دست خدا با انقلاب است
علی قاسمی
چندان عجیب نیست، تاریخ بارها گواه بوده است؛ اما این بار بسیار شنیدنی است. ماجرای صدام یادتان هست؟ آخرین روز تابستان 1359 و آغاز جنگ تحمیلی؛ قرار بود صدام حداکثر یک هفته بعد در تهران نشست خبری داشته باشد. صدام نهتنها هفته بعد نتوانست به ایران بیاید؛ بلکه وقتی بیست و سه سال بعد در ۱3 دسامبر ۲۰۰۳ مصادف با ۲۳ آذر ۱۳۸۲، با ذلت و خواری از مخفیگاهش- همان حفره کوچک در نقطهای دورافتاده بیرون کشیده شد- ضربشصت دستخدا را چشید. اکنون تابستان 1399 و این داستان همچنان ادامه دارد.
1. آمریکا تحریمکننده فروش نفت ایران، همان رژیمی که مترصد بر آن است که فروش نفت ایران را به صفر برساند، در همین امسال مجبور شد نفتش را منفی 35 دلار بفروشد، یعنی پولی هم به خریداران بدهد، زیرا امکان انبار کردن بیشتر نفت را ندارد. طبق یادداشت شرکت کانادایی RBC، ده میلیون ظرفیت بدون استفاده مخازن نفت در کاشینگ اوکلاهاما که هاب معاملات نفت خام آمریکا است، در حال پر شدن است و این به معنای تنگنای اقتصادی فروش نفت برای آمریکاست.
عربستان، بزرگترین صادرکننده اوپک را خوب میشناسید. بنسلمان چه دست و پایی میزد که با افزایش تولید نفت، نبود نفت ایران ناشی از تحریم را جبران کند. به خیال خودش میخواست فشار اقتصادی بیشتری به ملت ایران تحمیل شود. این گاو شیرده اکنون مجبور شده تا عمده نفت خود را در دریا نگهداری کند. مقامات سعودی اظهار داشته اند: حداقل 10 ابرنفتکش در سراسر جهان به عنوان ذخایر نفت شناور مورد استفاده قرار گرفتهاند و بسیاری از آنها حامل نفت عربستان هستند که بدون خریدار در دریا سرگردان مانده است. یک مقام ارشد شرکت آرامکوی سعودی اظهار داشته «عربستان با وضعیتی روبهروست که ممکن است ناچار شود بخشهایی از تولید غوار [بزرگترین میدان نفتی عربستان] و سایر میادین نفتی را به دلیل نبود خریدار، تعطیل کند.»
عجبا بر تدبیر الهی! بر ایران سخت گرفتند که بینفتی در اقتصاد ایران، بحران ایجاد کند؛ غافل از «ومکرو و مکرالله» که خدای انقلاب، «والله خیر الماکرین» است. چرا که اکنون اقتصاد خودشان سرگردانی فروش نفت را تجربه میکند.
2. کرونا، پس از آنکه در چین بالا گرفت به ایران رسید. چه جنجالی به راه افتاد. رسانههای معاند پر شد از ناله و کنایه مزدورهای داخلی و خارجی. صدها تیتر ناامیدکننده از بنبست، انفجار تعداد مبتلایان، طعنه به وضعیت بهداشت و درمان کشور که ایران ناکارآمد است و اقتصاد ایران فرو خواهد پاشید. دیری نپایید که کرونا با آماری عجیب و بهتبرانگیز اروپا و آمریکا را درنوردید. دامنه شیوع، ابتلا و تلفات در اروپا و آمریکا به نحو سرسامآوری بالا رفت که حتی شبکههای معاند از کلنجار رفتن با ایران در موضوع کرونا بیخیال شدند. آمار ابتلای 50 هزار نفری روزانه در آمریکا، آمار چند صد هزار نفری جانباختگان، بیتفاوتی به درمان سالمندان، نبود مایحتاج مردم و امکانات اولیه بهداشتی برای کادر درمانی- که باعث شده بود پرستاران برای محافظت خود از کیسه زباله استفاده کنند- ناکارآمدی غرب را به وضوح نشان داد. این بههمریختگی غرب در برابر کرونا، رسوایی و سرشکستگی غربزدگان داخلی و مزدوران خارجی را به همراه داشت.
اکنون کرونا آنچنان ضربه اقتصادی مهلکی بر اقتصاد آمریکا وارد ساخته است که بنا به اذعان صاحبنظران، ضرر ناشی از کرونا در ایالات متحده آمریکا بالغ بر 350 میلیارد دلار است. این مبلغ یعنی بیشتر از خسارات یازده سپتامبر که 111 میلیارد دلار بوده است. بنابر گزارش مؤسسه اعتبارسنجی «مودی»: کرونا تاکنون 29 درصد از تولید ناخالص آمریکا را از بین برده است. به نقل از راشاتودی: نظام مالی آمریکا دوباره در حال فرو ریختن است. نحوه مدیریت آمریکا، بیکاری 22 میلیون شهروند آمریکایی را به دنبال داشته است. اشپیگل، مجله معتبر آلمانی درحالیکه که مجسمه آزادی را در بستر بیماری تصویر کرده است مینویسد: «مدیریت فاجعهآمیز، آمریکا را به مرکز کرونا که با سقوط اقتصادی بیسابقه روبرو است، تبدیل کرد؛ آیا شاهد انفجار ابرقدرت هستیم؟» بنا به اعتراف سیانان: «کرونا در یک ماه، جهش یک دهه گذشته اقتصاد آمریکا را نابود کرد.» یعنی آمریکا که در اواخر دهه 90 میلادی 231 میلیارد دلار مازاد درآمد اقتصادی داشت، اکنون به یک بدهکار تمام عیار تبدیل شده است.
چه مهربان خدایی است. قرار بر این بود که اقتصاد ما فروپاشی شود؛ اصلاً داستان فروریختن اقتصاد آمریکا در دستور کار نبود؛ اما اکنون به نقل از خودشان [واشنگتن پست]: «شیوع کرونا، اوضاع فاجعهباری را رقم زده و باعث افزایش بدهی ملی ایالات متحده به بالاترین میزان از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون شده است.» اینجاست که باز هم دست حمایت خدا به یاریمان رسید. «فاعتبروا یا اولی الابصار»
3. چله انقلاب. چه اضطرابی و نگرانی برای دولتمردان آمریکا ایجاد کرده بود. آنان ملتفت بودند که ورود ایران به چهلمین سال از عمر انقلاب، به مثابه کارآمدی گفتمان و کارکرد یک نظام سیاسی خارج از مدار غرب است. انقلابی که در مقابل نظام سرمایهداری ایستاده است.
جان بولتن احمق در خیال باطلش میخواست ایران بهار چهلسالگی خود را در زمستان 97 نبیند. حکیم انقلاب، امام خامنهای عزیز (مدظلهالعالی) چه زیبا تعبیر کرد که «اینها[آمریکاییها]خیالاتی را در سر کم مغز و بیتدبیرشان میپرورانند.» ایده مقامات امنیتی آمریکا «جریانسازی اعتراض و بحران» در ایران بود. چه فتنهها که ساخته و پرداخته نشد. آن ترامپ گاوچران، به سران اروپا گفته بود که شما دو سه ماه صبر کنید، کلک جمهوری اسلامی کنده خواهد شد! داستان چه شد؟! علیرغم همه توطئهها در دیماه 96، توهم پایان انقلاب در زمستان 97 و غائله بنزین در آبان 98 در نهایت چیزی عایدشان نشد. به تعبیر حضرت حافظ «ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست/ عِرض خود میبری و زحمت ما میداری»
و اما اکنون ورق برگشته است و بحران در آمریکا در اوج خود قرار دارد. برخورد وحشیانه پلیس با مردم، انباشت مطالبات اجتماعی، چالشهای هویتی و ناکارآمدی دولت آمریکا، مشروعیت سیاسی نظام حاکم را به چالش کشانده است. در دانشگاههایما غربگرایان تدریس میکردند که بیتوجهی به مطالبات اجتماعی و احساس محرومیت در جامعه، «بحران مشروعیت» را به دنبال دارد. اکنون بتکده شما آمریکا در این وضعیت است. «من نمیتوانم نفس بکشم»، این صدا را نمیشنوید که از حنجره ملت آمریکا بلند شده است!؟ نابود ساختن نمادها و اِلمانها در آمریکا که نشان از مبارزه و تقابل معترضان با هویت، گفتمان مسلط و ایده حاکمیت در ایالات متحده است- را نمیبینید؟! اعتماد مردم، در ایالات متحده آمریکا به نحو چشمگیری کاهش یافته است. دامنه اعتراضات داخلی و کاهش اعتماد مردم، به معنای آغاز شمارش معکوس برای انفجار از درون است. این یعنی اعتراضات اجتماعی شهروندان آمریکایی به ستیز علیه کارکرد، ساختار و ایده حاکمیت منتقل شده و همه نشانههایی از تسریع روند سقوط ایالات متحده است.
اینجاست که بنا به سیره روح خدا، امام خمینی کبیر(قدس سره) و کلام حکیم انقلاب، امام خامنهای عزیز(مدظله)؛ «ان تنصروااللَّه ینصرکم و یثبت اقدامکم»؛ اگر خدا را نصرت کنید، خدا هم شما را نصرت خواهد کرد. این تحقق همان وعده الهی است. اگر در راه خدا قدمی بردارید، خداوند متعال هم شما را دهها و صدها قدم جلو خواهد برد. این اصل قرآنی است و یک قانون الهی است.»
از این رو تاریخ انقلاب به خوبی نشان داده است که راهحل برونرفت از همه مشکلات از جنس بیتدبیری داخلی و دشمنیهای خارجی، تنها با تکیه بر قدرت لایزال الهی و اعتماد به توان داخلی است نه «بستن با کدخدا». چرا که خدای ابراهیم(ع) و موسی(ع)، همان خدای امام خمینی(قدس سره) و امام خامنهای (مدظلهالعالی) در برابر فرعونهای زمان است. «اَلا اِنَّ اَولِیاءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون» آری دست خدا با انقلاب است.