kayhan.ir

کد خبر: ۱۸۳۲۱
تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۳۹۳ - ۲۱:۲۳
پایان جام جهانی و پیام مهم آن برای فوتبال ایران

ما می‌توانیم! (نکته ورزشی)

امشب با برگزاری دیدار فینال، پرونده بیستمین جام جهانی فوتبال بسته می‌شود و هیاهوی فوتبال حداقل در این بعد و وسعت فرو می‌نشیند. جام بیستم هم مثل هر رویداد بزرگ ورزشی در خود و برای خود، حرف‌ها و نکته‌هایی تازه و بدیع داشت که از جنبه‌ها و ابعاد مختلف ورزشی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و... قابل تحلیل و بررسی است. کاری که در اکثر کشورهای دنیا با یاری گرفتن از صاحب‌نظران و کارشناسان شاخه‌های مختلف ذکر شده صورت می‌گیرد و سعی می‌شود که از تأثیرات مثبت درس‌ها و عبرت‌ها و تجربیات این جام بی‌بهره نمانند. حالا هر چقدر این نقد و بررسی‌ها، این تحلیل‌ها و بحث‌ها، عمیق‌تر، واقع‌بینانه‌تر، منصفانه‌تر و بالاخره روشمندانه و علمی‌تر به قصد و نیت «اصلاح» و نه «تخریب» و تصفیه‌حساب و تأمین منافع فردی و اغراض شخصی صورت بگیرد، نتایج مثبت آن بیشتر بر کار و بار ورزش و آینده آن نمایان می‌شود.
بررسی و تحلیل مسابقات جام جهانی حداقل از بعد و نگاه ورزشی کاری است که ما و به ویژه کارشناسان و رسانه‌های ما هم باید انجام دهند تا با کشف و استخراج نکات مثبت و تجربیات سودمند از آن در جهت بهبود و پیشرفت فوتبال ایران به سهم خود استفاده ببریم.
کاری که همان طور که گفته شد هر چقدر با دید وسیع و «جهانی» و با نیت رعایت «مصالح ملی» و با روش‌های علمی و متدیک و بالاخره روحیه منصفانه و خیرخواهانه صورت بگیرد، می‌تواند نتایج مثبتی برای فوتبال ما و بهبود شرایط آینده آن در بر داشته باشد و البته عکس آن هم صادق است!
تیم ملی فوتبال ایران هم در جام جهانی بیستم یکی از سی و دو کشور حاضر در مرحله نهایی بود. حضوری که بارها از سوی اکثر کارشناسان تأکید شده که به دور از احساسات و جوزدگی و... بلکه با توجه به واقعیت‌ها و با اتکا به ظرفیت‌ها و توان بالقوه و امکانات مادی و سرمایه‌های انسانی و بالاخره سابقه و گذشته این فوتبال، در هر دوره باید برای تیم ملی ایران تکرار و به یک روند تبدیل شود، چنان که برای کشورهایی مثل ژاپن و کره تبدیل شده است.
خوشبختانه تیم ملی ایران در این مسابقات حضوری قابل قبول داشت و به گواه و نظر بسیاری از اهل فن این حضور کمی «فراتر از انتظار» بود. البته از نظر کسانی که فقط با معیار «عدد» و «رقم» و «نتیجه» مسائل را بررسی و تحلیل می‌کنند، نمایش تیم ملی ایران با دوره قبل و دوره اولی که تیم ما در جام جهانی حضور یافت، تفاوتی نداشت، چون بار اول با اسکاتلند و بار دوم (دوره قبل- آلمان) با آنگولا مساوی کرده و یک امتیاز به دست آورده بود و...! منتها برای کسانی که فراتر از نتیجه و کمیت به «کیفیت» و نحوه بازی و... توجه دارند، نه در ایران، بلکه در سراسر جهان، «ایران»، چیزی «فراتر از انتظار» بود و برای مردمی که بی‌اغراق ورزش و فوتبال را، بی‌حب و بغض با همه عشق و وجود خود دنبال و احساس می‌کنند و می‌شناسند، بازی تیم ملی به ویژه در دیداری که مقابل یکی از غول‌های فوتبال جهان، انجام داد، آن قدر قابل قبول و خوشایند بود که با این که تیم باخته بود، اما آنها به خیابان‌ها ریختند و به خاطر «بازی خوب و مردانه»، شادی کرده و اشک شوق ریختند و... راستی چقدر خوب می‌شد، همه دست‌اندرکاران و اهالی فوتبال مثل مردم و با توجه به «خواسته» و مطالبه مردم، بیش از آن که به دنبال کسب نتیجه و برد و باخت و قهرمانی و «عدد» و «کمیت» باشند، در درجه اول دنبال «کیفیت» و ارتقای آن و ارائه بازی‌های خوب باشند قهر و پشت کردن تماشاگر به ورزشگاه‌هاکه در فصل گذشته به طور ملموس خود را به رخ کشاند، یکی از نتایج این بی‌توجهی و تناقض میان خواست دست‌اندرکاران رسمی فوتبال و توقع و مطالبه مردم است،‌ بگذریم.
در هر حال فوتبال ما در این رقابت‌ها، با نمایش دور از انتظار خود توانست دل مردم را شاد کند. یعنی توانست هدف اصلی را محقق سازد. هدف اصلی و اول ورزش قهرمانی در جمهوری اسلامی «شاد کردن دل مردم» است و این را ما بارها و به صورت تأکید و تکرار در پیام‌های تبریک رهبر معظم انقلاب خطاب به ورزشکاران مشاهده کرده‌ایم. حضور آبرومندانه و بازی‌های مردانه که تکیه بر «فوتبال ایرانی» داشت و بالاخره حتی شکل و شرایط ظاهری اکثر قریب به اتفاق بازیکنان که از هویت و فرهنگی مستقل حکایت می‌کرد و... دلیل اصلی این شادی بود. البته تیم ما نتوانست به یکی از اهداف اعلام شده خود یعنی «صعود از گروه» جامه عمل بپوشاند، اما به راستی در این راه تلاش خود را انجام داد و... تیم ملی فوتبال ایران در این مسابقات و سه بازی (به ویژه در دو بازی اول) نشان داد و حتی به سختگیران و دیرباوران ثابت کرد که «ما» در فوتبال هم و در عرصه و آوردگاهی چون «جام جهانی» هم «می‌توانیم»... و این به گمان ما مهمترین درس و دریافتی است که می‌توانیم درباره فوتبال ایران از جام جهانی برداشت کنیم. پیامی مهم و مسئولیت‌آور که بیش از هر کس مسئولان ورزش و فوتبال ما باید آن را دریابند و با تکیه بر آن، که واقعیتی است غیرقابل انکار و مشاهده بادو چشم سر و تأیید شده توسط بسیاری از جهانیان، برای آینده بهتر فوتبال طرحی نو دراندازند و برنامه‌ای پیشرو و سازنده به کار اندازند.
امروز لازم است فراتر از اهداف کوتاه مدت، مثل «جام ملت‌های آسیا» (استرالیا)، فوتبال بازی‌های آسیایی و...- که در جای خود و به عنوان یک هدف کوتاه مدت قابل اهمیت هم هست- مسئولان و دست‌اندرکاران ورزش، کارشناسان راستین و منصف، رسانه‌های متعهد و آگاه و... با دست به دست هم دادن- نه با عرض معذرت به جان هم افتادن و یکدیگر را تخریب و تمسخر کردن و...- برادرانه، عالمانه و دلسوزانه بنشینند و راه‌های تحول و به فعل درآوردن قابلیت‌های نهفته این فوتبال را بررسی و کشف کنند. فوتبال ما به برنامه‌های بلند مدت و مفصل برای رسیدن به جایگاه حقه خود نیاز دارد. برای این فوتبال باید کار ریشه‌ای، اصیل و جدی کردکه لیاقت این فوتبال و مردم علاقه‌مند به آن هم همین است نه کارهایی از سر سمبل کاری و بی‌         حوصلگی و رفع تکلیف. عنان و مهار فوتبال را از این پس باید صاحبان اصیل و استخوان خرد کرده فوتبال در دست داشته باشند نه ناشسته‌رویان پرمدعا و فرصت‌طلب؛ برای فوتبال باید متخصصان و اهل فن تصمیم بگیرند، نه منفعت‌جویان و دلالی افسارگسیخته و شارلاتانیزمی که سال‌هاست به شکل‌های مختلف فن و فرهنگ، زیبایی و کیفیت آن را هدف قرار داده و قربانی منابع پست خود کرده است و... برای فوتبال مستعدی که می‌تواند در جام جهانی هم دل مردم را شاد کند باید کاری کرد و در درجه اول گریبان آن را از چنگ آفات و پلشتی‌ها رها کرد و...