kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۰۲۴۴
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۳۹۹ - ۲۲:۳۶
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

پیشنهاد استعفای روحانی برای فرار از مسئولیت بود

روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم عضو کارگزاران نوشت: به اعتقاد من پیشنهاد استعفای رئیس‌جمهور نه به لحاظ زمانی و نه به لحاظ محتوایی پیشنهاد قابل اعتنایی نیست.


سرویس سیاسی-

در ادامه این مطلب آمده است: برخی تحلیل‌ها می‌گویند هدف از چنین پیشنهادی کم کردن بار مسئولیت از دوش رئیس‌جمهور است... در واقع طرفداران این تحلیل معتقدند با این پیشنهاد مخالفان دولت و رئیس‌جمهور آچمز می‌شوند اما برخی هم معتقدند این پیشنهاد با این هدف ارائه می‌شود که سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان را احیا کند. آنها معتقدند که دولت و قوه مجریه با محدودیت‌های زیادی برای انجام سیاست‌های خود رو‌به‌روست و با استعفا، مسئولیت بر گردن همان بخش‌هایی خواهد افتاد که محدودیت‌ها را برای دولت و رئیس‌جمهور ایجاد می‌کنند. به این ترتیب اصلاح‌طلبان به دلیل حمایت از دولت در این شرایط زیر سؤال نخواهند رفت و سرمایه اجتماعی آنها احیا خواهد شد. من اما با هر دو تحلیل [اصلاح‌طلبان] مخالفم و استعفا را غیرمنطقی و غیر اخلاقی می‌دانم.»
صادق زیباکلام هم در یادداشتی در سازندگی نوشت: «نگاه دیگر هم این است که طرح استعفای رئیس‌جمهور نه به معنای درخواست واقعی برای استعفا بلکه با این هدف مطرح شود که فشارها از دوش روحانی برداشته شود و او در نقش چهره‌ای که با پذیرش مسئولیت در این شرایط بحرانی از خودگذشتگی می‌کند، ظاهر شود.»
در ادامه مطلب زیباکلام آمده است: «نکته دیگر اینکه در حالی که برخی از اصلاح‌طلبان توصیه به استعفای روحانی می‌کنند اما برخی مانند آقای موسوی خوئینی‌ها دعوت به مشارکت مردم در انتخابات می‌کنند. در حالی که به گمان من هردوی اینها خطاست؛ بخصوص آقای موسوی خوئینی‌ها دچار خطای بارزی شده است. همان‌طور که دیدیم به هیچ وجه از دعوت آقای موسوی خوئینی‌ها استقبال نشد.»
تقلای وطن‌فروشان برای خلع توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران
روزنامه دولتی ایران طی یادداشتی نوشت: «بر این باورم، نوع نگاه ما به آمریکا و متعاقبا غرب، مانع از این شد تا بتوانیم از فرصت تاریخی برجام برای کاهش دشمنی‌های آمریکا علیه خودمان بدرستی بهره‌برداری کنیم. واقعیت این است که ما در برجام اصلا آمریکا را ندیدیم و به یک معنا نادیده گرفتیم. این حرف، حرف مهمی است. ما می‌توانستیم از طریق برجام نوع تعاملی را با آمریکا برقرار کنیم که ضمن حفظ اصول خودمان که مبتنی بر منافع ملی و باورهای ما بود، مخاطرات آمریکا را هم برای ایران کاهش دهیم و حتی در جاهایی بهره‌های بیشتری از آن برای کشورمان داشته باشیم. این جاست که از لزوم اصلاح در نوع نگاه به جهان سیاست در پیکره حکمرانی صحبت می‌کنم. برجام نشانه خوبی از آن بود و قطعا گام بلندی که حاصل تغییر نگاه بوده است؛ اما چیزهایی کم داشت.»
هر عاقلی درک می‌کند که دشمنی آمریکا با اساس و ماهیت انقلاب است و به چیزی کمتر از سرنگونی نظام راضی نمی‌شود. آنها همواره پاسخ ابراز تمایل برای مذاکره را با اهانت و طلبکاری و خباثت داده‌اند. وطن فروشان مدعی اصلاح‌طلبی نیز به عنوان پیاده نظام رسانه‌ای استکبار در داخل، علیرغم به تعطیلی کشاندن صنعت هسته‌ای با برجام، خلع قدرت موشکی و نفوذ منطقه‌ای را دنبال می‌کنند تا ایران به لقمه‌ای آسان برای بلعیده شدن تبدیل شود اما کور خوانده‌اند.
بهانه جویی مدعیان اصلاحات در زنگ حساب؛دولت روحانی مظلوم است!
بهزاد نبوی، از دستگیرشدگان فتنه 88 در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«به نظر من دولت روحانی مظلوم واقع شده است. برخوردهای خصمانه تندروهای مخالف دولت که طبیعی است، ولی خود ما هم همه مشکلات را به گردن دولت می‌اندازیم. برجام را ترامپ به کمک و دعای خیر!! تندروهای داخلی به این روز‌انداخت...مخالفان داخلی روحانی، آمریکا را از زیر فشارهای سیاسی ناشی از خروج برجام بیرون آوردند».
اکنون در شرایطی که در زنگ حساب دولت به سر می‌بریم، مدعیان اصلاحات با ترفند مظلوم‌نمایی در پی به حاشیه بردن پاسخگویی از جانب دولت هستند.
علت اصلی بی‌دستاوردی برجام، قصور و تقصیرهای دولت و وزارت خارجه در اجرای 28 شرط ابلاغی و اعتماد بلاوجه به آمریکای عهدشکن است. با این‌حال مدعیان اصلاحات با بزک ساختار حاکمیتی آمریکا، ترامپ را صرفا یک استثنا معرفی کرده و قصور و تقصیرهای دولت را نیز به گردن منتقدان می‌اندازند.
فروش منابع طبیعی؛ یک راهکار اصلاح‌­طلبانه!
شرق‌، روزنامه طیف موسوم به اصلاح‌طلب اظهار نظری عجیب را در شماره پیشین خود مطرح کرد. در این سرمقاله آمده: «‌این روزها ویدئوی تخریب ویلاها در جاهایی مثل ملارد و نوشهر، دست‌ به ‌دست می‌چرخد. مدیران ذی‌ربط با این تخریب‌ها، با چنان افتخاری از فرو‌ریختن ویلاها با ماشین تخریب در دست‌شان، سخن می‌گویند که گویی شاخ غولی بزرگ را شکسته‌اند و کاری کرده‌اند کارستان.‌»
این نوشتار سپس می‌افزاید: «تنها پیامد این تخریب‌ها، نابود‌کردن منابع صرف‌شده برای ساخت آنهاست که هزینه‌های ملی دیگری را بر هزینه‌های از‌بین‌رفته منابع طبیعی اضافه می‌کند... به‌ جای تخریب، می‌توان به این واحدها با اعطای مجوزهای لازم، رسمیت داد و در برابرش مالیات بر ثروت دریافت کرد و درآمد مالیاتی را صرف ایجاد فضای سبز و مکانیزه‌کردن سیستم آبیاری و حاصلخیز‌کردن زمین، حتی به‌اندازه کوچک، در جاهای دیگر کرد.[!!]»
اینکه به عمل غیرقانونی و مخرب طبیعت مجوز داده شود به این بهانه که پولی صرف ساخت آن واحدها شده توجیهی مضحک است. ضمن آنکه با این سرمقاله ادعاهای پیشین طیف موسوم به اصلاح‌طلب درباره منابع طبیعی و جنگل‌ها و مراتع رنگ باخته و مشخص می‌شود که آن حرف‌ها نیز شعارهای ویترینی بوده است.
اما در ادامه راهکار این روزنامه اصلاح‌طلب به غایت مضحک بودن می‌رسد. آنجا که می‌گوید به آنها که به حریم منابع طبیعی تجاوز کرده‌اند و یا به صورت غیرقانونی مراتع و کشتزارها را تغییر کاربری داده‌اند مجوز داده شود و در مقابل آن ساخت و سازها از آنها مالیات بر ثروت گرفته شود و آن مالیات صرف منابع طبیعی شود!!
خلاصه کلام بالا این می‌شود: به تخریب کنندگان منابع طبیعی مجوز بدهیم و سپس مالیات بگیریم تا صرف منابع طبیعی کنیم!! تصور کنید اگر چنین روشی اجرایی شود آن کسانی که چنین ویلاهایی می‌سازند دیگر به هیچ کجای منابع طبیعی رحم نمی‌کنند چون به راحتی مبلغی را بابت جریمه می‌پردازند و تمام. باید به جماعت اصلاح‌طلب یادآور شد که تخریب این بناها جنبه بازدارندگی دارد.
قیافه طلبکار بر صورت شما زار می‌زند!
روزنامه دولتی ایران دیروز نوشت: «مسئله همین است که جریان منتقد دولت با کدام برنامه می‌خواهد پای به عرصه رقابت ۱۴۰۰ بگذارد؟ آنها که با کلی شعار و وعده اکثریت مجلس یازدهم را از آن خود کرده‌اند، کدام برنامه و طرح راهگشای ملی را ارائه داده‌اند. دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم تحریم‌ها- که اتفاقا میراث دولت مورد حمایت همین منتقدان دولت روحانی است- همچون یک واقعیت خود را بر مردم و نظام تحمیل کرده است. مردم حق دارند از مجموعه‌های سیاسی که پای به عرصه انتخابات می‌گذارند راهکار آنها برای رفع تحریم‌ها را مطالبه کنند. اصولگرایانی که مجلس را فتح کرده‌اند تاکنون هیچ طرح نویی در این باره رو نکرده‌اند. آقای قاضی‌زاده ‌هاشمی شما که به نتیجه انتخابات آمریکا چشم ندوخته‌اید و احتمالا به فکر گفت‌و‌گو در هیچ شرایطی هم نیستید، بفرمایید برای رفع تحریم‌ها چه خواهید کرد؟»
اولا، مدعیان اصلاحات و مسببان فجایع اقتصادی باید پاسخگوی وعده‌های توخالی خود باشند تا اینکه قیافه طلبکار بگیرند. ثانیا، جریان انقلابی مانند افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی نیستند که در انتخابات، با تحریم کاسبی راه بیندازند و رأی جمع کنند، پس از انتخابات هم ناکارآمدی و بی‌کفایتی خود را نیز با آن توجیه کنند. ثالثا، تحریم‌ها برخلاف دروغ‌بافی در مطلب فوق، پیامد فتنه نیابتی 88 و همکاری مدعیان اصلاحات با جبهه معارض انقلاب در خارج از کشور بود. قطعنامه ۱۹۲۹ این قطعنامه دقیقا در سالگرد فتنه ۸۸- ۲۵ خرداد ۱۳۸۹(ژوئن ۲۰۱۰)- با هدف حمایت و هواداری از جریان فتنه و در مقطعی که این جریان رو به افول بود، صادر شد. عنوان تحریم‌های فلج‌کننده ساخته مقامات وزارت خارجه و خزانه‌داری آمریکا نیست بلکه مشخصا مشورت داده شده و ساخته و پرداخته فتنه‌گران و نمایندگان گسیل شده آنها به خارج از کشور است.
جان‌هانا، از اعضای ارشد موسسه واشنگتن در سیاست خاور نزدیک و مشاور امنیت ملی دیک چنی (معاون جرج بوش) ۲۸ مهرماه ۱۳۸۸ یعنی یک ماه بعد از هتاکی فتنه‌گران در روز قدس، از ملاقات با شخصیت‌های نزدیک به رهبری جنبش سبز خبر می‌دهد و به روزنامه لس آنجلس تایمز می‌گوید؛ «مطمئنا پیامی که من از گردهمایی اخیر فعالان ایرانی در اروپا-  که در میان آنها بعضی شخصیت‌های نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم این بود که تحریم باید اعمال شود و این تحریم باید هرچه شدیدتر باشد، تحریم ضعیف و یا تدریجی فقط به رژیم این امکان را می‌دهد که با وضعیت جدید خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند برای اینکه تحریم موثر باشد، باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن.» (!)
رابرت گیتس، وزیر دفاع وقت آمریکا (رئیس‌اسبق سازمان سیا) ضمن سخنانی گفت؛ «در حال حاضر به دلیل شکاف‌های عمیق در ایران پس از انتخابات، تحریم موثرتر از گذشته است. ما در ۳۰ سال گذشته چنین شکاف‌هایی را ندیده بودیم. مخالفان به تدریج سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی را هدف گرفته‌اند. اکنون باید تحریم‌ها را تشدید کرد.»
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا نیز در پاسخ به سؤال خبرنگار واشنگتن پست که پرسیده بود قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت علیه ایران چه اثر قابل توجهی دارد؟ گفته بود: این قطعنامه در حمایت از جنبش سبز صادر شده است.»
به همین سیاق، روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز سال ۹۵ فاش کرد که فتنه ۸۸ عامل اصلی تشویق کاخ سفید برای تحریم‌های کم سابقه علیه ایران بود.
بسیاری از فرماندهان ما در جنگ از چپ‌­ها بودند!
روزنامه شرق گفت‌وگویی را با محمدرضا خاتمی در شماره دیروز خود منتشر کرده است. خاتمی در این گفت‌وگو ابتدا تاکید می‌کند: «مهم‌ترین منبع و سندی که داریم، نظر سازمان ملل متحد است که رسما [حزب بعث] عراق را آغاز‌کننده جنگ معرفی کرد.»
وی سپس در ادامه می‌گوید: «مسئله پایان جنگ هم واقعا بحث است که آیا می‌شد جنگ را زودتر و با هزینه‌های کمتر پایان داد یا نه؟ اگر به موقعیت آن روز برویم، شاید راحت‌تر بتوان در‌این‌باره تصمیم گرفت. اگر بخواهیم الان در سال ۹۹ بحث کنیم، بله واقعا فتح خرمشهر زمان خوبی برای پایان جنگ بود.»
در این باره بارها توضیحات مبسوطی داده شده است. نخست آنکه پس از فتح خرمشهر هنوز بخش‌های دیگری از خاک ایران در تصرف صدام بود. نکته دیگر این است که اگر سازمان ملل صدام را متجاوز اعلام کرد به دلیل ایستادگی ایران در دفاع 8ساله بود. یکی از شروط ایران برای پایان دادن به جنگ این بود که صدام به عنوان متجاوز معرفی شود اما این موضوع را نمی‌پذیرفتند.
سپس در ادامه فرد مصاحبه شونده ادعایی عجیب را مطرح می‌کند و بلافاصله خودش ادعای مطرح شده را رد می‌کند! در بخشی از این مصاحبه می‌خوانیم: «آن زمان باکری‌ها بودند، همت بود، خرازی بود. همه اینها را کمابیش می‌شناختیم. آنها بچه‌های ناب انقلاب و طرفدار امام بودند. اگر سوگیری سیاسی آنها را در نظر بگیریم، خیلی از آنها سوگیری چپ[!!] داشتند. مثلا ارتباطات آقای خرازی در اصفهان را ببینید. ارتباطات شهید باکری، همت و متوسلیان را ببینید. ارتباطات شهید بروجردی را ببینید.»
در کمال تعجب و بلافاصله پس از این سطرها خاتمی می‌گوید: «اصلا به این معنا نبود که سوگیری سیاسی دارند. آن زمان واقعا راست و چپی وجود نداشت.»این فرد دوباره در ادامه مدعی شده: «بسیاری از فرماندهان گردان‌ها و تیپ‌هایی که داشتیم، همه نیروهای چپ بودند که شهید شدند[!!]»در بخشی دیگر از این گفت‌وگو، محمدرضا خاتمی مدعی شده: «مگر به اصلاح‌طلبان اجازه داده می‌شود تا این ‌مراسم را برگزار کنند[!!]»
در ادامه خود او درباره دلایل عدم برگزاری یادمان دفاع مقدس توسط طیف موسوم به اصلاح‌طلب می‌گوید: «شاید اصلاح‌طلبان فکر می‌کنند اگر بخواهیم وارد این جریان شویم، ریاکاری است. شاید هم فکر کنند ما حق نداریم نان جنگ را به نفع خودمان بخوریم.»
درباره این ادعای دروغ که مگر می‌گذارند یادمان دفاع مقدس را اصلاح‌طلبان برگزار کنند باید به روزنامه شرق یادآور شد که قبل از انتشار این دروغ حداقل دو شماره قبل روزنامه خود (یعنی شماره 12 مهر 1399) را نگاه می‌کردند که گزارش برگزاری یادمان دفاع مقدس در حسینیه جماران با تیتر و عکس در صفحه نخست آمده بود. در ابتدای آن گزارش آمده: «مراسم بزرگداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس با عنوان «دفاع مردمی»، چهارشنبه‌شب توسط حزب مجمع ایثارگران [از جمله احزاب اصلاح‌طلب] در حسینیه جماران برگزار شد. در این مراسم حجت‌الاسلام حسن خمینی، جمعی از فرماندهان و رزمندگان سابق جنگ و چهره‌هایی مانند محسن‌هاشمی، رئیس‌شورای شهر تهران، ابراهیم اصغرزاده، فیض‌الله عرب‌سرخی، فیاض زاهد، مهدی کیانی فرمانده لشکر انصارالحسین(ع) خوزستان، مصطفی مولوی قائم‌مقام شهید مهدی باکری در لشکر عاشورا، رحیم قریشی، از آزادگان دوران جنگ، حجت‌الاسلام محمود دعایی، جلالی‌زاده، نماینده اهل سنت سنندج در مجلس ششم و کمال رجایی، فرزند رئیس‌جمهور شهید محمدعلی رجایی، حضور داشتند.»