صفات حزبالله از نظر قـرآن
مجید سروری
از نظر قرآن، مردمان در دنیا به دو گروه اصلی حزبالله و حزبالشیطان تقسیم میشوند؛ زیرا یا تحت ولایتالله قرار دارند، یا تحت ولایت شیطان میروند و ولایت طاغوتی شیطان را میپذیرند.
خدا در قرآن، به مردمان هشدار میدهد تا برای سعادت دنیوی و اخروی خویش، نه تنها تحت ولایت الله رفته و به حزبالله بپیوندند؛ بلکه میبایست در همان حال از ولایت طاغوت و حزبالشیطان خارج شوند تا رستگاری را به دست آورند؛ زیرا تولی به تنهایی کفایت نمیکند، بلکه با تولی نسبت به خدا میبایست تبری از طاغوت و شیطان همراه شود.
حزبالله دارای صفات و ویژگیهایی است که دانستن آن میتواند مبنایی برای شناخت خود و خودی باشد؛ تا انسان گرفتار از «خودبیگانگی» یا ارتباط با بیگانگان نشود که او را به ناکجاآباد میکشانند. شناخت خود و خودی میتواند عامل مهم رستگاری و خوشبختی در دنیا و آخرت باشد. بنابراین، شناخت صفات حزبالله به معنای صفات کسانی است که رستگاری را برای خود رقم زدهاند.
مهمترین صفات حزبالله در قرآن
قرآن برای «امت حزبالله» صفات و ویژگیهایی را بیان میکند که ایشان را از «حزبالشیطان» باز میشناسد. از جمله مهمترین این صفات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. ایمان قوی به خدا: حزبالله در ایمان به خدا در جایگاه بسیاری رفیع و بلندی قرار دارد. در حقیقت سطح ایمان ایشان بسیار بالا و قوی است و زیادت ایمان در آنان در اثر عوامل گوناگون، موجب شده است تا هیچگونه شک علمی یا تردید عملی نداشته باشند.(مجادله، آیه 22) شکی نیست که ایمان قوی میبایست در عملکرد و رفتار و گفتار آنان خودنمایی کند؛ زیرا ایمان همانند کفر، عملی باطنی و قلبی است که در جوارح، آثار آن خودنمایی میکند. بر اساس آموزههای قرآن، ایمان حزبالله، ایمانی راسخ و استوار است تا جایی که هیچ علاقه و علقهای دیگر نمیتواند موجب سستی و خللی در آن شود. از همین رو امت حزبالله، هیچگونه مودتی با دشمنان خدا ندارند، حتی اگر این دشمنان، از والدین، فرزندان، برادران و خویشان نزدیک مانند عشیره ایشان باشد. پس اگر پدر، مادر فرزند، برادر یا خویشی به جنگ او بیاید، بیهیچ شک علمی و تردید عملی او را به قتل میرساند؛ چرا که مودت و محبت آنان مانعی در سر راه عمل به وظیفه و تکلیف الهی آن نیست.(همان) در حقیقت این ایمان قوی است که والدین را به عنوان مانع از سر راه بر میدارد؛ زیرا ولایت الهی از هر ولایتی دیگر حتی ولایت والدین قویتر و ارزشمندتر است. به سخن دیگر، مومنان، ولایت الله را که در ولایت رسولالله ظهور یافته چنان ترجیح میدهند که هیچ ولایت دیگری نمیتواند در برابر آن قرار گیرد. (احزاب، آیه 6) از نظر قرآن، ایمان در «قلوب» امت حزبالله «کتابت» شده است به طوری که هیچ چیزی دیگر آن را از میان بر نمیدارد؛ زیرا ایمان قلبی آنان به خدا، جزو سرمایههای وجودی آنان و جزیی از سرشت آنان شده است که هیچ تبدیل و تحویلی در آن راه نمییابد.(مجادله، آیه 22)
2. ایمان به آخرت: ایمان به خدا هر چند تعیینکننده است؛ اما نقش اصلی در زندگی را ایمان به آخرت ایفا میکند؛ زیرا زمانی ایمان به خدا تاثیرگذار خواهد بود که با ایمان به آخرت همراه شود؛ چرا که ایمان به آخرت به معنای ایمان به پاسخگویی اعمال در آخرت است. بنابراین، کسی که ایمان به خدا دارد، تلاش میکند تا بر اساس آموزههای وحیانی الهی عمل کند و از حدود الهی تجاوز و تعدی نکند؛ اما کسی که حتی شک علمی به آخرت داشته باشد، گرفتار «فجور» خواهد شد و با دریدگی نسبت به قوانین و شرایع الهی، آن را نادیده گرفته و بر خلاف آن عمل میکند. (قیام، آیات 1 تا 5) از نظر قرآن، امت حزبالله، همان طوری که دارای ایمان قوی نسبت به خدا است، همچنین ایمان قوی نسبت به آخرت دارد و این ایمان در عمل و رفتارش آشکار میشود. از همین رو نسبت به خودی، ولایت مودت را دارد و نسبت به غیر خودی و دشمن حتی اگر از والدین و خویشان نزدیک باشد، واکنش سرد داشته و حتی به جنگ کسانی میرود که به دشمنی با خدا و رسولالله(ص) برخاستهاند. بنابراین، این ایمان به آخرت است که آنان را به مقابله با دشمنان میکشاند. (مجادله، آیه 22)
3. بهرهمندی از رحمت الهی: امت حزبالله، بهرهمند از روح الله (رحمت خدا)بوده و به تایید الهی در کارهای خویش موفق و سربلند میشوند. در حقیقت، آنان تنها با اسباب عادی و معمولی در کارها ورود و خروج نمیکنند، بلکه از امدادهای الهی بویژه روح الهی بهرهمند هستند. چنین وضعیتی به آنان آرامش و اطمینان میدهد و در زمان عدم وجود اسباب عادی، به سبب وجود روح الهی پیروز و سربلند هستند. بنابراین، وقتی در کاری وارد میشوند تنها به اسباب عادی بسنده نمیکنند، بلکه اسباب غیر عادی را در محاسبات خویش دارند. این بدان معنا خواهد بود که آنان اعتمادی که به اسباب غیر عادی از جمله تاییدات و امدادهای غیبی دارند، بیش از اسباب عادی است و حتی گاه اسباب عادی را مد نظر قرار نمیدهند. (مجادله، آیه 22)
4. مقام راضیه مرضیه: امت حزبالله در مقامی قرار دارند که خود ازخدا خشنود و خدا از ایشان خشنود است؛ زیرا به قضا و قدر الهی ایمان دارند و در همه حال «الحمدلله» میگویند. این مقام راضیه مرضیه به سبب همان اطمینان قلبی است که نفس آنان به آن درجه و سطح از ایمان رسیده است؛ زیرا بر اساس آیات قرآن، نفس مطمئنه در مقام «راضیه مرضیه» قرار دارد.(فجر، آیات 27 تا 30) آثار این اطمینان و دستیابی به مقام راضیه مرضیه را میبایست در «تولی و تبری» ایشان یافت که نسبت به خدا و رسول(ص) تولی داشته و نسبت به دشمنان حتی اگر از والدین باشند، تبری میجویند و حتی به جنگ دشمنان میروند. (مجادله، آیه 22)
5. فقدان تعصبات جاهلی: از نظر قرآن، امت شیطان که امت سفیه و جاهل است، به جای عقلانیت، گرفتار بیعقلی هستند؛ زیرا بر اساس تعصبات و حمیتهای جاهلی و شهوات و شکوک رفتار میکنند؛ در حالی که مومنان از امت حزبالله، هیچگونه تعصب و حمیت جاهلی ندارند و بر خلاف شکوک و ظنون و شهوات رفتار میکنند؛ زیرا در هر کاری بر اساس علم و عقلانیت وارد میشوند. این گونه است که هیچ علقهای نسبت به والدین جاهل و کافر خویش ندارند و اجازه نمیدهند تا حمیتهای جاهلی و خویشاوندی و تعصبات کورکورانه مانع از عمل به مقتضای شریعت اسلام شود.(مجادله، آیه 22)
6. ولایت الهی: بر اساس آموزههای قرآن، امت حزبالله، تحت ولایت الهی قرار دارند؛ یعنی صفر تا صد کارشان را به خدا واگذار میکنند. این ولایت، چون بر اساس ساختار محبت الهی است، به طور طبیعی حکمت الهی بر آن قرار میگیرد که هر چه نفع و مصلحت بنده است به او برسد.(مائده، آیه 56) حزبالله همواره تحت ولایت الله است و نسبت به آن تولی و علیه دشمنان آن تبری دارد.(مائده، آیات 55 و 56)
7. ولایت رسولالله(ص): از آنجا که مظهر ولایت الهی در «ولایت رسولالله»(ص) ظهور مییابد، هر کسی که تحت ولایت الهی است، آن را در ولایت رسولالله(ص) جستوجو میکند.(مائده، آیه 56) بنابراین، تنها پیامبر(ص) را سرپرست و ولی خود قرار میدهد و با هیچ کسی دیگر ارتباط ولایی برقرار نمیکند، بلکه خود را از ولایت غیر خدا و رسولالله(ص) پاک و مبرا میسازد؛ زیرا ولایت غیر آنان به معنای ولایت طاغوت و شیطان است. به هر حال، حزبالله همواره تحت ولایت و زعامت خدا و رسولالله(ص) قرار دارد و نسبت به ولایت طاغوت تبری میکند.(مائده، آیات 55 و 56)
8. ولایت معصومان(ع): ولایت الهی دارای مظاهری است که مصداق اتم و اکمل آن رسولالله(ص) است. بنابراین، هر کسی دیگر را به عنوان سرپرست و ولیالله بگیرد به گمراهی رفته است. امت حزبالله(ص) کسی است که اهل ولایت هستند و تنها به ولایت الله و مظاهر ولایت او بسنده میکنند. از همین رو خدا ولایت معصوم(ع) را مطرح میکند؛ زیرا ولایت آنان مصداق همان ولایت رسولالله(ص) است؛ ولیالله همان مومنانی هستند که در ایمان به تمامیت کمال ایمانی رسیدهاند.(مائده، آیه 56) مصداقی از آنان همان امیرمومنان علی(ع) است که در قرآن بصراحت معرفی شده است و روایات تفسیری بر آن اتفاق نظر دارند.(مائده، آیه 55) خدا پیامبر(ص) را مامور میکند تا پس از خویش ولایت این دسته از مومنان یعنی معصومان(ع) را مطرح سازد.(مائده، آیات 3 و 55 و 67) پیامبر(ص) نیز بر اساس فرمان الهی درباره ولایت امیرمومنان علی(ع) میفرماید: من کنت مولاه فهذا علی مولاه؛ هر کس من مولای او هستم، پس علی هم مولای اوست. البته باید توجه داشت بر اساس روایات تفسیری بسیار مراد از «الذین آمنوا» در آیات 55 و 56 سوره مائده و نیز «صالح المومنین»(تحریم، آیه 4) و «المومنون»(توبه، آیه 105) در مصداق اتم و اکمل آن، امیرمومنان علی(ع) و دیگر مظاهر ولایت الله یعنی معصومان(ع) هستند. به هر حال از آیات قرآن به دست میآید که تولی نسبت به ولایت الله و مظاهرش یعنی معصومان(ع) و تبری نسبت به ولایت طاغوت از صفات و خصیصههای حزبالله است.(مائده، آیات 55 و 56)
9. ولایت مومنان: سطح دیگری که خدا برای ولایت دیگران مطرح میکند، ولایت مومنان است. البته امت حزبالله از مومنانی اطاعت میکنند که خدا و رسولالله(ص) و معصومان(ع)، آنان را به صورت خاص یا عام معرفی و نصب کرده و آنان را مظاهر ولایت الهی معرفی کردهاند. شکی نیست که ولایت فقهای جامعالشرایط از مصادیق اتم و اکمل چنین مومنانی است که خدا ولایت آنان را ثابت کرده و در عرصههای گوناگون دین و دنیا میبایست از آنان اطاعت کرد.(مائده، آیه 56)
10. تبری از ولایت طاغوت: از مهمترین ویژگی و صفت امت حزبالله تبری نسبت به ولایت طاغوت است؛ یعنی همانطوری که لازم است تا از ولایت الله و مظاهر آن؛ یعنی رسولالله(ص) و معصومان(ع) و مومنان خاص جامعالشرایط اطاعت و پیروی کرد، میبایست از غیر آنان تبری جست و با ولایت آنان به عنوان ولایت طاغوت و شیطان مبارزه و مخالف کرد.(مائده، آیات 55 تا 57؛ مجادله، آیه 22؛ بقره، آیه 257)
11. رها از سلطه شیطان: شیطان بر حزب خودش چنان مسلط میشود تا ذکر الله را فراموش کنند.(مجادله، آیه 19) و این گونه است که هرگز در کارشان موفق نمیشوند و به فرجام خوشی نمیرسند، بلکه بد فرجام میشوند؛ اما امت حزبالله از سلطه شیطان رهیده و آزاد است و با ذکر الله و جنگ با دشمنان خدا و رسولالله(ص) موفقیتها را در دنیا و آخرت برای خویش رقم میزند.(مجادله، آیه 22)
12. ذکر الله: حزبالله امتی است که هرگز گرفتار فراموشی یاد خدا نیست؛ بلکه همواره ذکر الهی در تمام زندگیاش جاری و ساری است و هرکاری را انجام میدهد به یاد خدا و به قصد دستیابی به رضایت الهی است؛ در حالی که حزب شیطان همواره گرفتار فراموشی است؛ زیرا ابلیس و شیطان برای حفظ سلطه خویش اجازه نمیدهد تا یاد خدا در دل حزب شیطان راه یابد.(مجادله، آیات 19 و 21)
آثار قرار گرفتن در امت حزبالله
کسانی که جزو امت حزبالله میشوند در همه میادین نبرد با دشمنان خدا، پیروز و سربلند شده و غلبه و سلطه برای آنان رقم میخورد؛ چرا که تنها حزبالله هستند که پیروز میدان نبرد حق و باطل هستند و خدا بر پیروزی و غلبه آنان در نهایت به عنوان سنت الهی وعده داده است.(مائده، آیه 56)
البته این پیروزی تنها در دنیا برای آنان رقم نخواهد خورد، بلکه رستگاری در آخرت و بهرهمندی از پاداشهای اخروی نیز چیزی است که خدا برای حزبالله فراهم آورده است. از همین رو حزبالله مورد ستایش پروردگار است.(مجادله، آیه 22)