جریانهای مؤمن نگینی بر پیشانی دانشگاه
چند صباحی است که جراید و رسانه های فعال در عرصه سیاسی کشور، دیدگاه های متنوع و گوناگونی را پیرامون مفهوم اعتدال بازتاب و بازنمایی می کنند ولی واقع امر این است که جز شمار قلیلی از این بنگاه های خبری-تحلیلی، کنه و بنه عموم گزارشها و تحلیلهایی که درباب مفهوم اعتدال و تعاریف مترتب بر آن انتشار پیدا می کنند، مخدوش و مغشوش می باشند.
حقیقت این است که در سپهر سیاست امروز ایران، نیروها و جریانات مسأله داری هستند که با سنگر گرفتن پشت شعار دلربای اعتدال، افراطی ترین و قانونگریزترین اعمال را مرتکب می شوند و تلخ تر از همه اینکه، این جریانات، بنا دارند به هر طریق ممکن، اعمال و اقدامات ساختارشکنانه خویش را به پای مجموعه خدوم دولت و شخص رئیس جمهور محترم بنویسند و این درحالیست که رئیس دولت یازدهم، بارها و به دفعات، تعهد و التزام دولت متبوعش را به اجرا و انجام بی کم و کاست قانون، اعلام و ابراز نموده است.
در این میان، بیانات راهگشا و باریک بینانه مقام معظم رهبری که چندی پیش در جمع شماری از مسؤولان و کارگزاران نظام ایراد شد، حاوی این نکته کلیدی و بنیادین بود که معظم له، اعتماد و اعتقاد کاملی به مسؤولین بلندپایه دولتی دارند و شعار اعتدال، شعاری کاملا معقول و مبتنی بر آموزههای اصیل و وثیق اسلامی است که می باید به جد در راستای بسط و اشاعه آن همت گماشت ولی در عین حال می باید مراقب بود که به نام اعتدال، نیروهای مؤمن که در سخت ترین و بحرانی ترین شرایط، سینه سپر کرده و یار صمیمی و بی مزد و منت انقلاب بوده اند، کنار گذاشته نشوند.
یکی از عرصه های مهم و تاثیرگذاری که از دیرباز تاکنون، محملی جهت جولان و ترکتازی جریانات سیاسی مسموم و معلوم الحال بوده است، دانشگاههای کشور می باشد.
حقیقت امر این است که دانشگاه به مثابه نهادی انسان ساز، نقشی مهم را در آموزش و تربیت نیروهای مؤمن جهت خدمت به نظام و انقلاب ایفا می کند و درست از این روست که دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی، تمامی توان خویش را بکارگرفته اند تا به هر طریق ممکن، روند رو به رشد علمی کشور را مختل کنند.
استکبارجهانی و دنبالچههای داخلی آن، به خوبی می دانند که دانشگاه، مستحکم ترین دژ مقاومت ایران اسلامی در برابر دسیسه ها و نقشه های شوم مستکبران می باشد و به همین اعتبار، سعی داشته و دارند که به هر طریق ممکن، در بدنه دانشگاهی کشور رخنه کنند و به وسیله نیروهای نفوذی خویش، به صورت زیرپوستی، بسترساز اشاعه فرهنگ منحط غربی شوند.
برکسی پوشیده نیست که در سال های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی، نحله های فکری و سیاسی گوناگون مخالف نظام اعم از ملی گرا، مارکسیست و منافق، تمامی همت خویش را صرف این امر کردند که با تزریق عناصر ضدانقلابی به حلقه گروههای آموزشی و ایجاد شبکه های دانشجویی هوچیگر، نظم نورسته انقلابی حاکم بر دانشگاهها را با اختلال مواجه کنند.
در آن برهه تاریخی، هواداران گروهکهای محارب، به بهانه برگزاری جلسات سخنرانی، دانشگاههای کشور را به محلی جهت کینه توزی و ایجاد تشکیک در مبانی انقلابی و اسلامی کشور بدل نمودند و همزمان پروژه حذف اساتید و دانشجویان ارزشی را کلید زدند. یکی از استراتژیهای مرسوم گروهکهای ضدانقلاب در آن دوره، برچسب زدنهایی بود که در قالبهایی چون دروغ پراکنی و گمراه سازی افکار عمومی پیگیری می شد.
وقتی این اقدامات تحریک آمیز ضدانقلاب راه به جایی نبرد و نتوانست خدشه ای در حیثیت غرورآفرین نیروهای مؤمن وارد سازد، در چشم بهمزدنی، این جریانات مدعی حقوق بشر، با برکشیدن شمشیرهایی آمیخته به وحشیگری مغول وار، به جان جوانان مظلوم کشور افتادند و دهشتناکترین ترورهای سیاسی تاریخ معاصر را مرتکب شدند و از همه اینها مهمتر اینکه، شعرا و هنرمندان سکولاری که تا دیروز کباده فرهنگ می کشیدند، به صورت پیدا و پنهان از این جنایات محاربان حمایت به عمل آورده و برگ خیانت دیگری را به کتاب قطور خیانات خویش افزودند.
این حوادث نفرت انگیز و هراسناک که در اوایل انقلاب با حمایت های مستقیم و غیرمستقیم مستکبران عالم درگوشه و کنار کشور صورت گرفت، به روشنی این حقیقت را اثبات نمود که تنها مرکز تعیین کننده سرنوشت و بقای سیاسی یک کشور، دانشگاه می باشد و اگر ایران اسلامی نتواند، دانشگاهی اسلامی بر پایه ارزش های اسلام ناب محمدی بوجود آورد، در بزنگاههای حساس که کشور آماج توطئه گری های اجانب می باشد، مسؤولین نخواهند توانست از کیان نظام و انقلاب به صورتی شایسته پاسداری کنند.
یکی دیگر از صحنه های به یادماندنی رشادت و جانفشانی جوانان مؤمن دانشگاهی درتاریخ پر افت و خیز انقلاب اسلامی، حوادث ورویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 بود. در آن فتنه که دیوار به دیوار غزوه احزاب میزد، تمامی عناصر و جریانات متعلق به اردوگاه غربزدگان و مستکبران، رودرروی رهبری و نظام ایستادند و با پیروی از راه شیاطین، لطمات جبران ناپذیری را به کشور وارد ساختند و با اردوکشی خیابانی و سردادن شعارهای ساختارشکنانه ای چون"نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران"سعی نمودند تا به زعم باطل خویش، جوانان بصیر و مطیع ولایت را به زانو درآورند و آرزوهای دیرین خویش مبنی بر نابودی نظام و تسخیر دانشگاهها را عملیاتی سازند ولی اینبار نیز به دربسته خوردند و جوانان رشید و برومند ایران اسلامی، با جسارتی کم نظیر، فتنه گران را سرجای خودشان نشاندند و به جهانیان ثابت نمودند که به برکت وجود رهبر فرزانه انقلاب و حمایتهای جوانان مؤمن و انقلابی، این انقلاب پابرجا خواهد ماند و هیچ جریان سیاسی معاندی نمی تواند و نخواهد توانست، ذره ای در مسیر پرصلابت و شتابان انقلاب در راستای نیل به اهداف بلند امام راحل و امام خامنه ای، خدشه وارد سازد.
اما براستی جریان های مؤمن، دنبال چه راه و رسمی هستند که اینچنین بی محابا، مورد طعن و کین فتنه گران قرارمی گیرند؟! مگر آنها چه می خواهند که تمامی رسانه های استکباری و استعماری، ساعتهای مدیدی را جهت تخریب و تخطئه این نیروهای مخلص و مؤمن اختصاص می دهند؟!
حقیقت امر این است که جبهه "سازش، نفاق و فتنه" به خوبی نسبت به این امر آگاه است که عمود خیمه انقلاب اسلامی، اصل مترقی ولایت فقیه می باشد و در این میان، نیروهای مؤمن و انقلابی دانشگاهی، گستردهترین و متشکل ترین نیروی ارزشی و جان برکف حامی ولایت هستند که می توانند، الی الابد حیات سیاسی پر خیر و برکت نظام اسلامی را تضمین کنند.
ذکر این نکته ضروری ست که دشمنان نظام، این مسأله را نیز به خوبی می دانند که رشادت ها و فعالیت های خستگی ناپذیر جوانان ایران اسلامی، صرفا محدود به عرصه های علوم نمی شود و این جوانان بصیر و عدالتخواه، در آوردگاههای سیاسی حق علیه باطل و همچنین پروسه بسط و اشاعه ارزش های انقلاب اسلامی نیز حضوری چشمگیر دارند.یکی از مظاهر ظهور و بروز جوانان مؤمن در ساحتهای علمی و فرهنگی کشور، تشکلهای دانشجویی است که هم اکنون شعاع فعالیت هایشان، در سراسر ایران زمین گسترانده شده است و این بسیج و حزب الله همیشه در صحنه است که در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کشور افتخارآفرینی می کند و پرچم عزت و سرفرازی ایران اسلامی را در چهارگوشه عالم به اهتزاز در می آورد.
فلذا در شرایط حساس کنونی که دشمنان نظام اسلامی، سنگینترین هجمه ها و حملات را متوجه نیروهای مؤمن و انقلابی فعال در دانشگاههای کشورکرده اند، مسؤولین دولتی، می باید مراقب باشند که مبادا، جریاناتی با پوشاندن لباسی به ظاهر موجه و قانونی برقامتی باطل و تحت لوای شعار اعتدال، سرپوشی براقدامات خارج از عرف و قانون خویش بگذارند و عرصه را بر نیروهای انقلابی که در شمار گمنام ترین و مظلوم ترین اقشار جامعه هستند، تنگ کنند.
فضای دانشگاهها، نبایست به سمت و سویی سوق پیدا کند که پارهای از عناصر ابن الوقت و نان به نرخ روز خور، شرایط را جهت انتقام جویی و گروکشی از نیروهای مؤمن و بسیجی مساعد ببینند. بر مسؤولین دولتی فرض است که با نصب العین قراردادن فرامین مقام معظم رهبری درباب شعار اعتدال، از کجروی نیروهایی که هدفی جز ضربه زدن به اعتبار و حیثیت دولت محترم ندارند، ممانعت به عمل آورند و مسیر را جهت شکوفایی هرچه بیشتر علمی و فرهنگی دانشگاههای کشور فراهم سازند.
* حسین روحانی – استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان