مذاکرات بغداد و تله بزرگ آمریکا(یادداشت روز)
امروز موعد شروع مذاکرات واشنگتن و بغداد است. با اینکه هنوز موضوع دقیق این مذاکرات مشخص نیست، بسیاری کلیت آن را «مذاکره درباره حضور آمریکا در عراق» عنوان میکنند. نتایج این مذاکرات در صورت برگزاری میتواند برای طرفین حیاتی باشد. این مذاکرات برای آمریکاییها حیاتی است چون، علاوهبر «منافع سیاسی»، ادامه حضور در این کشور پس از ترور شهید سپهبد سلیمانی، برای آنها به یک مسئله حیثیتی تبدیل شده و برای عراق حیاتی است چون، ادامه حضور آمریکا در این کشور یعنی ادامه ناامنی و بازگشت داعش. نکته مهم دیگر اینکه اصولا «مصطفی کاظمی»، نخستوزیر عراق به شرط اجرای مصوبه پارلمان کشورش برای اخراج آمریکا رای اعتماد گرفته است.
اما آیا آمریکا تن به اجرای مصوبه نمایندگان مردم عراق و خروج از این کشور خواهد داد؟ آیا مصطفی کاظمیکه در این مدت تلاش کرده، تمام جریانهای سیاسی از جمله آمریکا را راضی نگه دارد، قادر به بیرون کردن آمریکاییها خواهد بود؟ پیامدهای اخراج آمریکا از عراق چیست؟ و سؤال آخر اینکه، تبعات ادامه حضور این کشور در عراق کدامند؟
آمریکا بهخاطر «ایران» هم که شده، قصد خروج از عراق را ندارد و همانطور که طی ماههای گذشته نشان داده، برای کنار گذاشته شدن مصوبه مهم پارلمان عراق و ادامه اشغالگری دست به هر کاری میزند؛ از انداختن اراذل و اوباش اجارهای به جان مردم و آتش زدن سفارتخانه و کنسولگری ایران در این کشور بگیر تا تهدیدات امنیتی و اقتصادی عراق. بنابراین آمریکاییها در این مذاکرات تمام تلاش خود را خواهند کرد تا به هر شکل ممکن، حضور خود در عراق را حفظ کنند. از آنجایی که «زمان» هم برای آمریکاییها خیلی مهم است، ممکن است به دنبال تهیه یک جدول زمانبندی شده برای خروج باشند و تا خروج کامل مثلا، 10 سال زمان بخواهند! چنین مذاکرهای - که احتمال آن بالاست - دیگر مذاکره نیست، یک تله است.
احتمالا آمریکاییها وعدههایی هم به دولت عراق خواهند داد. به بیان دقیقتر، در لابهلای وعدهها، این کشور را که به گفته نخستوزیرش، دچار بحران اقتصادی است، توامان، تهدید و تطمیع خواهند کرد. مثلا ممکن است دو گزینه جلوی روی دولت عراق بگذارند و بگویند یکی را انتخاب کنید: یا «ایران و مقاومت» که نتیجهاش، تحریم اقتصادی و نا امنی است؛ یا «آمریکا» که نتیجهاش شکوفایی اقتصادی است! اگر چنین شد، انتخاب با خود عراقیهاست اما دولت عراق باید توجه داشته باشد، فاصله گرفتن از مقاومت یعنی، کنار گذاشتن یکی از مهمترین مولفههای قدرت و تامین امنیت. یعنی حذف «عامل نابودی داعش» به درخواست «عاملِ ایجاد داعش»! این هم یعنی، بازگشت ناامنی به عراق. مگر شکوفایی اقتصادی بدون امنیت ممکن است؟! اگر عراق گزینه دوم را برگزیند، هم امنیتی را که مدتی است تجربه میکند از دست خواهد داد و هم بحران اقتصادی که دارد، وخیمتر خواهد شد. کدام عاقلی متحدین واقعی خود را کنار میگذارد و طرفی را برمیگزیند که ریاستش فردی است با مختصات دونالد ترامپ! نکته دیگر اینکه، آمریکاییها از سال 2003 در عراق حضور دارند و اگر قرار بود حضور آمریکاییها اوضاع این کشور را سروسامان دهد، طی این 17 سال نباید در عراق امروز هیچ مشکل اقتصادی وجود میداشت.
آمریکاییها احتمالا تلاش خواهند کرد، این مذاکرات کِش پیدا کند تا خروجشان از عراق کلا منتفی شود، یا با تاخیر طولانی صورت بگیرد. اینجا راهحل میتواند تعیین یک بازه زمانی برای مذاکره و تأکید بر این نکته باشد که تا این زمان، باید مذاکرات به نتیجه رسیده باشد. ما هم معتقدیم آقای کاظمی بنا به دلایل متعدد، کار سختی پیش رو دارد اما نباید فراموش کرد که، بخش زیادی از مشکلات امروز عراق، به دلیل همین حضور آمریکاییهاست.
ممکن است گفته شود، عراق دارای مشکلات اقتصادی فراوانی است و در صورت انتخاب گزینه «اخراج آمریکاییها»، با تحریم این کشور مواجه میشود که در اینباره باید گفت، اولا امروز که آمریکا در عراق حضور دارد، بنا به گفته مصطفی کاظمی، این کشور با بحران سنگین اقتصادی دست به گریبان است لذا به نظر نمیرسد تحریم، تأثیر آنچنان زیادی در این وضع داشته باشد، ثانیا، آمریکا این روزها خود، با یکی از بدترین بحرانهای امنیتی، اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی دست بهگریبان است طوری که فقط از ناحیه کرونا، چیزی بیش از
42 میلیون و 200 هزار نفر بر تعداد بیکاران این کشور اضافه شده است. ثالثا، عراق کم دوست و متحد ندارد. ایران، چین، روسیه و بسیاری از کشورهای مستقل دنیا. ضمن اینکه بهترین راهکار برای بهبود شرایط اقتصادی یک کشور- نه فقط عراق که همه کشورها- نه آویزان شدن به این کشور و آن کشور که، شروع به سازندگی از درون است. تلاش برای بازسازی زیرساختهایی که طی سالها اشغالگری آمریکا و حکومت دیکتاتورها از بین رفته و از همه مهمتر مبارزه جدی با فساد اقتصادی مثل آنچه این روزها در ایران شاهد آن هستیم، قطعا هر کشوری را به نتایج بهتری میرساند. بنابر این اگر عراقیها به دنبال غلبه بر مشکلات اقتصادی و امنیتی هستند راهحل، رضایت به ادامه اشغالگری نیست و اولین گام، اخراج آمریکاییها از کشورشان است. کشوری که با حربه تحریم معیشت ملتی را گروگان بگیرد و «ادامه اشغالگری» را، تنها راه راحت گذاشتن مردم آن کشور اعلام کند را، باید نگه داشت یا اخراجش کرد؟!
همانطور که در بالا اشاره شد، آمریکا چیزی حدود 17 سال است که در عراق حضور دارد. اگر قرار بود این حضور، اوضاع را بهتر کند، اوضاع امروز عراق، اینطور نبود. عراقیها امروز اگر یک کالای باارزش داشته باشند، امنیت نسبتاً خوبی است که با شکستن کمر داعش، نصیبشان شده و کمر داعش را همین نیروهای مردمی عراق به کمک متحدانشان شکستند. یکی از آرزوهای آمریکا، به حاشیه راندن همین نیروهای مردمی و متحدان عراق است و به احتمال زیاد حین مذاکرات امروز، وقتی با مقاومت دولت عراق برای اخراجشان مواجه شوند، شرط خروج را، حذف حشدالشعبی و فاصله گرفتن از تهران خواهند گذاشت. دیروز خبری منتشر شد مبنی بر اینکه، برخی کشورهای مرتجع و ثروتمند حاشیه خلیج فارس نیز وارد میدان شده و پیشنهادهای وسوسهانگیز اقتصادی برای عراقیها آماده کردهاند. ما بیش از این بحث را کِش نمیدهیم فقط یادآوری میکنیم که، دقیقاً همان کشورهایی درحال وسوسه عراق هستند که، متهمان ردیف اول راهاندازی غائله داعش در عراق و منطقهاند!
برخی معتقدند، خطر احیای مجدد گروههای تروریستی و تکفیری در عراق - نه لزوما با اسم داعش- وجود دارد و واضحترین دلیل آن، حملات گاه و بیگاهی است که این گروههای تروریستی هراز چندگاهی انجام میدهند. رای به ادامه حضور آمریکاییها، حذف نیروهای مردمی و فاصله گرفتن از متحدان واقعی (سه درخواست اصلی آمریکا در این مذاکرات) شاید در ماههای نخست، با یک شیرینی آدامسی از نوع شیرینی کمکهای مالی گاوهای شیرده ترامپ در منطقه را برای عراقیها به همراه داشته باشد اما، از آنجایی که پدر جد تروریستهای تکفیری همین چند کشور وهابی عربیاند، و مشکل عراق نیز به شکل ساختاری حل نشده، شیرینی این دلارها، خیلی زود جای خود را با تلخی بازگشت ترور و ناامنی و هیولای داعش عوض خواهد کرد. اینجا دیگر از حشدالشعبیِ حذف شده و متحدِ دور افتاده هم کاری ساخته نخواهد بود!
جعفر بلوری