فوتبال یک مملکت انقلابی در دست باندهای دلالی است!
سرویس ورزشی –
مدتی است که بحث سالم سازی و مبارزه با فساد در ورزش ورشتههایی مثل فوتبال بیش از گذشته در محافل ورزشی و رسانهها گرم است. این، خود دو دلیل دارد. دلیل اول اینکه ورزش هم به عنوان امری از امور اجتماعی تحت تاثیر جریانات و اتفاقاتی است که در کلیت جامعه رخ میدهد.
از حدود یک سال و نیم پیش و منصوب شدن رئیسجدید قوه قضائیه اقدامات ضد فساد و مبارزه با مفسدان و رانت خواران و... شدت و سرعت بیشتری گرفته و به طور ملموستری انجام میشود و همان قدر که موجب وحشت و هراس خائنان بیتالمال و سوءاستفاده چیهایی که در اوج فشارها و تحریمهای اقتصادی بدخواهان این ملک و ملت سرفراز و عزتمدار، با وقاحت تمام دنبال پرکردن شکمهای خود از حرام هستند، شده، بیش از آن،امیدواری مردم را سبب شده است.
به طور طبیعی ورزش هم نمیتواند از این اتفاقات خود را برکنار دارد و به اصطلاح پرِ مبارزه با فساد دامن ورزش را نگیرد. دلیل دیگر، اتفاقاتی است که در داخل حوزه ورزش رخ داده و دیگر برای خوش بینترین افراد و حتی آنهایی که خود را به تغافل و خواب زدهاند شکی باقی نگذاشته که ورزش ما و علی الخصوص رشتههایی مثل فوتبال در چنبره فساد گرفتار آمده و دلیل اصلی عدم رشد و پیشرفت موردانتظار آن و حتی بعضی درجا زدنها و عقب رفتنها و بالاخره شکستها و ناکامیهای آن، در فساد رشد یافته و نفسگیر در ورزش است. به اصطلاح آش به قدری شور شد که خان هم فهمید و همه دیدیم و خواندیم که چندی پیش وزیر ورزش طی نامهای به همتای خود در وزارت اطلاعات از وی خواست تا در مبارزه با فساد رخنه کرده در ورزش وضرباتی که از این بابت به ورزش وارد میآید وزارت ورزش را یاری کند.
البته اینکه چرا آقای وزیر در سال آخر دولت به یاد مبارزه با فساد میافتد و پیش از آن به حرف کسانی که در این باره از سرانجام وظیفه به او هشدار میدادند کمترین اعتنایی نکرده و حداکثر آنها را به سیاهنمایی و سیاسی برخورد کردن متهم میکرد، و این امرچقدر خود یک کار سیاسی بود! و به پایان کار مجلس همراه دهم وشروع کار مجلس یازدهم که با شعارهای انقلابی و اصلاحگرانه کار خود را آغاز کرده بود ربط داشت و... سؤال و ابهامی است جدی که پیش از این هم آن را چندبار در همین صفحه مطرح کرده بودیم که طبق معمول پاسخی از سوی برج عاج نشینان وزارت ورزش به گوش نرسید و ظاهراً این سؤال بیپاسخ را هم باید در لیست سؤالات بیپاسخ و ابهامات فراوان درباره عملکرد مدیران ارشد وزارتخانه فعلی ورزش گذاشت. باری، از بحث اصلی دور نشویم.
در هر حال دلیل، این دو موردی باشد که ما اشاره کردیم یا هر دلیل دیگری که باشد آنچه مهم و البته باعث امیدواری است این است که امروز تقریبا همگان، بر این نکته واقف بوده و اتفاق نظر دارند که ورزش گرفتار سوءاستفاده و بدعملیها و نفوذ تفکرات سوداگرانه وعدم نظارت و جولان شارلاتانهای بزک کرده و... در یک کلمه« فساد» است که فضای فرهنگی و اخلاقی آن را سخت تیره و تار کرده و همین به طور طبیعی بر وضعیت مدیریتی و اجرایی و بالاخره جنبههای فنی ورزش تاثیر منفی و مخرب گذاشته است.
حال که چنین وفاق و برداشت مشترکی به وجود آمده خیلی بدیهی و واضح است که باید با مفسدان و زمینهسازان فساد مبارزه کرد و فضای مسموم ورزش را تغییر داد و آن راسالم و شاداب کرد، اتفاقا در این باره علاوهبر نامه وزیر ورزش که بالاتر اشاره شد بسیاری از رسانههای درستکار و خیرخواه به میدان آمدند و بسیاری از پیشکسوتان و استخوان خرد کردههای ورزش با انتقاد از وضع موجود خواهان ورود دستگاههای نظارتی به مسائل ورزش شدند. اتفاقاتی مثل ماجرای ویلموتس نیز شواهد زندهای بودند برای اثبات درستی این فریاد وخواسته که« به داد ورزش برسید»! و... اقداماتی هم اینجا و آنجا انجام و قدمهایی هم برداشته شده و...
اما همانطور که پیش از این نوشتهایم جریان اختاپوسی فعال در ورزش که برای خود نقش پدر خواندگی قائل است و ورزش و رشتههایی مثل فوتبال را ارث پدری خود میداند، به آسانی حاضر به دست برداشتن از فعالیتهای کاسبکارانه و اقدامات مخرب خود در ورزش نیست. این جریان فسادزا در ورزش پیش از این همچند بار شاهد سروصدا و قیل و قالهایی بوده که علیه فساد و نیز لزوم مبارزه با فساد در ورزش به راه افتاده اما دیری نپاییده که سروصداها خوابیده و پرداختن به مشغولیتها جای انجام مسئولیتها را گرفته است و درب ورزش بر همان پاشنه قبلی چرخیده و صداهای اعتراض و هشدار هم در هیاهوی فوتبال و لیگ و صعود به جام جهانی و سهمیه المپیک و مدال جهانی و... گم شده و به جایی نرسیده است.
جریان اختاپوسی و فساد آفرین این تجربیات را هم دارد و به همین دلیل به راحتی کنار نمینشیند و تسلیم نمیشود. به همین دلیل هم میبینیم و میشنویم که با وجود همه این حرفها و اقداماتی که درباره مبارزه با دلالیسم افسار گسیخته در ورزش شروع شده با آغاز فصل نقل و انتقالات فوتبال انگار هیچاتفاقی نیفتاده و باند دلالی که فوتبال یک مملکت انقلابی را به دست گرفته کماکان در آرامش تمام! به کار خود ادامه میدهد و برای این بازار نرخ تعیین میکند و قیمتها را طوری که دلش بخواهد و هرقدر که منافع شخصی او را تامین میکند افزایش میدهد و بالا میبرد.