مصیبت مغزهای استعماری (درمکتب امام)
چقدر براى يك مملكتى عيب است و سرشكستگى كه دستش را دراز كند طرف آمريكا كه گندم بده. كشكول گدايياش را باز كند پيش دشمنش و از او بخواهد كه رزقش را بدهد. چقدر براى ما سرشكستگى دارد. تا اين ملت بناى بر اين نگذارد كه كشاورزياش را تقويت كند و بسازد به آنكه خودش به دست مىآورد، ما نمىتوانيم استقلال پيدا كنيم. تا اين ملت بناى بر اين نگذارد كه ما بايد همه چيزمان از خودمان باشد، ما بايد قطع رابطه اقتصادى، رابطه فرهنگى از خارج بكنيم، فرهنگ از خود ما بايد باشد، اقتصاد هم از خود ما بايد باشد، تا اين بنا در تودهها نباشد و تا اين مغزى كه انگلى است و استعمارى است عوض نشود و باورمان نيايد كه ما هم آدم هستيم، نمىتوانيم استقلال پيدا كنيم.
صحیفه امام؛ ج11؛ ص222 | قم؛ 21 آذر 1358