بررسی تأثیر متقابل کرونا و کتاب بر یکدیگر- بخش اول
نفس تنگی بازار نشر و راهکارهای عبور از مشکلات
آرش فهیم
شیوع ویروس کرونا، به عنوان فراگیرترین بحران جهان از ابتدای قرن 21 تاکنون، بر همه ارکان زندگی فردی و اجتماعی بشر، سایه افکنده است؛ سایهای شوم که در کنار بیماری و مرگ، بازارهای مختلف ازجمله عرضه و تقاضای محصولات فرهنگی را هم تحت تأثیر قرارداده است! با این حال، تجربه انسان در همه ادوار تاریخ نشان داده که با خلاقیت و به کارگیری روشهای جدیدتر، میتوان همه موانع را دور زد؛ اساسا ابداعات و ابتکارها زائیده بحران هستند و میل به اصلاح و برقراری تعادل، موجب تحول، کشف و اختراعات گوناگون گشته است.
قطعا زیربناییترین حوزه در فرهنگ هر کشوری، کتاب است؛ فراز و نشیب در حوزه کتاب، مقدمه و زمینه اوج یا افول در سایر عرصههای فرهنگی و هنری را فراهم میکند. ضمن اینکه حوزه نشر نسبت سایر عرصههای فرهنگی، آسیب پذیرتر است.
در این گزارش ضمن بررسی تأثیرات کرونا بر نشر کتاب، به تلاشهای ناشران برای نوآوری و خلاقیت در جبران آسیبهای این دوران نیز میپردازیم؛ با ما همراه باشید!
آسیب کرونا به ناشران
«کتاب» گرچه یک کالای فرهنگی است، اما به دلیل خرید و فروش شدن و وابستگیاش به برخی از کالاهای صنعتی مثل کاغذ و عرضه در فروشگاهها به یک بازار هم تبدیل شده است. فراز و نشیبهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، همان طور که روی هر بازار دیگری تأثیر میگذارند، صنعت نشر و عرضه و تقاضای کتاب را هم درگیر خود میکنند. با یک نگاه گذرا به راسته کتاب فروشها در خیابان انقلاب، میتوان دریافت که در این روزهای شیوع گسترده ویروس کرونا، خلوتتر از همیشه به نظر میرسند.
«محمدعلی مرادیان» معاون تشکیلات مجمع ناشران انقلاب اسلامی به گزارشگر کیهان میگوید: «البته کرونا، تقریباً روی اکثر صنایع و مشاغل فعال کشور، اثرات منفی گذاشته است؛ اما به نظر من حوزۀ کتاب و نشر بیشتر از صنایع و مشاغل دیگر، در این ایام دچار بحران و سختی شده است؛ زیرا کرونا برای صنعت کتاب و نشر، فقط شروع یک بحران نبود، بلکه رویدادی بود که به دلیل اوضاع وخیمی که صنعت نشر در طول هفتسال گذشته تجربه کرده بود، در حکم تیری بر پیکرۀ نیمهجان این صنعت نشست؛ صنعت نشر در قبل از شیوع کرونا هم دچار بحرانهای نفسگیری بود، کرونا آمد و راه همان مقدار نفس را هم برای خیلیها بست؛ از اواخر سال 92 تاکنون، به دلایل مختلف ازجمله، افزایش افسارگسیختۀ قیمت نهادههای اولیه، کاهش روزانۀ قدرت خرید مردم، احتکار و کمفروشی نهادههای تولید و... مقدار بازار صنعت نشر سالانه کوچکوکوچکتر شده است؛ برای مثال از اواخر سال 97، که دولت تصمیمگرفت کاغذ را از فهرست کالاهای اساسی خارج کند و برای وارداتش هیچ یارانه و ارز حمایتیای تخصیص ندهد، تا امروز که دولت علیرغم نظر کارشناسی دلسوزان و استراتژیستهای فرهنگی، تصمیم خود را بهصورت کامل عملی کرده است، قیمت کاغذ حداقل ششبرابر شده است و همچنان هم بهصورت تصاعدی در حال افزایش است؛ اینها باید گفته شود تا متهمان اصلی وضعیت غمگینکنندۀ مهمترین صنعت فرهنگی کشور مشخص گردد و آنها نتوانند به راحتی تبعات تصمیمهای غیرکارشناسی، کمکاریها و بیتدبیریهایشان را به گردن کرونا بیندازند!»
وی میافزاید: «اما بعد از شیوع کرونا، ریههای تنفسی و راههای ارتزاق و کسبوکار ناشران فعال، بهشدت کاهش یافت؛ تا قبل از شیوع کرونا، 85درصد فروش کتاب، از طریق مراجعۀ حضوری مخاطبان به کتابفروشیها بوده، که در سهماهۀ ابتدایی شیوع ویروس کرونا، این مقدار تا حدود 10درصد کاهش پیدا کرد؛ این یعنی صنعت نشر درماههایی بهطور کامل متوقف شد؛ حتی بعداً نیز که پروتکلها کمی تعدیل شد و فروشگاهها کم کم فعالیت خود را آغاز کردند، بازهم میزان فروش کتاب به کمتر از 50درصد فروش قبل از شیوع کرونا هم نتوانست برسد؛ نکتهای که باید توجه کرد این است که در بررسی صنعت نشر باید به تمام زنجیرۀ کتاب دقت کرد؛ یعنی باید به وضعیت نویسنده، مترجم، ناشر، شرکتهای پخش و توزیع، چاپخانهها و فروشگاهها نیز بعد از شیوع کرونا، توجه کرد، زیرا زنجیرۀ کتاب بسیار به هم متصل و نزدیک است و اگر هرکدامشان دچار مشکل و اختلال شود روی کل زنجیره اثر مستقیم خواهد گذاشت؛ در این میان، وقتی کتابفروشیها تعطیل شدند و یا مراجعۀ به آنها کاهش پیدا کرد، سرعت تولید ناشر نیز با کاهش شدیدی مواجه شد و چون سرعت تولید ناشر کاهش پیدا کرد، راه امرار معاش بسیاری از پژوهشگران، مؤلفین، مترجمین و... بسیار مختل شد؛ زندگی و فعالیت بسیاری از نویسندگان مختل شد.»
راههای خلاقانه برای جبران ضرر
طی ماههای اخیر که کرونا باعث محدودیت بازارهای فرهنگی و هنری شده، اغلب تولیدکنندگان به سمت روشهای جایگزین و خلاقانه برای رساندن محصولات خود به مخاطب شدهاند. در این شرایط، مراجعه مردم به فضای مجازی و متعاقبا خرید غیرحضوری و اینترنتی نیز افزایش یافته است. اتفاقا طی ماههای گذشته، استفاده مردم در تمام نقاط جهان از سامانههای فروش اینترنتی فیلم، سریال و کتاب نیز افزایش یافته است. برخی از ناشران کتاب در ایران نیز تلاش کردهاند تا از این طریق، پویایی مالی خود را حفظ کنند.
«محمد حقی» مدیر انتشارات کتابستان معرفت، یکی از این ناشران است که درباره تمهیدات خود برای افزایش فروش کتاب به گزارشگر کیهان میگوید: «ایدهای که به نظر من رسید تا بتوان با استفاده از آن بخشی از کاستیها را جبران کنیم این بود که سعی کردیم عملیاتهای رسانهای مختلف را برای کتاب افزایش دهیم تا انگیزه تهیه کتاب را در فضای مجازی ایجادکنیم. ازجمله کارهایی که حجم آن را در این مدت بالاتر بردیم، نقد کتابها توسط منتقدان و معرفی آنها در صفحات فضای مجازی افرادی که مخاطب بیشتر دارند یا تأثیرگذار هستندو... مجموعه فعالیتهایی که در این ۸ ماه اتفاق افتاد این شد که ما سعی کردیم آفات به وجود آمده را در انتشارات خودمان کم کنیم؛ البته اگر این کار در زمان عادی اتفاق میافتاد، صددرصد بازدهی ما هم دوبرابر میشد، اما باتوجه به شرایط فعلی،اینکه ما توانستیم مخاطب خود را حفظ کنیم و فروش محصولات را ادامه دهیم بهنظر من موفقیت به حساب میآید.»
جنگ کرونا علیه کتابفروشها
کتابفروشها یکی از مظلومترین اصناف بازار هستند و نسبت به سایر فروشندگان، سرشان خلوتتر است و کمتر مشتری دارند.این روزها وقتی پای درددل کتابفروشها مینشینیم، خود را تنهاتر و غریبتر از همیشه مییابند. چون علاوهبر کاهش حضور مردم درکتابفروشیها به دلایلی چون قرنطینه و رعایت
فاصلهگذاری اجتماعی و همچنین کاهش قدرت خرید به دلیل تنگنای مالی، اغلب علاقه مندان به مطالعه نیز حتی الامکان، خرید کتاب را از طریق مجازی انجام میدهند.
مدیر انتشارات کتابستان معرفت به گزارشگر کیهان میگوید: «اساسا به وجود آمدن کرونا و تغییراتی که در زندگی خیلی از افراد ایجاد شد یک آسیب مهم را به فروشگاههای کتاب زد،چون کتاب وقتی تولید میشود وارد کتابفروشیها میشود و در دید مخاطب قرار میگیرد؛ طبق پژوهشهای انجام شده حدود ۸۰ درصد انگیزه خرید در خودِ محل خرید کتاب اتفاق میافتد. در کتابفروشیها یک طیفی ازمخاطبان هستند که می دانند چه کتابی را میخواهند و در بدو ورود از کتابفروش میپرسند که کتب مورد نظرشان در کجا قرار دارد، اما عمده کسانی که رفت و آمد به کتابفروشیها دارند کسانی هستند که میروند داخل کتابفروشی و میچرخند و سپس کتاب مورد سلیقه خودشان را انتخاب و خرید میکنند.»
«صادق علیزاده»، مسئول روابط عمومی و تبلیغات انتشارات امیرکبیر نیز به گزارشگر کیهان میگوید:
«در حوزه واگذاری پروانه نشر دچار یک بیبرنامگی از طرف وزارت ارشاد بوده ایم؛ میگویند 12 هزار ناشر داریم اما تعداد ناشران جدی، شاید کمتر از هزار ناشر باشد. در نتیجه با توجه به مشکلات قبلی که در حوزه نشر وجود داشت، شیوع کرونا باعث شد تا تعداد زیادی از ناشرانی که از لحاظ حرفهای و فنی ضعیف بودند ریزش کنند و ناشرانی بتوانند زیر فشار مقاومت کنند که تخصصیتر شدهاند؛ یعنی این شرایط موجب بازار الک شدن ناشران شد.»
وی میافزاید: «اما اگر این وضعیت به همین شکل ادامه یابد، ناشران حرفهای و تخصصی کتاب هم ضربه خواهند خورد؛ به ویژه اینکه زمان کار فروشگاهها تا ساعت 18 محدود شده است، این یعنی همان بازار نصفه و نیمه هم برای کتابفروشها از بین میرود. به ویژه اینکه فروش اصلی کتابفروشیها در نیمه دوم سال است. در نتیجه ناشر برای اینکه کمتر ضربه بخورد خودش مجبور است با دور زدن حلقه فروش اقدام به رساندن کتاب به مشتری کند. اما با توجه به اینکه فروش اینترنتی فقط 10 درصد از درآمد ناشر را تأمین میکند و با توجه به عدم برگزاری نمایشگاه کتاب تهران که بخشی از عایدی مالی ناشران در طول سال را تأمین میکرد، در دراز مدت احتمالا بخش زیادی از ناشران حرفهای و تخصصی هم به تدریج از عرصه فرهنگ حذف خواهند شد.»
علیزاده تأکید میکند: «اینجاست که حاکمیت باید ورود کند و صنعت نشر کتاب را نجات دهد! باید توجه کرد که به خاطر وضعیت معیشتی دشوار اکثریت مردم، اولین چیزی که از سبد خانوادهها حذف میشود، کالاهای فرهنگی ازجمله کتاب است و باید به مردم حق داد که کتاب نخرند. دانشگاهها و مدارس هم
نیمهتعطیل هستند و آن بخش از درآمد کتابفروشها که از طریق عرضه کتابهای درسی و کمک درسی بود پایین آمده است. به طور خلاصه همه منابع درآمد حوزه نشر پایین آمده است. ناشر و کتابفروش در چنین فضایی دست و پا میزنند که فقط زنده بمانند. برخی اجاره کلان میدهند اما بازار عملا تعطیل است! این شرایط برای ناشران و کتابفروشان مثل جنگ است! چرخه برای زنده ماندن نیاز به تنفس مصنوعی دارد!»
دولت برای کتاب چه میکند؟
حداقل انتظار از دولت، بخشیدن تنفس مصنوعی به ناشرانی است که در بحران مالی غرق شده و نفسهای آخر خود را میزنند!
اما یک ناشر معتقد است که عملکرد دولت در این دوران بهگونهای بوده که انگار نه انگار کرونا آمده و باعث لطمات بسیاری به صنعت نشر کتاب شده است!
«محمد حقی» مدیر انتشارات کتابستان معرفت در گفتوگو با گزارشگر کیهان با بیان مطلب فوق میافزاید: «وزارت ارشاد، امسال هم طرحهای بهاره و پاییزه خود را مثل سالهای گذشته برگزار کرد در حالی که با توجه به شرایط خاصی که شیوع کرونا برای ناشران ایجاد کرده، باید طرحهای گستردهتری برای ایجاد رونق در این زمینه ایجاد میشد، اما این وزارتخانه هیچگونه اقدامی نکرده است. با توجه به عدم برگزاری بسیاری از همایشها و برنامههایی مثل نمایشگاه بینالمللی کتاب هزینههای وزارت ارشاد، امسال بسیار کمتر از سالهای قبل بود، انتظار میرفت این کاهش هزینه، در زمینههای دیگری که به سود نشر کشور باشد صرف شود. مثلا بارها گفتهاند که نمایشگاه کتاب تهران به طور مجازی برگزار میشود، اما هیچ کاری صورت نگرفته است.»
این ناشر ادامه میدهد: «من معتقدم به جای دادن وام که واقعاً دردی را دوا نمیکند باید به سمت افزایش تحریک مخاطب برای خرید کتاب میرفتیم. معمولا 10 درصد از نقدینگی ناشران، در نمایشگاه کتاب تهران تأمین میشد، امسال که این نمایشگاه برگزار نشد، وزارت ارشاد باید از راههای دیگری جبران میکرد، مثلا از طریق دادن کاغذ بهصورت اعتباری یا بالاتر بردن اعتبار طرحها؛ وقتی اعتبار طرحها بالا برود به طور مستقیم به نفع مخاطب و بهطور غیرمستقیم به سود نشر است.»
حقی تصریح میکند: «من بهعنوان یک ناشر به عملکرد وزارت ارشاد در دوران شیوع کرونا نمره مردودی میدهم. چون وزارت ارشاد قدرت و امکاناتی داشت و میتوانست به سود نشر و مخاطب کار کند. اما گویا کرونایی وجود ندارد و هیچ اقدامی صورت نگرفته است!» اما یک روزنامه نگار حوزه کتاب، نظری متفاوت از ناشران دارد؛ «حسام آبنوس»، نویسنده و کارشناس کتاب در گفت وگو با گزارشگر کیهان میگوید: «گرچه ارشاد به عنوان متولی این حوزه باید فکری برای همه ناشران کند و یکی از آسیبهای مجوز نشر دادن بیضابطه امروزگریبان ارشاد را گرفته که هرکس با دو کتاب خود را ناشر معرفی میکند و از وضعیت بازار گلایه دارد. اما ناشر هم در این شرایط باید ضرر و زیان انتشار اثرش را بسنجد و بعد دست به انتشار بزند و اگر انتشار کتاب برایش توجیهی ندارد با تجدید چاپ اموراتش را بگذارند تا شرایط به ثبات برسد.»