مطالبه مردم از مسئولین محاکمه«تاج»و رفقا (نکته ورزشی)
سیدسعید مدنی
برای کسانی که سالهاست از آنچه در ورزش میگذرد و آنچه که به اسممدیریت برسر ورزش میآورند و... آگاه هستند برای کسانی که سالهاست دارند فریاد و بلکه ضجه میزنند که یکی پیدا شود و به داد این ورزش گرفتار خودکامگیها و بیتدبیریها و رفتارهای طاغوتی بعضی از مدیران رده بالای آن، برسد، ماجرای ویلموتس و جریمه سنگین مالی که کمیته انضباطی فیفا برای فوتبال ایران تعیین کرده است بدون اغراق نه تنها اصلا تعجب آورنبود بلکه اگر چیزی غیر از این اتفاق میافتاد باید تعجب میکردند.
متاسفانه ما در ورزش با کسانی طرف هستیم که بدون تعارف عملا به هیچ مکتب و مرام و فرهنگ و ملیت و اخلاق و قبلهای پایبند نیستند و این را در عمل نشان داده و ثابت کردهاند. اصلا معلوم نیست اینها کی هستند؟ کجایی هستند؟ جز به پست و منفعت خود به چه چیز دیگری مثلا ملت، میهن، دین و... عرق و غیرت دارند؟ اصلا معنای غیرت را میفهمند؟ در پس نقابی که از فریب و ریا بافته شده و بر چهره خود آویختهاند، هویت و شخصیت واقعی آنها چیست؟ تاسفبارتر و دردناکتر از همه اینکه چنین موجودات مجهولالهویه و هرهری مسلکی درباره ورزش این کشور انقلاب کرده اسلامی و... ردای مسئولیت بر تن کردهاند تا مثلا با اقدامات مدبرانه!!! و دلسوزانه!!! خود کشتی ورزش را در جهت پاسخگویی به مطالبات عمومی و تامین منافع ملی به حرکت درآورند.
از ورزشی که هیج وقت از سوی متولیان اصلی آن یعنی دولتها جدی گرفته نشده و بنابراین مدیریت آن در دست اهلش نبوده و نیست چه انتطاری داریم؟ از کوزه همان برون تراود که در اوست.
در ورزشی که ابتداییترین و بدیهیترین اصول مدیریتی از سوی مدیران عوضی آمده و سیاسی کار آن مثل« اصل نظارت» رعایت و اعمال نمیشود، در ورزشی که اصل بدیهی و توصیه شده وخیلی ساده « شایستهسالاری» به جوک تبدیل و به مسخره گرفته شده و برخلاف همه دادههای علمی و توصیههای مکتبی و...،فامیل بازی و آقازاده بازی و باندبازی و جناح گرایی و...ملاک قرار گرفتن افراد در پستها و مناصب ریز و درشت آن است، چه اتفاقاتی غیر از این باید بیفتد؟
از ورزشی که عنان اختیارش در دست عدهای عوضی آمده و ورزش نشناس قرار داشته و دارد، از ورزشی که دلالیسم افسار پاره کرده خط دهنده فکری و فرهنگی و فنی آن است و... چه انتظاری غیر از ماجرای ویلموتس و نظیر آن باید داشت؟
در ورزشی که شارلاتانهای کارشناس نما در مسند مشاورت نشستهاند، عقب ماندههای امروزی نما از طرق مختلف به ویژه رسانهای چون تلویزیون، هرهری مسلکی را تبلیغ و ترویج میکنند و غیرت و ملیت را به سخره میگیرند و بیمحابا و با وقاحت جلوی چشم نامدیران واداده و بیغیرت خود به اصالتها و حرمتها وسنتهای گره گشا و... حمله میکنند و دلالهای روشنفکرنما هر چه و هر کس را که رنگ و بوی « ایرانی» و « وطنی» دارد به کهنه بودن و بیسواد بودن و خرافاتی بودن و... متهم میکنند و در عوض خارجی و خارجی پسندی را تبلیغ و ترویج مینمایند و افکار عمومی خاصه نسل مظلوم و بیدفاع« جوان» رابه نفع اغراض شوم خود به چنگ میگیرند و... قرار است چه اتفاقاتی غیر از این بیفتد؟
در ورزشی که جماعتی که ذکرشان رفت به عنوان مشاور و کارشناس و... از سروکول مدیران و روسا و دفتر آنها بالا میروند و با رخنه و نفوذ خود بر افکار و محاسبات آنها اثر میگذارند و خط وربط و سیاستها و اهداف ورزش را تعیین میکنند و برای تامین منافع نامشروع خود و چرب و چیلی شدن بساط دلالی شان« صعود به جام جهانی» فوتبال را به هدف اول و آخر وحتی مقدس ورزش تبدیل میکنند که برای رسیدن به آن دست زدن به هر وسیلهای مجاز، پا گذاشتن روی هر اصل و ارزشی مباح و لگد مال کردن هر اصالت و حرمتی بلامانع است و گذاشتن هر خرج و هزینهای روی دست ملت بلا اشکال است و...آیا نباید ویلموتس وکارچاق کنهای هیچی ندار او به ریش ملتی که هنوز در حال استقبال و بدرقه کاروانپاکترین فرزندان غرقه به خون است، بخندند؟
صعود به جام جهانی به ابزار عمده و حربه کار ساز جریانات فاسد و انگل و آویزان فوتبال تبدیل شده که جز به منفعت حقیر و پست خود به هیچ چیز فکر نمیکنند. اینان طوری از طریق رسانههای در اختیار خود به ویژه بعضی از برنامههای ورزشی تلویزیون که خوشبختانه بساط بعضی از موثرترین آنها- البته برخلاف بعضی از مدیران دلال صفت سیما!- جمع شده است،روی اهمیت «تابو» گونه صعود به جام جهانی کار کردهاند که کسی جرات انتقاد به این هدفگذاری غلط نداشته باشد. به طور طبیعی وقتی هدفگذاری غلط شد ابزار و وسایل رسیدن به این هدف غلط هم نمیتواند درست باشد و... سرانجام و نتیجه کاری که از ابتدا درست نبوده و به اصطلاح خشت اولش کج بوده معلوم است که سر از جاهایی مثل پرونده ویلموتس در میآورد. این در حالی است که خیلیها از جمله این نشریه به گواه آرشیوش چنین اتفاقاتی بلکه بدتر از این را پیشبینی میکردند.
این روزها ماجرای قرارداد شبهه ناک با مربی بلژیکی و پیامدهای آن مورد توجه رسانهها و محافل حتی غیر ورزشی قرار گرفته است. این نکته با اینکه طبیعی و البته باعث امیدواری است که بالاخره توجهات به مسائل ورزش همجلب شده است اما چون نیک مینگریم میبینیم در این موج آغاز شده سرنوشت و موضوع ورزش یا اصلا مطرح نیست و یا خیلی کمرنگ مطرح است. بیشتر بحث ضرر مالی و اقتصادی، آن هم در این وانفسا و تنگناهایی که مردم از حیث معیشتی با آن درگیر هستند باعث شده تا پرونده ویلموتس مورد توجه قرار بگیرد و یا اینکه طبق معمول ماجرای ویلموتس بهانهای شده است برای خط بازیهای سیاسی وتصفیه حسابهای جناحی و عقده گشاییهای این چنینی و... با این همه امیدواریم پرونده ویلموتس به همگان چه ورزشیها و چه آنهایی که ورزش را امری دم دستی و پیش پا افتاده میدانند ثابت کرده باشد که در ورزش هم خبرهایی هست و کسانی از طریق ورزش یا به نفع خود دکان دونبش باز کردهاند و یا در خدمت اهداف دشمنان و بدخواهان این ملک و ملت به چزاندن و ناامید کردن مردم و علی الخصوص جوانان سخت مشغول هستند.حالا که صحبت به اینجا رسید این نکته را هم لازم میدانیم بار دیگر تاکید کنیم که ضرباتی که درسایه بیتوجهی، فقدان نظارت، ولنگاری و... حاکم بر ورزش بر فرهنگ و اخلاق و به ویژه روحیات و انگیزههای نسل جوان وارد آمده است چنان سنگین است که جریمه پرونده ویلموتس در مقایسه با آن پشیزی بیشتر نیست.
برای خواننده این نشریه هیچکدام از حرفهای بالا تازه نیست و ما به لطف خدا و در حد توان وفهم خود به مشکلات و معضلات ورزش وریشههای آن پیش از این بارها پرداخته ایم. باری؛ حالا این اتفاق رخ داده و گوشهای از شاهکارهای پشت پرده مثلا مسئولان ورزش بر ملا شده است. هیچ بعید نیست در آینده هم نظیر چنین شاهکارهایی از پرده بیرون بیفتد(پرونده شفر و... در حال بررسی است!) امروز نه فقط مطالبه جامعه ورزش بلکه مردمی که سخت با مشکلات اقتصادی زندگی دست بهگریبان هستند برخورد قاطع قضایی و قانونی با مسببان پنهان وآشکار این ماجرا، آقای تاج و رفقا و همکاران و خط دهندگان پشت پرده به وی، آن هم به طور عاجل و شفاف است... اما انتطار و مطالبه اصلی اهالی ورزش،نجات ورزش از چنگال دستهای نامحرم وچنبرهانداخته بر تمامیت آن و مدیران نااهل عوضی آمدهای است که عملکرد آنها خواسته و ناخواسته زمینهساز فساد و خرابی ورزش است. برای پاسخگویی به این مطالبه برحق، بدون زیاده گویی صریح عرض میکنیم که چاره کار، مبارزه بیامان و خستگی ناپذیر با فساد و مظاهر فساد و بسترسازان فساد در ورزش است، مبارزهای که به نظر میرسد چندی است آغاز شده است...