رضا صفری
در سالهای گذشته سریال پایتخت توانست به نوعی یک اعتماد نسبی برای مخاطب خود به ارمغان بیاورد. در 5 فصل گذشته پایتخت، نکات مثبت فراوانی به چشم میخورد و منصفانه بخواهیم بگوییم، در همین فصل 6 نیز نکات مثبت دیده میشود. مانند همه فیلمها، پایتخت نیز از همان ابتدا فیلمی بدون نقد و بدون نقص محسوب نمیشد، کما اینکه در سالهای گذشته نیز منتقدین بعد از پخش هر فصل از این سریال پربیننده و جذاب ایرانی، از زوایای مختلف به آن میپرداختند. اما در مورد «پایتخت6» به نظر میرسد که شدت انتقادها کمی بیشتر شده است. در واقع ما در نگاه اول، پایتخت را با خود پایتخت و توقعی که برای ما در فصول قبل ایجاد شده بود، مقایسه میکنیم و در مرحله بعد نقدهایی اساسی نسبت به محتوای آن داریم. در هرصورت به طور اجمالی در اینجا به چند نکته درباره «پایتخت6»اشاره میکنیم:
یک-واقعیت این است که آمار مخاطب فیلم در فضای مجازی و سینما، قطعاً با آمار مخاطبان تلویزیونی قابل مقایسه نیست. نمیتوان انکار کرد که بخش اعظم جامعه ما در طی یک سال شاید یک بار هم به سینما نروند، اما مدیوم رسانه ملی یک مدیوم گسترده و شبانهروزی برای غالب مردم است. به خلاف برخی نمایشهای سالنهای متروک تئاتر و یا فیلمهای سینمایی بساز و بفروش و گیشهای امروز، خانوادهها به تلویزیون اعتماد میکنند و نسبت به سلامت فیلمهای پربیننده مانند پایتخت حساسیت نشان میدهند. به نسبت این گستردگی و اهمیت، میتوان درک کرد که چرا سریالی مانند پایتخت بر سر زبانها میافتد؟
دو-هر چند که نظر مردم باید در هر موضوع هنری مورد بررسی قرار گیرد اما باید بین نظر مخاطب عام و نظرات تخصصی کارشناسان در حوزه فیلمسازی و یا در سایر حوزهها مانند جامعهشناسی،روانشناسی و فرهنگی و... تفکیک قائل شویم. مردم به کلیت یک فیلم نگاه میکنند اما کارشناسان در مورد جزء به جزء فیلم و از زاویه تخصص خود نظر میدهند و بر اساس آن در مورد کل فیلم قضاوت میکنند.
سه-آمار بالای بینندگان یک فیلم و یا میزان رضایت مخاطبان از یک فیلم به منزله نبودن نقص و خطا در آن فیلم نیست، بلکه بیانگر برآیند کلی نظر مخاطبان است. اما ممکن است که همان افرادی که از کلیت فیلم راضی بودند، نسبت به برخی دیالوگها و نسبت به قسمتی از فیلم واکش منفی نشان دهند که این مسائل هیچ وقت در اعداد و ارقام نمایان نمیشوند.
چهار-باید در نظر داشت که به طور کلی وظیفه یک فیلم فقط بیان واقعیتهای جامعه نیست؛ اگر قرار است که فقط واقعیتها برای مردم به تصویر کشیده شود، نیازی به این همه فیلم ساختن در سینما و تلویزیون نیست، بلکه به راحتی میتوان یک دوربین برداشت و از دم صبح تا نیمه شب ناهنجاریهای موجود در جامعه را فیلمبرداری کرد و بعد به مردم نشان داد. اتفاقاً این واقعیترین صورت ممکن است.
خاصیت هنر این است که از واقعیتهای جامعه در حوزههای گوناگون بهره میگیرد و از آنها پل و میانبری میسازد تا به حقیقتهای گمشده برسد. هر چند ممکن است که پایتخت در مسیری که در سالهای گذشته طی کرده، تا اندازهای به این اصل رسیده باشد، اما در جاهایی در همان واقعیات توقف کرده است.
پنج-قطعاً برای آگاه کردن مخاطبان، نشان دادن زشتیها در یک فیلم موضوعیت دارد، اما باید این زشتیها به موازات خوبیها به تصویر بیایند تا مخاطب به راحتی بتواند تفوق خوبی بر بدی و زشتی را در ذهن خود مجسم کند. مثلاً ما در این فیلم شخصیت نقی را میبینیم که یک شخص مذهبی ریاکار، غلوگو، ظاهر نما و دروغگو است؛ هر چند که این شخصیت در فضای طنز واقعاً برای مردم لذتبخش و جذاب است اما در دنیای واقعی اصلاً مورد پسند نیست. جا داشت که یک شخصیت موجه مذهبی هم در مقابل نقی برای مردم معرفی شود. یا در مورد بهتاش میبینیم که در برابر پدر و مادر خود بیحیا است، اهل دوست دختر بازی است، دست به روی بزگتر خود بلند میکند و..؛ اما شخصیتی که به موازات بهتاش و در مقابل او قابل ارزیابی باشد، نداریم.
شش-در مورد سکانس جنجالی قسمت آخر پایتخت – البته در تعطیلات نوروز- و یاد آوری برخی فیلمفارسیهای زمان قبل از انقلاب، برخی از عوامل این سریال گفتند که این فقط یک شوخی بود و قصد خاصی مورد نظر نبود. اما باید توجه داشت که
«پایتخت»به تنهایی یک برند در عرصه سریال سازی کشور محسوب میشود و به خودی خود اصالت دارد و نیازی نیست که از آبروی خود برای برخی فیلمهای مبتذل قبل از انقلاب خرج کند.
علاوهبراینکه در قسمت آخر، نشانی از شوخی و طنز نمیبینیم، بلکه برخی قرائن موجود مانند نوع موتور و جزئیات آن واشاره به یک کلمه مشخص، نشان از این دارد که نمیتوان از آن چشم فرو بست. شاید بسیاری از مردم در زمان مشاهده این قسمت، متوجه پشت پرده سکانس آخر نشدند، اما سازندگان یک فیلم باید توجه داشته باشند که با وجود فضای مجازی، کمتر مسئلهای است که از دید مخاطبین پنهان بماند.
از طرفی، اگر به فرض این صحنهها را شوخی هم بدانیم، باید در نظر بگیریم که در آخر کار، ناخواسته چهره بازیگران مبتذل قبل از انقلاب، کمی تطهیر خواهد شد.
همچنین باید توجه کنیم که در هر فیلمی باید مقدار هزینه و فایده یک سکانس برآورد شود. قطعاً نمایش این سکانس جنجالی، در مجموع به ضرر کل پایتخت 6 تمام شد.
هفت-بسیاری از مردم با وجود سلیقههای مختلفی که دارند، اما نسبت به فیلمنامه این فصل پایتخت، معترض بودند و از نبود یک قصه منسجم انتقاد میکردند. هر چند که هنوز چند قسمت تا پایان پایتخت 6 باقی مانده است، اما نمیتوان برخی نقدهای موجود در قسمتهای پیشین درباره دیالوگها و فیلمنامه را نادیده گرفت. امیدواریم که در قسمتهای آینده دوباره شاهد اوج گرفتن پایتخت باشیم.