عربسـتان آبستن اعتراضـات اجتـماعی
پادشاهی عربستان در سال 1932 توسط ملک عبدالعزیز بنیان گذاشته شد. از زمان کشف نفت در این کشور و معادله معروف «امنیت در برابر نفت» که بین عربستان و آمریکا برقرار شده، همواره این پادشاهی از شورشها و اعتراضهای گسترده اجتماعی دور نگه داشته شده است. البته در طول 9 دهه گذشته اعتراضها و قیامهایی مانند قیام جهیمان العتیبی در این کشور به وقوع پیوسته است، اما اتحاد «دین و شمشیر» (وهابیت و آلسعود) باعث شده تا هرگونه جنبش اعتراضی در نطفه خفه شود.
ظهور شبکههای اجتماعی باعث شده تا آلسعود در برابر فضایی قرار بگیرد که با وجود نظارتهای بسیار،کنترل چندانی بر آن ندارد. این فضا باعث شد تا انقلاب مصر در سال 2011 با سرعت بیشتری به وقوع بپیوندد. شبکههای اجتماعی باعث شده تا چالشها و نقاط ضعف عربستان که در 90 سال مخفی نگه داشته شده بودند آشکار شوند و ناکارآمدی حکومت سعودی بیش از پیش آشکار شود. به قدرت رسیدن سلمان بن عبدالعزیز در سال 2015 باعث شده تا به اصطلاح کارشناسان دوران «آلسلمان» در عربستان شروع شود که محمد بنسلمان ولیعهد سعودی مهمترین مشخصه و نماد این دوران است. بنسلمان سعی کرده برای غلبه بر چالشهای موجود و همچنین هموار کردن مسیر پادشاهی دست به یک سلسله اصلاحاتی بزند که تحت عنوان سند «چشمانداز 2030» مطرح شده است. اما جنگ یمن، قتل جمال خاشقجی، سرکوبهای داخلی و دستگیری فعالان مدنی و حقوق زنان در عربستان در کنار جنگ نفتی ریاض باعث شد که خیلی زود این سند چشمانداز تبدیل به یک «سراب» شود.
اکنون عربستان در برابر چالشهای اقتصادی متعددی قرار گرفته که کارشناسان حوزه عربستان را به این نتیجه رسانده که این مسئله میتواند زمینهساز تشدید نارضایتی عمومی و در نتیجه وقوع اعتراضهای اجتماعی شود. در ادامه به برخی از این چالشها در حوزه اقتصادی خواهیم پرداخت.
کاهش درآمدهای ارزی
77 درصد از صادرات عربستان به نفت متکی است. شیوع ویروس کرونا و آغاز جنگ نفتی ریاض و مسکو باعث شده تا قیمت نفت بسیار کاهش پیدا کند و در مقاطعی حتی به زیر 20 دلار نیز برسد. قیمت نفت اوپک در شرایط کنونی(7 تیرماه) 37 دلار در هر بشکه است. این در حالی است که بودجه عربستان برای سال 2020 بر روی نفت 60 دلار در هر بشکه بسته شده و صندوق بینالمللی پول اعلام کرده، این کشور برای متعادل نگه داشتن شرایط مالی خود به نفت 80 دلار در هر بشکه نیاز دارد. بر این اساس، درآمد صادرات عربستان در سه ماهه اول سال میلادی برابر با 197/84 میلیارد ریال (52/69 میلیارد دلار) بود که 20/7 درصد نسبت به همین دوره در 2019 پایینتر است.
کاهش درآمدهای ارزی باعث خواهد شد تا چشمانداز 2030 عربستان عملاً شکستخورده تلقی شد. بر اساس این سند قرار است شهر نئوم با هزینه 500 میلیارد دلاری تا سال 2025 ساخته شود. اما کاهش درآمدهای ارزی عربستان در کنار چالشهای داخلی باعث شده تا این پروژه شکستخورده معرفی شود. وال استریت ژورنال در گزارشی اعلام کرده که پروژه نئوم سرابی بیش نیست.
چشم انداز 2030 بنسلمان با دشواریهای اقتصادی مواجه است، طوری که «صندوق سرمایهگذاریهای عمومی» موفق به حرکت در جهت دستیابی به اهداف این چشمانداز نشده است. قرار بود که حجم داراییهای سال جاری میلادی این صندوق 600 تا 700 میلیارد دلار باشد و بدینترتیب در سال 2030 به بیش از دوتریلیون دلار برسد، اما بسیاری از سرمایهگذاریهای آن با شکست مواجه شد و داراییهای کنونی این صندوق 300 تا 400 میلیارد دلار بیشتر نیست. روزنامه الاخبار لبنان نیز در یادداشتی درباره ثمره سه سال ولیعهدی محمد بنسلمان در عربستان نوشته: «افراد زیادی در سال 2020 که یک سال محوری در روند چشم انداز 2030 بنسلمان به شمار میرود، میگویند که این چشم انداز حکم مرده را دارد. اکنون با غافلگیری شیوع کرونا و جنگ احمقانه قیمت نفت، حقیقت خیالی بودن طرحهای بنسلمان آشکار شده است.»
در حقیقت سال 2020 بهعنوان بدترین سال مالی دوران پادشاهی سلمان بن عبدالعزیز مطرح شده و همین مسئله چالشهای زیادی را برای تداوم دوران پادشاهی وی مطرح کرده است.
اجرای برنامههای ریاضتی
کاهش درآمدهای ارزی در سایه شیوع ویروس کرونا، جنگ نفتی و قطع شدن درآمدهای حاصل از سفر حجاج به عربستان باعث شده تا عربستان برای جبران کسری بودجه خود به روشهای ریاضتی روی بیاورد. اگر قیمت نفت حدود 30 دلار در هر بشکه بماند، کسری بودجه عربستان در سال 2020 به 22/1 درصد میرسد که حدود 170 میلیارد دلار میشود. این مسئله به معنای وقوع بحران در عربستان است.
محمد جدعان، وزیر دارایی عربستان درباره وضعیت اقتصادی حاکم بر این کشور گفته است: «ما با بحرانی روبهرو هستیم که در جهان در تاریخ معاصر بیسابقه بوده است؛ بحرانی که مشخصه آن ناروشن بودن همه چیز است.» وزیر دارایی عربستان اعلام کرده، دولت با کسری بودجهای معادل 9 میلیارد دلار برای سهماه نخست 2020 روبهرو بوده است. دولت عربستان برای مقابله با پیامدهای منفی ناشی از بحران کرونا در جهان اقدام به اجرای چند برنامه اقتصادی و مالی کرده است. یکی از این اقدامها برداشت از ذخایر ارزی خارجی است. به همین منظور دولت عربستان در نخستین گام خود حدود 27 میلیارد دلار از ذخایر ارزی خود برداشت کرده است. پیشبینی میشود که میزان ذخایر ارزی دولت در پایان سال 2021 به 375 میلیارد دلار کاهش یابد. باید یادآور شد که میزان ذخایر ارزی عربستان در پایان سال 2019 بالغ بر 488 میلیارد دلار بوده است.
کاهش درآمدهای ارزی باعث شده تا سیاستهای تشویقی دولت عربستان برای تداوم اطاعتپذیری شهروندان کاهش یابد. در این راستا، مالیات بر ارزش افزوده از ابتدای ماه ژوئیه، از 5 درصد به 15 درصد افزایش یافته و همچنین کمک هزینه زندگی هم یک ماه زودتر از آن یعنی از ابتدای ماه ژوئن قطع شد. افزایش سهبرابری مالیاتها در تاریخ این کشور بیسابقه بوده است. «کمک هزینه زندگی» مبلغ هزار ریال عربستان (معال 267 دلار) است که از دو سال پیش و در پی افزایش قیمتها به دلیل وضع مالیات بر ارزش افزوده بر کالاها و خدمات و همچنین افزایش قیمت بنزین برای کمک به کارمندان دولت پرداخت میشد.
سه هفته پس از اعلام این اقدامات توسط عربستان، آژانس اعتبا سنجی «مودیز» دورنمای اقتصاد عربستان را از شرایط «متعادل» به «منفی» تغییر داد. دولت عربستان به آن امید بسته است که از این طریق بتواند بیش از 13 میلیارد دلار از هزینههای خود بکاهد. دولت عربستان همچنین از میزان سرمایهگذاری در پارهای از پروژهها صرفنظر کرده و از این طریق تلاش دارد تا هزینههای دولت را کاهش دهد.
دولت عربستان همچنین در پی شیوع ویروس کرونا و تأثیر این بیماری بر اقتصاد ریاض و همچنین کاهش قیمت جهانی نفت و افت شدید درآمدهای ارزی ناشی از آن، مجبور شد برای ماه ژوئن (خرداد/ تیرماه) بنزین را گران کند. شبکه تلویزیونی رسمی سعودی گزارش داد، بر اساس نرخ جدید در ماه ژوئن (خرداد/ تیرماه) هر لیتر بنزین 91، از 67 هلاله به 90 و بنزین 95 نیز از لیتری 82 هلاله به یک ریال و 8 هلاله فروخته خواهد شد. (هر ریال عربستان به 100 هلاله تقسیم میشود.)
عربستان همچنین از خرداد ماه عوارض گمرکی بر صدها کالای وارداتی را افزایش داده است. عربستان عوارض واردات بر بسیاری از کالاها از گوشت، لبنیات و سبزیجات گرفته تا مواد شیمیایی، خودرو و مصالح ساختمانی را افزایش داده است. عوارض واردات بر این کالاها بین 0/5 تا 15 درصد افزایش یافته است.
در واقع کاهش درآمدهای ارزی به سه دلیل شیوع ویروس کرونا، جنگ نفتی ریاض و همچنین قطع شدن درآمدهای ناشی از سفر حجاج به عربستان باعث شده تا ریاض با اتخاذ مجموعهای از اقدامات ریاضتی به دنبال کاهش هزینهها و در نتیجه جبران کسری بودجه باشد. این مسئله باعث خواهد شد تا طبقات میانی و پایین در جامعه عربستان در شرایطی که درآمدها بهدلیل شیوع ویروس کرونا به شدت کاهش پیدا کرده است فشار بیشتری را متحمل شوند.
هزینههای سنگین جنگ یمن
حمله عربستان به یمن در فروردین 94 و تداوم این تجاوز را میتوان بزرگترین عامل در کسری بودجه و چالشهای اقتصادی ریاض دانست. با وجود آنکه بیش از 5 سال از این حمله گذشته و انصارالله یمن موفق شده تا در چهار عملیات معروف به «موازنه بازدارندگی» با حمله به آرامکو و مراکز حساس عربستان نوعی «هراس راهبردی» بر این کشور حاکم کند اما بنسلمان همچنان به دنبال تداوم این جنگ است. عربستان در بیش از 63 ماهی که از شروع جنگ یمن میگذرد متحمل خسارتهای مادی زیادی شده است. به دلیل عدم شفافیت در جامعه و ساختار حکومت عربستان امکان برآورد دقیق هزینههای مالی عربستان در جنگ یمن وجود ندارد اما بهصورت تقریبی میتوان برخی از آمارها را ذکر کرد.
محمدعلی الحوثی رئیس شورای عالی انقلاب یمن اعلام کرده که عربستان سالانه 60 میلیارد دلار در نبرد با یمنیها هزینه میکند. پیش از این نیز یک اندیشمند آمریکایی اعلام کرده بود که عربستان روزانه 200 میلیون دلار برای استخدام مزدوران و تهیه سلاح در جنگ یمن هزینه میکند.[1]براین اساس عربستان تاکنون 378 میلیارد دلار در جنگ یمن هزینه کرده است.
شبکه العربیه عربستان نیز در آوریل 2015 تنها 8 روز پس از آغاز تجاوز علیه یمن اعلام کرد که عربستان احتمالا ماهانه 175 میلیون دلار در یمن هزینه کند. مجله آمریکایی فوربس نیز 8 ماه پس از شروع جنگ یمن اعلام کرد که هزینه 6 ماه جنگ حدود 725 میلیون دلار است. تخمین دیگر در مطالعهای منتشر شده توسط دانشگاه هاروارد انجام شده است که در آن اعلام شده که هزینه جنگ یمن 200 میلیون دلار در روز است. دویچه وله آلمان نیز هزینه 100 هواپیمای جنگی سعودی در جنگ یمن را 175 میلیون دلار تخمین زده است. پایگاه الخلیج نیز در گزارشی در سال 2017 اعلام کرده که هزینه 90 هزار حمله هوایی عربستان به یمن در دو سال اول جنگ با احتساب84 هزار تا 104 هزار دلار برای هر حمله حدود 7 میلیارد و 560 میلیون دلار است.
همچنین جنگ یمن باعث شده تا هزینههای نظامی عربستان نیز افزایش چشمگیری داشته باشد. بودجه نظامی تخصیص یافته عربستان از سال 2016 تا 2020 بیش از 273 میلیارد دلار است که 20/9 درصد از کل هزینههای دولت را شامل میشود. این در حالی بوده که بودجه تخصیص یافته برای آموزش و پرورش در این بازه زمانی 271 میلیارد دلار بود که 20/7 درصد از کل بودجه را شامل شده است.[3]در واقع ماجراجویی عربستان در جنگ یمن باعث شده تا بیشترین فشار اقتصادی بر عربستان وارد شود و کسری بودجه این کشور به شکل بیسابقهای رقم بخورد.
نتیجه
نگاه غالب در مورد عربستان این است که به دلیل بافت سنتی و همچنین غلبه گفتمان وهابیت، امکان انقلاب و یا شورش و اعتراضهای فراگیر در این کشور وجود ندارد. بهصورت کلی شاید این نگاه درست باشد اما نباید از برخی از متغیرهای مداخلهکننده و شتابدهنده غافل بود. پیشرفت شبکههای اجتماعی یکی از این متغیرها است که باعث شده مردم عربستان دیگر اخبار را تنها از طریق مراجع رسمی دنبال نکنند و اخبار و حوادث واقعی را بدون سانسور و روتوش دنبال کنند. این مسئله باعث ایجاد یک «تغییر نگرش» در جامعه عربستان شده و به همین دلیل با ظهور انقلابهای عربی در سال 2011 برخی از استانهای عربستان شاهد اعتراضهایی بود که در نوع خود بیسابقه تلقی میشد.
در واقع تغییر نگرش مردم عربستان نسبت به اعتراض و قیام علیه پادشاهی آلسعود به چند دلیل اتفاق افتاده است:
اول: پیشرفت شبکههای اجتماعی اولین عامل در این زمینه بهشمار میرود و در واقع این مسئله زیربنای سایر عوامل نیز تلقی میشود.
دوم: مردم عربستان نسبت به ماجراجوییهای بنسلمان ولیعهد سعودی که باعث کاهش چشمگیر قدرت نرم عربستان شده بسیار حساس شده و این مسئله بر تغییر نگرش مردم عربستان بسیار موثر بوده است.
سوم: تشدید روند عادیسازی روابط عربستان با اسرائیل و سفر برخی از خبرنگاران اسرائیلی به عربستان و یا بالعکس باعث شده تا برخی از مردم عربستان به تدریج نگاه و نگرش خود را از دولت مرکزی جدا کنند. چرا که اقدامات عربستان در مورد فلسطین و حمایت از معامله قرن نوعی خیانت به آرمان فلسطین بوده و مردم جهان عرب این مسئله را قبول نخواهند کرد.
چهارم: کاهش درآمدهای ارزی که متأثر از جنگ یمن، جنگ نفتی، شیوع ویروس کرونا و قطع شدن درآمدهای حاصل از سفر حجاج به عربستان بوده، باعث شده تا ریاض به اتخاذ سیاستهای ریاضتی مانند افزایش سه برابری مالیاتها و یا افزایش قیمت بنزین روی بیاورد که این مسئله فشار بر طبقات میانی و پایین جامعه عربستان را افزایش داده و همین مسئله باعث شده تا پتانسیلهای اعتراض و شورش در جامعه عربستان افزایش پیدا کند.
پنجم: در کنار این دلایل باید به سرکوبهای گسترده و بازداشت شاهزادههای مخالف توسط بنسلمان نیز اشاره کرد. واشنگتنپست در گزارشی اعلام کرده که حدود 2000 تا 2500 نفر از خانوادههای بازداشتشدگان سابق در هتل «ریتز کارلتون»، با وجود بسته شدن پروندههایشان، در حال حاضر ممنوعالسفر هستند. بنسلمان هزاران سعودی را فقط به این دلیل که احتمال بازگشت آنها به کشور و پیوستن آنها به معارضان در خارج شک دارد، ممنوعالسفر کرده است. بیش از 30 شاهزاده سعودی نیز در ماههای گذشته بازداشت شدند که احمد بن عبدالعزیز برادر پادشاه و محمد بننایف ولیعهد برکنار شده از جمله این افراد بود. این بازداشتها باعث شده تا مخالفتها با محمد بنسلمان به داخل «هرم قدرت» نیز برسد و عملاً شاهد نوعی شکاف در بین قبایل موثر در عربستان هستیم.
بررسی پتانسیلهای اعتراض و شورش اجتماعی در عربستان به معنای فوری بودن این مسئله نیست. اما نباید فراموش کرد که مردم عربستان از نگاه «رفاه در برابر اطاعتپذیری» گذر کرده و اکنون شاهد حتی نوعی تحقیر ملی نیز هستند. چرا که اقدامات ماجراجویانه محمد بنسلمان باعث تضعیف جایگاه بینالمللی عربستان شده است به نوعی که این کشور در 5 سال گذشته وارد نبرد با یک گروه به نام انصارالله در یمن شده که سنگینترین شکستها را متحمل شده است. این مسئله در کنار فشارهای اقتصادی و سرکوب مخالفان باعث شده تا احتمال بروز شورش و اعتراض در عربستان، دیگر احتمالی بعید و دور از ذهن نباشد.
منبع: تسنیم