قرآن؛ معجزه لفظی ومعنائی
قرآن معجزه است؛ یعنی لفظ و محتوایش از سوی خداوند فرستاده شده و به عنوان معجزه دریافت شده است. پس الفاظ قرآن نیز از خداوند است نه از پیامبر(ص)؛ چرا که اگر قرآن کتاب الهی خاص و معجزه اوست و معاذالله پیامبر(ص) الفاظ را گفته باشد، این دیگر کتاب الله نیست؛ بلکه كتاب آن است كه، الفاظ، حروف، كلمات، جمله و صُوَر آن با همین وضع نازل شده باشد.
بنابراین برای پیغمبر(ص) به نحو سالبه كلیه هیچ سهمی نیست مگر دریافت و تلقی و نقل آن؛ یعنی همان را که شنیده و حفظ کرده و خوانده را نقل کند. از این رو در قرآن سخن از اقرء یا قل است؛ یعنی همان را تلاوت کن.
دیگر آنکه خداوند میفرماید: لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یأْتُونَ بِمِثْلِهِ؛ اگر جن و انس جمع شوند تا مثل این قرآن را بیاورند نمیتوانند مثل آن را بیاورند.(اسراء، آیه 88)
این انس شامل همه پیامبران و حتی محمد (ص) میشود و اگر نبود این وحی الهی او هم ناتوان بود این را بداند و بخواند؛ زیرا او هم بشری چون دیگران است که این وحی، او را مجزا ساخته است: إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ یوحی إِلَی.(کهف، آیه 10)
پس همانطوری كه معنای قرآن برای ذات اقدس الهی است، الفاظ، حروف، كلمات، جملهها و در یک کلمه همه حقیقت قرآن لفظاً و معناً برای ذات اقدس الهی است و وجود مبارك حضرت(ص) آن را شنید و نقل كرد. از این روست که معجزه الهی است.
البته در احادیث قدسی نیز حتی ممکن است مانند قرآن لفظ و معنا نازل شده باشد و تنها تفاوت این است که لفظ آن معجزه نیست؛ همان طوری که تورات و انجیل لفظ و معنایش از سوی خداوند نازل شده ولی لفظش معجزه نیست.
پس اگر ثابت شد كه الفاظ احادیث قدسی برای ذات اقدس الهی است، قهراً حدیث قدسی نظیر تورات و انجیل و صُحُف ابراهیم(ع) خواهد بود كه این الفاظ از خداست، ولی معجزه نیست؛ یعنی خدای سبحان این الفاظ را معجزه قرار نداده است؛ چرا که آنها هم کتاب بودند. درباره انجیل آمده است: آتانِی الْكِتابَ (مریم، آیه 30)
بنابراین، گاهی معنا و امور غیبی معجزه است ولی لفظ، آن را همراهی نمیكند؛ نظیر آنچه برای تورات، انجیل، صحف ابراهیم (ع) و حتی برای حدیث قدسی است؛ ولی گاهی چنین نیست؛ یعنی گذشته از اینكه معانی آن برای خدای سبحان است، الفاظ هم معجزهگونه القا میشود که این نحوه از انزال کتب الهی و آسمانی، مخصوص قرآن كریم است.
دیگر آنکه خداوند میفرماید: لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یأْتُونَ بِمِثْلِهِ؛ اگر جن و انس جمع شوند تا مثل این قرآن را بیاورند نمیتوانند مثل آن را بیاورند.(اسراء، آیه 88)
این انس شامل همه پیامبران و حتی محمد (ص) میشود و اگر نبود این وحی الهی او هم ناتوان بود این را بداند و بخواند؛ زیرا او هم بشری چون دیگران است که این وحی، او را مجزا ساخته است: إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ یوحی إِلَی.(کهف، آیه 10)
پس همانطوری كه معنای قرآن برای ذات اقدس الهی است، الفاظ، حروف، كلمات، جملهها و در یک کلمه همه حقیقت قرآن لفظاً و معناً برای ذات اقدس الهی است و وجود مبارك حضرت(ص) آن را شنید و نقل كرد. از این روست که معجزه الهی است.
البته در احادیث قدسی نیز حتی ممکن است مانند قرآن لفظ و معنا نازل شده باشد و تنها تفاوت این است که لفظ آن معجزه نیست؛ همان طوری که تورات و انجیل لفظ و معنایش از سوی خداوند نازل شده ولی لفظش معجزه نیست.
پس اگر ثابت شد كه الفاظ احادیث قدسی برای ذات اقدس الهی است، قهراً حدیث قدسی نظیر تورات و انجیل و صُحُف ابراهیم(ع) خواهد بود كه این الفاظ از خداست، ولی معجزه نیست؛ یعنی خدای سبحان این الفاظ را معجزه قرار نداده است؛ چرا که آنها هم کتاب بودند. درباره انجیل آمده است: آتانِی الْكِتابَ (مریم، آیه 30)
بنابراین، گاهی معنا و امور غیبی معجزه است ولی لفظ، آن را همراهی نمیكند؛ نظیر آنچه برای تورات، انجیل، صحف ابراهیم (ع) و حتی برای حدیث قدسی است؛ ولی گاهی چنین نیست؛ یعنی گذشته از اینكه معانی آن برای خدای سبحان است، الفاظ هم معجزهگونه القا میشود که این نحوه از انزال کتب الهی و آسمانی، مخصوص قرآن كریم است.