زیبایی های ماه مبارک رمضان در بیان رهبری
نیاز انسان به استغفار
انسان بايد در زندگى فردى و اجتماعى، مراقب وسايلى كه خداى متعال براى عبور از لغزشگاهها قرار داده است، باشد. وسيلهاى قرار داده است كه انسان بتواند خود را حفظ و به مقصد نزديك كند و از امكاناتى كه براى رسيدن به سرمنزل مقصود، در اختيار مؤمنين گذاشته است، بهرهبردارى كند.
چهار عنصر بسيار مهم اعمال ماه رمضان
مراقب اين امور بودن، تقواست و همانطور كه بارها شنيدهايد، يكى از هدفهاى مهمِّ روزمّره ماه رمضان اين است كه ما تقوا پيدا كنيم: لعلّكم تتّقون(1). و بنده وقتى اعمالى را كه در ماه رمضان، از سوى شارع مقدّس مورد اهتمام است، ملاحظه مىكنم ـ يعنى روزه ماه رمضان، تلاوت قرآن مجيد، خواندن دعاهاى مأثور و توسّلاتى كه به ذيل عنايات حضرت بارىتعالى وجود دارد ـ مىبينم در ميان اين چهار عنصر بسيار مهم كه روزه ماه رمضان، واجب هم هست، آنچه براى ما خيلى اهميت دارد، استغفار است؛ طلب مغفرت، طلب گذشت از سوى پروردگار عالم نسبت به آنچه از روى قصور، از روى جهالت و خداى نكرده از روى تقصير، از ما سر زده است.
استغفارِ اوليا و بزرگان
قدم اوّل، طلب مغفرت كردن از خداى متعال و به خدا بازگشتن است. توبه، يعنى به سوى خدا برگرديم. هر جا كه شما باشيد، در هر حدّى از كمال كه باشيد ـ حتّى در حدّ اميرالمؤمنين عليه السّلام ـ باز به استغفار احتياج داريد! خداى متعال به پيغمبرش مىفرمايد: و استغفر لذنبك،(2) فسبّح بحمد ربّك و استغفره(3). بارها در قرآن، خداى متعال به پيغمبر مىفرمايد «استغفار كن». با اينکه پيغمبر معصوم است، گناه از او سر نمىزند و از دستور الهى تخلّف نمىكند، امّا به او هم مىفرمايد «استغفار كن»!
البتّه اينکه استغفارِ اوليا و بزرگان از چيست، خود مقوله قابل بحثى است. استغفار آنها از گناهانى چون گناهان امثال ما نيست؛ آن گناهان از آنها سر نمىزند. مقام آنها بالاست. قرب به حضرت ربوبى و مقام ربوبّيت، در حدّ اعلاست. در آن مقام قرب، گاهى چيزهايى كه براى ما مباح است ـ شايد حتّى چيزهايى كه براى ما مستحبّ است ـ براى آن بزرگواران مانع و رادع است. آنها مناسب با شأن آن قرب است كه استغفار مىكنند؛ آنهم استغفار جدّى، نه استغفار صورى.
دعاى كميل را ببينيد! اميرالمؤمنين(عليهالسّلام) در دعاى كميل ـ كه طبق روايات، اين دعا از آن بزرگوار صادر شده است ـ انشاء و در اوّل بار، با شروع دعا به استغفار مىپردازد. اوّل، خدا را به اسمش، به قدرتش، به عظمتش، به صفات جلال و جمالش سوگند مىدهد و بعد از آن همه قسم دادن، شروع مىكند به استغفار كردن: اللّهمّ اغفرلى الذّنوب التى تهتك العصم(4)، تا آخر. دعاى ابىحمزه ثمالى و دعاهاى گوناگون ديگر از اين انسانهاى بزرگ، همينطور است. من و شما به استغفار احتياج داريم. اى مؤمنين؛ عزيزان؛ اى دلهاى پاك و صاف! مبادا مغرور شويد و بگوييد ما كه گناهى نكردهايم! چرا؛ غرق قصوريم، غرق تقصيريم! و ما قدر اعمالنا فى جنب نعمك.(5) آنچه كار خوب كه ما به خيال خودمان انجام مىدهيم، در مقابل نعم پروردگار و در مقابل حقّ شكر الهى، چه ربطى و چه نسبتى دارد؟! چقدر قابل ذكر است؟! ما نمىتوانيم آن حقّ شكر را ادا كنيم؛ نمىتوانيم! لاالذى احسن استغنى عن عونك(6) مگر مىشود انسان از تفضل و لطف الهى، در آنى از آنات، مستغنى باشد؟! هميشه محتاجيم؛ هميشه هم لطف پروردگار مىرسد: خيرك الينا نازل(7). ما هم از اداى شكر عاجزيم و اين قصور، يا تقصير است و به هرحال طلب مغفرت مىخواهد.
بیانات در خطبههاي نماز جمعه تهران ـ 26/10/1376
ــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بقره، 183.
2. غافر، 55.
3. نصر، 3.
4. اقبالالاعمال (ط قديمه)، ج 2، ص 707.
5. همان، ج 1، ص 69.
6. همان، ص 67.
7. همان، ص 70.