نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
قرارداد شاه معدوم و آمریکاییهای کودتاچی بهترین قرارداد در تاریخ ایران است!
تیتر یک روزنامه شرق در شماره روز پنج شنبه در راستای دامن زدن به حواشی مطرح شده پیرامون روابط میان ایران و چین منتشر شد.
سرویس سیاسی-
نکته قابل تامل این است که این گزارش از عبارت «قرارداد» در تیتر خود استفاده کرده در حالی که هنوز قراردادی در میان نیست و فعلا همه چیز در مرحله تفاهم میان دو طرف است. در متن این گزارش هم آمده: «او [کارشناسی که شرق با او گفتوگو کرده] با بیان اینکه احتمالا این پیشنویس تبدیل به قرارداد نخواهد شد، ابراز امیدواری کرد: این پیشنویس، صرفا پیشنویس طرف ایرانی است که ممکن است مورد توافق چین قرار نگیرد. بنابراین احتمالا تغییراتی در آن ایجاد شود. علاوهبر آنکه مشخص نیست این پیشنویس تبدیل به قرارداد، تفاهمنامه، نقشه راه یا موافقتنامه دوستی شود. هر کدام از این موارد، هم از نظر حقوقی و هم از نظر اثرگذاری، کاملا متفاوت هستند.»
این میزان حساسیت این روزنامه طیف موسوم به اصلاحطلب در حالی است که روزگاری نه چندان دور مدیرمسئول این روزنامه در یک گفتوگو به صراحت اعتراف کرده بود که روزنامه شرق و دیگر رسانههای جریان اصلاحطلب به بزک برجام پرداختند. بزک برجام یعنی تمام مخاطرات آن را پوشاندند و در عوض از آن به عنوان ناجی اقتصاد نام بردند.
این یعنی هر آنچه با آمریکا و به طور کلی با غرب امضا شود خوب است چنانکه در جایی از این گزارش آمده است: «این کارشناس سیاست خارجی در ادامه سخن خود به یک تجربه موفق در ایران اشاره کرده و میگوید: در تاریخ بهترین موافقتنامه دوستی که ایران امضا کرده، موافقتنامه دوستی پس از کودتای مصدق با آمریکا بود[!!] که کارشناسان و دیپلماتهای خبرهای، شرایط کاملا متوازنی را بین ایران و آمریکا در نظر گرفتند. موافقتنامه مودت، تا همین یک سال پیش و قبل از خروج آمریکا از آن، در دادگاههای بینالمللی منشأ اثر بود و ما توانستیم در یک دعوای حقوقی، رأی به نفع ایران بگیریم. بنابراین باید به دنبال آن باشیم که هر نوع قراردادی که منعقد میشود، توازن بین دو کشور را در نظر داشته باشد.»
به عبارتی این روزنامه میگوید کودتاچیهای آمریکایی اندکی پس از سرنگون کردن دولت قانونی مستقر در ایران و پایمال کردن حقوق و استقلال ملت ایران به فکر منافع ایرانیان افتادهاند و قراردادی متوازن را امضا کردهاند.
در بخش دیگری از این گزارش آمده: «به نظر میرسد این قرارداد بهعنوان یک ابزار تبلیغاتی از سوی ایران و چین در مقابل رقبای مقابل مثل آمریکا، عربستان و امارات به کار گرفته و منجر به امتیازگیری شود. بنابراین بعید است که به یک قرارداد یا موافقتنامهای تبدیل شود که به امضای دو کشور میرسد.»
در این بخش گویا این روزنامه اصلاحطلب به غربیها این چنین گرا میدهد که حواس شان جمع باشد مبادا که این اقدام ایران منجر به امتیازگیری کشورمان شود!
لازم به ذکر است که هنوز چیزی میان ایران و چین امضا نشده از خارج کشور صدای آمریکاییها بلند شده و در داخل کشور صدای اصلاحطلبان!
نگرانی بزککنندگان برجام از پیشنویسی که هنوز امضا نشده!
روزنامه اصلاحطلب اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «پيشنويس؛ محرمانه يا در دست تهيه؟!» به موضوع سند تفاهم همکاری میان ایران و چین پرداخت و نوشت: «اين روزها در فضاي مجازي و واقعي در مورد عقد قراردادي ۲۵ ساله ميان جمهوري اسلامي ايران و جمهوري خلق چين بحث و گفتوگو داغ است. مقامات دولتي بر اين باورند كه انعقاد اين قرارداد ميتوان خط بطلاني بر انزوايي باشد كه ايالات متحده آمريكا براي جمهوري اسلامي خواب ديده است. برخي ديگر اما با شكل و شمايلي ديگر اين قرارداد را توصيف ميكنند و معتقدند جمهوري اسلامي براي عبور از شرايط موجود، با انعقاد قرارداد ۲۵ساله با چين قراردادي را رقم ميزند به صلاح كشور نيست.. چالش ميان اين دو گروه بيش از هر جا اما در ناكجاآباد فضاي مجازي به چشم ميخورد كه ديروز با انتشار «متن ويرايش نهايي برنامه همكاريهاي جامع ايران و چين» در پايگاه خبري انصافنيوز شدت گرفت. اگرچه ساعاتي بعد وزارت خارجه اعلام كرد كه اين متن مورد تاييد نيست و پيگيريهاي خبرنگار «اعتماد» نيز نشان ميدهد متن نهايي آنچه منتشر شده، نبوده و متن منتشرشده قابلتاييد نيست. هرچند سهشنبه همين هفته، علي ربيعي گفته بود هيچ محرمانهاي و مخفيانهاي در مورد اين قرارداد وجود ندارد، اما به نظر ميرسد مقامات دولتي تنها به تكذيب اكتفا كرده و تمايلي به اطلاعرساني نسبت به محتواي اين پيشنويس ندارند.»
گفتنی است یک طیف شناخته شده، «تفامهمنامه» و «سند همکاری» با دولت چین را به «قرارداد» تحریف کردهاند. پس از آن هم، چنان بدگویی میکنند که انگار همینها نبودند برجام را ضرورت و معجزه قرن جا زدند. «صدای آمریکا در توئیتر» هم نوشته؛ «قرارداد ایران با چین، ترکمانچای دوم است»(!)
کسی از پشت کوه آمده و بیخبر باشد، احتمالا باید تصور کند چین بوده که توافق برجام را زیر پا گذاشته و باطل اعلام کرده که اینها غیرتی شدهاند. چطور میشود قرارداد یکطرفه شده برجام را، در وقت خودش تحسین و تمجید کرده باشند، و یادداشت تفاهم همکاری دوجانبه با چین را که صرفا کلیات است و هنوز به قرارداد و توافقی منتهی نشده، خسارت بخوانند؟!منطقا معطل آمریکا و اروپا نماندن و گسترش شرکای اقتصادی ایران، غرب و مزدوران آن را عصبانی میکند؛ همانها که خیال میکردند انقلاب با برجام از پا در میآید و چهل سالگی خود را نمیبیند، اما جمهوری اسلامی در چهل سالگی، اسباب سر شکستگی آمریکا و انگلیس و اسرائیل را در عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن فراهم کرد. عجیب است که غربزدهها رابطه یکطرفه با غرب را ضروری و واجب القا میکنند و برای روابط ضد تحریمی با کشورهای شرقی (غیر غرب) حرمت قائل میشوند!
قرارداد ایران و چین ایرادی ندارد
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «قرارداد ایران و چین ایرادی ندارد» نوشت: «اشکال يا ايرادي در ماهيت کلي قرارداد ایران و چین في نفسه وجود ندارد، زيرا چين يک کشور قدرتمند و صاحب ثروت به حساب ميآيد و دليلي ندارد مانع آن شويم که بهعنوان سرمايهگذار وارد شود و در صنايع مختلف در کشور سرمايهگذاري کند. ما در گذشته نيز چنين قراردادهايي را با شرکتهاي نفتي فرانسوي و همچنين شرکت (شل) و حتي خود کشور چين داشتيم».
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشت: «اين قرارداد يک نوع توافق کلي بوده و در آينده نيازمند قراردادهاي مختلف و به عبارتي ريزشده در هر بخشي است که در ماهيت آن قراردادها جزئيات مختلفي از بحث دانش فني تا نوع سرمايهگذاري و حتي نظارت مورد بررسي قرار گيرد. اما نکتهاي که اهميت دارد اين توافق الزامآور نبوده و ميتوان در هر زمينه که مايل به همکاري نباشيم ورود پيدا نکنيم».
اذعان این روزنامه اصلاحطلب به تبعات مثبت سند همکاری ایران و چین در حالی است که دیگر رسانههای زنجیرهای همصدا با آمریکا، این سند همکاری را مورد هجمه قرار دادهاند.
نکته قابل تأمل اینجاست که آمریکا همزمان با پیاده سازی رویکرد ضدایرانی «فشار حداکثری»، درباره مفاد سند همکاری ایران و چین دلواپس شده و مدعی شده است که این قرارداد با منافع ملی ایران در تضاد است!
دولت میتواند منافذ رانتخواران را ببندد اما...
روزنامه دولتی ایران در شماره روز پنج شنبه در گزارشی نوشت: «براساس آخرین آمار تقریبا معادل ۲۰ میلیارد دلار ارز صادراتی صادرکنندگان طی سالهای ۹۷ و ۹۸ به کشور بازنگشته است و همین موضوع در واقع بازار ارز کشور را با چالش روبه رو کرده است. اما اینکه چرا چنین اتفاقی افتاده است، میتواند محل سؤال باشد؟ یکی از مهمترین اتفاقاتی که در سال ۱۳۹۷ و پیش از آن افتاد کارتهای یکبار مصرف بازرگانی بود. اتاق بازرگانی ایران طبق قوانین مصوب اقدام به صدور کارتهای بازرگانی عمدتا برای حاشیهنشینهای مرزی کرد. یادمان نمیرود که در آن ایام شاهد انتشار اخباری مبنی بر آن بودیم که به نام پیرزنها و پیرمردهای مرزی کشور خودروهای لوکس یا کالاهای دیگر وارد میشد که سازمانها و نهادهای نظارتی نمیتوانستند ردی از واردکننده اصلی بگیرند یا آنکه کالاهایی به نام آنها صادر میشد که خود هیچ خبری از آن نداشتند. اکنون مجموع میزان ارز برنگشته آنها با ارز سال گذشته بالغ بر ۲۰ میلیارد دلار میشود.»
ارگان دولت افزود: «متاسفانه در کشور این گونه افراد پیدا میشوند، افرادی که نه کاری با تحریم دارند و نه کاری با هدر رفت منابع کشور. فقط به منافع شخصی خود حتی به بهای از دست رفتن منابع کشور فکر میکنند و در جهت آن برنامهریزی میکنند، دقیق هم برنامهریزی میکنند و گام برمیدارند و محکم هم گام برمیدارند. در تاریخ نمونههای زیادی از این افراد بودهاند، هستند و خواهند آمد. این اتفاق پدیده نوینی نیست که دولت بخواهد برای آنها تصمیمات تازهای بگیرد. اما دولت میتواند منافذ ورود آنها را به عرصه اقتصاد که منبع لایزالی را برای فساد آنها فراهم میسازد بگیرد. در این میان متاسفانه صادرکنندگانی هم پیدا شدهاند که حاضرند به بهای بالابردن انتظارات روانی مردم ارز صادراتی خود را تا پایان مهلت نگه دارند و آن را با بالاترین قیمت بفروشند.»
باید یادآور شد، دولت در سال 97 و در بحبوحه جنگ اقتصادی در خطایی عمیق، به ذخایر طلا و دلار چوب حراج زد. به گفته عادل آذر، رئیسدیوان محاسبات، در سال ۱۳۹۷ معادل دو میلیارد و ۷۰۶ میلیون دلار ارز به نرخ دولتی به واردات کالاهای غیراساسی شامل نخ دندان، عروسک، اسباب بازی، لوازم آشپزخانه، لوازم بدنسازی، درپوش، غذای سگ و گربه، چوب بستنی، پارچه و انواع پاککننده اختصاص یافته که بعضاً دارای تولید مشابه داخلی بودند.
وی که فروردین امسال در نشست علنی مجلس شورای اسلامی به ارائه گزارشی از تفریغ بودجه سال ۹۷ پرداخت، گفت: «مجموع ارزی که در سال ۹۷ به صرافیها و واردکنندگان کالاهای اساسی و غیراساسی داده شده ۳۱ میلیارد دلار بوده است که از این رقم حدود 8/4 میلیارد دلار ما به ازای واردات کالا نداشته است.»
پروژههای اصلاحطلبان به بن بست کامل رسیده
روزنامه سازندگی در مطلبی نوشت: «در 7 سال گذشته در حالی که شعار جوانگرایی همواره بر سر ژنرالهای اصلاحات جاری بوده اما کمتر پیش آمده که حضور جوانان از حالت زینتالمجالس خارج شود. اصلاحطلبان جوان انگشت شماری هم که در این دوره به مدارجی رسیدند عمدتاً رفتاری منطبق بر آموزههای نسلهای پیشین داشتند و نشانههایاندکی از یک کنشگر جوان را بروز دادهاند. چه برسد به نمایندگی نسل خود!»
در بخشی از این مطلب آمده است: «با این امید که در وضعیت کنونی که پروژهها و پروسههای اصلاحطلبانه همگی با بن بست کامل مواجه شدهاند ایدههای نو فراتر از چارچوبها و عادتهای ذهنی حاکم بیش از هر زمان دیگری امکان شنیدن بیابد.»
مدعیان اصلاحات بعد از گذشت 7 سال، علیرغم اینکه از جوانگرایی دولت روحانی و وضعیت موجود از تورمهای چندصد درصدی در حوزه مسکن و خودرو (پراید 90 میلیونی، سکه 10 میلیونی و دلار 22 هزارتومانی و...) انتقاد میکننند بازهم دنبال «ایدههای نو» هستند! بسیار روشن است اصلاحطلبان که طی 7 سال گذشته، تمام قد از روحانی حمایت کرده و به عبارتی یکی از مسببان اصلی وضعیت کنونی هستند! با عبارت «نامزد اجارهای» و اینکه روحانی نامزد ما نبود، دست پیش را گرفته تا پس نیفتند!