به مناسبت 24 آبان، روز کتاب و کتابخوانی
ریشههای کتابزدگی و مطالعهگریزی
اشاره:
۲۴ آبانماه در تقویم جمهوری اسلامی به عنوان «روز کتاب و کتابخوانی» نامگذاری شده است. این روز، سرآغاز هفتهای است که به گرامیداشت کتاب به عنوان نماد دانایی و خردورزی اختصاص داده شده است.
هفته کتاب فرصت خجستهای برای آشتی با کتاب و گسترش فرهنگ کتابخوانی است. بزرگمردی دانشور درباره نقش کتاب و کتابخوانی در رشد جامعه و بلوغ معنوی انسان گفته است: «خواندن تار عنکبوتهای ذهن را پاک میکند. قدرت تفکر را تقویت میکند. ماهیچههای مغز را ورزیده میکند. خواندن قدرت تحمل ما را برای حقایق تلخ و راههای جدید بالا می برد. خواندن بزرگ شدن را جایگزین پیرشدن میکند.»
به منظور گرامیداشت این روز با شکوه، یادداشت زیر را که به همین مناسبت قلمی شده است، تقدیم میکنم به همه کسانی که همنشین و همنفس این «یار قدیمی و صمیمی»اند. همنشین و هم نفس حکیمی که هر چند تنپوشی کاغذی به تن دارد، ولی کلید ارزشمندترین گنجهای عالم که «دانایی» است در دستان اوست.
آيا تا به حال فكر كردهايد چرا فرهنگ مطالعه در ایران پایین است و ما خيلي كم مطالعه ميكنيم؟! جواب اين سوال خيلي ساده است: چون از مطالعه كردن لذت نميبريم. بايد اين واقعيت تلخ را پذيرفت كه ما هنوز «لذت مطالعه» را كشف نكردهايم، به همين خاطر هنگام مطالعه كردن به جاي احساس لذت و نشاط، دچار ملال و كسالت ميشويم و به دنبال بهانهاي ميگرديم تا بلافاصله كتاب را زمين بگذاريم و به دنبال كاري ديگر برويم.
از آنجا كه اولين ملاقات رسمي ما با كتاب در دبستان اتفاق ميافتد، و اين ملاقات، ملاقاتي كاملا رسمي، ناگزير و تكليفي است، اين ديدار ناخواسته به جاي «وصل» به «فصل» ميانجامد! شايد «مطالعهگريزي» ما نيز در همين امر ريشه دارد. يعني از ابتدا سعي نكردهايم اولين ديدار با كتاب را به ديداري دوست داشتني، شيرين و خاطرهانگيز تبديل كنيم تا اين ديدار به پيوندي استوار ميان ما و كتاب تبديل شود و عادت مطالعه را در ما «ملكه» كند، و چون كجروي از خشت اول آغاز شود، اين بنيان معيوب تا «ثريا» ادامه پيدا ميكند!
و اما كارشناسان بر اين باورند: براي آن كه اولين ديدار ما با «كتاب» به ديداري عاشقانه و ماندگار تبديل شود، بايد «مطالعه» را از منزل «لذت» آغاز كنيم- بهخصوص براي كودكان و نوجوانان- آري، در نمودار سير تكويني مطالعه، اولين منزل «كسب لذت» است. يعني معمولا اولين قرار ملاقات غيررسمي و خودخواسته ما با كتاب در خلوتگاه «لذت» است و به منظور پر كردن اوقات فراغت.
براي آن كه «مطالعه» در ما «نهادينه» شود، بايد از منزل اول شروع كنيم. يعني اولين قرار ملاقات ما با كتاب، مانند شوق اولين ملاقات يك زوج دلداده جوان باشد، ديداري خواستني و دوست داشتني. من هنوز خوب به ياد دارم كه در دوران دبستان، پل پيوند من با كتاب، داستانهاي مصوري بود كه در «كيهان بچهها» ميخواندم. بدون هيچ اغراقي لذتي كه من از خواندن آن داستانهاي مصور و تخيلي در دوران كودكي ميبردم، با هيچ لذت ديگري قابل مقايسه نبود. از همين روست كه مي گويم براي بالابردن فرهنگ كتابخواني در جامعه، بايد سرمايهگذاري را از دوران كودكي آغاز كنيم و آن هم با برنامهريزي حساب شده، دقيق و كارشناسانه، بهطوري كه كتابخواني براي كودكان ما به امري لذت بخش و خاطرهانگيز تبديل شود، نه به رياضتي تحملناپذير و شكنجهآور. اگر از منزل نخست به سلامت عبور كنيم، رسيدن به سرمنزل مقصود كه «مطالعه هدفمند و عالمانه» است، كار سختي نيست.
كشف لذت مطالعه كاري است «سهل و ممتنع». سهل از آن جهت كه نياز به مطالعه، مثل نياز به شنيدن موسيقي يا ديدن يك فيلم خوب، يك نياز روحي است كه در همه ما وجود دارد، و ممتنع از آن نظر كه به فعليت در آوردن اين نياز روحي و تبديل آن به يك عادت خوب و پسنديده، به تمرين و ممارست و زمان نياز دارد، به شرط آن كه دغدغه مطالعه را داشته باشيم و از اين سيري كاذب به «كتاب» در عذاب باشيم.
براي لذت بردن از مطالعه چه بايد كرد؟ اگر بدانيم كه آبشخور هر لذتي، نيازهاي غريزي و روحي انسان است، پاسخ به اين سوال آسان ميشود. مطالعه يك نياز روحي است و ارضاء هر نيازي «لذت» را به دنبال خواهد داشت. بنابراين براي تربيت جامعهاي كتاب دوست و كتابخوان بايد جنس نياز افراد را شناخت و متناسب با عطش و نياز روحي آنان به توليد و عرضه كتاب پرداخت. ايجاد انگيزه و كشف نياز، بستر مناسب را براي نطفه بستن «مطالعه» در روح ما ايجاد ميكند. نياز به رمزگشايي از ناشناختهها و حركت از ظلمت به سوي نور.
همچنان كه گفته شد براي كسب عادت مطالعه بايد در خودمان ايجاد انگيزه كنيم و نيازهاي روحيمان را بشناسيم. ولي اين امر بايد به صورت غيرمستقيم و نامحسوس اتفاق بيفتد. يعني ابتدا از «ناخودآگاه» آغاز شود تا رفته رفته در ضمير خودآگاه ما راه پيداكند. درست مثل «نفس كشيدن». شما اين فرآيند حياتي را به صورت خودآگاه و ارادي انجام نميدهيد، بلكه به خاطر يك نياز فيزيولوژيك اين عمل به صورت خود به خود اتفاق ميافتد. فرآيند «مطالعه» نيز بايد در چنين قالبي تجلي كند، يعني بايد به صورت ناخودآگاه و براي ارضاي يك نياز روحي اتفاق بيفتد، همچون نياز كودكان به بازي كه ارضاي سالم آن باعث بهجت روحي و رضايت خاطر ميشود.
معمولاً انسان به انجام كارهايي تمايل دارد كه از انجام دادن آنها لذت ميبرد. اين يك قانون فطري و مطابق با ناموس آفرينش است. اگر مطالعه كردن نيز در ما تبديل به يك عادت لذت بخش شود، مطمئن باشيد كه به آن علاقهمند ميشويم و به صورت خودجوش، ساعاتي از شبانه روز را به اين كار اختصاص مي دهيم. فقط يادمان باشد كه هرگز نبايد در منزل «لذت» و «عادت» متوقف بمانيم، بلكه در ادامه راه بايد «مطالعه» را به فرآيندي هدفمند و آگاهانه تبديل كنيم. فرآيندي كه مسير تكامل روحي انسان را هموار كند و توانمنديهاي بالقوه ما را به مدد «شناخت و آگاهي» به فعليت درآورد. براي انسانهايي كه به بلوغ فرهنگي و علمي رسيدهاند، مطالعه ابزاري است براي غواصي در اقيانوس كرانه ناپديد حكمت و معرفت و رسيدن به بينشي عميق كه راه «خودشناسي» و «خداشناسي» را بر آنان هموار ميكند.
راهکارهایی برای کشف
«لذت مطالعه»
و اما براي كشف لذت مطالعه و آشتی با کتاب که به قول حضرت جامی «فروغ صبح دانایی» و «انیس کنج تنهایی» است، راههاي زيادي وجود دارد كه ما در اين جا به تعدادي از آنها اشاره ميكنيم و پيدا كردن بقيه راه كارها را به خودتان ميسپاريم:
یک- اگر شما اهل خواندن روزنامه هستيد، براي ايجاد عادت مطالعه و علاقهمند شدن به مطالعه كتاب ميتوانيد از همينجا شروع كنيد. يعني از مطالعه كتابهايي كه به صورت پاورقي در روزنامهها چاپ ميشود.
دو- مطالعه را با موضوعات مورد علاقه خودتان شروع كنيد. براي مثال اگر به هنر خاصي علاقهمند هستيد، مطالعه را با انتخاب كتابهايي كه درباره آن هنر نوشته شده است، آغاز كنيد. اگر دانشجو هستيد، ميتوانيد كتابهايي را كه درمورد رشته تخصصي شما نوشته شده است را تهيه كرده و مطالعه كنيد. اگر بر فرض خانم خانهدار هستيد، ميتوانيد مطالعه را با كتابهاي مربوط به همسرداري و تربيت فرزند شروع كنيد. اگر آدم خيالپردازي هستيد، ميتوانيد رمانهاي تخيلي را براي مطالعه انتخاب كنيد. خلاصه كلام آن كه با توجه به جنس علايق خودتان، ميتوانيد كتاب مناسبي را انتخاب كرده و عادت مطالعه را در خودتان تقويت كنيد.
سه- براي ايجاد عادت مطالعه، ابتدا نبايد به خودتان زياد سخت بگيريد. براي شروع به مطالعه سعي كنيد خودتان را با هر شرايطي انطباق دهيد. اين كه ميگويم مطالعه كردن را مقيد به فراهم شدن شرايط به خصوصي نكنيد، براي اين است كه هيچ وقت آن شرايط مطلوب و موردنظر به طور كامل فراهم نميشود.
شما ميتوانيد در اوقات بيكاري، در هر شرايطي كه قرار داريد، تصميم به مطالعه و خواندن كتاب بگيريد: در ايستگاه مترو، در اتوبوس، در ترافيك، در پارك، در آشپزخانه و... البته خيلي خوب است كه ما اتاق مطالعه داشته باشيم و در اوقات بهخصوصي كه ذهن آمادگي بيشتري براي فراگيري دارد به مطالعه بپردازيم. ولي با توجه به مشغلههاي زندگي و قابل پيشبيني نبودن شرايط، نبايد براي مطالعه خود را وابسته به شرايط خاصي كرد. استفاده از کتابهای صوتی برای کسانی که هنوز به مطالعه به صورت حرفهای عادت نکردهاند، راهکار خوبی برای نهادینه شدن فرهنگ مطالعه در ما و استفاده بهینه از وقت است.
چهار- هنگام مطالعه يك كتاب، براي اين كه از مطالعه لذت بيشتري ببريد، سعي كنيد از كتاب يادداشتبرداري كنيد، يا زير قسمتهاي مهم خط بكشيد. در ضمن بعد از پايان مطالعه كتاب، اگر فرصتي پيدا كرديد، سعي كنيد كتاب را خلاصهنويسي كنيد. اين كار به رسوب مطالب در ذهن شما كمك فراواني مي كند. در ضمن براي اين كه شما از مطالعه يك كتاب لذت بيشتري ببريد، ميتوانيد در نشستهاي جمعي و خانوادگي، خلاصه مطالب كتاب را براي اعضاي خانواده يا جمع دوستان بيان كنيد تا آنها هم به مطالعه كتاب تشويق شوند.
پنج - وقتي مطالعه در ما تا حدودي تبديل به يك عادت شد، آن وقت ميتوانيم براي مطالعه برنامهريزي كنيم و به صورت هدفمند پيش برويم. بديهي است كه هدف ما از مطالعه اين نيست كه خودمان را تبديل به انبار معلومات و محفوظات پراكنده كنيم و «از هر دري سخني بخوانيم»، بلكه هدف ما اين است كه مطالعه به تكامل شخصيت علمي و معنوي ما كمك كند و راه را براي دستيابي ما به يك جهانبيني علمي- البته در حوزه تخصصي خودمان- هموار نمايد. براي تحقق اين هدف، داشتن يك «سير مطالعاتي» ضروري است. بنابراين ما قبل از مطالعه بايد بدانيم كه به دنبال دانستن چه چيزي هستيم و روح ما تشنه دانستن چه معلوماتي است.
راهکارهایی برای مطالعه ارزان
و اما نكته آخري كه در اينجا اشاره به آن ضرورت دارد، اين است كه با توجه به قيمت گران كتابها و بضاعت اندك قشر كتابخوان، چگونه ميتوانيم بدون پرداخت هزينههاي سنگين، كتابهاي مورد علاقه خود را براي مطالعه تهيه كنيم؟! البته حساب كتابخوانهاي حرفهاي از اين بحث جداست. زيرا مطالعه كتاب براي اين جماعت مثل نان شب واجب است. به همينخاطر آنها به هر زحمتي و با هر هزينهاي كتابهاي مورد نياز خود را تهيه كرده و براي مطالعه آنها برنامهريزي ميكنند.
ولي روي سخن من با آن دسته از خوانندگان كتاب است كه تازه به جرگه خوانندگان كتاب و «اصحاب مطالعه» پيوستهاند. طبيعي است كه براي اين گروه از كتابخوانها، مشكل خريد كتاب، مشكلي كاملا جدي است كه اگر به آن توجه نشود، باعث ميشود كه اين افراد قيد مطالعه را زده و به زندگي عادي خود ادامه دهند، يعني زندگي بدون كتاب!
به راهكارهايي كه براي اين گروه از افراد ميتوان پيشنهاد كرد، بهطور اجمال اشاره ميكنم:
الف -عضويت در كتابخانههاي عمومي و گرفتن كتاب به صورت امانت جهت مطالعه.
ب- مطالعه كتابهاي ضميمه مجلات و روزنامههاي كثيرالانتشار.
پ- مطالعه كتابهايي كه به صورت پاورقي در روزنامهها و مجلات چاپ ميشود.
ت- كرايه كردن كتاب از آن دسته از كتابفروشيهايي كه كتاب را جهت مطالعه به صورت كرايه در اختيار خوانندگان ميگذارند.
ث- امانت گرفتن كتابهاي مورد علاقه از دوستان و آشنايان
ج- خريد كتابهاي مورد علاقه بهصورت اشتراكي
چ- استفاده از كتابخانههاي شخصي و خانوادگي.
جان كلام آن كه مطالعه يك نياز روحي و معنوي است كه بي توجهي به ارضاي آن، فرآيند تكامل انساني و معنوي ما را، دچار وقفه ميكند. براي پيشگيري از اين ضايعه جبرانناپذير، بايد به دنبال «كشف لذت مطالعه» باشيم.
آري، ما صاحب گنجي بزرگ هستيم، كه كليد اين گنج را فقط با «مطالعه و كتابخواني» ميتوانيم به دست بياوريم. «كشف لذت مطالعه» كليد اين گنج معنوي است. پس خوب است از همين ساعت و همين لحظه دست به كار شويم و به دنبال پيدا كردن اين «كليد» سرنوشت ساز باشيم. بايد از هماكنون باب دوستي با كتاب را باز كنيم و باقيمانده سالهاي زندگي خود را در بهار سبز مصاحبت و همنشيني با كتاب به سر ببريم- اينچنين باد.
به عنوان حُسن ختام، شما را به بازخوانی شعری از «عبدالرحمن جامی» ملقب به «خاتمالشعرا» از شاعران نامآور سده نهم در ستایش کتاب دعوت میکنم:
انیس کُنج تنهایی کتاب است
فروغ صبح دانایی کتاب است
بود بی مزد و منّت اوستادی
ز دانش بخشدت هر دم گشادی
ندیمی مغزداری پوست پوشی
به سرّ کار گویایی خموشی
درونش همچو غنچه از ورق پُر
به قیمت هر ورق زان یک طبق دُرّ
ز یک رنگی همه هم روی و هم پشت
گر ایشان را زند کس بر لب انگشت
به تقریر لطایف لب گشایند
هزاران گوهر معنی نمایند