ضرورتهای شناخت عاشورا
عزتمداری؛ درس بزرگ عاشورا
سعید دهقانی
... و لله العزهًْ و لرسوله و للمومنین و لکن المنافقین لایعلمون (منافقون، آیه 7)
(... عزت مخصوص خدا و رسول و اهل ایمان است (و ذلت خاص کافران) و لیکن منافقان از این معنی آگاه نیستند.)
لزوم عمل
به قوانین تغییر ناپذیر الهی
یکی از سنتهای الهی حاکم بر تاریخ و روزگار این است که «کافران به مؤمنان تسلط ندارند»! آیه شریفه «و لن یجعل الله للکافرین علیالمومنین سبیلا» (سوره نساء، آیه 41) یعنی خداوند تسلطی برای کافرین بر مومنین قرار نداده است، بیانگر این معنا است و بر این سنت تأکید میورزد. این اصل نیز چون سایر اصول و قوانین الهی ثابت و همیشگی و تخطی ناپذیر است «لن تجد لسنهًْ الله تبدیلا»، خداوند ساز و کار دنیا را به گونهای نظم و ترتیب نداده است که کافران و دشمنان خالق هستی، بر دنیا و مومنان سلطه و برتری پیدا کنند. اگر این اتفاق میافتد برای آن است که مومنان وفق ساز وکار «مومنانه» عمل نمیکنند.
برای آن است که به آموزههای دینی خود و فرامین الهی در «عمل» پایبند نیستند، به مومن بودن در حد «وراثت» و «شناسنامه» و حداکثر «عبادت» بیروح و از سر عادت و رعایت ظواهر اکتفا کرده و آن وقت توقع دارند به ضرب همین ظواهر و «شناسنامه»، بدون اینکه عمل و روش مسلمانی داشته باشند، سرور جهانیان باشند و کافران به آنان تسلطی نداشته باشند! حال آنکه سنت و اصل ذکر شده در آغاز مطلب، مومن را کسی میداند که فراتر از حرف و شعار و ادعا و... بر طبق آموزههای اعتقادی و فرامین و احکام دینی خود «عمل» نماید، رفتار و سبک زندگی خود را بر آن مبنا تنظیم کرده باشد و، چنین، «مومنی» است که کافر هرگز بر آن تسلط و برتری نخواهد داشت.
حضرت ختمی مرتبت(ص) که الگو و اسوه ما در قرآن معرفی شده و باید الگوی عملی و رفتاری ما در زندگی روزمره باشد، بیش از هرکسی درستی این اصل و سنت را ثابت کرده است. ایشان با عمل به آنچه از طریق «وحی» نازل میشد، با دستان خالی و بیعده و عده و در سختترین شرایط ظرف 23 سال دعوت الهی را به پیش برد و زمینه را برای گسترش و فراگیری آن در طول زمان و عرض جغرافیا هموار ساخت و... همچنین امام حسین بن علی(ع)، با تأسی از جد و پدربزرگوارش، با عمل به آنچه اسلام از او و درباره حفظ عزت و سربلندی فردی و جمعی و تن ندادن به ذلت و خواری خواسته، اثباتگر این وعده الهی است.
شعارهای عاشورایی امام حسین(ع) چون «الموت اولی من رکوب العاری... مرگ با عزت بهتر است از زندگی با ذلت» یا «لا اریالموت الاسعادهًْ و حیاهًْ معالظالمین الابرما به تحقیق من نمیبینم مرگ را مگر سعادت و نمیبینم زندگی را در کنار ستمگران مگر عار و ننگ.» و ... «هیهات مناالذله»: محال است تن به ذلت دهیم و... که در آن معرکه خونین و آن حماسه جاوید از زبان مبارک حضرت(ع) به گوش دوست و دشمن و همیشه تاریخ میرسید، به روشنی هدف حسینبن علی(ع) از قیام تاریخی خود را بیان میکند. او فرزند پدری است که میفرمود: «اکرم نفسک عن کل دنیه» (نفس خود را از هر پستی و دئانتی بزرگتر بشمار.)
(نهجالبلاغه- نامه 31)
چگونه عزتمند شویم؟
مسلمانی به عمل است. نمیتوان بدون معرفت و شناخت و الگو و عمل مبتنی بر آن و به صرف رعایت ظواهر و عادات و... توقع داشته باشیم چون به شکل موروثی و شناسنامهای مسلمان هستیم- پس در دنیا باید پیشرو و عزتمند باشیم و چون واقعیت غیر از این است، العیاذبالله کتاب خدا و سنتهای الهی را زیر سؤال
ببریم.
گرفتاری جهان اسلام و بسیاری از مسلمانان در همین جاست. چون اسلام را نشناخته و یا شیاطین مستبدین و استعمارگران، اجازه ندادهاند که بشناسد، چرا که مسلمان هر چقدر بیمعرفتتر برای آنها و منافع تجاوزگرانه و زیادهخواهانه آنها، بهتر!، خیلی زود در برابر دامها و وسوسهها زمین میخورند و در مواجه با فرهنگها و ملتها و تمدنهای دیگر، خود را میبازند و احساس حقارت و کمبود شخصیت میکنند. و چنانکه بارها دیدهایم بعضی جوانان و به اصطلاح روشنفکران تحت تأثیر غرب، بدون اینکه مزه و معنی حقیقت دین را چشیده باشند، «دینزده» میشوند!؛ خداوند با کسی قوم و خویشی ندارد.
پیشرفت و تمدن بدهکار هیچ اسم و ملتی نیست، هر کس نسبت به دیگران اصول را بیشتر رعایت کند، کار و عمل خود را جدی بگیرد و بهتر رفتار نماید، کار را به دست کاردان سپرده باشد، برای انجام کار، قبل از شروع با اهل فن و متخصص مشورت کند و در «اتاقهای فکر» خوب آن را محک زده باشد و... در نهایت «بهترین تصمیم»ها را بگیرد و با جدیت تمام و محکم آن را اجرا کند، جلوتر و پیشروتر است. این است که پیامبر(ص) هم درباره عمل محکم و درست چنین میگوید: «انالله یحب عبدا، اذا عمل، عملا احکمه» (خداوند آن بندهای را دوست دارد که وقتی کاری میکند، آن کار را درست انجام دهد.) (وسائلالشیعه، ج 3، ص 230) باری، آموزههای قرآنی و سنت و سیره پیامبر(ص) و ائمه بزرگوار همگی میگویند که مسلمان کسی است که عمل او در جهت کرامت و عزت نفس باشد.
این پیام دیگری است که از صحرای کربلا به گوش میرسد. پاسخ کوبنده و تاریخی حضرت عباس بن علی(ع)، به پیشنهاد شمر ملعون که برای ایشان و برادرانش(فرزندان خانم امالبنین) «امان نامه» آورده بود، که «امانالله، خیر من امان ابن سمیه»! با نظر به این اصل قرآنی و پیام عاشورایی قابل فهم و تبیین است.
تلاش دشمنان برای از بین بردن
شاخص عزتمداری
مردم عاشورایی ایران، قرنهاست با همین عزاداریها و حسین و حسین کردنها و شور و غوغا بهپا کردنها و... عزت و استقلال سرزمین خود را حفظ کردهاند. برای همین است که قدرتهای چپاولگر و جنایتکار سالهاست از طریق اتاقهای فکر و اندیشکدههای خود، دریافتهاند که تسلط آنان بر این آب و خاک و غارت ثروت این مردم، در گرو «دینزدایی» و به طور مشخص جمع کردن بساط عزاداری عاشورا و محو کردن یاد و خاطره حماسه حضرت اباعبدالله(ع) است. آنها میدانند که تا این بساط و حسین حسین کردنها در این مملکت و از سوی مردم برقرار است، این ملک و ملت به قول خودشان «نرمال»(Normal) نمیشود که بتوانند آن را به راحتی ببلعند. آنها میدانند که مثلا تکلیف رابطه ایران با آمریکا، در همین عزاداریها و وفاداری به مکتب عزتمدار حسین بن علی(ع) تعیین میشود.
پس باید این بساط را جمع یا منحرف کرد تا دکترین «نورمالیزاسیون» آنها عملی شود و ایران مثل لقمهای نه گلوگیر که راحتالحلقوم توسط این قدرتهای شیطانی و یزیدی بلعیده شود.
این است که از نظر آنها باید امام حسین(ع) را از این مردم و این مملکت گرفت تا بشود کشورشان را چاپید و عزت و استقلال آنان را به سخره گرفت. خوشبختانه این توطئهها در طول تاریخ تا به امروز با هوشیاری علمای بیدار دین و بصیرت و فداکاری مردم درهم شکسته و خنثی شده و با برپایی انقلاب اسلامی با شعار «نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه»!، این سرزمین از دهان قدرتهای جهانخوار بیرون آمده است... بدون تردید اگر علاوه بر این شعائر و مراسم عزتبخش، به آموزههای مکتب عاشورا و سیره حسین بن علی(ع) که چیزی جز اسلام ناب نیست، بیشتر «عمل» شود آن وقت حتما آینده روشنی در حد ایجاد تمدن بزرگ اسلامی، در انتظار این مردم است و تحقق این وعده الهی بیش از پیش اتفاق میافتد که: «فاصبر ان وعدالله حق ولایستخفنّک الذین لایوقنون» (روم-60)
صبر پیشه کن که وعده خدا البته حق و حتمی است و مراقب باش که مردم بییقین و ایمان مقام علم و وقارت را به خفت و سبکی نکشانند.