kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۳۰۰۶
تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱۳۹۹ - ۲۱:۲۷

سه نکته درباره پاسخ سخنگوی دولت به کیهان

سخنگوی دولت در نشست خبری دیروز و در پاسخ به سؤال خبرنگار کیهان درباره ادعای متناقض مسئولان مبنی بر ارتباط عدم تصویب لوایح FATF و افزایش قیمت ارز مسائلی را مطرح کرد که جای بررسی دارد.


  سرویس سیاسی-

«علی ربیعی» سخنگوی دولت روز گذشته (سه شنبه) در نشست خبری هفتگی خود با خبرنگاران در پاسخ به سؤال خبرنگار کیهان مبنی بر اینکه «طی ماههای اخیر برخی مسئولان در واکنش به افزایش قیمت نجومی ارز و اوضاع آشفته اقتصادی کشور موضوع عدم تصویب لوایح FATF را مطرح می‌کردند ، اما این روزها که نه این لوایح تصویب شده و نه تحریمی برداشته شده ما شاهد کاهش قیمت ارز تا حدود 10 هزار تومان هم بودیم» گفت: پاسخ سؤال شما در بطن سؤال شما نهفته است. این روزها با چند متناقض نما در اظهارات روبرو هستیم. از طرفی اگر وقتی قیمت دلار بالا رفت، گفته شد ربطی به برجام و تحریم ندارد و ناکارآمدی دولت بوده است، حالا که به تعبیر شما همه از کاهش قیمت ارز و خودرو حرف می‌زنند، می‌گویند به تحولات خارجی ربطی ندارد، حداقل پس بگویند مربوط به کارآمدی و عملکرد دولت است.
وی ادامه داد: ۳ سال قبل گفته شد ترامپ از برجام خارج نمی‌شود چون این توافق همه منافع آمریکا را تامین کرده است. امروز می‌گویند بایدن به برجام برنمی‌گردد چون هیچ منافعی در بازگشت به برجام ندارد. همه بحث ما این بود که تروریسم اقتصادی، جنگ اقتصادی و فشار ترامپ، علیه معیشت، رفاه و زندگی ایرانیان بود و هدف ترامپ، سرنگونی ایران، تجزیه ایران، کوچک کردن ایران و فشار بر زندگی مردم و مستاصل کردن جامعه بود.
تضمین آقای روحانی
دلیل خروج ترامپ از برجام بود
 نه پیش‌بینی کیهان!
گفتنی است این اظهارات سخنگوی دولت در حالی است که اولا نخستین فردی که اطمینان داد که آمریکا از برجام خارج نخواهد شد، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشور بود که در تابستان ۹۴ در نشست بررسی برجام در شورای راهبردی روابط خارجی تاکید کرد: «به شما اطمینان می‌دهم آمریکا نمی‌تواند از برجام خارج شود»!. دوم اینکه آمریکا زمانی از برجام خارج شد که متاسفانه آقای روحانی به غربی‌ها تضمین داده بود که حتی در صورت خروج آمریکا از برجام ، ایران از این توافق خارج نخواهد شد. براساس گفته‌های خانم موگرینی مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا ، آقای روحانی با ارائه تضمین بقا در برجام، این اطمینان را برای ترامپ ایجاد کرد که با خیال راحت خارج شود.
همچنین آقای روحانی - 27 دی 94- در نشست خبری در محل سالن اجلاس سران با تاکید بر اینکه آمریکا هرگز از برجام خارج نخواهد شد تاکید کرده بود : «تعهدی که آمریکا در رابطه با برجام به ما داده، تعهد دولت آمریکاست، نه این دولت و آن دولت. این تعهدات استمرار پیدا می‌کند و فرقی ندارد که چه دولتی در آمریکا بر سر کار بیاید، هر دولتی که باشد به این چارچوب متعهد است».
ربیعی گفت: متاسفانه عده‌ای در زمان جنگ اقتصادی، حتی حاضر نبودند اسم تحریم بیاورند و علل فشار اقتصادی بر زندگی مردم را بیان کنند و حتی این لاپوشانی به لاپوشانی جنایات آمریکا منجر شد. به طور طبیعی با کنار رفتن محور شرارت و ترامپ و احتمال تغییر سیاست‌های آمریکا باعث شد بخشی از اثر روانی جنگ اقتصادی از فضای جامعه زدوده شد و از ابتدا هم می‌گفتیم که قیمت واقعی ارز این نیست و این قیمت‌ها آثار جنگ اقتصادی و تحریم و آثار روانی آن است. و کاهش قیمت‌های این روزها، در حقیقت بخشی از آثار روانی جنگ اقتصادی در حال تخلیه شدن است.
چرا دولت هیچ اقدامی
 برای حل مشکل افزایش نرخ ارز انجام نداد؟
گفتنی است این اظهارات سخنگوی دولت موید این مسئله است که طی ماههای گذشته به قدری رشد قیمت ارز موهوم و بی‌پایه بوده که با یک اتفاق ساده مانند انتخاب یکی از نامزدهای انتخابات آمریکا، قیمت آن ظرف مدت کوتاهی چند هزار تومان کاهش پیدا می‌کند و البته چند روز بعد هم دوباره صعودی می‌شود! مسلما طرح این گزاره ناقض این اصل نیست که شاخص‌های اقتصادی با مسائل بین‌المللی در ارتباط است، بلکه صحبت از میزان تاثیر‌گذاری است، اگر قیمت قبلی ارز واقعی بود مسلما با یک اتفاق ساده اینچنین کاهش پیدا نمی‌کرد. چرا دولت هیچ اقدامی برای حل این مشکل موهوم و سطحی طی ماه‌های اخیر انجام نداده است؟ مگر غیر از این است که دولت می‌توانسته با چندین مداخله جزئی بساط هر گونه سوداگری و نوسان‌گیری سودجویان را برچیند؟ دلیل این تعارف با کسانی که معیشت مردم را به یغما برده‌اند چیست؟ دلاری که صرفا با انتخاب جو بایدن در آن سوی مرزها نرخ آن 30 درصد سقوط می‌کند، مسلما پیش‌تر امکان سقوط آن با تدبیر بانک مرکزی کشورمان وجود داشت.
سخنگوی دولت گفت: فراموش نشود در دوران جنگ اقتصادی، دولت با تدبیر و برنامه‌ریزی نگذاشت آمریکا به هدف خود که به دنبال فروپاشی ۳ ماهه، ۶ ماهه و شکستن ایران بود برسد، هر چند در این جنگ اقتصادی، فشار بر دولت، فشار بر زندگی مردم و تلخ شدن زندگی و معیشت مردم پدید آمد و عده‌ای حتی نمی‌خواهند مدیریت مقاومت جامعه را هم ببینند.
وی افزود: در نهایت باید گفت همین که صدای شکسته شدن صدای ضدایرانی و فشار حداکثری به گوش مردم ما رسید شاهد این کاهش قیمت‌ها هستیم. صدای شکسته شدن فشار حداکثری را ملت شنید و عده‌ای نشنیدند. سخنگوی دولت تصریح کرد: سؤال خوب شما باعث شد به تفسیر علل مسائل اقتصادی سال‌های ۹۷ بپردازیم. این تلاش‌ها و دستاوردهای اقتصادی دولت پیش از تحریم‌ها و جنگ اقتصادی برای مردم و کارشناسان روشن است و همین عملکرد آنها را نسبت به روزهای آینده خوشبین کرده است.
ربیعی تاکید کرد: دولت در سال ۹۵ و ۹۶ تورم متوسط بلندمدت را به نصف رساند. یعنی دو سال پیاپی تورم تک رقمی شد در حالی که تورم بلندمدت ایران18/2 درصد بوده است. همزمان نرخ رشد تولید ناخالص داخلی را که متوسط بلندمدت آن ۲.۲ درصد است در فواصل سال‌های ۹۴ تا ۹۶ به 4/7 درصد رسید. یعنی تورم کمتر از نصف و نرخ رشد تولید بیش از ۲ برابر شد.
وی ادامه داد: شاخص دیگر خالص ایجاد شغل در متوسط بلندمدت کشور است که میانگین آن ۲۶۱ هزار نفر بوده و در سه سال ۹۴ تا ۹۶ متوسط خالص ایجاد شغل به ۶۸۴ هزار نفر رسیده است. در همین مدت پایه پولی که متوسط بلندمدت ۴۰ ساله‌اش۲۳.۸ درصد بود به ۱۷.۷ درصد رسید.
نامه انتقادی‌تان
به سیاست‌های اقتصادی دولت
در مهر ماه 94 یادتان هست؟!
البته این اولین بار نیست که سخنگوی دولت برای توجیه کارنامه ناموفق دولت ، آمارهای اقتصادی ماههای ابتدایی فعالیت دولت تدبیر و امید را پیش می‌کشد. اظهارات سخنگوی دولت درباره اوضاع خوب اقتصادی کشور در 56 ماهه اول در حالی است که در همان مقطع (مهر 94) چهار وزير كابينه دولت «از جمله شخص آقای ربیعی در کسوت وزیر کار»، در نامه‌اي بلند بالا به روحاني با انتقاد از برخي تصميمات و سياست‌هاي ناهماهنگ دستگاه‌ها، هشدار دادند اگر تصميم ضرب‌الاجل اقتصادي گرفته نشود، ركود تبديل به بحران خواهد شد.
در نامه مشترك علي طيب‌نيا، محمدرضا نعمت‌زاده، علي ربيعي و حسين دهقان وزراي اقتصاد، صنعت، كار و دفاع به حسن روحاني رئيس‌جمهور آمده بود: «همان‌طور كه مستحضريد از دي‌ماه ۱۳۹۲ تاكنون بازار سرمايه متأثر از تحولات و متغيرهاي كلان بين‌المللي و داخلي از جمله كاهش بهاي نفت و كالاي اساسي از جمله فلزات و همچنين تحريم‌ها و برخي تصميمات و سياست‌هاي ناهماهنگ دستگاه‌ها در داخل كشور شاهد افتي كم‌سابقه شده است به نحوي كه از دي‌ماه سال ۱۳۹۲ تاكنون ظرف مدت۱۹ ماه ارزش بازار بر اساس شاخص قيمت ۴۲ درصد كاهش يافته و به لحاظ افت ارزش، بازار كاهشي معادل۱۸۰ هزار ميليارد تومان را شاهد است.»