آغاجری: دین افیون تودهها وحکومتها است !؟
در فضاى به وجود آمده دوران اصلاحات و طرح شعارهايى چون تساهل و تسامح و دورى از افراطىگرى، برخى افراد با سخنرانيها و حرفهاى خود اسلام و تشيع را زير سؤال بردند و يا اقدام به بسترسازى براى هتاكى و زير سؤال بردن اعتقادات مردم نمودند. در اين ميان، هاشم آغاجرى در اقدامى بىسابقه، سخنانى بر زبان راند كه موجب واكنش بسيارى گرديد.
Research@kayhan.ir
در فضاى به وجود آمده دوران اصلاحات و طرح شعارهايى چون تساهل و تسامح و دورى از افراطىگرى، برخى افراد با سخنرانيها و حرفهاى خود اسلام و تشيع را زير سؤال بردند و يا اقدام به بسترسازى براى هتاكى و زير سؤال بردن اعتقادات مردم نمودند. در اين ميان، هاشم آغاجرى در اقدامى بىسابقه، سخنانى بر زبان راند كه موجب واكنش بسيارى گرديد.
هاشم آغاجرى متولد 1336 در آبادان بود كه فعاليتهاى سياسى خود را در سال 1350 و همكارى با انجمن حجتيه آغاز نمود. در سالهاى 1355 و 1356 به خاطر دفاع ايدئولوژيك از اسلام در برابر ايدئولوژيهاى گروههاى غيراسلامى و ماركسيست به زندان افتاد. با پيروزى انقلاب اسلامى و تأسيس سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى به عضويت آن درآمد. با شروع جنگ، خود و خانوادهاش حضورى فعال در اين عرصه داشتند، به طورى كه منجر به جانبازى خود و خواهر و شهادت برادر 18 سالهاش شد.
آغاجرى تحصيلاتش را در مقطع كارشناسى در رشته تاريخ دانشگاه شهيد بهشتى به پايان رساند و مدرك كارشناسى ارشد و دكتراى خود را از دانشگاه تربيت مدرس در همان رشته دريافت كرد. پس از آن مدتى عضو هيأت علمى دانشگاه تربيت مدرس شد و مدتى را نيز استاد تاريخ دانشگاه تهران بود. امّا آنچه باعث دستگيرى وى و مسائل بعد از آن شد، دو سخنرانى توهينآميز آغاجرى بود.
سخنرانى اوّل وى، به مراسم تجليل از محسن كديور (روحانى بهاصطلاح روشنفكر استحاله شده) در دانشگاه شهيد بهشتى برمىگردد. محسن كديور با كمك جريانهايى نظير نهضت آزادى و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى و استفاده از امكانات رسانهاى آنها توانسته بود نظرات خود را كه مبتنى بر مواضع سياسى حسينعلى منتظرى بود، منتشر كند و بدين ترتيب خود را به عنوان يك چهره تجديدنظرطلب و روشنفكر بنماياند. كديور كه به دليل تربيتيافتگى در مكتب منتظرى و ممزوج و محشور بودن با تفكرات غربى به واسطه نزديكى با عطاءالله مهاجرانى و برادر همسر اوّل مهاجرانى مورد توجّه حلقه كيان واقع شده بود، سالها معاونت انديشه اسلامى مركز استراتژيك رياستجمهورى با مديريت خوئينىها را برعهده داشت و به همين سبب با سكولارهاى متصل به مركز استراتژيك آشنا شد. همنشينى با سكولارهاى تندرو موجب شد، او بارها به تبليغ آشكار عليه انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى و بخصوص نظريهپردازى عليه مبانى امامت در تشيع و نفى سنديت برخى از ادعيه معتبر و مؤكد مانند زيارت جامعه كبيره مبادرت ورزد! درنهايت از تدريس وى در دانشگاه تربيت مدرس جلوگيرى به عمل آمد و كديور باهاشم آغاجرى هماهنگى دوستانش از اين فرصت به وجود آمده استفاده كرد و به آمريكا گريخت و در آنجا مشغول تدريس شد و با پيوستن به اپوزيسيون خارجنشين به فعاليتهاى براندازانه خود مشغول شد.
هاشم آغاجرى در مراسم تجليل چنين فردى به تأسى از ماركس، دين را افيون تودهها و حكومتها خواند و گفت :
«به ياد آوردم اين جمله معروف ماركس را كه گفته است، دين افيون تودههاست. سخنى كه ماركس در باب دين گفته است هرچند كه تمامى حقيقت نيست؛ امّا بخشى از حقيقت را در خود دارد. دين در حكومت دينى نه تنها افيون تودههاست آن چنان كه ماركس گفته است، بلكه من مىافزايم علاوه بر آن افيون حكومتها هم است».381
مواضع آغاجرى در جهت سكولاريزه كردن نظام و جدا كردن دو حوزه دين و سياست ابراز مىشد و اين همان مسيرى بود كه همفكران آغاجرى نيز در صدد تبيين آن بودند تا از اين طريق، روحانيت شيعى را خانهنشين كنند و آرزوى ديرينه معاندان نظام محقق گردد. عجيب آنجا بود كه كسانى كه بارها به بهانههاى مختلف فرياد وا اماما بلند كرده بودند، خود كليدىترين تفكرات اسلام را تخطئه مىكردند و خم هم به ابرو نمىآوردند!
آغاجرى در دانشگاه شهيد بهشتى در ادامه گفت :
«براى اين كه هسته و گوهر دين، محورهاى اساسى ديندارى كه همانا ايمان و اعتقاد آزادانه و داوطلبانه انسان به متعلق دينى است، جاى خودش را به ظاهرگرايى، فرماليسم، رياكارى، مناسكپرستى عارى از حقيقت ندهد، نهاد دين بايد از نهاد دولت تفكيك شود . . . خواهش مىكنيم از آقايان صاحب قدرت، حساب روشهاى حفظ قدرت خود را با روشهاى حفظ دين و حقوق مردم خلط نكنند. چنين خلطى در درجه اوّل و پيش از همه چيز دين و مردم را پايمال مىكند».382
او از دموكراسى دم زد و گفت :
«هميشه به نام تئوكراسى، دموكراسى سركوب شده است».383
آغاجرى در ادامه افزود :
«اگر مطهرى اصلاحطلب دين بود، دوم خرداد و سخنگوى اين حماسه ملى يعنى خاتمى اصلاحطلب انقلاب و دولت است. از اين حيث پيوند اصلاحطلبى در اين دو حيطه مىتواند راهگشا و درسآموز باشد. بهويژه آن كه ما در جمهورى اسلامى به سر مىبريم، نظامى كه محصول پيوند دين و دولت است».384
به دنبال اين سخنان آغاجرى، اعتراضات گسترده مردم و روحانيون شروع شد. اين زمان بود كه دوستان و همقطاران او براى حمايتش به ميدان آمدند. در اين باره مصطفى تاجزاده در سخنرانى خود در اردوى جامعه اسلامى دانشجويان شيراز گفت :
«من حرفهاى اخير او را كه در جايى سخنرانى كرده است كاملا قبول دارم و چيزى كه او درباره دين گفته، مطهرى نيز گفته است. پس چرا به مطهرى اعتراض نمىكنند؟!»385
پس از اظهارات تاجزاده در دفاع از هاشم آغاجرى، شوراى نظارت بر نشر آثار شهيد مطهرى در اطلاعيهاى رسمى اعلام كرد: «اين شورا پس از بررسى دقيق سخنان آقاى آغاجرى بدان نتيجه و رأى رسيد كه سخنان وى نه تنها همين چيزى نيست كه استاد مطهرى گفتهاند، بلكه همان چيزى است كه آن متفكر و مجاهد گرانقدر در راه مبارزه با آن به شهادت رسيد».386
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
381- رمز عبور، جلد دوم، ص 218.
382- رمز عبور، جلد دوم، ص 218.
383- همان.
384- رمز عبور، جلد دوم، ص 218.
385- همان.
386- همان.
پاورقی