نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای
روزنامه اصلاح‌طلب: پيوستن به FATF دستاورد عملي خاصي براي ايران ندارد
سرویس سیاسی-
فریدون مجلسی، دیپلمات سابق در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«تشريفات الحاق ايران به FATF زمان‌بر است. اما ايران به FATF بپيوندد و از ليست سياه هم خارج شود، تازه به تحريم‌هاي يکجانبه آمريکا برمي‌گرديم که اروپا و دنيا با آن مخالفت کرده اما عملا از آن تبعيت مي‌کنند. بنابراين پيوستن بهFATF نيز دستاورد عملي خاصي براي ايران جز از بعد سياسي ندارد».
مجلسی در ادامه گفت:«در نهايت قرار نيست با قبول لوايح FATF مشکلات بسيار کشور حل شود».
در روزهای گذشته غلامرضا مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته بود:«تا امروز 39 بند از 41 بند FATF را عمل کرده‌ایم و این در حالی است که FATF هیچ اقدام مثبتی در مورد کشور ما انجام نداده است».
مصباحی مقدم افزود: «از دو بندی که مانده یک بند در مورد کنوانسیون پالرمو و بند دیگر درباره کنوانسیون CFT است...از مدعیان، یک سؤال داریم آن‌هم این است که اگر ما به CFT و پالرمو بپیوندیم آیا بانک‌هایی که در خارج از کشور در حال حاضر با ما کار نمی‌کنند به کارشان با ما ادامه خواهند داد یا خیر؟حقیقت این است که آنها این کار را نخواهند کرد، چون در اثر تهدیدهای آمریکا مبنی بر تحریم کشور ما، آمریکایی‌ها به بانک‌های خارجی گفته‌اند یا باید با ما کار کنید یا با ایران و به شرکت‌ها هم گفته‌اند یا با آمریکا کار می‌کنید یا با ایرانی‌ها».
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار داشت: «همه بانک‌ها و شرکت‌ها اگر با ایران معامله و یا مبادله‌ای داشته باشند مشمول تحریم‌های آمریکا می‌شوند پس این تهدید آمریکا بالا سر تمام بانک‌ها و شرکت‌های همه کشورها وجود دارد و به این ترتیب آنها قدمی در ارتباط مالی با ما بر نخواهند داشت».
«اف‌ای‌تی‌اف» بازوی وزارت خزانه‌داری آمریکا در هوشمند‌سازی تحریم‌هاست. سازمانFATF در اسفندماه ۹۷ با انتشار گزارشی صراحتاً اعلام کرد که اجرای مؤثر تحریم‌های مالی هدفمند و شناسایی مسیرهای ایران برای دور زدن تحریم را ذیل رسالت مقابله با اشاعه تسلیحات کشتار جمعی خود تعریف کرده و با جدیت تمام در پی اجرای آن است.
تقلای وزیر بی‌اعتنا به مسکن برای فرار از پاسخگویی
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز گفت‌وگویی را با عباس آخوندی، وزیر مستعفی و بی‌اعتنا به مسکن منتشر کرد. وی مدعی شده است: «پیش از این اقتصاد کشور به‌دلیل سوءتدبیر ناشی از عدم الحاق به FATF و موانعی که بر سر تجارت آزاد ایجاد می‌شود با مشکلاتی چون رشد منفی، روند نزولی سرمایه‌گذاری ملی و کاهش توان رقابت‌پذیری ایران در سطح منطقه و جهان روبه‌رو بود. حال کرونا هزینه‌های بهداشتی و درمانی و هزینه‌های ناشی از تعطیلی کسب‌وکار را به آن اضافه کرده است، حل این مسئله کار بسیار سختی است. با نگاهی به تجارب کشورها در اروپا، آمریکا و آسیا می‌توان دریافت که آنها بخشی از این مشکلات را از طریق اصلاح بودجه دولت و بخش عمده‌تر را از طریق سیاست‌های پولی، منابع بانک‌ها و مدیریت دارایی‌های دولت تدبیر کرده‌اند... لجبازی برخی نهادها در تصویب FATF مانع از ابلاغ قانون الحاق ایران به کنوانسیون‌های پالرمو و سی‌اف‌تی شد. با مشکلات به‌وجود آمده بر سر اقتصاد ایران باید این نهادها در تصمیم‌شان تجدید نظر کنند.»
لجباز، سیاست‌بازانی همچون عباس آخوندی هستند که علی‌رغم اصرار صریح و مکرر دشمن بر الحاق ایران به FATF، با بدخواهان ملت همصدا می‌شوند، در نقشه آنها بازی و حقیقت را پایمال می‌کنند.
اجرای FATF موجب خودتحریمی و کشیدن دیوار دور اقتصاد کشور است؛ کار گروه ویژه اقدام مالی (FATF) اسفند 97 با انتشار گزارشی صراحتاً اعلام کرد که اجرای مؤثر تحریم‌های مالی هدفمند و شناسایی مسیرهای ایران برای دور زدن تحریم را ذیل رسالت مقابله با اشاعه تسلیحات کشتار جمعی خود تعریف کرده و با جدیت تمام در پی اجرای آن است. خوان زاراته، معاون سابق وزارت خزانه‌داری آمریکا نیز چندی پیش گفته بود: «برای قرار‌دادن ایران در تنگنا و سخت‌تر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کاملFATF نیاز است. برای اینکه ایران از نظام مالی منزوی شود، لازم استFATF برای تایید قضاوت‌هایی پیرامون نظام مالی ضد‌پولشویی و مبارزه با تروریسم مداخله کند.»
صرافی‌هایی که با ایران کار می‌کردند را همکاری با FATF لو داد. بانک کشاورزی خرداد 96 طی ابلاغیه‌ای، در راستای عمل به توصیه‌های FATF، کلیه شعب خود را از همکاری مالی با برخی ارگان‌های داخلی که در تحریم بدخواهان ملت بودند، منع کرد. همین رویه را بانک ملت و سپه نیز اجرا کردند.
نکته دیگر اینکه، آخوندی به دلیل بی‌اعتنایی به فعال‌‌سازی عرصه مسکن در مدت وزارت، از مسببان اصلی افزایش جهشی و افسارگسیخته قیمت آن است و باید در پیشگاه عدالت پاسخگو باشد.
زمینه‌سازی مدعیان اصلاحات برای ایجاد آشوب مجدد در کشور!
روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد به مدیر مسئولی الیاس حضرتی -کاندیدای رد صلاحیت شده انتخابات مجلس یازدهم – روز گذشته در گزارشی با طرح این گزاره تامل برانگیز « آيا ادامه مشكلات اقتصادي ناشي از كرونا به اعتراض‌هاي مشابه آبان ۹۸ مي‌انجامد؟ « به نقل از یک فعال اصلاح‌طلب نوشت: « امروز فشارها بر مردم نسبت به سال گذشته پيش از كرونا يا حتي آبان ماه ۹۸ بيشتر و در نتيجه نارضايتي‌ها هم افزايش پيدا كرده است. عده‌اي شغل خود را از دست داده‌اند، تعدادي درآمدشان كاهش چشمگير داشته همچنين تورم افسارگسيخته‌اي كه با آن مواجهيم هم باعث افزايش نارضايتي‌ها شده است. از سويي دولت هم نتوانسته درخصوص مسئله تحريم، كسري منابع و فشارهاي معيشتي اقدام جدي صورت دهد حتي با وجود اينكه كسبه و مشاغل مختلف آسيب جدي ديده‌اند در حوزه‌هاي مالياتي اقدام درخوري صورت نداده است.. در وضعيت يك هشدار جدي براي دولتمردان قرار داريم؛ چراكه مردم نه تنها امروز گرفتاري‌هاي زيادي دارند، اميد و دورنمايي هم ايجاد نشده كه مردم احساس كنند بعد از پايان كرونا گشايشي اتفاق خواهد افتاد.»
گفتنی است آوار ناکارآمدی بر پیکر اصلاح‌طلبان این روزها وضعیت به هم ریخته‌ای را در این اردوگاه حاکم کرده است. فتح تمام صندلی‌های حاکمیت توسط جریان اصلاحات و نزدیکان اعتدالی آنان، بدنه این جریان را شدیدا به حفظ قدرت و پیشبرد برنامه‌های سیاسی امیدوار کرده بود. عمر این امیدواری البته بسیار کوتاه بود و دیری نگذشت که اشباع ناکارآمدی جریان اصلاحات صدای نیروهای اصلی خودشان را هم درآورد. در مرحله ی بعدی زمزمه‌های آشوب از ناحیه ی شاخص‌های این جریان هم به گوش می‌رسد. از قدیم گفتند: «دیگی که برای من نجوشد، برای هیچ‌کس نباید بجوشد».
این جریان که روزی اعلام می‌کردند که روحانی نسخه شفابخش اقتصاد کشور و مشکلات کشور است، این روزهای که تشت رسوایی‌شان از بام افتاده، تنها راه خروج‌شان از این وضعیت را یک شورش اجتماعی و بر هم زدن انسجام جامعه کشور و تولید نفرت ملی به جای وحدت ملی می‌دانند. به همین دلیل تئوریسین‌های اصلاح‌طلب، این روزها به طور پیوسته خشونت را تئوریزه می‌کنند و می‌خواهند زمینه‌های یک خشونت و نفرت ملی و درگیری ملی را ایجاد کنند و اجازه ندهند که روند تغییر از یک جریان و نا‌کار‌آمد به یک جریان کار‌آمد مستقل با برنامه تبدیل شود. این تغییر رویه اصلاح‌طلبان به سمت مواضع رادیکال و تهدید به شورش و ناآرامی، نشان می‌دهد که مواضع و فعالیت‌های این جریان باید به دقت مورد رصد و تحلیل دلسوزان امنیت و سلامت کشور و ملت باشد.
کدام مدیرعامل بورس در دنیا برای بازار زمان اصلاح یا خرید مشخص می‌کند؟
روزنامه اینترنتی همدلی در گزارشی به تداوم افت شاخص کل بورس پرداخت و نوشت: به نظر می‌رسد دفاع رئیس‌سازمان بورس و اوراق بهادار در مقابل این ریزش‌های سنگین غیرمنطقی است... سؤالی که در مقابل صحبت‌های رئیس‌سازمان بورس می‌توان مطرح کرد این است که فقط 20شرکت از 330 شرکت باعث افت بورس شده‌اند و اتفاق دیگری در کار نیست؟ همه این‌ها به کنار، در روزهایی که بسیاری از سهامداران از افت ارزش دارایی‌های خود طی چند ماه اخیر خبر می‌دهند، صحبت‌های یک طرفه مدیرعامل شرکت بورس نیز قابل‌توجه است؛ «قیمت عمده سهم‌ها برای خرید جذاب است... به راستی کدام مدیرعامل بورس در دنیا برای بازار زمان اصلاح یا خرید مشخص می‌کند. این‌ها سؤالاتی هستند که هیچ‌گونه پاسخی برای آنها در این روزهای قرمز وجود ندارد.
اعتراض سهامداران و سکوت رئیس‌جمهور و وزیر اقتصاد
در ادامه مطلب آمده است: صدای سهامداران و خواسته‌های آنها برای بازگشت اعتماد به این بازار از توئیتر، اینستاگرام، تلگرام و حتی گفت‌وگوهای روزمره مردم در اتوبوس و مترو یا تجمع‌های مقابل بهارستان شنیده می‌شود و این در حالی است که نه رئیس‌جمهور و نه وزیر اقتصاد به این موضوع واکنش نشان نداده و صحبت‌های سکانداران بورس نیز در زمینه فعالیت بازارگردان‌ها در توجیه تداوم این روزهای منفی کارساز نیست، و این گونه روزگار میلیون‌ها سرمایه‌گذار متضرر می‌گذرد.
لازم به ذکر است کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که افت شاخص کل بورس، غیرطبیعی و دستوری است و رویکرد مسئولان دولتی به بازار بورس، برداشت از سرمایه ملت برای جبران مشکلات اقتصادی خود از جمله کسری بودجه است.
کج‌فهمی‌های آشکار در نگارش یک تسلیم‌نامه
سرمقاله روزنامه شرق به قلم «مصطفی‌هاشمی طبا» حاوی نکاتی بود که به واقع تاسف‌برانگیز است. تاسف‌برانگیز از آن حیث که این فرد در چند دهه گذشته در پست‌های مختلفی از نظام حضور داشته و از چنین شخصی انتظار می‌رود که در فهم مسایل بدیهی و در بیان آنها دچار چنین کژی‌هایی نشود.
هاشمی‌طبا در سطرهای ابتدایی نوشتار خود آورده است: «حدود 40 سال است که سیاست انقلاب اسلامی براساس دشمنی با آمریکا پایه‌گذاری شده... همه می‌دانیم که همه پرداخت‌های دلاری دنیا از خزانه‌داری آمریکا رد می‌شود و سال‌هاست ما این را قبول کرده‌ایم و آمریکا از همه مبادلات دلاری ما اطلاع دارد. برای من سؤال است و در این مورد جهل دارم که آیا غیر از این نمی‌توانستیم به روش دیگری عمل کنیم؟... درحالی‌که همه می‌گویند با قاچاق باید مبارزه کرد و قاچاق منهدم‌کننده تولید داخلی و تجارت رسمی است، خود به دست خودمان ارز در اختیار این باندها می‌گذاریم و بعد کولبرهای نادار و فقیر را مورد تعقیب قرار می‌دهیم که کالای قاچاق به کول می‌کشند...»
نویسنده این نوشتار چنان از سیاست انقلاب اسلامی در دشمنی با آمریکا یاد کرده که گویی انقلاب اسلامی و مردم ایران در بدو امر و بدون عقبه تاریخی به انتخاب یک دشمن پرداخته‌اند و از قضا قرعه فال به نام آمریکای بیچاره افتاده است!! آقای‌هاشمی طبا بهتر است تاریخ معاصر را مرور کند تا بنگرد که فضای ضدآمریکایی از چندین دهه پیش از انقلاب در میان طیف‌های مختلفی از قشر دینی و حوزه‌های علمیه تا طیف‌های مختلف چپ و حتی گروه‌هایی که به نام روشنفکر خطاب می‌شدند (اگرچه این طیف‌ها شاید پس از سال 1332 ادای مخالفت با آمریکا را درمی‌آوردند.)هاشمی طبا بخواند و از خودش بپرسد چرا این روحیه وجود داشته است.
آمریکا به قدری در ظلم و چپاول و استعمارگری بی‌پروا عمل کرده که این موضوع چیز پنهانی نیست تا آنجا که کسی مانند «نوام چامسکی» در کتابی به نام «سلطه جویی‌های یک امپراتوری» به جنایات کشورش علیه کشورهای دیگر از جمله ایران پرداخته است که این کتاب را به نویسنده سرمقاله پیشنهاد می‌کنیم.
نکته حیرت‌آور آن است که‌هاشمی‌طبا در این سرمقاله چندین بار علیه روش‌هایی سخن گفته که در دولت مورد تایید او (یعنی دولت تدبیر و امید) به کار گرفته شده و در پایان سرمقاله به حمایت از رئیس‌جمهور ایستاده و در تئوریزه کردن تسلیم شدن خفت‌بار آورده که چاره‌ای جز تسلیم شدن نیست: «در تحریم و نداشتن درآمد نفت، طبیعی است که مشکلات فعلی پیش می‌آید و راه‌حل فوری آن برگشت به حالت گذشته یعنی فروش نفت و فروش بیشتر ارز در داخل و برای واردات است و این هم ظاهرا ممکن نیست، زیرا مستلزم سازش با زورگویان است و اگر کسی مثل رئیس‌جمهور روحانی فقط اشاره‌ای به امکان صلح بکند- و نه تصریح بر سازش- او را مستحق صدها بار اعدام می‌دانند.»
نویسنده در پایان گفته: «باید اقتصاد و سبک جدید زندگی مردم را طراحی کنیم، وگرنه با سخنرانی و ایجاد هیجانات روزانه و ارزفروشی در بازار چیزی به‌دست نمی‌آوریم، حتی نمی‌توانیم قیمت ارز را پایین بیاوریم...»
در این‌باره هم باید به نویسنده این تسلیم نامه یادآور شد که برای همه این موارد طراحی انجام شده و در حوزه اقتصادی بسته کارآمدی با نظرات کارشناسان زبده به نام «اقتصاد مقاومتی» تهیه شده، در حوزه سبک زندگی نیز راهکارها هست اما دریغ از دوستان و همراهان‌هاشمی‌طبا که اراده‌ای در اجرای آنها ندارند.