ویژگیهای سرباز و سربازی در مکتب ولایت
علی قنبریان
خدمت سربازی وظیفهای مقدس میباشد که در برههای از زندگی از نظر شرعی و قانونی برای افرادی که دارای شرایط لازم هستند، ضروری است. بدیهی است که این وظیفه مقدس دارای ویژگیهایی است؛ سه نمونه از این ویژگیها عبارتند از الف) روحیه ایثار و شهامت ب) اطاعت از مافوق پ) خدمت سربازی وظیفهای
الهی.
از دیدگاه امام خمینی(قدس سره) و مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) به این سه ویژگی خواهیم پرداخت تا سربازان ایران اسلامی با توجه و عمل به آنها در این امر مقدس موفقیت بیشتری بدست آورند.
روحیه ایثار و شهامت
در قرآن از ایثار و شهامت سخن به میان آمده است و یکی از موارد آن ایثار حضرت علی و حضرت فاطمه و حسنین (علیهمالسلام) میباشد. در قرآن آمده است که «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً» «و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند!» (انسان ـ8)
در طول زندگى انسانها، موقعيتهاى حساسى پيش مىآيد كه حل مشكلات آن به كمك اصل عدالت بهتنهايى امكانپذير نيست، بلكه به ايثار و فداكارى نياز دارد كه بايد با استفاده از اصل «احسان» تحقق يابد. براى مثال، وقتى دشمن غدّارى به جامعهاى حمله کند و يا طوفان و سيل و زلزله، بخشى از كشورى را ويران نماید، اگر مردم در چنين شرايطى بخواهند در انتظار آن بنشينند كه مثلًا مالياتهاى عادلانه و ساير قوانين عادى مشكل را حل كند، امكانپذير نيست. در اينجا بايد همه كسانى كه از نظر نيروى فكرى، جسمانى و مالى امكانات بيشترى دارند، در حد توان فداكارى و ايثار كنند، و گرنه دشمن جبار ممكن است كل جامعه آنها را از بين ببرد و يا حوادث دردناك طبيعى، جمع كثيرى را بهكلى فلج كند.
حضرت امام(قدس سره) در این زمینه میفرماید: «روح سربازى اين است كه آن روزى كه مملكت محتاج است بايد بيايد جلو. من هم- كه يك سربازم- همين طور است، شما هم كه يك سربازيد همين طور است، آقايان هم همين طور. اگر بنا باشد يك وقتى كه انقلابى پيدا شد، آقا بروند توى خانهشان بنشينند و مشغول مطالعه بشوند، من هم بروم توى خانهام بنشينم و مشغول كار خودم بشوم و شما هم برويد كنار، هر كسى كنار برود، اين هم با روحيه انقلاب مخالف است، هم مخالف اسلام است و هم مخالف روح سربازى است كه در همه ما بايد باشد.» (امام خمینی، صحيفه امام، ج7، ص)
اطاعت از مافوق
هر سازمانى طبعاً شكل و ترتيب معيّنى دارد كه به وسيله آن، روابط مشاغل بر پايه سلسله مراتب ادارى نشان داده مىشود. شبكه روابط نامبرده، تركيب سازمان را نشان مىدهد كه معمولًا به شكل هرم يا مثلث است؛ زيرا تعداد مشاغل در ردههاى بالاتر، كمتر از ردههاى پايين است. در رأس هرم سازمان، رئيس و يكى از معاونان او قرار دارند (على محمد اقتدارى، سازمان و مديريت، ج 1، ص 106) و به ترتيب سلسله مراتب قدرت، شاهد نزول قدرت هستيم كه بنا به اصل حاكم در سلسله مراتب، زير دست، بايد از زبردست - در ساختار- فرمان ببرد.
هرم قدرت در ساختار نظام سياسى پيامبر(صلالله علیهوآله)، از خداوند متعال شروع و با رسول او ادامه يافته، به اولىالامر و كارگزاران مىرسد؛ «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» (نساء(4)، آيه 59؛ ر. ك: آيات 80 و 83 همين سوره) و اصل اطاعت از ما فوق، بر آن حاكم مىباشد؛ چنانكه پيامبر اكرم(ص) مىفرمايد: «مَن أطاعنى فقد أطاع اللَّه و مَن عصانى فقد عصىاللهَ و مَن أطاع أميرى فقد أطاعنى و مَن عصى أميرى فقدْ عصانى» «هر كس مرا اطاعت كند، خدا را اطاعت كرده است و هر كس از من نافرمانى كند، از خدا نافرمانى كرده است و هر كس از فرمان منصوب من اطاعت كند، از من اطاعت كرده است و هر كس از فرمان منصوب من نافرمانى كند، از من نافرمانى كرده است».
در سلسله مراتب ولايى، اطاعت از مافوق، كوركورانه نيست؛ بلكه به دليل «دانايى و تخصص» بالا دست و ولى امر است و البته فرمان مافوق، بايد در چارچوب شرع و مبتنى بر اصول شناخته شده اسلام باشد؛ «لا طاعهًْ لمخلوقٍ فى معصيهًْ الخالق» «هیچ اطاعتی از مخلوق در اطاعت از پروردگار روا نیست.» (حکمت 165 نهجالبلاغه - من لا يحضره الفقيه، ج2، ص621)
امام خمینی(ره) فرمودهاند: «لازم است از فرماندهان خود اطاعت كنيد كه عدم مراعات انضباط سربازى و پاسدارى موجب تضعيف قواى مسلح است.» (صحيفه امام، ج12، ص442) ایشان همچنین فرمودهاند: «در اين زمان [اگر] ما بخواهيم سعيد باشيم، بخواهيم به سعادت برسيم، بايد عمل بكنيم. همه با همه دوست و رفيق؛ سرباز با درجه دار، درجه دار با افسر، افسر با ارشد رفيق باشند لكن اطاعت بكنند. اطاعت مسئلهاى است، رفاقت مسئلهاى ديگر. بالايىها پايينى [ها] را به چشم رحمت نگاه كنند؛ پايينىها از بالايىها اطاعت بكنند. اگر بخواهند يك مملكتى محفوظ بماند، بايد ارتش روى ديسيپلينى كه دارد محفوظ بماند. روى آن نظمى كه دارد، روى آن نظم رفتار كند.» (همان، ج6، ص445)
خدمت سربازی، وظیفهای الهی
دفاع از کشورهای اسلامی و حفظ آنها از خطر هجوم دشمنان، اختصاص به زمان جنگ و درگیری ندارد، بلکه در هر حال، افراد زیادی باید با آمادگی کامل رزمی در مرزهای کشور برای جلوگیری از هجوم احتمالی دشمن، حاضر باشند و گروهی دیگر برای مبارزه با دشمن داخلی و تبهکاران اقدام کنند. بنابراین بر تمام افرادی که توانایی دارند، لازم است که در برههای از عمر خود این خدمت مقدس را انجام دهند.
دو نمونه از استفتائاتی که در مورد خدمت سربازی از امام خمينى(قدس سره) صورت گرفته را در ذیل میآوریم:
سؤال: آيا رفتن به سربازى براى مشمولينى كه مشكلاتى دارند از نظر شرعى لازم است؟
جواب: بايد به سربازى بروند و يا مطابق مقررات معافى بگيرند و تخلف جايز نيست. (امام خمینی (س)، استفتاعات، ج1، ص502)
سؤال: اگر در مورد خدمت نظام وظيفه و رفتن به سربازى پدر و مادر مخالفت كردند، وظيفه چيست؟
جواب: اگر از نظر مقررات بايد به سربازى برويد، رفتن لازم است و پدر و مادر نبايد مزاحمت كنند. (همان، ص502)
امام خمينى در اینباره فرمودهاند: «باز اين مطلب را بايد به ملت عرض بكنم كه سرباز بودن براى ملت، امروز جزء وظايف است. نگذارد ملت كه اين پادگانها در ارتش تهى بشود. [سربازی] الآن يك امر الهى است. دفاع از مملكت اسلامى، دفاع از نواميس مسلمين از واجبات شرعيه الهيهاى است كه بر همه ما واجب است و اين موقوف بر اين است كه نظاميها، هم منظم و منسجم باشند و هم مراتب را حفظ بكنند و هماشخاصى كه مىتوانند در نظام وارد بشوند، خودشان را معرفى كنند و اين پادگانها را پر كنند از جمعيتها.» (امام خمینی، صحيفه امام، ج13، ص182)
خدمت سربازی به قدری ارزشمند است که مقام معظم رهبری در مورد ارزش آن میفرمایند:
«مسئله سربازى در اينجا، غير از سربازى در مصر است. سربازى در اينجا، مثل قرآن خواندن است و جهاد في سبيل الله است» (بيانات در مراسم توديع با قاريان قرآن: استاد شحات محمّد انور و استاد محمّد بسيونى، سال 1369)
و یا در جایی دیگر میفرمایند: «چه كسى مىتواند افتخار سربازى را كه جانانه در راه انقلاب و دين و ميهن و ملتش مىجنگد، انكار كند؟ افتخارى از اين بالاتر وجود دارد كه كسى در راه هم ميهنان و كشور و انقلاب و عقيدهاش مبارزه كند؟ اين، افتخار خيلى بزرگى است.» (سخنرانى در ديدار با جمع كثيرى از خانوادههاى معظّم اسرا و مفقودان شهرهاى تهران، كرج، ورامين، قم، كاشان، زنجان و اهواز (23/ 05/ 1368)