اتحادیه اروپا به دنبال تحریم ترکیه
در حالی که تنشهای دولت اردوغان با اروپا بر سر مسائل مختلف از مسائل شرق مدیترانه واختلافات مرزی با یونان در حال شدت گرفتن است، منابعی از توافق اتحادیه اروپا برای تحریم آنکارا خبر میدهند.
سرویس خارجی-
سودای برساختن «امپراتوریِ تخیلیِ تورانی» و بازسازی «خلافتِ موهومِ عثمانی» چنان بادی در سر اردوغان کرده که سیاست خارجی این دولتِ نورسیده را به طورِ بیمنطقی تجاوزکارانه کرده است. «رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهور ترکیه، با دخالتهای دولتش در لیبی، آبهای مدیترانه، عراق، سوریه و قره باغ و... حتی صدای متحدان اروپاییاش را بلند کرده است؛ تا جایی که رهبران اتحادیه اروپا بر سر تحریم ترکیه توافق کرده و میگویند فهرست سیاه تحریمها را آماده میکنند.
خبرگزاری فرانسه با انتشار گزارشی در این خصوص به نقل از سخنگوی شورای اروپا اعلام کرده توافق بر سر تحریم ترکیه به دلیل «اقدامات غیرقانونی و تهاجمی» این کشور بر ضد یونان و قبرس حاصل شده است. به گزارش فارس، سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه اما تمایل اتحادیه اروپا برای وضع تحریم علیه ترکیه را «مایوسکننده» خوانده و رهبران کشورهای عضو این نهاد را به اجتناب از این اقدام فراخوانده است. همچنین «امانوئل ماکرون»، رئیسجمهور فرانسه، از دیگر کشورهای اتحادیه اروپا خواسته، برای نشست اتحادیه اروپا وارد بروکسل شوند تا از «حاکمیت خود در مواجهه با اقدامات ترکیه» دفاع کنند. به گزارش ایسنا، او با توجه به تصمیم آنکارا برای ازسرگیری بررسیهای زمینشناسی در آبهای ساحلی قبرس در جستوجوی میادین نفتی مناسب برای حفاری، در ۲۰ اوت ۲۰۲۰ (۳۰ مرداد) درخواست مشابهی را از دیگر اعضای اتحادیه اروپا مطرح کرده بود. این در حالی است که دبیرکل ناتو از مسئولین اروپایی خواسته تا «رویکرد سازنده ای» در قبال ترکیه داشته باشند؛ وی اذعان کرده که مسئله مدیترانه شرقی «پیچیده» است و اینکه ناتو بستر مناسبی برای بحث در مورد اختلافات بین متحدان است... این مواضع نشان میدهد که اروپا و ناتو که خود سیاستهای مداخلهجویانهشان کمتر از ترکیه نیست، گرچه فشارها را بر آنکارا افزودهاند اما میکوشند تا فعلاً از لحاظ «ریتوریک» لحن «گاهی به نعل و گاهی به میخ» را پیگیری کنند.
گفتنی است، دولت ترکیه به علت همان آرزویِ پیش گفته، نسبتش را با واقعیتهای منطقهای و جهانی گم و خود را درگیر چندین جبهه کرده است، بیآنکه توجه به عواقب سوء آن داشته باشد. از یک سو با قدرتهای منطقهای روابط شکننده دارد، از طرف دیگر سیاستهای فرامنطقهاش را نیز به گونهای پیش میبرد که با کشورهای مختلف به مشکل برخورده است. به نظر میرسد وقایع اخیر در قره باغ نیز این «مسئله دور افتادن از واقعیتها» را تشدید نیز کرده است و سیاستمداران ترک بیش از حد روی نفوذ خود در قفقاز جنوبی و قدرتی که نفوذ در این منطقه به آنها میدهد، حساب باز کردهاند.
آن سیاستمدار نیز که با «شعرِ وارونه» خواندن تعیین تکلیف میکند برای نقاط مرزی یک «ملت تاریخی» که قرنهاست –قرنها پیش از آنکه کشوری به اسم ترکیه تولّد کند– تُرک، کُرد، کرمانج، لر، عرب، بلوچ، فارس و... را با رواداری در خود جای داده است، باید توجه داشته باشد که اولاً با «شعر» آن هم از نوع «وارونه»اش کاری نمیتوان از پیش بُرد و این مرزها با آرزوهایِ دور و درازِ چند سیاستمدارِ «تُنُک مایه» جابهجا نمیشوند؛ ثانیاً صبر هر دولت-ملتی حدی دارد...!