نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
وکیلالدولهها مشغول مأیوسسازی مردم از مجلس یازدهم
سرویس سیاسی-
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده مدعی اصلاحات در مجلس و کاندیدای ردصلاحیت شده انتخابات مجلس یازدهم در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «من از اين فرصت استفاده کنم و بگويم که اي مجلس يازدهميها؛ تاکنون هرچه شعار داديد بس است، بيش از اين ديگر شعار ندهيد. مجلس به حدي خطوط قرمز دارد که نميتواند در بزنگاهها کاري کند. يک قانون اساسي، دو هزار تا سياستهاي ابلاغي، مجمع تشخيص نظام و... وجود دارند که با اين وضع مجلس چندان کار خاصي نميتواند، انجام دهد. کلا در پارهاي امور بايد تغييراتي انجام شود زيرا با اين وضعيت مجلس کارايي مدنظر را در حد مطلوب نخواهد داشت. نهايت امر سؤال، بازخواست و نظارت است».
جعفرزاده ایمنآبادی در ادامه گفت: «من از عقلاي مجلس يازدهم ميخواهم فارغ از شعارهاي تندي که دادند با دولت تعامل کنند. تجربه من ميگويد که کشور نه پذيرش دعوا و نه شرايط تنش را دارد. اگر مجلس يازدهم روحيه تعامل با دولت را پيش بگيرد، بهتر است».
یکی از نقاط ضعف جدی مجلس دهم این بود که تعداد قابل توجهی از نمایندگان با بیاعتنایی نسبت به وظیفه خود، بهجای اینکه نماینده ملت باشند، وکیلالدوله بودند.
بر همین اساس، یکی از اصلیترین وظایف مجلس که نظارت بر عملکرد دولت و ریلگذاری حرکت بود، به حاشیه رفت. نکته قابل توجه اینجاست که این نماینده مدعی اصلاحات نیز در مصاحبه مذکور، با ژست تنشزایی، نمایندگان مجلس یازدهم را به بیمسئولیتی و شانه خالی کردن از مسئولیت تشویق میکند.
قطعا نمایندگان مجلس هیچگاه بهدنبال دعوا با دولت نیستند؛ مسئله اصلی، نظارت بر عملکرد دولت است.
بخش قابل توجهی از منتخبان مردم در مجلس یازدهم را جوانان مومن، متخصص و انقلابی تشکیل دادهاند. تعدادی از همین منتخبان از هفتههای گذشته، برگزاری جلسه با کارشناسان و صاحبنظران و مشورت با نمایندگان فعلی مجلس را نیز در دستور کار خود قرار دادهاند.
همزمان با این اقدام تحسینبرانگیز، نمایندگان مدعی اصلاحات که کارنامهای برای عرضه به افکار عمومی ندارند، مشغول مایوسسازی مردم هستند.
کاسبی از کرونا با چاشنی مذاکره!
روزنامه شرق در شماره روز گذشته خود نوشت: «او[ترامپ] همچنین کرونا را به بهانهای برای به استیصال کشاندن جمهوری اسلامی ایران و مذاکره تبدیل کرده است. اگرچه برخی منابع خبری از تمایل بعضی از فعالان در دولت[!!] برای رسیدن به این نقطه سخن گفتهاند، اما هنوز نقشه روی میز تهران- واشنگتن ناپیداست. از سوی دیگر، آمریکا قصد دارد با توجه به درگیری ایران برای درمان تعداد زیاد بیماران کرونا، در عراق با گروههای نزدیک به ایران درگیر شود و درصدد است این برنامه را با قصد از بینبردن آنها اجرا کند.»
این نوشتار افزوده است: «اینها در حالی است که ترامپ کمتر از سه فصل با برگزاری انتخابات ریاستجمهوری 2020 فاصله دارد و همچنان دموکراتها رقابت با او را ادامه میدهند. جو بایدن، معاون اول باراک اوباما که به نظر میرسد نامزد نهایی دموکراتها باشد نیز معتقد است تحریمهای ایران باید لغو شوند و آمریکا باید به برجام بازگردد. به نظر میرسد اگر همهگیری کرونا، رخ نداده بود اکنون ایران و آمریکا و موضوع مذاکره بین دو کشور داغ بود؛ چون همچنان دونالد ترامپ بهدنبال روکردن برگ برنده خود برای مذاکره و توافقی فراتر از مذاکره دولت قبل از خود با ایران است.»
اما نکته قابل تامل در این گزارش این آنجاست که این روزنامه طیف موسوم به اصلاحطلب تصریح میکند: «فرصتی که در تابستان 98 به دفعات رخ داد و ترامپ مدعی بود که آماده مذاکره با ایران است ولی مقامات جمهوری اسلامی ایران معتقد بودند فرصت طلایی مد نظر آنها نیست؛ از بیاریتز فرانسه تا نیویورک. با همه اینها آنچه پیش روی دو کشور، بهویژه تأثیرات فوری آن بر شهروندان ایرانی است، آنچنان شفاف نیست اما آنچه مشخص است، شرایط فعلی نیز تفاوتی با آنچه ایران از ابتدا دنبالش بود، ندارد. ایران معتقد است برای مذاکره با ترامپ او باید ابتدا به توافقی که دولت قبلی با ایران انجام داده است، بازگردد و تحریمها را لغو کند، اما شواهد نشان میدهد که ترامپ قصدی برای چنین کاری ندارد و در این شرایط تنها کارکرد سخن گفتن از لزوم لغو تحریمها، جبههسازی رسانهای است که شاید اکنون برایش خیلی دیر باشد.»
طیف موسوم به اصلاحطلب از هر چیزی درس مذاکره میگیرند! و این تاسفبرانگیز است که این جریان بدون در نظر گرفتن عزت مردم جمهوری اسلامی ایران آن هم پس از اقدام زننده آمریکا در خروج از توافق هستهای باز هم متمایل به مذاکره با این کشور است. متاسفانه این طیف از تاریخ درس عبرت نمیگیرد وگرنه حتما اکنون به این باور رسیده بود که مذاکره با کسی که هدفش از مذاکره ایجاد نمایشی برای انتخابات آمریکاست نفعی برای ملت ندارد و از قضا ضرر آن این است که دیگران را بر این باور میرساند که هر واکنشی در قبال ملت ایران داشته باشند باز هم با لبخند از آنها استقبال میشود.
خودتحقیری و القای ناامیدی توسط آقای شهردار!
روزنامه همشهری در شماره دیروز، یادداشت پیروز حناچی شهردار تهران در روزنامه انگلیسی گاردین را منتشر کرد.
حناچی در این یادداشت نوشت: «در ایران، مدیران شهری با یک بحران بیسابقه بهداشت عمومی روبهرو هستند. ارقام نشان میدهد ۳۱۶۰ نفر تا ۲ آوریل از این بیماری فوت کردهاند و بیش از ۵۰ هزار مورد ابتلا به کرونا گزارش شده است. میزان ابتلا هنوز کند نشده است و بسیاری از مبتلایان در تهران هستند، شهری که من شهردار آن هستم.»
وی در ادامه نوشت: «بدون تردید مواردی وجود دارد که ما میتوانیم مانند همه کشورهای دنیا متفاوت عمل کنیم؛ اما ما تحت شدیدترین رژیم تحریم تاریخ قرار داریم. تحریم ایالات متحده نه تنها شرکتها و اشخاص آمریکایی را از انجام تجارت قانونی با همتایان ایرانی منع میکند، بلکه با توجه به اینکه این تحریمها فرامرزی است، همه کشورها و شرکتها نیز برای انجام فعالیتهای قانونی با ایرانیان، حتی در رابطه با فروش دارو مورد ارعاب قرار میگیرند. در نتیجه، توانایی من و همکارانم در فراهم کردن زیرساختهای بهداشتی، لجستیکی و سایر موارد ضروری برای مبارزه با این بیماری به شدت کاهش یافته است. ما هر روز این خسران را تجربه میکنیم.» شهردار تهران در بخش دیگری از این یادداشت نوشت: «امتناع دولت دونالد ترامپ از متوقف کردن جنگ اقتصادی خود علیه ایران مستقیما مانع تلاشهای ما برای مقابله با ویروس میشود که هیچ مرزی نمیشناسد... اگر رهبران جهانی نتوانند از فرصت برای پذیرش تغییر استفاده کنند، همه ما همچنان در برابر بیماریهای واگیردار، فاجعه زیست محیطی، گرم شدن کره زمین، تروریسم، افراطگرایی شدید و سایر تهدیدهای مشترک بسیار آسیبپذیر خواهیم بود»
در حالیکه آمریکاییها و اروپاییها در مقابله با کرونا فلج شده و به سرقت محمولههای دارویی و بهداشتی یکدیگر روی آورده و خود به شکست و ضعف در آن معترفند، خودتحقیری و القای ناامیدی و ادعای شهردار تهران مبنی بر اینکه « به خاطر تحریمها، توانایی من و همکارانم در مقابله با کرونا به شدت کاهش یافته است» قابل تأمل است!