بررسی تلاطم های پی در پی بازار سرمایه و شتابزدگی سهامداران حقیقی- بخش پایانی
صف های طولانی خرید و فروش و آشفتگی مدیریت بورس
رضا الماسی
اتفاقی که در ۵ ماه گذشته در بازار سرمایه اُفتاد، یک خوش بینی بیش از حدی بود که با اتفاقاتی که بر روی تابلوی معاملات رخ داد، در دل سهامداران و افراد عادی ایجاد شد.
رفتار هیجانی و همراه با استرسِ بسیاری از سهامداران حقیقی در روزهای خوب و بد بازار سرمایه نشان میدهد اغلب این افراد به دنبال یک شبه پولدار شدن هستند و میخواهند از طریق مسیری غیر عادی نقدینگی خود را تا چند برابر افزایش دهند. روند مثبت چندماه گذشته بورس، باور چنین افرادی را تثبیت کرده بود و صفهای خرید سر به فلک میکشید، اما این اوضاع تا زمانی ادامه داشت که روزهای اُفت و ریزش شاخصها فرا رسید و حالا چند هفتهای است که بورس روی شیب نزولی قرار گرفته و این بار، صفهای فروش سر به آسمان دارند!
اُفت شدید شاخصهای بازار سرمایه که به طور خاص موجب نگرانی بسیاری از سهامداران خرد و عمدتا غیرحرفهای شده، مسئولان دولت و مجلس را به تکاپو واداشت تا حرکتی کنند و به هر نحوی شده جلوی این سقوط را بگیرند. در همین راستا برخی کارشناسان افزایش نرخ سود بانکی را به ضرر بازار سرمایه ارزیابی کرده و پیشنهاد میدهند؛ حذف آخرین بخشنامه اعلام افزایش نرخ سود بازار بین بانکی و سپردههای بانکی توسط بانک مرکزی در مرداد ماه میتواند یک حمایت عملی تاثیرگذار از سوی دولت برای بازار سرمایه باشد.
از طرفی دولت با اختصاص یک درصد از داراییهای صندوق توسعه ملی برای بازارگردانی سهام همه شرکتها قصد دارد ثبات را به این بازار بازگرداند. مجلس نیز با فراخواندن رئیسسازمان بورس، وزیر اقتصاد و رئیسبانک مرکزی و بررسی پیشنهادهای موجود سعی کرد نقش خود را در ایجاد ثبات در این بازار ایفا نماید.
اما و اگرهای حمایت از بورس
اما آنچه محل تامل است اینکه اساسا دخالتهای بیش از حد در روند طبیعی بازار سرمایه موجب شرطی شدن این بازار شده و باعث میشود که بازار به طور طبیعی به تعادل نرسد.
آقای عباسعلی حقانی نسب، کارشناس بورس در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان در این باره میگوید: «قاعدتا دولت در بازار سرمایه باید بیطرف باشد، چون بازار سرمایه یک بازاری است که اگر مقرراتش به صورت صحیح پایه گذاری شده باشد، باید دولت در چنین شرایطی بیطرف باشد. دولت اگر بخواهد به سود هر طرفی صحبت کند عملا مشکلات خاص خودش را ایجاد خواهد کرد. گاهی اوقات، شرایط بازار ایجاب میکند که اصلا دولت درباره بازار سرمایه هیچگونه اظهار نظری نکند. چون بازار سرمایه دو طرف دارد؛ یک قسمت عرضه کنندگان و قسم دیگر متقاضیان. لذا اظهار نظر دولت و مجلس چه درخصوص حمایت از سهمها چه درخصوص رشد و اُفت بازار، سیگنال و جهتدهی تلقی میشود.»
او نظر خود درباره اختصاص یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی به تقویت بازار سرمایه را اینگونه بیان میکند: «اختصاص این مبلغ به بازار سرمایه یک قانونی بود که مربوط به سالهای گذشته است. اگر دلارِ این یک درصد که از صندوق ذخیره ارزی میآید خرج شده(یعنی قبلا بانک مرکزی این دلار را گرفته) یا در حال حاضر به دلار این یک درصد نیاز دارد و میخواهد با فروش آن، دلارش را به ریال تبدیل و وارد صندوق ثبات بازار سرمایه کند، اقدام خوبی است.
اما اگر دلارِ این یک درصد خرج نشده و قرار است بیضابطه تبدیل به ریال شود درست نیست و این خلق نقدینگی خواهد بود.»
در همین خصوص، دکتر محسن قاسمی، تحلیلگر بازار سرمایه میگوید: «در این برهه ترس بر بازار حاکم شده، این تصمیم اثر روانی مثبتی روی بازار دارد؛ همانطور که چهارشنبه گذشته(۱۹ شهریور) شاهد این موضوع بودیم. برخی سهمها واقعاً ارزنده هستند و برگشت قیمتهای جهانی به سطوح پیش از کرونا و قیمت دلار نیمایی، درآمد این شرکتها بیشتر میشود. صنایع فولاد، کانیهای فلزی و پتروشیمیها از این دستهاند.
او میافزاید: «اثر روانی اخباری مانند تخصیص یک درصد داراییهای صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار، باعث شد روز چهارشنبه فضای منفی بازار تا حدی معکوس شود. همچنین به شرکتها گفته شده از امکان سهام خزانه برای دفاع از سهام خود یا اوراقی که برای پوشش ریسک وجود دارد، استفاده کنند. چنین اخباری باعث مثبت شدن فضای روانی بازار میشود. البته اگر قرار باشد منابع بزرگی از صندوق توسعه ملی وارد بازار شود و برخی افراد سهمهای خود را بهفروش برسانند و پول خود را وارد بازار مسکن، سکه و... کنند؛ این بدترین اتفاقی است که امکان دارد برای اقتصاد کشور رخ دهد. امیدوارم کار به این نقطه نرسد. اگر این منابع قرار است وارد صندوق تثبیت بازار شود، سهامداران حقوقی و حقیقی این موضوع را در نظر بگیرند که قیمت بسیاری از سهمها اصلاح کرده و اکنون جذاب است؛ در نتیجه ضرورتی ندارد که بخواهند هراسان از بازار سرمایه خارج شوند. اگر پولی که از صندوق توسعه ملی وارد بازار میشود، باعث خروج پول سهامداران از بازار نشود، اتفاق خوبی است.»
تمرکز تلاشها برای ایجاد تعادل در بازار
حقانی نسب در ادامه گفتوگو با گزارشگر کیهان اظهار میدارد: «در مجموع ما باید شرایط بازار سرمایه را به یک شرایط واقعی برسانیم و تلاشها باید در این راستا باشد که صفها از بین بروند. این صفها در بازار سرمایه که ناشی از هیجانی است که در بازار ایجاد شده(چه مثبت چه منفی) مشکل ساز است و عملاً باعث میشود سطح تحلیل کاهش پیدا کند. همچنین این هیجانات در شرایط منفی بازار ممکن است تبعات امنیتی به دنبال داشته باشد. همانطور که ایجاد صف در فضای فیزیکی برای یک کالا تبعات منفی ایجاد میکند، در بازار سرمایه در شرایط منفی نیز به همین شکل خواهد بود. علاوهبراین، ایجاد صف باعث میشود بازار، فرسایشی شده و به تعادل نرسد. بنابراین مسئولان باید فکری به حال تعادل بازار کنند که پیشنهاد عملیاتی ما افزایش دامنه نوسان و در عین حال افزایش حجم مبنا به ۱۰ برابر وضع موجود بود تا اجازه تغییر قیمت با حجم کم معامله داده نشود. اما متاسفانه این پیشنهاد مورد استقبال قرار نگرفت و عملا به روشهای حمایتی روی آوردهاند.»
این کارشناس بازار سرمایه، اجرایی شدن روشهای حمایتی را به ضرر اعتماد به دولت دانسته و تصریح میکند: «با این روشها معمولاً دولت در مظان اتهام قرار خواهد گرفت. چراکه در حال حاضر نیز درخصوص صندوق ثبات مالی و دیگر صندوقهای مربوط به توسعه بازار که در حال حاضر وجود دارند، دولت همیشه در مظان اتهام قرار دارد که این صندوقها وقتی حمایتی میکنند، باید این حمایت از کل بازار باشد نه از چند سهم خاص که دولت در آنها منفعت میبرد. اگر قرار است حمایتی باشد، خب همه سهامها را سهامداران خرد میخرند و باید از همه آنها این حمایتها صورت بگیرد.»
لزوم پرهیز از خوشبینی بدون تحلیل
اتفاقی که در ۵ ماه گذشته در بازار سرمایه اُفتاد، یک خوش بینی بیش از حدی بود که با اتفاقاتی که بر روی تابلوی معاملات رخ داد، در دل سهامداران و افراد عادی ایجاد شد.
مهدی ساسانی دیگر تحلیلگر بازار بورس در تحلیل اتفاقات و نوسانهای بازار در نیمه اول سال جاری، با بیان اینکه «بازار سرمایه راه طبیعی خودش را طی میکرد و در این میان یک سری از سهامداران حقیقی و حقوقی آمدند و در این بازار سهیم شدند و یک مقدار، حرکت صعودی بورس را شدت بخشیدند»، به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: « این وضعیت موجب طمع برخی از افراد شد که این افراد نقدینگی خود را در قیمتهای بالا (در مردادماه) بدون توجه به اینکه چه سهمی را در چه قیمتی میخرند وارد بازار سرمایه کردند. اتفاقی که در یک ماه گذشته اُفتاد نقطه مقابل اتفاقات قبلی بود و رویدادی که در بازار رقم خورد، پیش بردن این افراد به سمت بدبینی و ترس بود. اینکه چه کسانی در روند صعودی بورس دخالت کردند و چه کسانی باعث روند نزولی هفتههای اخیر شدند را الآن نمیخواهیم بررسی کنیم، اما چیزی که روی تابلوی معاملات مشاهده میکنیم، بیشتر حاصل ترس، بیاعتمادی و رفتار هیجانی سهامداران است که منجر به اُفت روزانه ارزش معاملات در کنار ارزش ماکت بازار ما شده است تا جایی که در یکی دو ماه گذشته رقمی حدود ۱۲۰ میلیون دلار ارزش بازار از بین رفته و این عدد، عدد بسیار بالایی است.»
او ادامه میدهد: «اگر به ارزندگی نمادها دقت کنیم متوجه میشویم که این نمادهایی که در حال حاضر گاهاً نصف قیمتهای یک ماه قبل خود معامله میشوند، نه از نظر سودآوری و نه از نظر شرایط بد اقتصادی اتفاق خاصی برایشان نیفتاده است. بلکه صرفاً آن خوشبینی سابق و این بدبینی فعلی باعث شده که ما دو طرف یک سکه را ببینیم. کماکان پس از مدتی که این روند نزولی ادامه پیدا کند، بازار شرایط متعادل تری را به خود میگیرد و من فکر میکنم نمادهایی که دارای ارزندگی هستند، دوباره میتوانند بخشی از این اُفت قیمتی را جبران کنند.
توصیههایی به سهامداران حقیقی
از حمایتها و نظارتهای مسئولان بر بازار سرمایه که بگذریم، مهمترین عاملی که میتواند آرامش و تعادل را به این بازار برگرداند، آرامش و رفتار منطقی از سوی سهامداران است.
ساسانی در این باره توضیح میدهد: «من نمیتوانم به افرادی که با دیدن شرایط امروز بازار بورس دچار ترس شدهاند بگویم؛ نترسید! چون ترس یک عارضه ذاتی است. اما پیشنهادم به این عزیزان این است که حداقل بدانند در چه صنعتی سرمایهگذاری میکنند و نگاهشان را مقداری میان مدتتر کنند. این افراد اگر قصد فروش داشتند، خیلی بهتر بود همان اوایل اصلاح یا ریزش شاخصها، در قیمتهای بالا اقدام به فروش میکردند. اما طبیعتاً فروش همه سهمهای بازار، آن هم بعد از یک اُفت ۳۰ تا ۵۰ درصدی در اینجا منطقی نیست.»
این کارشناس بازار بورس در بخش پایانی اظهارات خود تصریح میکند: «پیشنهاد من به این افراد این است که؛ حتی اگر فروشنده هستند میتوانند بعداً در قیمتهایی بهتر از قیمتهای فعلی اقدام به فروش سهام شان نمایند. بنابراین نه میتوان ترس این افراد را انکار کرد و نه میتوان به آنها گفت که بیایند و به این بازار اعتماد کنند. زیرا بازارهای مالی باید همواره با عرضه و تقاضا اعتماد سرمایهگذاران را جلب کنند. در نتیجه ما تا زمانی که روی تابلوی معاملات، شرایط خوب را نبینیم نمیتوانیم بگوییم که بیایید و به همین شرایط اعتماد کنید یا بر ترستان غلبه کنید. اما تنها پیشنهادمان این است که سعی کنند در صنایع و شرکتهایی سرمایهگذاری کنند که از لحاظ سودآوری به آنها اطمینان داشته باشند.»
سهامداران اگر سه شرط را رعایت کنند، هیچ کسی در بورس ضرر نمیکند. این را دکتر قاسمی اظهار داشته و در تبیین این سه شرط میگوید: «اولین شرط اینکه بازه زمانی سرمایهگذاری، کوتاه مدت نباشد و حداقل یک ساله باشد. حتی سهامی که اکنون برخی میخواهند از شر آن راحت شوند، تا سال آینده یک بازدهی بیش از دیگر بازارها خواهند داشت. شرط دوم اینکه پولهای خطرناک وارد بورس نشود. در واقع باید با پسانداز وارد بورس شد، نه با پولی که از راه فروش خانه و خودروی خود به دست آمده است. هنگامی که فرد پول حاصل از پساندازش را وارد بورس کند، حتی اگر ۳۰ درصد ارزش آن از دست برود، روح و روان فرد به هم نمیریزد. شرط سوم این است که بهصورت غیرمستقیم وارد بازار شوید. برای ورود مستقیم به بورس فرد باید دانش کافی و زمان لازم برای تحلیل کردن را داشته باشد. تحلیل کردن کار دشواری است و فعال بازار سرمایه باید تحلیل بنیادی و تکنیکال بداند، بهعلاوه اینکه اکنون تحلیل روانی بازار نیز اضافه شده است. اگر این سه شرط رعایت شود، هیچ کسی از بورس ضرر نمیکند.»