به بهانه سریال «دفتر افسانهها»
نمود عینی رؤیاهای فرانسه
احسان رشیدی
کشور فرانسه سعی دارد نقش استعماری گذشته خود را در خاور میانه احیا کند و در مسیر اجرای این طرح سردمداران فرانسه سالهاست از سیاستهای آمریکا در منطقه بیچون و چرا حمایت و در جنایات آنها مشارکت دارند.
سریال «دفتر افسانهها» که در 5 فصل حول محور منطقه غرب آسیا و جبهه مقاومت و سوریه با هدف نمایش قدرت اطلاعاتی فرانسه فراتر از واقعیت به عنوان یک سازمان تاثیرگذار در معادلات جهانی در حد یک افسانه ساخته شده است.
سریال «دفتر افسانهها» از سال 2015 تاکنون از کانال پلاس فرانسه در حال پخش است و ازجمله سریالهای پربیننده تلویزیون آن کشور محسوب میشود. این سریال جوایزی نیز توانسته از جشنوارههای مختلف فرانسوی کسب کند. معمولا سریالهای درام جاسوسی با مخاطبان زیادی در دنیا مواجه هستند.
«دفتر افسانهها» به کارگردانی اریک روشان، زندگی شخصی و ماموریتهای حرفهای ماموران دستگاه امنیت خارجی فرانسه (DGSE) را روایت میکند. محور و زنجیره اتصال این سریال ۵ فصلی، ماموری است با نام واقعی «گیوم ابادی» و نامهای مستعار پول لوفوور یا ملاوترو که مدت ۳ سال پس از آغاز جنگ داخلی سوریه، در این کشور بهعنوان معلم مدرسه فرانسوی دمشق، جاسوسی میکند. وی در دوران ماموریت، عاشق یک زن سوری میشود و در طول سریال حاضر میشود برای حفاظت از او، به فرانسه خیانت کرده و جاسوس دوجانبه سیآیای و حتی افاسبی (روسیه) شود.
در فصل اول و دوم سریال دفتر افسانهها، به ایران و بهویژه برنامه هستهای کشورمان هم پرداخته میشود.یک پژوهشگر زلزله شناسی فرانسوی با نام «مارینا لوازو» و نام مستعار فنومن (به معنای پدیده) با استخدام در مرکز لرزهشناسی ایران، تلاش برای «نابودی» برنامه هستهای جمهوری اسلامی را آغاز میکند.(درصورتی که ایران برنامه هستهای نظامی ندارد و این سریال فرانسوی به مخاطب خود یک دروغ بزرگ را القا میکند و ذهن آنان را برای پذیرش ترس از یک ملت و یک کشور به عنوان تهدیدی هستهای آماده میکنند.) وی با هدایت گیوم ابادی، با یک آقازاده ایرانی با نام «شاپور زمانی» آشنا میشود و با ورود به زندگی «لاکچری» او تلاش میکند وی را به خدمت (DGSE) درآورد، اما گیوم ابادی پیشتر شاهپور زمانی را برای محافظت از معشوقهاش به سیآیای فروخته بود.
کارگردان در قسمتهای مرتبط با ایران تلاش کرده است تا با استفاده از هنرپیشههای ایرانی و فارسی زبان و با تمرکز بر زندگی لوکس اقلیت مرفه دولتی و آقازادهها، درصدی از واقعیت را به نمایش بگذارد.
عملیات برای نفوذ در برنامه هستهای ایران با لو رفتن شاپور زمانی شکست میخورد و وی به همراه مارینا لوزا، به اتهام جاسوسی برای سیآیای بازداشت میشوند، شاپور زمانی نیز در آخر فصل دوم دستگیر میشود و جاسوس فرانسوی، در پایان فصل اول به شکلی معجزهآسا نجات مییابد.
در فصل دوم همین سریال، مارینا لوازو، با اطلاع فرانسه به استخدام موساد (سازمان امنیت خارجی اسرائیل) درمیآید و موفق میشود یک ویروس رایانهای را از طریق شبکه اینترنت میان موسسههای ژئوفیزیک ایران و آذربایجان، از طریق باکو وارد برنامه هستهای ایران کند ولی در پایان شکست میخورد و ماموریت با شکست مواجه میشود.
سوریه و جاسوسی فرانسه برای آمریکا
در جنگ سوریه با داعش وگروههای تروریستی، فرانسه با به کار گرفتن تمام امکانات سعی داشت جلوی پیشرفت سوریه و مقاومت را بگیرد و افرادی مانند روح الله زم را جاسوس خود در منطقه قرار داد و عملیاتی مانند خان طومان با لو دادن عملیات به فرانسویها و رساندن خبر به تروریستها باعث شهید شدن چندین تن از بهترین نیروهای مقاومت شدند که با قدرت اطلاعاتی ایران این مزدور جاسوس اطلاعات فرانسه به دام افتاد.
سریال «دفتر افسانهها» در فصل اول به سوریه و عملیاتهای جاسوسی در آن کشور میپردازد و نیروی فرانسوی برای چند سال در سوریه پنهان میشود تا دست نیروهای دولت به وی نرسد و خود را مبارزهگر با داعش و نجات دهنده مردم سوریه نشان میدهد! در صورتی که فرانسه با همکاری آمریکا نقش مهمی در شکلگیری داعش و سایر گروههای تروریستی داشته و در عملیاتهای مختلف با رساندن اطلاعات به تروریستها و گروههای مسلح مخالف دولت سوریه، جنایات زیادی مرتکب شده است. با دستگیری این عامل دستگاه جاسوسی فرانسه، ضربه بزرگی بر پیکره این سازمان وارد شد که تا چند سال قدرت ریکاوری نداشته باشند.
تشابه سریالهای تهران و دفتر افسانهها
سریال فرانسوی «دفتر افسانهها» در انتخاب بازیگران و موضوع فصل دوم، شباهتهایی با سریال اسرائیلی «تهران» دارد، بازی مع البار در هر دو سریال و نفوذ به زیرساختهای هستهای و خرابکاری در آن و عملکرد نیروهای امنیتی از ویژگیهای مشابه این دو سریال است.
سریالهای «تهران» و «دفتر افسانهها»، هر دو یک شباهت اساسی دارند؛ این سریالها یک پروژه را دنبال میکنند و آن خرابکاری در رآکتورهای انرژی هستهای ایران است، سوژهای که نیات پلید فرانسه را به نمایش میگذارد. آنها در مذاکرات هستهای نیز نقش پلیس بد را ایفا میکردند و در سریالهای شبکههای دولتی فرانسوی نیز اعتراف و اقدام به خرابکاری و جاسوسی در رآکتورهای هستهای ایران توسط فرانسه آشکارا مطرح میشود، هم چنین به خرید برخی آقازادههای مذاکرهکننده برجام نیز اشاره میکند.
در سریال اسرائیلی «تهران»، دانشجویان به ظاهر معترض به عنوان جاسوس با موساد هماهنگی و همکاری دارند و شاپرک شجریزاده یکی از نمونههایی است که دختر خیابان انقلاب است و برای به دست آوردن اقامت خارج از کشور، کشور خود را فروخت و نقش یک انسان میهندوست که کشورش مورد ظلم قرار گرفته را برای جهانیان ایفا کرد. در صورتی که اسرائیل در سریال تهران همین گروه خیابان انقلاب و چهارشنبههای سفید را عناصر رژیم صهیونیستی مینامد و این سریال با ایجاد تنفر عمومی بخاطر وطن فروشی این عناصر، به جنگ روانی وارونهای تبدیل شد و لبه تیز تیغ به سمت مزدوران صهیونیستی برگشت.
برنامهریزی برای حمله به رآکتورهای هستهای توسط رژیم صهیونیستی یکی از نکاتی بود که رسانههای معاند به آناشاره کردند و برخی رسانههای اروپایی بعد از موج سریال تهران از سریالی که چند سال است پخش میشود رونمایی کردند. در سریال «دفتر افسانهها» فرانسه به شکل ابرقدرت جاسوسی نمایش داده شده و همه از دفتر جاسوسی فرانسه دستور میگیرند و سیآیای، موساد و.... در این سریال تحت فرمان دستگاه اطلاعاتی فرانسه هستند!
مع البار بازیگر مشترک هر دو سریال است که هم در سریال دفتر افسانهها در نقش یک آقازاده مذاکرهکننده هستهای حضور دارد که خود نیز با نفوذ پدر به این موقعیت رسیده، در سریال تهران نیز نقش دانشجویی معترض را بازی میکند و در هر دو، بازی بسیار ضعیف و غیرقابل باوری را ارائه میدهد. ایراد همیشگی اینگونه کارها عدم بیان درست زبان فارسی است که واقعا بیننده را آزار میدهد.
بازداشت جاسوسان فرانسوی در ایران مطلب تازهای نیست و سربازان گمنام امام زمان(عج) در سالهای اخیر موارد مشابه زیادی را دستگیر کردهاند.
سریال «دفتر افسانهها» با توهین و دروغپردازی علیه سپاه پاسداران انقلاب، سعی دارد با گریم، میان اعضای سپاه و نیروهای که شباهت به داعش و طالبان شبیهسازی کند! تا در ذهن مخاطب، ضمن ایجاد یک تشابه دروغین به لحاظ ظاهری این گروهها و سپاه، موقعیت ممتاز سپاه را به عنوان یک نیروی تعیینکننده در معادلات منطقهای و جهانی تنزل دهد.
جمعبندی
در سینمای ایران، در ساختن روایت از مقاومت و آثار جاسوسی کم کاری محسوسی مشاهده میشود. از معدود کارهایی که با محبوبیت زیادی نیز بین مخاطبان روبرو شد «گاندو» بود که به بررسی اتفاقات جاسوسی و ناگفتهها پرداخت. باید در این زمینه به صورت جهادی وارد میدان شد و در حوزه مقاومت و جاسوسی و اطلاعات امنیت، آثار بیشتری ساخته شود تا جای خالی این آثار در سبد فرهنگی خانوار پر شود.