داغداریم و پای در رکاب(یادداشت روز)
۱- در جریان جنگ احد، پیامبر خدا(ص) شماری از سپاهیان را بر تنگهای که مُشرف به میدان نبرد بود گماردند و تاکید فرمودند که در هیچ حال تنگه را ترک نکنند. در میانه جنگ اما، مشرکان با شکست روبهرو شده و پا به فرار گذاشتند. در این هنگام افرادی که ماموریت حفظ تنگه را بر عهده داشتند برخلاف تاکید پیامبر اکرم(ص) و به طمع جمعآوری غنایم، از تنگه فرود آمدند. در این هنگام خالدبن ولید که با ۲۰۰ سوار به کمین نشسته بود فرصت را غنیمت شمرده و به سپاه اسلام حملهور شد. غزوه احد که با پیروزی مسلمانان رغم خورده بود
به شکست انجامید و در این میان شایعهای بر سر زبانها افتاد و دهان به دهان چرخید که رسول خدا(ص) به شهادت رسیدهاند. درپی این شایعه شماری از رزمندگان سپاه اسلام پا پس کشیدند. شاید بر این باور بودند که با شهادت رسول خدا(ص) بساط اسلام برچیده میشود! و از این روی ادامه نبرد توجیهی نداشته و بیفایده است. فریادهای رسول خدا(ص) که من زندهام و اصرار علی علیهالسلام که بازگردید، نیز مانع فرار بسیاری از آنان نشد و...
این آیه از سوره آلعمران در ملامت کسانی نازل شده است که آن روز با شنیدن شایعه شهادت رسول خدا(ص) از میدانگریخته بودند؛
«وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّاللهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللهُ الشَّاكِرِينَ... محمد(صلّیالله علیه و آله و سلّم) جز یک پیامبر نیست که پیش از او نیز پیامبرانی بودهاند آیا اگر بمیرد و یا شهید شود، به عقب (دین جاهلیت) باز میگردید؟ و هرکه چنین کند، به خدا ضرری نخواهد رسانید، و خدا به شاکران جزای نیک عطا خواهد کرد». این واقعیت که اسلام عزیز با رحلت رسول خدا پایان نمیپذیرد و آمده است که بماند از نگاه یاران آن حضرت پنهان نبود و از جمله گفتنی است که در میانه آن معرکه «انسبن نضر» یکی از یاران رسول خدا(ص) دو تن از مسلمانان را دید که از میدان کناره گرفتهاند. علت را پرسید، گفتند رسول خدا کشته شده است. انس گفت برخیزید و به میدان بیایید، خدای محمد(ص) که کشته نشده است! و خود به جنگ ادامه داد تا به شهادت رسید.
۲- رحلت رسول خدا(ص) که فردا سالروز آن است، داغ سنگین و ماندگاری بر قلبها نشاند و از آن روز تا به امروز و از امروز تا همیشه تاریخ در سوگ او این زمزمه را بر لب داریم که «أُصِبْنَا بِکَ یَا حَبِیبَ قُلُوبِنَا فَمَا أَعْظَمَ الْمُصِیبَهًَْ بِکَ حَیْثُ انْقَطَعَ عَنَّا الْوَحْیُ وَ حَیْثُ فَقَدْنَاکَ ... ای محبوب دلهای ما، در غم تو سوگواریم و چه مصیبتی بزرگتر از انقطاع وحی و از دست دادن تو»...
این داستان اما، روی دیگری هم داشته و دارد که جانمایه آن است و آن اینکه، رسول خدا(ص) اگرچه میرفت ولی رسالت ماندنی بود، او خاتم پیامبران بود و نه ختم پیام و چنین بود که با رحلت رسول خدا رسالت او بر زمین نماند و این گردونه پس از او نیز به چرخش ادامه داد و گردنههای سخت و نفسگیر را پشت سر گذاشت و چرخید و چرخید تا به دورانی رسید که به قول حکیمانه رهبر معظم انقلاب «عصر خمینی» بایستهترین واژه برای نامیدن آن است. انقلاب اسلامی بازهم به گفته حضرت آقا «بعثت دوباره بود. نه اینکه بر آنچه بود گزاره تازهای افزوده شده باشد. امام راحل ما، غبار قرنها بدعت و تحریف و بداندیشی و کجاندیشی و... را از چهره اسلام زدود و اسلام
ناب محمدی(ص) را همانگونه که در صدر بود عرضه فرمود. بار دیگر تمامی رخدادهای صدر اسلام -و اینبار- در مقیاسی گستردهتر از ایران اسلامی به تکرار نشست چرا که این، همان بود نه کمتر و نه زیادتر. انقلاب اسلامی رفته رفته تکثیر شد و میرود تا به گفته حضرت امام(ره) سنگرهای کلیدی جهان را یکی پس از دیگری فتح کند و تا به امروز که ۴۱ سال از عمر پُر برکت خود را پشت سر گذاشته است، سنگرهای فتح شده کم نیستند.
۳- این دفعه اما، دنیای اسلام و ملتهای مسلمان، تجربیات تلخ و شیرین هزار و چهار صد و چند سال گذشته را نیز با خود داشتند. اُحد بود اما از تنگه غنیمت زخم بر نداشتیم. صفین بود ولی از پارههای قرآنی که بر نیزه کرده بودند فریب نخوردیم. مدینه مظلوم دوران امام حسن(ع) تکرار شد ولی تیراندازان به پیکر مطهر حضرتش را با تیر زدیم. کربلا به تکرار نشست، اما این دفعه یزید و یزیدیان را قلع و قمع کردیم و... سقف ظلمتزده فلک را شکافتیم و طرحی نو درانداختیم.
گویی مژده و بشارتی که امیر مومنان علیهالسلام درباره یاران آخر زمانی خود داده بود به بار نشسته است. آن روز حضرتش ابتدا از سختیهای پیشروی سخن گفته و فرموده بود؛
«... کالبدهایی میبینم بیجان و جانهایی بیکالبد، عبادتکنندگانی راه صلاح ناپیموده، بازرگانانی از تجارت سود نبرده، بیدارانی که در خوابند، حاضرانی که غایبند، نگاهکنندگانی که نمیبینند، شنوندگانی که ناشنوایند، گویندگانی ناگویا... پرچم گمراهی را میبینم چون درختی تناور برپای مانده و شاخ و برگ به هر سو دوانده...» و پس از وصف آن دوران به مژدهای همراه با هشدار پرداخته بودند که «هر رفته را بازآمدنی است، پس حق را از عالم ربانی و خداشناس خود بشنوید و دلهاتان را آماده کنید، هنگامی که شما را فرا میخواند آماده شوید و...» و یاران آخرالزمانی حضرت، هنگامی که حضرت روحالله به نمایندگی از ایشان، یاران خود را فرا خواند، همگی در صحنه حاضر بودند. عاشقانه به سویش شتافتند و در رکابش دل دادند و جان باختند و بر ستمگران تاختند. چه حکایتی است این حکایت که حضرت امام بعد از قیام ۱۵ خرداد و ۱۵ سال قبل از پیروزی انقلاب درباره یاران خود فرموده بود؛ آنان امروز در گاهوارهها و یا صلب پدران و رحم مادران هستند و آنگاه که وعده فرا میرسد در صحنه حاضرند و همانگونه بود که حضرت روحالله فرموده بود.
۴- روزنامه تایمز در توصیف انقلاب اسلامی نوشت؛ «خبر انقلاب اسلامی در ایران، به سرعت سراسر جهان را درنوردید و در پاییز 1978 بود که دنیای غرب بار دیگر اسلام را کشف کرد. اسلامی که پس از دهها قرن دوباره در اوج استقبال مردمی به میدان آمده بود.».
میشل جانسون استراتژیست برجسته آمریکایی در نشریه ژئوپولیتیک آورده بود «انقلاب اسلامی در ایران، تجدید حیات دوباره اسلام است. در این انقلاب هیچیک از ایسمهای متداول نظیر ناسیونالیسم، کاپیتالیسم، کمونیسم و سوسیالیسم کمترین نقشی نداشته است، دنیای غرب با اسلامی روبهروست که قرنها در میان مسلمانان فراموش شده بود... اللهاکبر یعنی خدا بزرگ است... این همان شعار مسلمانان در آغاز ظهور پیامبر اسلام است، خمینی تکرار اوست ».
هنری کسینجر، مشاور رئیسجمهوری آمریکا در دهه 70 و استراتژیست بلندآوازه غرب اعتراف میکند: «آیتالله خمینی غرب را با بحران جدی برنامهریزی مواجه کرد، تصمیمات او آنچنان رعدآسا بود که مجال هر نوع تفکر و برنامهریزی را از سیاستمداران و نظریهپردازان سیاسی میگرفت. هیچ کس نمیتوانست تصمیمات او را از پیش حدس بزند، او با معیارهای دیگری غیراز معیارهای شناختهشده در دنیا سخن میگفت
و عمل میکرد، گویی از جای دیگر الهام میگرفت، دشمنی آیتالله خمینی با غرب بر گرفته از تعالیم الهی او بود او در دشمنی خود نیز خلوص نیت داشت.».
۵- و امروز در حالی که رحلت رسول خدا، شهادت
امام حسن مجتبی و شهادت امام رضا علیهمالسلام را به سوگ نشستهایم و در این ماتم چشمهایمان اشکبار و دلهایمان داغدار است به ساحت مقدسشان عرضه میداریم؛ آیا از فدائیان آخرالزمانی خود راضی هستید؟ آنان که از امام راحل و خلف حاضر او شمیم روحبخش شما را استشمام کردهاند و بر سر آنند تا آن عهد را که با خدای خویش بستهاند، در رکاب ولی زمان، اَرَنیگویان به میقات برند.