تقویت کدام جبهه فرهنگی؟ (نگاه)
سید محمد عماد اعرابی
وقتی در اسفند ماه 1392 رهبر معظم انقلاب تذکراتی پیرامون مدیریت فرهنگی به مسئولان ارائه کردند، آقای علی جنتی در اقدامی پسندیده با انتشار بیانیهای آمادگی خود را برای برطرف نمودن دغدغههای ایشان اعلام کرد و گفت: «رفع دغدغههای معظمله نیازمند درک عمیق مقوله تهاجم فرهنگی؛ تقویت جبهه فرهنگی انقلاب و به میدان آوردن جریان فرهنگ و هنر اصیل اسلامی در برابر این تهاجم است» (علی جنتی؛ 1392/12/15) دو روز بعد رئیس جمهور در اختتامیه جشنواره مطبوعات به این رویداد واکنش نشان داد و گفت: «امروز فرهنگ در اختیار کیست؟ من خوشحالم که وزیر فرهنگ و ارشاد بلافاصله به ندای مقام معظم رهبری پاسخ دادند و این کار بسیار درستی بود. اما چه مقدار از مسائل فرهنگی در اختیار وزیر است؟» (پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری؛ کد خبر: 75741) این کافی بود تا آقای وزیر در اظهارات بعدی خود در 21 اسفند 1392 بار دیگر بر رفع دغدغههای فرهنگی رهبر انقلاب تأکید نماید با این تفاوت که این بار سخن تازهای را به سخنان قبلی خود اضافه کرد: «برخی تلاش میکنند همه دغدغهها را متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کنند در حالی که این دستگاه به عنوان یک دستگاه حاکمیتی یکی از دستگاههای متولی امر فرهنگ در کشور است و ما دهها نهاد و شخصیت فرهنگی داریم- که در خصوص این موضوع مسئولیت دارند» (خبرگزاری مهر؛ کد خبر: 2255108) برخلاف نظر آقای وزیر و بدون آنکه منکر کوتاهی نهادهای فرهنگی دیگر شویم معتقدیم دست کم بخش قابل ملاحظهای از دغدغههای مطرح شده متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهد بود. برای نشان دادن صحت این ادعا مایلم تنها به بخشی از عملکرد یکی از معاونتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آن هم در مقطعی کوتاه اشاره کنم و تأکید کنم چنانچه الگوی این عملکرد را به منظور پیشبینی وضعیت فرهنگی کشور در پایان مدیریت آقای جنتی، به سایر معاونین آقای وزیر و در یک بازه زمانی چهار ساله تعمیم دهیم، شرایط مسلماً نگران کننده خواهد بود. تذکر این نکته را نیز لازم میدانم که این عملکرد با اظهارات آقای وزیر مندرج در بیانیه مورخ 15 اسفند 1392 نیز همخوانی ندارد.
کمتر از دو ماه از رأی اعتماد نمایندگان مجلس به وزیر ارشاد گذشته بود که در مهر ماه 1392 جشنواره فیلم ضد صهیونیستی افق نو تعطیل شد. (خبرگزاری فارس؛ کد خبر: 13920713001440) دو ماه بعد حجتالله ایوبی- معاونت سینمایی وزیر ارشاد- طی دیداری جداگانه با کیارستمی، تقوایی، بنیاعتماد و فرمانآرا خواستار فراهم شدن شرایط فیلمسازی برای آنها شد. (ایسنا؛ کد خبر: 92092315831) این در حالی است که این افراد التزام نظری و عملی به قوانین جمهوری اسلامی ایران نداشته و حتی نگاهی گذرا به آثار آنان نشان میدهد قامت آنها به افق فکری انقلاب اسلامی مردم ایران نمیرسد. کمتر از یک ماه بعد فیلم شیار 143 با موضوع خانواده شهدای دفاع مقدس در گزینش اولیه هیئت انتخاب سی و دومین جشنواره فیلم فجر رد شد. (روزنامه جام جم؛ شماره 3880؛ ص 1) پنج روز بعد جشنواره فیلم عمار با بیمهری وزیر محترم روبهرو شد و وقتی از آقای جنتی سؤال شد چرا در اختتامیه جشنواره فیلم عمار شرکت نکردید پاسخ دادند: «وقت نکردم.» (خبرگزاری فارس؛ کد خبر: 13921022001136) در نهایت بهمن ماه 1392 وقتی اسامی برگزیدگان جشنواره فیلم فجر اعلام شد. در بخش فیلمنامه که در تمامی جشنوارهها به علت بر عهده داشتن ارزیابی مضامین فیلمها مهمترین بخش محسوب شده و نشاندهنده جهتگیری یک جشنواره است نه تنها نامی از فیلمهای ارزشمند «چ» و «شیار 143» برده نشد بلکه حتی این آثار به عنوان نامزد دریافت سیمرغ نیز معرفی نشدند (خبرگزاری فارس؛ کد خبر: 13921120001368) تا مشخص شود نه تنها نشانی از تقویت جبهه فرهنگی انقلاب در معاونت سینمایی وزارت ارشاد به چشم نمیخورد، بلکه حتی دغدغهای برای تشویق و ساخت آثاری با محتوای ارزشی و انقلابی نیز وجود ندارد. مایلم اکیدا تذکر دهم که تمام این رویدادها تنها در یکی از معاونت های وزارت ارشاد و در کمتر از 6 ماه از جانشینی مدیران جدید رخ داد.
شاید به همین دلیل بود که اسفند ماه 1392 رهبر معظم انقلاب در جمع اعضای مجلس خبرگان رهبری نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند و فرمودند: «مسئله فرهنگ مسئله مهمی است. اساس این ایستادگی، این حرکت و در نهایت انشاءالله پیروزی، بر حفظ فرهنگ اسلامی و انقلابی است و تقویت جناح فرهنگی مؤمن، تقویت این نهالهایی که روییده است در عرصه فرهنگ؛ به حمدالله جوانهای مؤمن و خوبی داریم در عرصه فرهنگ و هنر [...] ما عامل فرهنگی کم نداریم» مطمئناً ایشان از اسفند 92 تا تیر ماه 93 شواهد دیگری از این دست را در حوزههای مختلف دیدهاند که مجددا هشدار دادند: «مراقب باشید جریانهای مؤمن را با شعار اعتدال کنار نزنند؛ بعضیها این کارها را دارند میکنند [...] با شعار اعتدال، با شعار پرهیز از افراط، سعی میکنند جریان مؤمن را که در خطرها آن جریان است که زودتر از همه سینه سپر میکند، آن جریان است که دولتها را در مشکلات واقعی به معنای حقیقی کلمه حمایت میکند، کنار بزنند؛ مراقب باشید.»
پس از آنکه معاونت محترم سینمایی وزیر ارشاد در حمایت از کارگردانانی چون کیارستمی، تقوایی، بنیاعتماد، فرمانآرا و... شخصا به دیدار آنها رفت و حتی از پشت صحنه فیلمهایشان دیدار کرد اکنون میخواهم برای مثال به ذکر دو مورد به عنوان ثمره این حمایت بیدریغ اشاره کنم. تنها دو ماه از دیدار دوستانه مسئولان وزارت ارشاد گذشته بود که رخشان بنیاعتماد گفت: «از مادر زاییده نشده کسی که نگذارد فیلم بسازم» (آفتاب یزد؛ شماره 3972؛ ص 7) تا با این ادبیات، بربریت و قانونگریزی خود را در جواب لطف و محبت مجموعه وزارت ارشاد نشان دهد. و چند ماه بعد نوبت به ناصر تقوایی رسید تا اظهار لطف مسئولان وزارت ارشاد را این گونه پاسخ دهد: «واژگان را سانسور میکنند و میگویند فلان واژه را استفاده نکنید... کجای دنیا واژهها مجرم هستند؟... من در تعجبم که متولیان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که اغلب چهرههای شناخته شده در حوزه فرهنگاند، این مسأله را نادیده میگیرند.» (تارنمای بیبیسی فارسی؛ 1393/3/30) به نظر میرسد سرمایهگذاری بر روی این جریان فرهنگی و تقویت آن پیشاپیش محکوم به شکست خواهد بود.
حالا وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی است که باید تصمیم بگیرد و نشان دهد چقدر در عمل به سخنان خود مبنی بر «تقویت جبهه فرهنگی انقلاب و به میدان آوردن جریان فرهنگ و هنر اصیل اسلامی» پایبند است. وزیری که او را به همرزمی با شهید محمد منتظری در همراهی با نهضتهای آزادیبخش میشناسیم.