kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۵۵۹۷
تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱۳۹۹ - ۲۰:۱۷

عشق و آثار آن(پرسش و پاسخ)




پرسش:
عشق چیست و چه آثاری در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد؟
تعریف عشق
پاسخ: عشق در لغت افراط در دوست داشتن و محبت تام معنا شده است.
شعرای فارسی زبان عشق را «اکسیر» نامیده‌اند. کیمیاگران معتقد بودند که در عالم ماده‌ای وجود دارد به نام «اکسیر» یا «کیمیا» که می‌تواند ماده‌ای را به ماده دیگر تبدیل کند. عشق مطلقا اکسیر است و خاصیت کیمیا دارد. آری عشق است که دل را دل می‌کند و اگر عشق نباشد دل نیست، آب و گل است. عشق زیباترین احساسی است که انسان می‌تواند تجربه کند. عشق یعنی گوش فرا دادن به ندای قلب و تجربه رضایت و شادی در زندگی، همان معجزه‌ای که به ما انگیزه زیستن می‌دهد، همان که درمان گوهر درد بی‌درمان است و ما انسان‌ها پیوسته به دنبال آن هستیم. عشق همان ودیعه الهی است در نزد انسان عشق دلیل وجود است و راه کمال و سعادت، و اگر عشق نبود آدمی بیهوده می‌زیست. ما آفریده شده‌ایم تا عاشق شویم و عشق بورزیم و به کمال برسیم. علاقه به شخص یا شیئ، وقتی که به اوج شدت برسد، به طوری که وجود انسان را مسخر خود کند و حاکم مطلق وجود او گردد، عشق نامیده می‌شود. عشق اوج علاقه و احساسات است. بنابراین در یک جمع‌بندی عشق مجموعه‌ای پیچیده از احساسات، رفتارها، عادات و اعتقادات است که با احساساتی نظیر محبت، احساس محافظت از فرد دیگر، حرارت و احترام به شخص دیگر به نحو افراطی همراه می‌باشد.
عشق معنوی و انسانی
احساسات انسان، انواع و مراتب دارد، برخی از آنها از مقوله شهوت و مخصوصا شهوت جنسی است و از وجوه مشترک انسان و سایر حیوانات است. عشق و محبت تنها منحصر به عشق حیوانی جنسی و حیوانی نسلی نیست، بلکه نوع دیگری از عشق و جاذبه هست که در جوی بالاتر قرار دارد، و اساسا از محدوده ماده و مادیات بیرون است، و از غریزه‌ای ماورایی بقای نسل سرچشمه می‌گیرد، و در حقیقت فصل ممیز جهان انسان و جهان حیوان است.
و آن عشق معنوی و انسانی است، که عشق ورزیدن به فضایل و خوبی‌ها و شیفتگی سجایای انسانی و جمال حقیقت می‌باشد. به بیان دیگر انسان نوعی دیگر احساسات دارد که از لحاظ حقیقت و ماهیت، با شهوت مغایر است. بهتر است نام آن را عاطفه و یا به تعبیر قرآن «مودت» و «رحمت» بگذاریم.
آثار عشق
عشق هزاران سال است که میان انسان‌ها اتفاق می‌افتد. در طول نسل‌های مختلف تغییر کرده است تا تولید مثل را تقویت کند. در فرهنگ‌های مختلف به طرق مختلف تجربه می‌شود. اما در ابتدایی‌ ترین صورت ممکن آن، برای ایجاد پیوند و ارتباط قوی بین انسان‌ها استفاده می‌شود.
1- کسب نیرو و قدرت
از جمله آثار عشق، کسب نیرو و قدرت است. محبت نیروآفرین است، جبان را شجاع می‌کند. عشق و محبت، سنگین و تنبل را چالاک و زرنگ می‌کند و حتی از کودن، تیزهوش می‌سازد. عشق است که از بخیل، بخشنده و از کم طاقت و ناشکیبا، متحمل و شکیبا می‌سازد. عشق نفس را تکمیل و استعدادهای حیرت‌انگیز باطنی را ظاهر می‌سازد.
2- تقویت روح و تخریب جسم
تاثیر عشق از لحاظ روحی، در جهت تقویت و عمران و آبادی روح است، و از لحاظ بدن، در جهت گداختن و خرابی، به بیان دیگر اثر عشق در بدن درست عکس روح عمل می‌کند.
عشق در بدن، باعث ویرانی و موجب زردی چهره، لاغری اندام و سقم و بیماری در اختلال‌ هاضمه و اعصاب است. شاید تمام آثاری که در بدن وجود دارد، آثار تخریبی باشد، ولی نسبت به روح چنین نیست، تا موضوع عشق چه موضوعی و تا نحوه استفاده شخصی چگونه باشد؟!
3- تامین سلامت روانی انسان
نقش عشق در سلامت روان بسیار گسترده و عمیق است. نوزادانی که عشق و مهربانی را در قالب در آغوش گرفته شدن و نگهداری تجربه نکرده‌اند ممکن است با تاخیر در رشد مواجه شده و یا مکرر بیمار شوند. احساس دوست داشته نشدن با اعتماد به نفس اندک و افسردگی رابطه مستقیمی دارد. افرادی که دیگران را دوست دارند و توسط دیگران دوست داشته شده‌اند افراد شادتر و خوشحال‌تری هستند و از سلامت روانی بالاتری برخوردارند.
4- جلوه عشق در روابط میان زوجین
در قرآن کریم، رابطه میان زوجین را با کلمه «مودت» و «رحمت» تعبیر می‌کند (روم - 21) و این یک نکته بسیار عالی است، اشاره به این است که عامل شهوت، تنها رابطه طبیعی زندگی زناشویی نیست. رابطه اصلی صفا و صمیمیت و اتحاد دو روح است، و به عبارت دیگر، آنچه زوجین را به یکدیگر پیوند یگانگی می‌دهد، مهر  و مودت و صفا و صمیمیت است، نه شهوت که در حیوانات هم هست.
5- تقویت همبستگی قلبها و نوع دوستی
انسان‌ها در روابط اجتماعی خود اگر بر اساس عشق، عاطفه، مودت و رحمت تعامل داشته باشند، آن جامعه در قامت یک پیکر واحد شکل گرفته و روح همبستگی اجتماعی و پیوند میان دلهای مردم و انسان‌دوستی روزبه روز بیشتر تقویت می‌شود و راه رشد و تعالی را هر چه سریع‌تر و بالنده‌تر می‌پیمایند.