مرصاد ؛ نقطه پایان یک توهم
اشاره
26 سال از عملیات غرور آفرین مرصاد که در آن رزمندگان اسلام و فرزندان خلف حضرت روح الله در کمین منافقین نشستند و طومار آنها را درهم پیچیدند می گذرد. بعد از گذشت بیش از دو دهه از آن عملیات پادگان اشرف تعطیل شده و منافقین در بهدر به دنبال پناهندگی از اروپا و آمریکا هستند .بسیاری از منافقین از فرقه جدا شدهاند بسیاری دچار بیماری های روحی روانی شده اند، منتقدین و معترضین به شیوههای وحشیانه سران گروهک نیز سرشان زیر آب شده است و بقایای منافقین هم در خدمت آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان دوشادوش سلفیهای تکفیری داعش در عراق و سوریه مشغول فتنه گری و جنایت هستند.
توهم بزرگ
چگونه رقم خورد
درتاریخ 29 خرداد1366 یک سال پس از استقرار کامل تشکیلات گروهک در عراق پیام متوهمانه رجوی در آستانه 30 خرداد مبنی بر اعلام تاسیس «ارتش آزادی بخش ملی» منتشر شد.با اعلام تشکیل ارتش آزادی بخش و به دنبال تبلیغات گسترده رسانههای غربی و عربی سران گروهک منافقین به شدت متوهم شده و در ارزیابی توان خود و توان نظامی ایران دچار یک اشتباه محاسباتی استراتژیک شدند و خواستار سهم و نقش بیشتری در راهبرد نظامی رژیم بعث شدند. رژیم بعث نیز که این راهبرد گروهک را در راستای اهداف جنگی خود میدید تمامی امکانات نظامی و لجستیکی خود را در اختیار آن قرار داد. در این برهه صدام نیز دچار این ارزیابی به شدت اشتباه در مورد توان نظامی ایران و مشروعیت و حمایت مردمی نظام اسلامی شده بود.
صدام دیکتاتور معدوم عراق به عنوان حامی تمام قد گروهک در هشتم تیرماه 67 طی یک سخنرانی ضمن تکرار ادعای صلحطلبی خود و محکوم کردن نظام اسلامی به ادامه جنگ در مورد گروهک منافقین گفت:
« به زودی خواهید دید که چگونه مجاهدین خلق به اعماق خاک خودشان نفوذ خواهند کرد و همین طور خواهید دید که چگونه مردم ایران به صفوف آنها خواهند پیوست.»
پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران که حضرت امام خمینی از آن به نوشیدن جام زهر تعبیر کردند،منافقین و رژیم بعث عراق را دچار این اشتباه کرد که نظام اسلامی از موضع ضعف این قطعنامه را پذیرفته لذا بهترین فرصت تاریخی در اختیار منافقین قرار گرفته است تا تکلیف جنگی را که هشت سال پیش صدام با شعار؛ "امروز بغداد - فردا تهران" شروع کرد و به نتیجه نرسید، این بار به پایان ببرند. منتها این بار نوبت منافقین و سرکردگان متوهمش بود که رویای؛ "امروز مهران- فردا تهران" را درسر بپرورانند و خود را وارد گردابی کنند که خود نیز به درستی نمی دانستند چه چیزی در انتظارشان است.
در این برهه گروهک، علاوه بر دارا بودن پشتیبانی همه جانبه رژیم بعث عراق، حمایت علنی کنگره، سنا و دولت آمریکا را نیز یدک می کشید. در 30 خرداد 67 حدود 138 نماینده کنگره و 14سناتور آمریکایی طی نامه ای به «جورج شولتز» وزیر خارجه وقت آمریکا اکیدا از وی خواستند که از گروهک منافقین در عراق حمایت کند و«مروین دایملی» نماینده کنگره آمریکا نیز در روز دوشنبه ششم تیر67 در تظاهرات گروهک در واشنگتن شرکت کرده و طی سخنانی گفت: «نباید دست از تلاش کشید مطمئن باشید که با کمی صبر و تلاش بیشتر به زودی از مهران به تهران رژه خواهید رفت.» در واقع می شود چنین گفت که ایده از مهران تا تهران برنامه مشترک آمریکا و رژیم بعث بود و اجرای آن را نیز به دو عروسک خیمه شب بازی خود یعنی مسعود رجوی و مریم قجر سپردند.
عصر روز جمعه 31تیرماه، ساعت شش بعد از ظهر به تمامی مزدوران و فریب خوردگان مستقر در کمپ اشرف و اردوگاه های دیگر ابلاغ شد که همه برای سخنرانی رجوی راس ساعت هشت در سالن عمومی کمپ اشرف حاضر شوند. سروکله مسعود ساعت 11:30 شب بود که پیدا شد و شروع به سخنرانی کرد؛ حدود نیم ساعت از سخنرانی نگذشته بود که ناگهان آن را قطع کرد و گفت:«کارهای بزرگی در پیش داریم مگر ما نگفته بودیم که اول مهران بعدا تهران!؟» در این لحظه حاضران در سالن یک صدا نعره زدند امروز مهران فردا تهران.
اگر شکست بخوریم فسیل می شویم
رجوی سپس سخنرانی جنون آمیز خود را این گونه ادامه میداد: « دیگر وقت آن رسیده است که به ایران برویم، طرح عملیات بزرگی را کشیده ایم که درنهایت به فتح تهران و سقوط رژیم منجر می شود. نام عملیات را با عنایت به نام پیامبر(!) فروغ جاویدان نام نهاده ایم. این عملیات باید در عرض دو یا سه روز انجام شود ظرف 48 ساعت به تهران خواهیم رسید. در شرایط فعلی ایران خیلی ضعیف شده و رژیم در منتها درجه ضعف قرار دارد و دلیل پذیرش قطعنامه هم همین است ... ما یکراست میرویم تهران را می گیریم. اگر الان اقدام نکنیم این فرصت تاریخی را از دست خواهیم داد زیرا بعد از این که بین ایران و عراق صلح شود ما در اینجا قفل میشویم و از لحاظ سیاسی تبدیل به فسیل می شویم. پس بایستی آخرین تلاش خودمان را بکنیم و یک بار دیگر کل سازمان را به صحنه[بخوانید به مسلخ]بفرستیم. من از هم اکنون این پیروزی را به شما و خلق قهرمان ایران تبریک می گویم»
مسعود رجوی در شب آغاز عملیات متوهمانه فروغ جاویدان نیز به منافقین بخت برگشته گفت: «براساس تقسیمات انجام شده، ۴۸ ساعته به تهران خواهیم رسید... کاری که ما میخواهیم انجام دهیم در حد توان و اشل یک ابرقدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت میتواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند... از پایگاه نوژه هم ترسی نداشته باشید؛ هر سه ساعت به سه ساعت دستور میدهم هواپیماهای عراقی بیایند و آنجا را بمباران کنند. پایگاه هوایی تبریز را هم با هواپیما هر سه ساعت به سه ساعت مورد هدف قرار خواهیم داد... علاوه بر آن، ضدهوایی و موشک سام هفت هم که داریم... هوانیروز عراق تا سرپل ذهاب بههمراه ستونها خواهد بود. از نظر هوایی ناراحت نباشید چون هواپیماهای عراقی پشتیبان ما هستند و تمام ماشینها به صورت ستون حرکت میکنند»
بر این اساس مسعود رجوی تمامی منافقین را بسیج و در سحرگاه سوم مرداد 67 همگی آنها را به کمینگاه مرصاد فرستاد تا لشکریان حضرت روح الله با استعانت از حضرت ولی عصر همگی آنها را قلع و قمع کنند.
گروهک منافقین ساعت سه بعد از ظهر سوم مرداد ماه 67 عملیات متوهمانه خود را موسوم به فروغ جاویدان و با هدف تصرف 48 ساعته تهران آغاز کرد بسیاری از کارشناسان نظامی عملیات مزبور را به کرگدن تشبیه کرده اند. چرا که کرگدن حیوانی است با گردنی کوتاه و چاق که توان دیدن اطراف را ندارد و فقط جلوی خود را میبیند. بسیاری از نیروها و فرماندهان حاضر در این عملیات حتی از اصول اولیه نظامی نیز سررشته نداشتند و طراحی عملیات نیز نشان میداد که سرکردگان گروهک اصولا از تاکتیکهای نظامی سررشته ندارند و کرگدن وار فقط می خواهند نیروها را در قالب ستون های پشت سر هم و بدون توجه به اطراف و اصل غافلگیری به جلو هدایت کنند تا طبق رویایی که دیده بودند سریع به تهران برسند.
اما این کرگدن در برابر خود با سدی به نام صیاد شیرازی روبه رو شد. شهید صیاد شیرازی به وسیله بالگردهای هوانیروز ارتش با بمباران خودروهای منافقین حرکتشان را متوقف و ستونهای زرهی آنها را به آتش کشید. و به دنبال آن نیروهای نظامی و مردمی روی زمین نیروهای سردرگم منافقین را محاصره و تارو مار کردند.
در عملیات مرصاد گروهک تعداد یک هزارو 304نفر کشته را رسما تایید و عکس و زندگینامهشان را منتشر کرد. هر چند باید اذعان کرد که تعداد تلفات بسیار گسترده تر از آن بود که منافقین اعتراف کردند. بر طبق همین آمارهای ارائه شده از سوی گروهک یک هزارو 500 نفر نیز مجروح شدند که بسیاری از این مجروحان نیز بعدها جان سپردند. از مجموع 51 نفر کادر سرکردگی فرقه نیز حداقل 33 نفر در صحنه عملیات حضور داشتند که 16 نفر آنها کشته شدند. رضا پور گل، مهدی افتخاری و مهدی کتیرایی از جمله کشته شدگان کادر مرکزی گروهک در این عملیات بودند. تجهیزات منهدم شده منافقین نیز در کمینگاه مرصاد جالب توجه است. در مجموع نبردهای این عملیات از سوم تا پنجم مرداد 612 خودرو و ماشین زرهی از انواع مختلف ،72 تانک و زره پوش، 21 توپ 122میلی متری و 51 اسلحه 106 میلی متری منهدم شدند در حدود 500 خودروی زرهی نیز که سالم مانده بودند به عنوان غنیمت جنگی به دست نیروهای خودی افتاد.
آدم ماشینی های قاتل
26 سال از عملیات مرصاد میگذرد کرگدنی که شاخش در مرصاد شکست هرگز ترمیم نشد. بسیاری از منافقین بعد از این عملیات دچار بیماری های روحی و روانی شدند. بسیاری از فرقه جداشدند. عده ای نیز که علیه مسعود رجوی شورش کردند در زندان پادگان اشرف سرشان زیر آب شد.
وضعیت کنونی منافقین بسیار اسفناک است. پادگان اشرف که مقر اصلی منافقین بود سرانجام سال گذشته توسط دولت عراق تعطیل شد. بقیه منافقین نیز در کمپ لیبرتی در نزدیکی بغداد منتظر هستند تا از اروپا و آمریکا اجازه پناهندگی بگیرند. گروهک در نهایت ضعف و سرخوردگی به طور کامل خود را در اختیار آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار داده است اما سؤال اینجاست که گروهک تروریستی منافقین چه فایده ای برای آمریکا و رژیم صهیونیستی دارد؟ آمریکا، اروپا و صد البته رژیم صهیونیستی به خوبی می دانند که منافقین هیچ جایگاهی در میان ملت ایران ندارند و هیچ توانایی نیز برای تاثیر گذاری در تحولات ایران را ندارند. پس علت تداوم حمایت ها از این گروهک تروریستی چیست؟ آنها قرار است چه خدماتی را به اربابان غربی و صهیونیست خود انجام دهند؟
« مارک گلن» تحلیلگر سیاسی آمریکایی در مصاحبه ای به بخشی از این سؤالات جواب داده است وی با اذعان به این که به درخواست رژیم صهیونیستی منافقین ازفهرست گروه های تروریستی وزارت امورخارجه آمریکا حذف شد هشدار می دهد که اگر جلوی گروهک منافقین گرفته نشود، به عنوان ارتش خصوصی آمریکا، اسرائیل و غرب در کشتار افراد بیشتری نسبت به گذشته مورد استفاده قرار خواهند گرفت. وی این چنین استدلال می کند که از آنجایی که مجاهدین خلق-بخوانید منافقین- ایرانی هستند برای حملات تروریستی در ایران و سایر مکانها مثل آمریکا و اروپا که میتوان تقصیر آن را به گردن جمهوری اسلامی انداخت، بسیار مناسب هستند. از این جهت و برای ایجاد جنون جنگ در غرب، این آدم ماشینیهای قاتل دست به اقدامات مهلک تروریستی میزنند و ایران مقصر شناخته میشود. وی در پایان این سوال را مطرح کرد که چگونه میتوان تصور کرد که این حیوانات که 12 هزارنفر از مردم خود را کشتند، آن قدر وجدان داشته باشند که مردم سایر کشورها را نکشند؟
شاید این سخن اغراق نباشد که منافقین در طول دو دهه گذشته بیشترین خدمت را به رژیم صهیونیستی کرده اند. بر اساس گزارش ها خود مسعود رجوی نیز در خانه های سازمانی متعلق به موساد در حومه تل آویو خود را در پناه اشغالگران قدس قرار داده است. بیشترین و مهم ترین خدمت منافقین به رژیم اسرائیل اسناد جعلی بود که سال 83 موصاد آن را در اختیار منافقین گذاشت و آنها نیز آن را منتشر کردند.
«مئیر داگان» رئیس سابق موساد نیز در گفت وگو با تلویزیون «سی.بی.اس» صراحتا فاش کرد که این رژیم غاصب به گروهک منافقین و گروههای مسلح تروریستی که دستورکارشان براندازی حکومت جمهوری اسلامی ایران باشد، کمک می کند!
اعضای جداشده گروهک منافقین نیز اذعان دارند که بخش اعظم بودجه منافقین توسط رژیم صهیونیستی و سازمان اطلاعات عربستان تامین می شود اما مزدوری منافقین برای رژیم صهیونیستی تنها به انتشار اسناد جعلی درباره پرونده هسته ای ایران محدود نمی شود؛ کیست که نداند دانشمندان هستهای ایران با همکاری منافقین و موساد به شهادت رسیدند؟ سیمور هرش روزنامه نگار برجسته آمریکایی در این باره اعلام کرد که رژیم صهیونیستی واحدهای فرقه منافقین را برای قتل پنج دانشمند هسته ای ایران در سال های بین 2007 تا 2012آموزش نظامی داده و حمایت مالی کرده است.
داعش، منافقین را
خریده است!
رژیم صهیونیستی به غزه حمله کرده و هزاران نفر را به خاک و خون کشیده است که بیشتر آنها نیز زن و کودک هستند. همزمان، گروه سلفی تکفیری داعش در سوریه و عراق مشغول فتنه گری است القاعده و طالبان نیز در عراق، پاکستان و افغانستان همچون داعش از هیچ وحشیگری فروگذار نکرده است.
اما فرقه منافقین در این میان بسیار تلاش دارد که ژست دموکراتیک بگیرد و این گونه وانمود کند که با این گروه های تروریستی سر و سری ندارد در حالی که شواهد و قرائن غیر قابل انکاری وجود دارد که منافقین در عراق و سوریه با داعش و القاعده همکاری دارد و در بسیاری از جنایات آنها نیز شریک است.
گزارش های بسیاری هم از همکاری پشت پرده گروهک منافقین با داعش حکایت دارد و مسئولان و کارشناسان امنیتی عراقی نیز پیش از این به این مسئله اذعان کرده اند. منابع اطلاعاتی عراق چندی پیش از پیوستن ۱۲۰ تن از اعضای گروهک تروریستی منافقین به گروه تکفیری بعثی داعش در موصل خبر دادند.
چندی پیش احمد الشریفی، کارشناس مسائل امنیتی و راهبردی عراق در بغداد، اظهار داشت: «خودروهای زرهی گروه تروریستی دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش همان خودروهای متعلق منافقین است که زمانی توسط این گروه استفاده میشد .ما خودروهای زرهی منافقین را مشاهده و بررسی کرده بودیم. اکنون این خودروها در اختیار داعش است. این به معنای وجود هماهنگی سطح بالا برای استفاده از ابزارهای یکدیگر است. در حال حاضر توپهای متوسط منافقین و خودروهایی که توپها را جابهجا میکنند در اختیار داعش است.»
برادران تروریست !
اما این تنها داعش نیست که منافقین به آنها ارادت دارند این فرقه تروریستی همکاری بسیار نزدیکی نیز با تروریست های سوریه دارد .سرکردگان منافقين و ارتش آزاد سوريه در ماههاي اخير بهصورت علني در پاريس و پايتختهاي ديگر کشورهاي غربي ملاقات و کنفرانس داشتهاند. احمد الجربا رئیس پیشین ائتلاف معارضان سوری در دیدار اخیر خود با مریم قجر سرکرده گروهک تروریستی منافقین، این گروهک را برادران معارضان سوریه خواند!
بر پايه گزارش ها، اعضاي منافقين در سوريه در قرارگاهي به نام «حنيف» حضور دارند که با نام مستعار بيمارستان فعاليت ميکند. در اين قرارگاه افرادي در کنار منافقين فعاليت ميکنند که نه فارسي ميدانند، نه عربي و فقط به زبان انگليسي صحبت ميکنند.رابطه اين گروهک با گروه تروریستی ارتش آزاد سوريه نیز عمدتاً از طريق مرز اردن و با همکاري بقاياي حزب بعث عراق (شاخه عزت ابراهيم) در اين کشور است.. موضوع حضور نفرات وابسته به گروهک منافقین در جنگ داخلی سوریه و در کنار تروریستهای سوری زمانی ابعاد تازهای یافت که گزارشهایی غیررسمی در باره کشته شدن دو تن از اعضای منافقین ضمن درگیری با نیروهای امنیتی سوریه منتشر شد. محتوای این گزارش با اطلاعات رسمی انتشار یافته از سوی دولت انگلیس و گزارش رسمی اخضر ابراهیمی نماینده پیشین بان کی مون در سوریه کاملاً همسو به نظر میرسد.
وبسایت رادیو فرانسه نیز در گزارشی درباره جزئیات همکاری منافقین با گروههای تروریستی و بقایای رژیم صدام در سوریه مینویسد :«اعضای سازمان مجاهدین (منافقین) در کنار ارتش آزاد و گروههای وابسته به القاعده در جنگ علیه سوریه شرکت دارند... آنها جزو اتباع ۳۸ کشوری هستند که در سوریه و در جنگ علیه حکومت بشار اسد حضور دارند. مجاهدین خلق (منافقین) در مناطق مرزی اردن و سوریه به ایجاد پایگاه مبادرت کردهاند و آن را بیمارستان میخوانند این مرکز از جمله حلقههای ارتباطی سازمان و ارتش آزاد سوریه است... »
وبسایت رادیو فرانسه در در پایان گزارش خود با گریزی به عملیات مرصاد و شکست خفتبار منافقین در آن می نویسد :«سازمان- منافقین- در سال ۱۳۶۷ و تنها شش روز پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت مبنی بر اعلام آتشبس با عراق توسط دولت جمهوری اسلامی با ایران مستقیماً درگیر جنگ شد. عملیات نظامی یاد شده که جمهوری اسلامی آن را مرصاد میخواند و مجاهدین از آن به نام فروغ جاودان یاد میکنند، به دنبال نقض آتشبس توسط ارتش صدام و پیشروی آنها به سمت خرمشهر آغاز شد. مسعود رجوی وعده داده بود که در فاصله ۴۸ ساعت به تهران خواهد رسید اما عملیات نظامی یاد شده به شکست کامل سازمان ختم شد و هزاران کشته و مجروح از سازمان برجای ماند. اکنون از تعداد اعضای سازمان کاسته شده و ماندگان در سازمان نیز به سن سالخوردگی رسیدهاند.»
سیدمحمد امین آبادی
چگونه رقم خورد
درتاریخ 29 خرداد1366 یک سال پس از استقرار کامل تشکیلات گروهک در عراق پیام متوهمانه رجوی در آستانه 30 خرداد مبنی بر اعلام تاسیس «ارتش آزادی بخش ملی» منتشر شد.با اعلام تشکیل ارتش آزادی بخش و به دنبال تبلیغات گسترده رسانههای غربی و عربی سران گروهک منافقین به شدت متوهم شده و در ارزیابی توان خود و توان نظامی ایران دچار یک اشتباه محاسباتی استراتژیک شدند و خواستار سهم و نقش بیشتری در راهبرد نظامی رژیم بعث شدند. رژیم بعث نیز که این راهبرد گروهک را در راستای اهداف جنگی خود میدید تمامی امکانات نظامی و لجستیکی خود را در اختیار آن قرار داد. در این برهه صدام نیز دچار این ارزیابی به شدت اشتباه در مورد توان نظامی ایران و مشروعیت و حمایت مردمی نظام اسلامی شده بود.
صدام دیکتاتور معدوم عراق به عنوان حامی تمام قد گروهک در هشتم تیرماه 67 طی یک سخنرانی ضمن تکرار ادعای صلحطلبی خود و محکوم کردن نظام اسلامی به ادامه جنگ در مورد گروهک منافقین گفت:
« به زودی خواهید دید که چگونه مجاهدین خلق به اعماق خاک خودشان نفوذ خواهند کرد و همین طور خواهید دید که چگونه مردم ایران به صفوف آنها خواهند پیوست.»
پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران که حضرت امام خمینی از آن به نوشیدن جام زهر تعبیر کردند،منافقین و رژیم بعث عراق را دچار این اشتباه کرد که نظام اسلامی از موضع ضعف این قطعنامه را پذیرفته لذا بهترین فرصت تاریخی در اختیار منافقین قرار گرفته است تا تکلیف جنگی را که هشت سال پیش صدام با شعار؛ "امروز بغداد - فردا تهران" شروع کرد و به نتیجه نرسید، این بار به پایان ببرند. منتها این بار نوبت منافقین و سرکردگان متوهمش بود که رویای؛ "امروز مهران- فردا تهران" را درسر بپرورانند و خود را وارد گردابی کنند که خود نیز به درستی نمی دانستند چه چیزی در انتظارشان است.
در این برهه گروهک، علاوه بر دارا بودن پشتیبانی همه جانبه رژیم بعث عراق، حمایت علنی کنگره، سنا و دولت آمریکا را نیز یدک می کشید. در 30 خرداد 67 حدود 138 نماینده کنگره و 14سناتور آمریکایی طی نامه ای به «جورج شولتز» وزیر خارجه وقت آمریکا اکیدا از وی خواستند که از گروهک منافقین در عراق حمایت کند و«مروین دایملی» نماینده کنگره آمریکا نیز در روز دوشنبه ششم تیر67 در تظاهرات گروهک در واشنگتن شرکت کرده و طی سخنانی گفت: «نباید دست از تلاش کشید مطمئن باشید که با کمی صبر و تلاش بیشتر به زودی از مهران به تهران رژه خواهید رفت.» در واقع می شود چنین گفت که ایده از مهران تا تهران برنامه مشترک آمریکا و رژیم بعث بود و اجرای آن را نیز به دو عروسک خیمه شب بازی خود یعنی مسعود رجوی و مریم قجر سپردند.
عصر روز جمعه 31تیرماه، ساعت شش بعد از ظهر به تمامی مزدوران و فریب خوردگان مستقر در کمپ اشرف و اردوگاه های دیگر ابلاغ شد که همه برای سخنرانی رجوی راس ساعت هشت در سالن عمومی کمپ اشرف حاضر شوند. سروکله مسعود ساعت 11:30 شب بود که پیدا شد و شروع به سخنرانی کرد؛ حدود نیم ساعت از سخنرانی نگذشته بود که ناگهان آن را قطع کرد و گفت:«کارهای بزرگی در پیش داریم مگر ما نگفته بودیم که اول مهران بعدا تهران!؟» در این لحظه حاضران در سالن یک صدا نعره زدند امروز مهران فردا تهران.
اگر شکست بخوریم فسیل می شویم
رجوی سپس سخنرانی جنون آمیز خود را این گونه ادامه میداد: « دیگر وقت آن رسیده است که به ایران برویم، طرح عملیات بزرگی را کشیده ایم که درنهایت به فتح تهران و سقوط رژیم منجر می شود. نام عملیات را با عنایت به نام پیامبر(!) فروغ جاویدان نام نهاده ایم. این عملیات باید در عرض دو یا سه روز انجام شود ظرف 48 ساعت به تهران خواهیم رسید. در شرایط فعلی ایران خیلی ضعیف شده و رژیم در منتها درجه ضعف قرار دارد و دلیل پذیرش قطعنامه هم همین است ... ما یکراست میرویم تهران را می گیریم. اگر الان اقدام نکنیم این فرصت تاریخی را از دست خواهیم داد زیرا بعد از این که بین ایران و عراق صلح شود ما در اینجا قفل میشویم و از لحاظ سیاسی تبدیل به فسیل می شویم. پس بایستی آخرین تلاش خودمان را بکنیم و یک بار دیگر کل سازمان را به صحنه[بخوانید به مسلخ]بفرستیم. من از هم اکنون این پیروزی را به شما و خلق قهرمان ایران تبریک می گویم»
مسعود رجوی در شب آغاز عملیات متوهمانه فروغ جاویدان نیز به منافقین بخت برگشته گفت: «براساس تقسیمات انجام شده، ۴۸ ساعته به تهران خواهیم رسید... کاری که ما میخواهیم انجام دهیم در حد توان و اشل یک ابرقدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت میتواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند... از پایگاه نوژه هم ترسی نداشته باشید؛ هر سه ساعت به سه ساعت دستور میدهم هواپیماهای عراقی بیایند و آنجا را بمباران کنند. پایگاه هوایی تبریز را هم با هواپیما هر سه ساعت به سه ساعت مورد هدف قرار خواهیم داد... علاوه بر آن، ضدهوایی و موشک سام هفت هم که داریم... هوانیروز عراق تا سرپل ذهاب بههمراه ستونها خواهد بود. از نظر هوایی ناراحت نباشید چون هواپیماهای عراقی پشتیبان ما هستند و تمام ماشینها به صورت ستون حرکت میکنند»
بر این اساس مسعود رجوی تمامی منافقین را بسیج و در سحرگاه سوم مرداد 67 همگی آنها را به کمینگاه مرصاد فرستاد تا لشکریان حضرت روح الله با استعانت از حضرت ولی عصر همگی آنها را قلع و قمع کنند.
گروهک منافقین ساعت سه بعد از ظهر سوم مرداد ماه 67 عملیات متوهمانه خود را موسوم به فروغ جاویدان و با هدف تصرف 48 ساعته تهران آغاز کرد بسیاری از کارشناسان نظامی عملیات مزبور را به کرگدن تشبیه کرده اند. چرا که کرگدن حیوانی است با گردنی کوتاه و چاق که توان دیدن اطراف را ندارد و فقط جلوی خود را میبیند. بسیاری از نیروها و فرماندهان حاضر در این عملیات حتی از اصول اولیه نظامی نیز سررشته نداشتند و طراحی عملیات نیز نشان میداد که سرکردگان گروهک اصولا از تاکتیکهای نظامی سررشته ندارند و کرگدن وار فقط می خواهند نیروها را در قالب ستون های پشت سر هم و بدون توجه به اطراف و اصل غافلگیری به جلو هدایت کنند تا طبق رویایی که دیده بودند سریع به تهران برسند.
اما این کرگدن در برابر خود با سدی به نام صیاد شیرازی روبه رو شد. شهید صیاد شیرازی به وسیله بالگردهای هوانیروز ارتش با بمباران خودروهای منافقین حرکتشان را متوقف و ستونهای زرهی آنها را به آتش کشید. و به دنبال آن نیروهای نظامی و مردمی روی زمین نیروهای سردرگم منافقین را محاصره و تارو مار کردند.
در عملیات مرصاد گروهک تعداد یک هزارو 304نفر کشته را رسما تایید و عکس و زندگینامهشان را منتشر کرد. هر چند باید اذعان کرد که تعداد تلفات بسیار گسترده تر از آن بود که منافقین اعتراف کردند. بر طبق همین آمارهای ارائه شده از سوی گروهک یک هزارو 500 نفر نیز مجروح شدند که بسیاری از این مجروحان نیز بعدها جان سپردند. از مجموع 51 نفر کادر سرکردگی فرقه نیز حداقل 33 نفر در صحنه عملیات حضور داشتند که 16 نفر آنها کشته شدند. رضا پور گل، مهدی افتخاری و مهدی کتیرایی از جمله کشته شدگان کادر مرکزی گروهک در این عملیات بودند. تجهیزات منهدم شده منافقین نیز در کمینگاه مرصاد جالب توجه است. در مجموع نبردهای این عملیات از سوم تا پنجم مرداد 612 خودرو و ماشین زرهی از انواع مختلف ،72 تانک و زره پوش، 21 توپ 122میلی متری و 51 اسلحه 106 میلی متری منهدم شدند در حدود 500 خودروی زرهی نیز که سالم مانده بودند به عنوان غنیمت جنگی به دست نیروهای خودی افتاد.
آدم ماشینی های قاتل
26 سال از عملیات مرصاد میگذرد کرگدنی که شاخش در مرصاد شکست هرگز ترمیم نشد. بسیاری از منافقین بعد از این عملیات دچار بیماری های روحی و روانی شدند. بسیاری از فرقه جداشدند. عده ای نیز که علیه مسعود رجوی شورش کردند در زندان پادگان اشرف سرشان زیر آب شد.
وضعیت کنونی منافقین بسیار اسفناک است. پادگان اشرف که مقر اصلی منافقین بود سرانجام سال گذشته توسط دولت عراق تعطیل شد. بقیه منافقین نیز در کمپ لیبرتی در نزدیکی بغداد منتظر هستند تا از اروپا و آمریکا اجازه پناهندگی بگیرند. گروهک در نهایت ضعف و سرخوردگی به طور کامل خود را در اختیار آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار داده است اما سؤال اینجاست که گروهک تروریستی منافقین چه فایده ای برای آمریکا و رژیم صهیونیستی دارد؟ آمریکا، اروپا و صد البته رژیم صهیونیستی به خوبی می دانند که منافقین هیچ جایگاهی در میان ملت ایران ندارند و هیچ توانایی نیز برای تاثیر گذاری در تحولات ایران را ندارند. پس علت تداوم حمایت ها از این گروهک تروریستی چیست؟ آنها قرار است چه خدماتی را به اربابان غربی و صهیونیست خود انجام دهند؟
« مارک گلن» تحلیلگر سیاسی آمریکایی در مصاحبه ای به بخشی از این سؤالات جواب داده است وی با اذعان به این که به درخواست رژیم صهیونیستی منافقین ازفهرست گروه های تروریستی وزارت امورخارجه آمریکا حذف شد هشدار می دهد که اگر جلوی گروهک منافقین گرفته نشود، به عنوان ارتش خصوصی آمریکا، اسرائیل و غرب در کشتار افراد بیشتری نسبت به گذشته مورد استفاده قرار خواهند گرفت. وی این چنین استدلال می کند که از آنجایی که مجاهدین خلق-بخوانید منافقین- ایرانی هستند برای حملات تروریستی در ایران و سایر مکانها مثل آمریکا و اروپا که میتوان تقصیر آن را به گردن جمهوری اسلامی انداخت، بسیار مناسب هستند. از این جهت و برای ایجاد جنون جنگ در غرب، این آدم ماشینیهای قاتل دست به اقدامات مهلک تروریستی میزنند و ایران مقصر شناخته میشود. وی در پایان این سوال را مطرح کرد که چگونه میتوان تصور کرد که این حیوانات که 12 هزارنفر از مردم خود را کشتند، آن قدر وجدان داشته باشند که مردم سایر کشورها را نکشند؟
شاید این سخن اغراق نباشد که منافقین در طول دو دهه گذشته بیشترین خدمت را به رژیم صهیونیستی کرده اند. بر اساس گزارش ها خود مسعود رجوی نیز در خانه های سازمانی متعلق به موساد در حومه تل آویو خود را در پناه اشغالگران قدس قرار داده است. بیشترین و مهم ترین خدمت منافقین به رژیم اسرائیل اسناد جعلی بود که سال 83 موصاد آن را در اختیار منافقین گذاشت و آنها نیز آن را منتشر کردند.
«مئیر داگان» رئیس سابق موساد نیز در گفت وگو با تلویزیون «سی.بی.اس» صراحتا فاش کرد که این رژیم غاصب به گروهک منافقین و گروههای مسلح تروریستی که دستورکارشان براندازی حکومت جمهوری اسلامی ایران باشد، کمک می کند!
اعضای جداشده گروهک منافقین نیز اذعان دارند که بخش اعظم بودجه منافقین توسط رژیم صهیونیستی و سازمان اطلاعات عربستان تامین می شود اما مزدوری منافقین برای رژیم صهیونیستی تنها به انتشار اسناد جعلی درباره پرونده هسته ای ایران محدود نمی شود؛ کیست که نداند دانشمندان هستهای ایران با همکاری منافقین و موساد به شهادت رسیدند؟ سیمور هرش روزنامه نگار برجسته آمریکایی در این باره اعلام کرد که رژیم صهیونیستی واحدهای فرقه منافقین را برای قتل پنج دانشمند هسته ای ایران در سال های بین 2007 تا 2012آموزش نظامی داده و حمایت مالی کرده است.
داعش، منافقین را
خریده است!
رژیم صهیونیستی به غزه حمله کرده و هزاران نفر را به خاک و خون کشیده است که بیشتر آنها نیز زن و کودک هستند. همزمان، گروه سلفی تکفیری داعش در سوریه و عراق مشغول فتنه گری است القاعده و طالبان نیز در عراق، پاکستان و افغانستان همچون داعش از هیچ وحشیگری فروگذار نکرده است.
اما فرقه منافقین در این میان بسیار تلاش دارد که ژست دموکراتیک بگیرد و این گونه وانمود کند که با این گروه های تروریستی سر و سری ندارد در حالی که شواهد و قرائن غیر قابل انکاری وجود دارد که منافقین در عراق و سوریه با داعش و القاعده همکاری دارد و در بسیاری از جنایات آنها نیز شریک است.
گزارش های بسیاری هم از همکاری پشت پرده گروهک منافقین با داعش حکایت دارد و مسئولان و کارشناسان امنیتی عراقی نیز پیش از این به این مسئله اذعان کرده اند. منابع اطلاعاتی عراق چندی پیش از پیوستن ۱۲۰ تن از اعضای گروهک تروریستی منافقین به گروه تکفیری بعثی داعش در موصل خبر دادند.
چندی پیش احمد الشریفی، کارشناس مسائل امنیتی و راهبردی عراق در بغداد، اظهار داشت: «خودروهای زرهی گروه تروریستی دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش همان خودروهای متعلق منافقین است که زمانی توسط این گروه استفاده میشد .ما خودروهای زرهی منافقین را مشاهده و بررسی کرده بودیم. اکنون این خودروها در اختیار داعش است. این به معنای وجود هماهنگی سطح بالا برای استفاده از ابزارهای یکدیگر است. در حال حاضر توپهای متوسط منافقین و خودروهایی که توپها را جابهجا میکنند در اختیار داعش است.»
برادران تروریست !
اما این تنها داعش نیست که منافقین به آنها ارادت دارند این فرقه تروریستی همکاری بسیار نزدیکی نیز با تروریست های سوریه دارد .سرکردگان منافقين و ارتش آزاد سوريه در ماههاي اخير بهصورت علني در پاريس و پايتختهاي ديگر کشورهاي غربي ملاقات و کنفرانس داشتهاند. احمد الجربا رئیس پیشین ائتلاف معارضان سوری در دیدار اخیر خود با مریم قجر سرکرده گروهک تروریستی منافقین، این گروهک را برادران معارضان سوریه خواند!
بر پايه گزارش ها، اعضاي منافقين در سوريه در قرارگاهي به نام «حنيف» حضور دارند که با نام مستعار بيمارستان فعاليت ميکند. در اين قرارگاه افرادي در کنار منافقين فعاليت ميکنند که نه فارسي ميدانند، نه عربي و فقط به زبان انگليسي صحبت ميکنند.رابطه اين گروهک با گروه تروریستی ارتش آزاد سوريه نیز عمدتاً از طريق مرز اردن و با همکاري بقاياي حزب بعث عراق (شاخه عزت ابراهيم) در اين کشور است.. موضوع حضور نفرات وابسته به گروهک منافقین در جنگ داخلی سوریه و در کنار تروریستهای سوری زمانی ابعاد تازهای یافت که گزارشهایی غیررسمی در باره کشته شدن دو تن از اعضای منافقین ضمن درگیری با نیروهای امنیتی سوریه منتشر شد. محتوای این گزارش با اطلاعات رسمی انتشار یافته از سوی دولت انگلیس و گزارش رسمی اخضر ابراهیمی نماینده پیشین بان کی مون در سوریه کاملاً همسو به نظر میرسد.
وبسایت رادیو فرانسه نیز در گزارشی درباره جزئیات همکاری منافقین با گروههای تروریستی و بقایای رژیم صدام در سوریه مینویسد :«اعضای سازمان مجاهدین (منافقین) در کنار ارتش آزاد و گروههای وابسته به القاعده در جنگ علیه سوریه شرکت دارند... آنها جزو اتباع ۳۸ کشوری هستند که در سوریه و در جنگ علیه حکومت بشار اسد حضور دارند. مجاهدین خلق (منافقین) در مناطق مرزی اردن و سوریه به ایجاد پایگاه مبادرت کردهاند و آن را بیمارستان میخوانند این مرکز از جمله حلقههای ارتباطی سازمان و ارتش آزاد سوریه است... »
وبسایت رادیو فرانسه در در پایان گزارش خود با گریزی به عملیات مرصاد و شکست خفتبار منافقین در آن می نویسد :«سازمان- منافقین- در سال ۱۳۶۷ و تنها شش روز پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت مبنی بر اعلام آتشبس با عراق توسط دولت جمهوری اسلامی با ایران مستقیماً درگیر جنگ شد. عملیات نظامی یاد شده که جمهوری اسلامی آن را مرصاد میخواند و مجاهدین از آن به نام فروغ جاودان یاد میکنند، به دنبال نقض آتشبس توسط ارتش صدام و پیشروی آنها به سمت خرمشهر آغاز شد. مسعود رجوی وعده داده بود که در فاصله ۴۸ ساعت به تهران خواهد رسید اما عملیات نظامی یاد شده به شکست کامل سازمان ختم شد و هزاران کشته و مجروح از سازمان برجای ماند. اکنون از تعداد اعضای سازمان کاسته شده و ماندگان در سازمان نیز به سن سالخوردگی رسیدهاند.»
سیدمحمد امین آبادی