رشتههای فنی و تخصصی داخل خود دانشگاههای ارتش، دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد را طی میکنند. همه دانشگاههای ما در مقاطع مختلف کارشناسی ارشد و دکتری دانشجو جذب میکنند که چون دانشگاه سازمانی هستیم معطوف به ماموریتمان در شاخههای تخصصی خاص خودمان کار میکنیم.
این مرجعیت در هر دانشگاهی قطب علمیخاص خودش را دارد؛ یعنی دانشگاه هوایی ما قطب هوایی را دارد، دریایی قطب دریای کشور را دارد. از لحاظ مدیریتی، دانشگاه امام علی(ع) حرف اول را میزند و آن هم به این علت که ما دانشجویان را برای مدیریت صحنههای خطر و بحران، تربیت میکنیم. یعنی نفر به محض اینکه تربیت شد مستقیم وارد عرصههای مدیریتی میشود و فرق دانشگاه ما با سایر دانشگاهها این است که مقاطع تحصیلی ما تعریف شده است. یعنی اجازه نمیدهد فرد مستقیم از کارشناسی به کارشناسی ارشد برود. حتما باید وارد عمل شود، تمرین و فعالیت کند، دانش جذب کند، تجربه کسب کند و بعد از مدتی اجازه بدهیم وارد کارشناسی ارشد و بعد هم دکترا بشود. لذا دانش آموختگان ما در مقطع کارشناسی ارشد مدیران تجربی هستند که در جامعه فعالیت کردهاند و دانش تجربی را هم دارند.
آیا با دانشگاههای خارج کشور هم تعامل دارید؟
ما با کشورهای مختلف تعامل آموزشی و تهاتر دانشجو داریم. ما تقریبا تنها دانشگاهی در کشور هستیم که نیروی نظامیدانشجوی خارجی را میپذیریم و دانشجو هم میفرستیم. ما 12 نفر را از 6 کشور داریم و خودمان هم به دیگر کشورهای دوست و همپیمانمان دانشجو میفرستیم. 8 نفر از دانشجویان ما در خارج از کشور در حال تحصیل هستند. ضمن اینکه دانشجویان مختلفی را برای دورههای طولی و عرضی اعزام میکنیم و الان آمار قابل ملاحظهای از عزیزانمان در کشورهای دیگر در حال تحصیل هستند.
ارتش در بحث تحصیلات دانشگاهی چه پیشرفتهایی نسبت به دوران قبل از انقلاب داشته است؟
سازمان زنده نمیماند مگر اینکه فعالیت کند و به روز باشد. اگر متناسب با روز حرکت نکنیم نمیتوانیم زنده بمانیم. پویایی یک سازمان به حرکت همگام با فناوری روز است. لذا ارتش هم به همین صورت است. ما تا زمان انقلاب فقط یک دانشکده افسری داشتیم، بعد براساس نیاز و تهدیدات، دانشگاه شهید ستاری ساخته شد، بعد دانشگاه دریایی و بعد دانشگاه پدافند. دانشکده فارابی هم در حوزه مسائل امنیتی تاسیس شد. همچنین دافوس از دانشکده به دانشگاه ارتقا پیدا کرد. دانشگاه علوم پزشکی ما نیز درست شد. اینها حوزههای مختلف تخصصی ما است که در نیروی زمینی دانشگاه امام علی(ع) را داریم که در شاخههای مختلف 16 گانه تخصصی در حال فعالیت است. در نیروی هوایی، دانشگاه هوایی را داریم که در حوزههای علوم و فنون فضایی کار میکند.دافوس هم در سطح سازمان مرجعیت علمیدارد که با بقیه کشورها و سازمانها در ارتباط است.
درباره اعطای نشان فداکاری از سوی رهبر معظم انقلاب به دانشجویان ارتش هم بفرمایید؛ علت اعطای این نشان به این دانشجویان، چه بود؟
ما در دانشگاه افسری فصلی از تاریخ را داریم که در دنیا فقط دو کشور آن را تکرار کردهاند. اینکه دانشجوی دانشکده افسری در زمان جنگ مستقیما در جنگ وارد شود. که اولین آن دانشکده افسری امام علی(ع) است. حضرت آقا عنایت ویژهای به این دانشگاه دارند و دانشگاه امام علی(ع) رکورددار حضور ایشان در کشور است. به همین علت هم حضرت آقا نشان فداکاری را به این دانشگاه اعطا کردهاند. دانشجویان دانشگاه افسری در یک حرکت خودجوش انقلابی برای اعزام به جبهه اعلام آمادگی کردند. این اتفاق فصلی خاص در حوزه دانشجویی و تربیت ارتش است، و ما از اعزام دانشجویان به منطقه، به عنوان یک پدیده ارزشی و یک روز به یاد ماندنی یاد میکنیم.
شما در نظر بگیرید که یک کشور درگیر جنگ است، دانشجویی که تازه الفبای نظامیگری و سربازی را یاد گرفته میخواهد برای دفاع از کشور اعلام حضور کند. چرا؟ چون من این لباس را به تن کردم که مدافع ارزشهای کشورم باشم. حالا جنگ شده، بسم الله. من میخواهم بروم جنگ. فرماندهان را مجبور کردند که اینها را به جبهه اعزام کنند. 40 استاد به علاوه تعدادی از عناصر پشتیبانی، 731 دانشجو را در جبههها حاضر کردند که هر کدام از اینها یک محور شدند و گروههای مردمیبه اینها وصل شدند. محور مقاومت خرمشهر، حضور دانشجویان دانشگاه افسری است و این مسئله در تاریخ ثبت شده است. کشور دیگری هم که شاهد این مسئله بوده مصر است. این به عنوان یک پدیده بزرگ در کشورها یاد میشود که دانشجوی دانشگاه افسری یک کشور در جبهه حضور پیدا کند، آن هم در اولین روزهای جنگ که هیچ شاکله و ساختاری در میدان رزم وجود ندارد. این دانشجویان آموزش دیده مدیریتی، قبل از فارغالتحصیلی به صحنه ورود پیدا کردند و با حمایت سازمانهای نظامی، هدایت مردم را به عهده گرفتند و از خرمشهر جانانه دفاع کردند. هر کدام از اینها 10 نفر جوان محل را جمع کردند و دنبال خودشان بردند و خط را پوشش دادند. در همان سنگری که نشسته بودند به افراد آموزش میدادند. آنها را سازماندهی و یک خط را نگهداری میکردند. این یک پدیده خاص است و به عقیده من مبنای نامگذاری روز دانشجو است.
دانشجویان دانشگاه با احساس تکلیفی که داشتند فرماندهان را مجبور کردند که در سختترین شرایط و در میدانی که هیچگونه قاعدهای حاکم نبود ورود پیدا کرده و قاعده را حاکم کنند.
دانشجویان در دفاع مقدس چه نقشی را ایفا کردند؟
در دنیا سابقه ندارد که هزار و 183 دانش آموخته یک دانشگاه در یک وضعیت بحرانی کشور مانند جنگ، شهید شوند. این محصول یک دانشگاه است. کدام دانشگاه توانسته در راستای دفاع از یک کشور که بالاترین ارزش یک کشور تلقی میشود، جانفشانی کند. در ارتش تعداد شهدای درجهدار، فرماندهان و سرباز، تعریف دارد؛ این ارقام با ما حرف میزنند. این یعنی حضور افسر ما در خط مقدم و در کنار سرباز.
از لحاظ تاکتیک این رقم درست نیست و تعداد فرماندهان باید خیلی کمتر باشد و البته حضرت آقا به خاطر همین تعداد، و به پاسداشت فرایند آموزش و تربیت چنین نسلی، نشان فداکاری را به این دانشگاه اعطا کردند، مسئلهای که برای اولین بار بعد از انقلاب رخ داده است.
جنگ علم است و بدون علم وارد جنگ شدن شکست است. جنگیدن قاعده و اصول دارد. تاکتیک و تکنیک دارد. اگر قبول کنیم که جنگ علم است، باید بدانیم که آموختنش هم در یک فرآیند صورت میپذیرد. یعنی باید یک فرآیندی را سپری کنید تا به آن دانش و پختگی برسید که بتوانید صحنه را مدیریت کنید. در تمام دنیا شیوه آموزشهای نظامیتقریبا ثابت است، فرآیند تربیت یک سرباز یا دانشجو یکسان است؛ اما مبتنی بر ارزشهای یک کشور کم و زیاد میشود؛ در هر صورت نگاه همان است. من در ماموریتی در خارج از کشور بودم، با برخی از دوستان و نظامیان که برخورد میکردم همه میگفتند: دروغ در دانشکده افسری یعنی اخراج. خیانت و دزدی یعنی اخراج. یعنی واژههای ارزشی در تمام نظامیان دنیا یکسان است. حالا آموزش هم به همین صورت است. آسیبهایی که ما در قسمتهای اول دیدیم از خطای آموزشی بود. وقتی ما عملیاتها را واکاوی میکنیم، میبینیم شکست عملیات ناشی از خطای برآورد صحیح و آموزش بوده. اقدام نادرست یعنی کمبود آموزش. وقتی اینها را بررسی میکنیم میبینیم در دوران دفاع مقدس تقریبا سه میلیون سرباز را آموزش دادیم. عزیزانمان در سپاه و نیروهای مردمیجدا از این آمار هستند و فقط سه میلیون سرباز از ارتش وارد میدان کردیم.
در جنگ فرماندهانی که داخل دانشگاههای افسری و مراکز تخصصی، آموزشهای تخصصی رزم را دیده بودند، هدایت صحنهها را به عهده داشتند. طراحیهای عملیات توسط اساتید دافوس ارتش انجام شد؛ یعنی اساتید را از کلاسها جمع کردند و بردند داخل صحنه نبرد. امیر بختیاری عزیز استاد دافوس دانشگاه جنگ بودند که با درجه «سرهنگ دو» میروند داخل صحنه و براساس اصول آموزشی که در داخل کشور داشتیم، شروع میکنند به طراحی عملیاتها. هر سال یک سوم کارکنان ما در حال آموزش هستند. یک نظامیدر طول مدت خدمتش که به طور میانگین30 سال است، یازده سال در حال آموزش است.
یکی از محورهای خبری رسانههای غربی معرفی چهره شهید فخریزاده به عنوان یک شخصیت نظامیسیاسی است. نظرتان در مورد این قضیه و علم و دانش شهید فخریزاده چیست؟
باید ببینیم چه دانشهایی ارزش هستند و چه دانشهایی قدرت تلقی میشوند. گرچه ما فرمایش حضرت امیر را داریم که میفرمایند: «العلم سلطان». هر کس که علم داشته باشد توانمند است و هرکس علم نداشته باشد ذلیل است. حوزههایی که دانش و علم میتواند منجر به قدرت شود مورد توجه حریف است. همیشه حریفهای ما در حال رصد ما هستند. اگر یک نفر بتواند از حلقههای دانشی برای توانمندسازی یک کشور در حوزه دفاع استفاده کند یا دانش و مدیریتی را داشته باشد که بتواند حلقههای مختلفی را به هم جمع و تبدیل به محصولی بکند که آن محصول بازدارندگی ایجاد کند، از نظر دشمن هدف است. این دانشمند عزیز و بزرگ ما عمرش را صرف این کرد که بتواند حوزههای دانشی موجود را در جهت توان افزایی کشور در حوزه دفاع به کار بگیرد. قطعا چنین کسی از چند سال پیش مورد هدف بوده است. هر کس در این گردونه وارد شود، دنبال میشود. اینکه او کجاست و چه میکند و در چه مناصبی قرار دارد و کدام موثرترند. اینها در رصد دشمن قرار دارند؛ گو اینکه ما هم این کار را انجام میدهیم. ما هم حریفانمان را خوب میشناسیم، میدانیم در چه عرصههایی کار میکنند. عیبشان کجاست و چه کارهایی انجام میدهند؛ این قاعده دنیاست. ولی یک ناجوانمردی در ترور وجود دارد، که از عرف سیاسی، بینالمللی، اخلاقی و انسانی و از همه ابعاد خارج است و دشمنی مانند صهیونیسم میآید این اقدام را انجام میدهد. ما میدانیم که در بقیه دنیا چه خبر است. یکی از کانونهای رصد هر کشوری برای رصد حریف و رقیبش، دنبال کردن مسیر حرکت علمیست که منجر به قدرت دفاعی شود است. لذا اگر میبینید این عزیزمان اینقدر مورد تهدید بوده، برای این است که از اول در مسیر بالندگی حوزههای قدرت و دفاع ملی حرکت میکند، دانشهای مختلف را با هم مدیریت میکند و در جهت قدرت ملی و توان افزایی حوزه بازدارندگی یک ملت به کار میگیرد. با این شرایط طبیعی است که این عنصر مورد توجه قرار بگیرد. اگر نتانیاهو نامش را میآورد و او را مطرح میکند به خاطر این است که از قبل رصد شده و میدانستند در این حوزه فعالیت میکند. این دانش و مدیریت دانش است که میتواند این فرآیند ارزشی را خلق کند. شهید فخریزاده توانست علوم مختلف را مدیریت کند و به کار بگیرد. گو اینکه اصلا لازم نیست ایشان یک دانشمند هستهای باشد، که هست. یک دانشمند موشکی باشد، که هست. کسی که بتواند فرآیندهای علمیرا مدیریت کند، دانشمندی است که تمام این علوم را در اختیار دارد. به این علت مورد توجه واقع میشود. در حادثهای هم که برای ایشان اتفاق افتاد یک خطای آموزشی رخ داد. یک باگ آموزشی رخ داد و این حادثه در کلاس درس عملیات ویژه ما تحلیل میشود. اینکه چرا، چه سناریویی چیدند و چگونه ما غافل شدیم که این عنصر ارزشیمان را از دست دادیم.
وجه تمایز ارتشهای دنیا چیست و ارتش جمهوری اسلامی ایران در این زمینه در چه جایگاهی قرار دارد؟
آن چیزی که در حوزه نظامیگری در دنیا قیاس میشود بین ارتشهای کشورهای مختلف مورد قیاس قرار میگیرد، میزان حرفهای بودن آن ارتش است، ما یک ارتش تجهیزاتمحور نیستیم؛ بلکه ارتش نیروی انسانیمحور هستیم. تمام توانمندی ارتشهای نیروی انسانیمحور به سرمایههای انسانی آنها است و ارزش سرمایه انسانی مشخصا به آموزشهایی هست که نیروی انسانی در قالب انجام ماموریت دریافت میکند. لذا وزن ارتشهای دنیا بر اساس میزان آموزش و مهارت و تخصصی است که کارکنان آنها در عرصههای عملیاتی انجام میدهند.
در عملیاتهای مرکب با سایر کشورها، سطح آموزش آنها هست که بین آنها اختلاف میاندازد. در کشورهای مختلف تجهیزات ثابت است؛ اما هنر و قابلیت به کار گیری اینها مربوط به مهارت و آموزشی است که فرد دارد.
ما یک مبانی آموزش اولیه داریم و بعد به تخصص میرسیم و با تکرار این تخصصها به مهارت میرسیم. مهارت وجه ممیز قابلیت ارتشهای جهان است و افتخار میکنیم که در ارتش جمهوری اسلامی مهارت را به عنوان رکن اصلی حوزه تربیت و آموزش قرار دادهایم.
در مورد نقش دانشجویان در بحث دفاعی امنیتی توضیح بدهید
کار ویژه ارتش دفاع امنیت است. اگر محصول خروجی ما بتواند مدافع دفاع و امنیت یک ملت باشد، آموزش ما ثمر داشته است. لذا ما برای هر کدام از سطوح مدیریتی صحنه دفاع و امنیت، عناصر خاص خودش را تربیت میکنیم. سرباز ما یک سطح از آموزش را دارد، با ویژگیهای خاص خودش، درجهدار ما یک سطح دارد، افسر ما در پایههای مختلف، سطوح مختلف راهبردی عملیاتی و تاکتیکی را دارد. این زنجیره به هم پیوستهای که در اینجا قرار گرفته، سد دفاعی محکمیرا ایجاد میکند. یعنی آن کسی که باید صحنه راهبردی را مدیریت کند آموزشهای خاصی را در آموزشگاههای مختلف و دانشگاه عالی ملی میبیند. آن کسی که باید سطح عملیاتی را طی کند در دافوس کار میکند، آن کسی که باید سطح تاکتیکی را طی کند در دانشگاههای افسری کار میکند. همچنین در طول خدمت دورههای متعددی برایشان میگذاریم، و هر دو سال یک دوره برگزار میکنیم، تا اینکه افراد برای مدیریت صحنههای دفاعی و امنیتی کشور آماده شوند. وقتی به این چرخه بزرگ به نام نظام جامع تربیت و آموزش نگاه میکنیم، هیچ کس بیکار نیست. همه یا در حال پس دادن آموزشها هستند و یا گرفتن آموزش. سرباز ما هم در این چرخه همین طور است. ما سرباز را بعد از آموزش رها نمیکنیم، بلافاصله او را میبریم داخل یگان و آنجا دوباره آموزش میدهیم، او را درگیر فعالیت کاری میکنیم. اگر جایی میبینیم حادثهای به علت ضعف آموزش برای یکی از کارکنان ما ایجاد شده اول خودمان را مقصر اعلام میکنیم.
نظر شما در رابطه با تبیین فرآیند نسلسازی و تربیت مدافعان اندیشه اسلامی و انقلابی بر مبنای دفاع مقدس اسلامی چیست؟
اگر شما به آگهی تبلیغاتی ما برای استخدام دانشگاه افسری نگاه کنید میبینید که ما ننوشته ایم عضو میپذیریم؛ بلکه مینویسیم همرزم میپذیریم. ما رزمنده تربیت میکنیم؛ دانشجوی لیسانس تربیت نمیکنیم. لیسانس و فوق لیسانس به درد من نمیخورد. لیسانس و فوق لیسانس پایه بستری است که ما باید اندیشهها را روی آن سوار کنیم. ما میگوییم یک فندانسیون داریم که میتوانیم بر روی آن ساختمانمان را بچینیم؛ لذا مقاطع مختلف تحصیلی ما اسکلتی است که میخواهیم روی آن تزئینات و اندیشههایمان را بگذاریم. در حوزه تربیت دینی قائل به تربیت رزمنده هستیم، رزمندهای که مدافع اندیشههای یک ملت و اندیشههای دینی و باورها و اعتقادات ملی ما باشد. تمام برنامههای ما براساس منشور تربیتی است که از قبل تعریف شده است، بدین معنی که ما انتظار داریم یک فرمانده مطلوب چگونه فرماندهای باشد. یک رزمنده مطلوب در سطوح مختلف افسر، درجه دار و سرباز دارای چه ویژگیهایی باشد. این ویژگیها را اول از منظومه فکری مقام معظم رهبری احصا کردیم و بعد به دنبال برنامه رفتیم و با برنامههای مشخصی که در فرآیند کار تربیت انجام میدهیم فرد را به این اندیشه میرسانیم که برای دانشهای تخصصیتر آماده شود.
لذا باورهای دینی برای ما رکن اول تربیت است. تجربیات دفاع مقدس رکن دوم ما است. لحظه به لحظه تجربیات دفاع مقدس در داخل دانشگاه ما تدریس میشود. همه افراد دانشگاههای افسری در هیئت معارف جنگ، که یادگار شهید بزرگوار صیاد شیرازی است عضو هستند.ما دانشجو را به صحنه میبریم و میگوییم که در اینجا این عملیات اتفاق افتاده. کاری که الان ما در حوزه معارف جنگ انجام میدهیم در کشور بیبدیل است، اینکه تمام سربازان و دانشجویان ما و تمام کسانی که در سیکل آموزشی ما قرار میگیرند با دفاع مقدس آشنا میشوند. نه به عنوان دو واحد درسی که در داخل بعضی از دانشگاهها تدریس میشود، بلکه پیشکسوتانی را که در صحنه بودند و در آن زمان جنگیدند با لباس میآوریم مقابل دانشجویان و آموزهها را به اینها منتقل میکنیم. لذا حوزه ارزشی و دینی ما بر اساس منشورهای تربیتی کار میکند.
تلخترین و یا شیرینترین خاطرهای که از دوران کاری خودتان دارید را برایمان بگویید.
در حوزه تربیت و آموزش خاطره بسیار جالبی از شهید صیاد شیرازی دارم. در دورهای با شهید صیاد برای بررسی منطقه عملیات همراه میشدیم. از شمال غرب شروع به کار میکردیم و تا جنوب میرفتیم. تمام محور را بازدید میکردیم و دانشجویان را آموزش میدادیم. در یکی از این بازدیدها شهید صیاد یکی از پیشکسوتان را آورد و گفت ایشان تکتیرانداز زمان جنگ بوده. ایشان هم آمدند با حرکات نمادین چندین تیراندازی به یک هدف انجام دادند. این کار که انجام شد من رفتم خدمت شهید صیاد و گفتم: تیمسار اجازه میدهید من هم بزنم؟ من آن زمان فرمانده گروهان دانشجویان بودم و ادعای تیراندازی هم داشتم. جوان بودم و میگفتم من هم میزنم، کاری ندارد! به اصطلاح خودمان هنر نکرده که چهار تا تیراندازی کرده. همیشه نگاه شهید خاص و محبت آمیز بود. اما این بار تیزتر به من نگاه کرد و گفت: نه این کار را انجام ندهید و بروید داخل یگان. گفتم: چشم و برگشتم. بلافاصله که این مسیر تمام شد من را خواست و گفت: بیا اینجا. گفت: میدانی چرا نگذاشتم بزنی؟ گفتم: نه. گفت: دو حالت داشت. اگر بهتر از او میزدی، او خراب میشد. اگر بدتر میزدی، تو جلوی یگان خراب میشدی.
این ابعاد تربیت نظامیما است. من که عقلم نمیرسید علت تدبیر سپهبد چه بود. من جوگیر شدم و چون کار تخصصی بود و خودم را هم در تیراندازی مدعی میدانستم، میگفتم قطعا بهتر میزنم. اما به این نکته توجه نکردم. این فرآیند تربیتی است. فرماندهان ما اینگونه فرد را تربیت میکنند تا اینکه فرد میشود امیر موسوی، امیر سیاری.
شهدای شاخص آموزش ارتش چه کسانی هستند؟
شاخصترین شهید آموزشی ما شهید آبشناسان است. این شهید بنیانگذار آموزشهای چریکی در سپاه پاسداران است و استارت اولیه این آموزشها را در کردستان زده بود. ما همیشه در حوزه آموزش، او را مثال میزنیم. فرآیند زندگی شهید آبشناسان با حرفه سربازی و نظامیعجین بود و تمام آموزههایش را در حد توان در اختیار دیگران قرار میداد. اگر نام این شهید بزرگوار را در کردستان ببرید متوجه میشوید که رد پایش در غائله کردستان کجاست و در آموزش نیروهای عملیاتی سپاه چقدر موثر بوده است.
ما نام همه اینها را به عنوان مبانی اولیه و کسانی که در زمینه آموزشی پیشرو بودهاند، در کتابهایمان آورده ایم و برای دانشجویان تدریس میکنیم. امیدواریم بتوانیم سیره و سبک زندگی اینها را به عنوان معیارها و نمادهای ارزشی خودمان به نسل جدید جامعه نشان دهیم.