kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۱۵۹۷
تاریخ انتشار : ۰۴ آبان ۱۳۹۹ - ۲۱:۳۳

مشکل ورزش را از «سرچشمه» حل کنید (نکته ورزشی)


 
سرویس ورزشی-
 امروز تقریبا بر همگان ثابت شده است که ورزش حال و احوال خوشی ندارد، و این سر و کار جذاب و نشاط‌آفرین و سالم، خود با انواع و اقسام مشکلات و امراض و آفات که چون خوره از درون به جانش افتاده‌اند، دست به‌گریبان است. این در حالی است که سال‌های سال است دلسوزان و کارشناسان متعهد و خیرخواهان جامعه و جوانان، به مسئولان ورزش و مقامات بالادستی آنها، در این‌باره هشدار و تذکر می‌دهند.
متاسفانه مثل خیلی چیزها و خیلی جاها، گوش شنوایی نبوده و با گذشت زمان بر حجم و تعداد این مشکلات و آفات اضافه شده است. پیروزی‌های مقطعی، دستیابی به چند مدال قاره‌ای و جهانی و اتفاقاتی مثل صعود فوتبال به جام جهانی و.... هم که بدون هیچ اغراق و تردیدی بیش از هر انگیزه‌ای برای تقویت ساختارها و استحکام بنیان‌های ورزش به کار گرفته شود و این پیروزی‌ها و موفقیت‌ها از حالت «جرقه‌ای» خارج و برای ورزش ما به یک «روند» و «پروسه طبیعی» تبدیل شود، حربه و ابزاری بوده در دست مسئولان ورزش تا آنها را به حساب توانایی‌های مدیریتی و حاصل برنامه‌ریزی‌های مدبرانه و دقیق! خود بگذارند و با راه‌انداختن هیاهو و تبلیغات پیرامون آن، کاری کنند، که اولا کسی جرات انتقاد از عملکرد و انفعال و بی‌برنامگی آنها نداشته باشد و چون با توجه به این موفقیت‌ها و مدال‌ها و مهم‌تر از صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی، انتقاد کردن نشانه مغرض بودن و بدبینی و سیاه‌نمایی منتقد است و دیگر هیچ! و ثانیا اگر کسی هم جرات کرده به وظیفه اش عمل کرد و نوشت و گفت که این پیروزی‌های مقطعی و موفقیتهای لحظه‌ای و این مثلا صعود به جام جهانی ربطی به کارکرد و برنامه‌ریزی شما ندارد و شما این‌قدر در این کار ناتوان هستید که مثلا نمی‌توانید حتی یک فینال جام حذفی را درست و سالم برگزار کنید و در دیدار نهایی مسابقاتی که به نام آزادی خرمشهر مزین است در همان ورزشگاه خرمشهر چنان بلبشو و بی‌نظمی حاکم می‌شود که برخی از تماشاچیان مجروح و حتی از نعمت «بینایی» محروم می‌شوند و...! آن وقت شما با این ساز و کار و نحوه مدیریت(!) می‌توانید فوتبال ایران را به گونه‌ای هدایت کنید و برایش برنامه‌ریزی کنید که در جمع 32 تیم برتر جهان قرار بگیرد؟!!
این حرفها و ادعاها را شاید آدم‌هایی که مثل خودتان با ورزش بیگانه هستند و چم و خم‌های آن را نمی‌شناسند، از اوضاع و احوال آن و آنچه می‌گذرد بی‌اطلاع هستند، باورکنند، اما آنها که در این ورزش استخوان
خرد کرده‌اند و ورزشی هستند، به حرفها و ادعاهای شما می‌خندند و به حال ورزش پر ظرفیت و ورزشکاران توانمند و مستعد ما که گرفتار چنین مدیرانی هستند که سر زیر برف کرده‌اند با شعار «من آنم که رستم بود پهلوان» ناکارآمدی‌ها و عوضی آمدن‌های خود را در عرصه ورزش توجیه و ماله کشی می‌کنند، تأسف می‌خورند. برای همین بود که وقتی یک مربی کهنه کار و تمام حرفه‌ای مثل کروش وارد فوتبال ایران می‌شود، بعد از‌اندک اقامتش در ایران، با توجه به شناخت و تیز هوشی که از مربی حرفه‌ای چون او انتظار میرفت، با نگاهی به دور و برش،اجازه نداد خودتان و اعوان و انصارتان و دلال و کارچاق‌کن‌هایتان از هزار کیلومتری تیم ملی هم عبور کنید! و همواره
شدیداللحن از مدیریت!! شما انتقاد می‌کرد؟! یادتان هست؟! ما که یادمان نرفته آن وقت شما ادعا می‌کنید و دو هفته پیش در توجیه و ماستمالی پرونده افتضاح و خیانت بار «ویلموتس» منت سر نمایندگان می‌گذارید، که « ما دوبار تیم جام جهانی برده‌ایم»!! سرانجام خوشبختانه با «حکم فیفا» درباره «پرونده ویلموتس» و خرید هنگفتی که روی دست فوتبال ما قرار گرفت و نه آن هشدارهای دلسوزانه و نظرات کارشناسانه،توجه و نظر برخی دستگاههای مسئول و سازمانهای نظارتی به ماجرای ورزش جلب شده-که البته این خود جای تاسف هم دارد که وقتی پای ضرر مالی و حکم فیفا وسط می‌آید مسئولان نظارتی واکنش و حرکتی از خود نشان می‌دهند، اما در برابر سالها هشدار و اعلام خطر درباره وضعیت ورزش به ویژه از حیث فرهنگی، آن هم در حوزهای که بیشترین مخاطب آن را نسل جوان تشکیل می‌دهد، کسی کمترین توجهی ندارد...! در این باره باید جداگانه و مفصل صحبت کرد.- خلاصه کلام اینکه (نمیدانیم بنویسیم خوشبختانه یا متاسفانه!) حالا برای همه و همه از هر دیدگاه و سلیقه‌ای با هر تیم و رنگی، ثابت شده است که ورزش سخت گرفتار و درگیر مشکلات بسیار است.
همه باور دارند که عده‌ای به خاطر منافع خود، دست و پای این ورزش را به بند کشیده‌اند و مانع از بالندگی و پیشرفت آن شده‌اند، همه می‌دانند که این بساط و وضعیت اصلا آن نیست که قرار بود باشد. آنچه در ورزش ما اتفاق می‌افتد، با انقلاب اسلامی که مردم به پا کردند، نه تنها کوچک‌ترین همخوانی ندارد، بلکه در بسیاری جاها در تضاد و ستیز کامل است. دلال بازی و
 رانت‌خواری و آقازاده بازی و فساد و پدرخوانده بازی و مافیا و... کجا، آرمان‌های انقلاب و توقعات و انتظارات مردم کجا؟!
فلسفه تربیت بدنی و ورزش در اسلام و فرهنگ و تاریخ ورزش و پهلوانی در ایران کجا، این کثافت کاری‌ها و اتفاقاتی- که قلم از ذکر بعضی از آنها شرم دارد- کجا؟! این رفتارهای خودکامه و بعضا طاغوتی از سوی بعضی مثلا مدیران کجا و آن شعار انقلابی و اسلامی خدمتگزاری و نوکری مردم کجا و...؟!، آری، همه حالا می‌دانند در ورزش چه خبر است و چه می‌گذرد. می‌دانند که در این ورزش فاقد نظارت کار به جایی رسیده است که وقتی نمایندگان مجلس با بزرگان یک تیم پرطرفدار جلسه می‌گذارند، و از نماینده ورزش هم دعوت می‌کنند در جلسه حاضر باشد، مسئولان آن وزارتخانه- که سبب بسیاری از آفات و گرفتاری‌های ورزش خود همان‌ها هستند- بدون هیچ توضیحی با قلدری از فرستادن نماینده وزارتخانه به مجلس امتناع می‌کنند، تا آنجا که یکی از نمایندگان مردم در این باره می‌گوید: «متاسفانه این یک نوع بی‌احترامی به مردم و مجلس بود. باید پاسخگوی دلیل عدم حضورشان باشند. انجام کار مردم و پاسخ به مطالبات آنها وظیفه ماست و هیچ‌کس نمی‌تواند منتی بر مردم داشته باشد. امیدوارم وزیر و معاونانش جواب قانع‌کننده‌ای برابر سؤالات نمایندگان داشته باشند.»
خدمت این نماینده محترم مجلس و همکاران ایشان عرض می‌کنیم برادر، این آقایان مثلا خدمتگزار ورزش و جوانان!! با رفتار خودسرانه و عملکردهای خودکامانه، از این بی‌احترامی‌ها تا دلتان بخواهد به جامعه ورزش و جوانان کرده‌اند، شما هم لطفا این یک مورد را تحمل‌نمایید. این آقایان چون «عادت» به چیزی به نام «نظارت» ندارند و اصلا چون می‌دانستند بر کاروبارشان قرار نیست هیچگونه نظارتی باشد، زیر بار! مسئولیت و خدمت به مردم! رفته‌اند، حالا خیلی برایشان برخورنده است که از سوی مجلس و نمایندگان مردم هفته‌ای یک بار احضار شوند!...
سخن را کوتاه کنیم، حالا که همه فهمیده‌اند واقعیت ورزش ما چیست و سطح و کلاس مدیریتی آن چقدر نازل و به قول فرنگی‌ها! cheep است، حالا که بعضی دستگاههای نظارتی مثل مجلس که در دو هفته اخیر بارها طرفداران و بزرگ‌ترها برای حل مشکلات تیم‌های محبوب خود دست به دامان آنها شده‌اند، جدی‌تر وارد میدان و حوزه ورزش شده‌اند، خوب است ضمن حل مسائل ریز و درشت روزمره این تیم‌ها و کلیت ورزش، برای حل اساسی و ریشه‌ای مشکلات ورزش فراتر از مسائل فرعی که جنبه «معلول» دارند به «اصل» و ریشه مشکلات بپردازند و سراغ «علت‌ها» بروند. «علت» اصلی تمام مشکلات اساسی ورزش به گمان ما، همان‌طور که بارها نوشته‌ایم آنجاست که از سوی متولیان اصلی ورزش- که طبق قانون اساسی، دولت است- اصلا ورزش جدی گرفته نشده است. و از همین نقطه هم مشکلات ورزش شروع می‌شود.
وقتی در نگاه متولی اصلی، ورزش امری پیش پا افتاده و دست چندم است، پس برای اداره و مدیریت آن هم «وسواس» و «دغدغه‌ای»، وجود ندارد، و می‌توان آن را به دست «هرکسی» سپرد. این است که اکثر دولت‌ها و از جمله دولت فعلی، اداره و مدیریت ورزش را بدون توجه به صلاحیت و اهلیت و تعهد و تخصص افراد تعیین می‌کنند و بعد هم وقتی دستگاه‌های نظارتی مثل مجلس در «رای اعتماد دادن» به وزیر ورزش، حساسیت و سختگیری لازم را ندارند، عنان و اختیار ورزش به حال خود رها می‌شود و... مشکلات یکی پس از دیگری از راه می‌رسند و روی هم تلنبار می‌شوند و... به جایی می‌رسد که وقتی قرار است برای آن چاره جویی شود، کوهی از مشکلات را در مقابل خود می‌بینیم. مشکلاتی که باز تاکید می‌کنیم اکثر قریب به اتفاق از «جدی نگرفتن ورزش از سوی متولی اصلی آن یعنی دولت» ناشی می‌شود... این روزها و این وضع را باید تحمل کرد، امیدواریم در آینده مسئولان ذیربط، مسائل را از سرچشمه و منبع آن حل کنند، ورزش را در حد خودش جدی بگیرند و آن را به جای نااهلان به دست اهلش بسپارند. ان‌شاءالله.