ریشههای انزجار ملت ایران از آمریکا
مهدی فضائلی
انزجار قاطبه ملت ایران از دولتمردان آمریکا غیر قابل تردید است؛نفرتی که منجر به ثبت سیزده آبان به عنوان «روز ملی مبارزه با استکبار» در تقویم رسمی کشور شد.
این انزجار عمومی که البته الآن فراگیر شده و رشد آن در سطح جهان روز افزون است ریشههای مهمی دارد که اختصاص به دوران پس از انقلاب اسلامی هم ندارد.
یکی از این ریشهها، اهانت دولتمردان آمریکا به ملت شریف ایران است. این اهانت پیش از انقلاب اسلامی در تصویب قانون کاپیتالاسیون و گرفتن حق توحش مستشاران آمریکایی در ایران خود را نشان داد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم در اظهارات مقامات این کشور اعم از جمهوریخواه و دموکرات.
فقط از باب نمونه؛ جورج دبلیو بوش رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در ۲۹ ژانویه ۲۰۰۲ در سخنرانی سالیانه خود در کنگره این کشور،ایران را جزو محور شرارت خواند.
اوبامای با نزاکت نیز کشور ایران را یاغی نامید و وندی شرمن معاون وزارت امورخارجه آمریکا در دوره اوباما طی سخنانی موهن در کمیته سیاست خارجی سنای آمریکا در سال ۹۲، گفت که «فریب و نیرنگ قسمتی از DNA ایرانیان است.»
و بالاخره ترامپ رئیسجمهور سخیف و رذل آمریکا که تا کنون سه مرتبه در سالهای ۹۶, ۹۷ و ۹۸ صراحتاً ملت ایران را تروریست خوانده است.
یکی دیگر از ریشههای این نفرت، سابقه چپاول ثروت ایران در دوره منحوس پهلوی است. پس از فراز و فرودهای بسیار در ماجرای ملّی شدن صنعت نفت،سرانجام با مداخله آمریکا دکتر مصدق در شامگاه 28 مرداد 1332 سقوط کرد و آمریکا بر ارتش، دربار، نظام اداری و اجرایی و به ویژه بر منابع نفتی ایران مسلط شد. زاهدی نه تنها مقام نخستوزیری کودتا، بلکه وزارت کشور، جنگ و امورخارجه را در اختیار خود گرفت.
این ماجرا یکی از عوامل مهم شکلگیری دیوار بیاعتمادی بین ملت ایران و آمریکا شد. پس از این تسلط بود که تاراج به شکل کم سابقهای آغاز گردید.برای نمونه، اسدا... علم در خاطراتش دربارۀ گرانکردن تجهیزات نظامی از سوی آمریکاییها، مینویسد: «شاه گفت: با وجود اینکه سازنده کتباً تایید کرده است که قیمت هر هواپیما 5.6 میلیون دلار است، چطور آن را به 18میلیون دلار افزایش میدهند؟! در پاسخ گفتم: همان کاری که درمورد ناوشکنهای اسپروانس کردند: 6 فروند این کشتیها، 280 میلیون دلار برآورد شده بود؛ اما ما مجبور شدیم 600 میلیون دلار بپردازیم!... به نظر میرسد که پنتاگون در بالاکشیدن مابقیِ ناچیز درآمد نفتی ما وقت را تلف نمیکند!»
در اسناد لانه جاسوسی نیز موارد متعددی از این قبیل وجود دارد. یکی از دلایل کینهتوزی آمریکا نسبت به انقلاب اسلامی ایران دقیقاً همین است که،انقلاب لقمه چرب و نرم ایران را از حلقوم آمریکا بیرون کشید!
لگدمال شدن استقلال و عزت ملت ایران در همه ابعاد سیاسی،اقتصادی و فرهنگی در دوران پهلوی توسط آمریکاییها نیز علت دیگر این انزجار است.
کمیسیون مبادلات فرهنگی و آموزشی ایران و آمریکا در گزارش عملکرد خود در سال ۱۹۶۲ میلادی، صراحتاً اهداف خود را معرفی آمریکا بهعنوان ملتی قوی و دموکراتیک و پویا و معرفی ارزشها و شیوۀ زندگی آمریکایی، بهعنوان الگوی آرمانیِ ایرانیان معرفی میکند.
انتصابات مقامات اصلی کشور هم تقریباً بدون نظر موافق آمریکا انجام نمیشد تا جاییکه تاجالملوک آیرملو، مادر محمدرضا، در این زمینه میگوید: «گاهی به محمدرضا میگفتم: چرا با علم به اینکه میدانی این پدرسوختهها نوکر اجنبی هستند، آنها را اخراج نمیکنی؟ محمدرضا میگفت: چه فایدهای بر اخراج آنها مترتب است؟ اینها را اخراج کنم، دهها نفر دیگر را اطرافم قرار میدهند. بگذارید اینها باشند خیال دولتهای خارجی از حُسن انجام امور در ایران راحت باشد!»
او در ادامه، میافزاید: «محمدرضا خصوصی به من میگفت: همین رئیسساواک و معاون او و مدیران ارشد، همهشان با آمریکاییها ارتباط دارند و برای حفظ ظاهر میآیند و از من اجازه میخواهند؛ درحالیکه قبل از کسب اجازه، اطلاعات مورد نیاز را به آمریکا و انگلیس رد کردهاند.»
در خاطرات درباریان پهلوی و اسناد لانه جاسوسی موارد متعددی با این مضمون وجود دارد که «شاه احساس میکرد آمریکاییها مثل نوکر با او رفتار میکنند و این ممکن است او را به شوروی متمایل کند»!
اینگونه بود که «استقلال» در آغاز شعار اصلی انقلاب و در کنار «آزادی» و «جمهوری اسلامی» قرار گرفت.
اینها چند جملهای بود از کتاب قطور ظلم و ستمی که آمریکا در حق ملت ایران کرده و همچنان خواهان ادامه آن است و انقلاب اسلامی از این رو مورد خشم و غضب دولتمردان فرومایه و مستکبر آمریکاست که چون کوهی بلند در برابر این اراده نامشروع ایستاده است و با ایستادگی خود ملتهای دیگر را نیز به ایستادن تشویق میکند.