kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۲۵۶۸
تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۶
ده گفتار از رهبرمعظم انقلاب در تحلیل مبارزات سیاسی امامان معصوم(ع)-۳۰:

تقسیم زندگی انسان 250 ساله به 4 دوره





[تبیین و تشریح] اسلام و قرآن، یک وظیفه‌ای است که از دوران امام سجّاد شروع شد. و البتّه می‌دانید که همیشه این‌جور سیاست‌ها تدریجاً پیش می‌رود؛‌ دفعتاً پیش نمی‌رود،‌ ناگهانی ثمر نمی‌دهد. لذا از آغاز دوران امامت امام سجّاد، یعنی از سال ۶۱ هجرت شروع شد تا دوره‌ امام باقر به اوج این فعّالیّت‌ها رسید.
علّت شهرت امام باقر(ع) به «باقر‌العلوم»
خوب است اینجا یک تذکّر بدهم و آن اینکه چرا امام باقر(علیه‌السّلام) را می‌گویند «باقرالعلوم». مگر بقیّه‌ ائمّه دانش را نمی‌شکافتند؟ مگر علم امام باقر بیشتر از امام صادق یا بیشتر از امام سجّاد یا بیشتر از امام عسکری بود؟‌ نه، همه از یک سرچشمه سیراب شده بودند و یک‌اندازه ظرفیّت داشتند و کم و زیادی نبود. گمان بنده این است، تصوّر خود من این است که [اینکه] امام باقر «باقرالعلم» است، یعنی حقایق و مفاهیم اسلامی را که در قشری1 از دروغ و فریب و ریا و تحریف پیچیده شده بود می‌شکافد و آن لُبّ و مغز را می‌اندازد در کام مشتاقان حقیقت. این یک گوشه‌ دیگری است از مبارزه‌ ائمّه‌ما.
پس این‌ها دو جور شأن و شغل داشتند: یکی به مبارزه افکندن شیعه با قدرت‌ها و رهبری کردن مبارزه‌ تشیّع با بنی‌امیّه و بنی‌عبّاس، و دیگری گسترش دادن دین و بیان حقایق و مفاهیم واقعی دین. گاهی هم خلفا جاسوس می‌فرستادند تا ببینند که آیا این‌ها چیزی برخلافِ و بر ضدّ آن مفاهیم تحریف‌شده می‌گویند یا نه، ائمّه می‌شناختند جاسوس‌های این‌ها را و می‌فهمیدند که این جاسوس است، کتمان می‌کردند. البتّه این یکی از گوشه‌ها و شاخه‌های تقیّه است و نه همه‌ تقیّه؛ تقیّه خیلی از این عمیق‌تر و وسیع‌تر است. کتمان می‌کردند؛ یک مرد جاسوس‌مسلک یا دهن‌لق، دهن‌شل، که حرف در دهانش نمیمانَد و همه‌جا نقل خواهد کرد، می‌آمد پیش ائمّه‌ هدی و یک چیزی را که دستگاه حاکم قدرتمند روی این حسّاسیّت داشت سؤال می‌کرد، امام می‌دید که امروز لازم و بلکه جایز نیست که این طرز فکر از طرف حوزه‌ ائمّه شیوع پیدا کند و دستگاه هشیار بشود که یک چنین طرز فکری وجود دارد لذا کتمان می‌کرد.
ما زندگى دو قرن و نیمىِ ائمّه‏ اهل‏بیت‌(علیهم‌‌السّلام) را تقسیم می‌کنیم به چهار دوره. دوره‏ اوّل، دوره‏ى بیست و پنج سال آغاز عهد خلافت است؛ یعنى دوره‏ امیرالمؤمنین(علیه‏السّلام) در زمان سه خلیفه‏ نخستین. دوره‏ دوّم، دوره‏ شروع حکومت اهل‏بیت‌(علیهم‌‌السّلام) است؛ یعنى زمان خلافت امیرالمؤمنین(علیه‏السّلام) و سپس خلافت فرزندش امام مجتبى (علیه‏السّلام) که بیش از شش ماه ادامه نیافت. دوره‏ سوّم، دوره‏ فعّالیّت زیرزمینى و تشکیلاتى ائمّه‏ اهل‏بیت‌(علیهم‌‌السّلام) است، که از سال چهل ‌و یکم هجرت، یعنى از سال صلح با معاویه شروع شد و بیست سال به طول انجامید تا سال شصت ‌و یکم هجرت؛ یعنى سال شهادت حسین ‌بن ‌على(علیه‏السّلام) در کربلا.
خصوصیّات دوره‌ سوّم امامت
خصوصیّات این دوره این بود: تربیت یک عدّه افراد صالح و شایسته و مؤمنان واقعى، یک عدّه سربازان انقلابى؛ براى اینکه اگر نوبت به حسین‌بن ‌على(علیه‏السّلام) رسید، اوّلاً زمینه‏ فکرى در میان جامعه قبلاً به‌وسیله‏ این سربازان مجاهدِ ازخودگذشته فراهم شده باشد؛ ثانیاً کسانى باشند که بتوانند حسین‌بن ‌على(علیه‌‏السّلام) را کمک کنند و کار او را به سامان برسانند و او را در پیشرفت هدفش یارى کنند. آخر این دوره، روز عاشورا است و آغاز این دوره، روز صلح امام حسن(علیه‏السّلام) با معاویه است؛ و این دو کار _ یعنى صلح با معاویه و کشته شدن حسین‌بن ‌على(علیه‌‏السّلام) _ اوّل و آخرِ یک برنامه و یک نقشه‏اند؛ دو تاکتیک هستند در یک استراتژى عام؛ دو کارند بر روى یک صفحه و یک خط. آن اوّل کار است و این آخر کار؛ و همچنان‌که سیّد شرف‏الدّین عاملى (رضوان‌‌اله‌علیه) می‌گوید، حسن و حسین(علیهما‏السّلام) دو روى یک صفحه بودند، و صلح و واقعه‏ کربلا دو سرِ یک کار و یک وظیفه بود2 و این دوره تمام شد.
لزوم تحقیق پیرامون دوره چهارم امامت
عمده‏ بحث من درباره‏ ائمّه‏ بعد از امام حسین(علیه‏السّلام) [دوره چهارم] است؛ آنها بیشتر ناشناخته هستند. روى زندگى امیرالمؤمنین یا امام حسن یا امام حسین‌(علیهم‌‌السّلام) کارهاى زیادى شده و در میان این انبوه کارهایی که انجام گرفته است، یک مقدار کارهاى خوب هم به چشم می‌خورد و زمینه‏ تحقیقى هست؛ ولى درباره‏ زندگى ائمّه‏ هشتگانه‏ بعد از حسین‌بن ‌على(علیه‏السّلام) _ یعنى امام چهارم تا امام عسکرى (علیهم‌السّلام) _ کارى انجام نگرفته؛ کار تحقیقى هیچ نشده است؛ و کار غیر تحقیقى هم که زیاد می‌شود، اگر نشود، بهتر است. خیلى از پندارهاى باطل و غلط وجود دارد که ما می‌خواهیم تا آنجایی که ممکن است، این پندارها را یک قدرى زایل کنیم؛ و آنچه را که حق و حقیقت است، ان‏شاءاله به عرض برسانیم.
پانوشت‌ها:
1- جلد، پوست
2- به مقدّمه‌ رهبر انقلاب بر کتاب «صلح امام حسن(ع)، پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه‌ تاریخ» نوشته‌ شیخ راضی آل یاسین(رحمه‌اله علیه) با ترجمه‌ حضرت آیت‌اله سیّد علی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) مراجعه شود. ایشان در مقدّمه‌ کتاب «صلح امام حسن(ع)» اینچنین نگاشته‌اند: «این هر دو برادر _ درود بر آنان _ دو روی یک رسالت بودند که وظیفه و کار هریک در جای خود و در اوضاع و احوال خاصّ خود از نظر اهمّیّت و هم از نظر فداکاری و ازخودگذشتگی درست، معادل و هم وزن دیگری بود. حسن(علیه سلام) از جان خود دریغ نداشت و حسین(علیه سلام) در راه خدا از او باگذشت‌تر نبود. او جان خود را برای جهادی صامت و آرام نگاه داشت و چون فرصت و وقت موعود فرارسید، شهادت کربلا پیش از آنکه حسینی باشد، حسنی بود.» (صلح امام حسن(ع)، ص17)