پازل بحران عراق
اشاره
پس از گذشت کمتر از یک ماه از درگیریهای عراق در کنار تمرکز رسانهها و افکار عمومی بر عملیات نظامی در مناطق درگیری، رفتهرفته مواضع سیاسی و آنچه که در این عرصه میگذرد آشکارتر شده است. آشکار شدن مواضع سیاسی افراد و دولتها تا حدود زیادی به درک چرایی حمله ناگهانی داعش به مناطقی از عراق و اهدافی که دستهای پشت پرده دنبال میکنند، کمک میکند.
از مجموع آنچه که در این مدت و در دو عرصه نظامی و سیاسی گذشته، میتوان تصویری با محورهای زیر ارائه کرد:
محور اول راهبرد تهاجمی تروریستها
محور دوم راهبرد مقابله دولت عراق
محور سوم اولویتهای تروریستها
محور چهارم راههای مشترک تروریستها و حامیانشان برای محقق ساختن اولویتها (محور سوم) است.
در این نوشتار سعی شده ضمن تمرکز بر محور چهارم، سه محور دیگر بررسی شود.
راهبرد تروریستها
تروریست های داعش با راهبرد سهمحوری زیر تهاجم خود به عراق را آغاز کردند:
1ـ تثبیت مناطق اشغالشده؛ تهاجم سریع تروریستها به مناطق غرب و شمال غرب عراق و نیز خیانت نظامیان بعثی رخنه کرده در ارتش و همچنین خیانت برخی از مسئولان حکومت منجر به آن شد که گروهک تکفیری تروریستی داعش مناطقی را اشغال کند که مهمترین آن موصل سومین شهر عراق و تکریت و تعدادی گذرگاه، روستا و شهرک بوده است.
تروریستها پس از اشغال کامل این مناطق برای توسعه مناطق اشغالی به شهرهایی مانند سامرا، تلعفر، فلوجه و... نیز حمله کردند، اما موفقیتی کسب نکردند و با دادن تلفات مجبور به عقبنشینی شدند. پس از این ناکامیها تروریستها برای مستحکم کردن موقعیتشان به تثبیت مناطق اشغالی روی آوردند که در خلال آن با مخالفتها و مقاومتهایی مواجه شدند و برای فائق آمدن بر آن به جنایتهایی دست زدند و ظاهراً توانستند مناطق اشغالی را تثبیت کنند. هر چند که هنوز اخباری دال بر مشکلات عدیده آنها در این مناطق وجود دارد.
2ـ بازسازی و تقویت قوای نظامی؛ تروریستهای تکفیری داعش پس از اشغال موصل که حاصل توطئه و خیانت بود، برای ادامه اشغال مجبور به درگیریهای نظامی پراکنده شدند که به تدریج جدی و خونین شد. شدت درگیریها سبب کشته و زخمی شدن تعداد قابلتوجهی از تروریستها شد که به معنای تضعیف توان نظامی و مشکل شدن ادامه تهاجمات بود.
از اینرو تروریستها با کاهش حملات، به بازسازی قوای نظامی روی آوردند. آنها برای بازسازی از بقایای نیروهایشان در سوریه و افرادی که در مناطق اشغالی به خدمت گرفتند، استفاده کردند. این بازسازی نمیتواند کاملاً اطمینانآور باشد؛ زیرا عمق وفاداری افراد محلی که به خدمت گرفتهاند مشخص نیست و همیشه این شک و تردید وجود دارد که آنها در بزنگاهها صحنه نبرد را ترک کنند.
3 ـ تداوم حمله؛ به نظر میرسد تروریستهای تکفیری داعش، پس از بازسازی و تقویت توان نظامی قصد دارند همچنان به حملاتشان ادامه دهند. اگر ادامه حملات آنها قطعی تلقی شود، موفقیت حملات احتمالی به عوامل عدیدهای بستگی خواهد داشت از جمله:
الف ـ میزان پشتیبانی مادی و معنوی حامیان آنها.
ب ـ موضعگیریهای جهانی درباره تهاجم و رفتار آنها.
ج ـ نوع قضاوتهایی که در مناطق اشغالی و سایر مناطق درباره آنها به وجود آمده است.
دـ مواضع مخالفان آنها در عراق مانند دولتیها، عشایر، قبائل، مردم و مراجع.
ه ـ توان نظامی که برای رویارویی با آنها فراهم میآید.
با توجه به همه عواملی که اشاره شد به نظر میرسد، شانس تروریستهای تکفیری در عرصه نظامی در حال کاهش و راهبرد دولت عراق برای مقابله با آنها در حال تقویت است.
راهبرد دولت عراق
1ـ متوقفساختنپیشروی تروریستها؛ تروریستها در بدو امر با تکیه بر خیانت خائنان به ملت عراق و تصرف سریع موصل و روی آوردن به جنایت و رسانهای کردن آن، کوشیدند با ایجاد فضای رعب و وحشت مسیر تصرف سایر مناطق و شهرها را هموار سازند و تا حدودی نیز موفق شدند، اما زمان حاکمیت این فضای رعبآور آنقدر دوام نداشت تا آنها به تمام خواستههایشان برسند و حرکتی متشکل از مرجعیت دینی، شور مردمی و اقدام دولتی سد راه آنها شد و اجازه نداد یورش وحشیانه آنها به سایر شهرها به آسانی امکان پذیر شود. حکومت عراق اینگونه در حساسترین وضعیت با بسیج نیروها و امکانات تا جایی که امکان داشت مانع ادامه حرکت آنها شد و پس از گذشت چند روز تقریباً تروریستهای تکفیری را زمینگیر و پیشروی آنها را متوقف کرد.
2 ـ بازسازی ارتش و تقویت آن؛ پس از یورش سریع تکفیریها و فروپاشیدن برخی از یگانهای نظامی و وحشتی که تروریستها با اعدام نظامیهای اسیر شده ایجاد کردند، لازم بود ارتش از لحاظ سازمانی و روحیه، بازسازی و تقویت شود. بخشی از بازسازی سازمانی با شناسایی و تصفیه فرماندهان بعثی متمرد و خیانتکار انجام میگرفت که مالکی صورت داد و برخی نیز جابهجایی یگانها و تطبیق سازمان آنها با نیازهای میدان نبرد بود که آن هم تا حدودی انجام شد و بخش مهم آن هم از طریق تقویت بنیه نظامی ارتش بود که با اعلام فتوای «وجوب کفایی» جهاد آیتالله سیستانی زمینه کامل آن فراهم شد. به عبارتی نیازهای اصلی بازسازی ارتش و تقویت آن به میزان قابلتوجهی برطرف شده و ارتش برای رسیدن به توانایی قابلقبول فقط به مقداری زمان نیاز دارد.
3 ـ آغاز عملیات بازپسگیری؛ به نظر میرسد ارتش عراق از ابتدای درگیریها تاکنون درگیر دو محور مورد اشاره بوده و هنوز به طور جدی وارد مرحله عملیات بازپسگیری نشده است. سازماندهی بیش از دو میلیون نیروی داوطلب که الزاماً با فرایندی همراه است، مقدمه عملیات گسترده علیه تروریستها خواهد بود که به سبب حضور آنها در مناطق شهری و محل سکونت مردم با ملاحظاتی همراه خواهد بود که از مشکلات امر محسوب میشود، اما در هر صورت این مسئله بخش مهمی از راهبرد حکومت عراق است که بهزودی باید اجرا شود، زیرا در غیر این صورت امکان دارد روند تحولات تغییر کند.
اولویتهای تروریستها
تروریستها در آغاز تهاجم به عراق دارای اولویتهایی بودند که پس از حمله و اتفاقاتی که طی روزهای گذشته در داخل و خارج عراق روی داد، احتمالاً آن اولویتها تغییر کردند؛ در هر صورت میتوان موارد ذیل را جزو اولویتهای فعلی تکفیری ها دانست:
الف ـ اشغال کل عراق و تصاحب قدرت.
ب ـ تجزیه عراق.
ج ـ حذف مالکی.
دـ ضعیف نگهداشتن دولت مرکزی
ه ـ استقلال کردستان عراق.
تحقق اولویتهای فوق به خودی خود و حتی با وضعیت موجود امکان پذیر نیست و هیچگونه ضمانتی ندارد؛ زیرا با وجود تثبیت موقعیت تروریستها در برخی مناطق، موقعیت کلی و حضور تحمیلی آنها در عراق کاملاً متزلزل است. از طرفی، دولت عراق نیز در حال آمادهسازی زمینههای هجوم گسترده به تروریستها و آزادی بخشهای تصرف شده است. با این حال تروریستها و حامیانشان برای تحقق هر یک از این اولویتها، در تلاش هستند.
راههای تحقق اولویتهای تروریستها
تروریستهای تکفیری و حامیان آنها میدانند با اتکای صرف به عملیات نظامی که این روزها هم با مشکل جدی مواجه شده نمیتوانند به اهداف فوق دست یابند؛ از طرفی هم میدانند با توجه به پیچیدگی موضوع و مقاومتهای جدی که در برابرشان وجود دارد، برایشان مقدور نیست برای رسیدن به هر اولویتی راه و برنامه جدایی داشته باشند؛ از این رو راه و برنامهای را برگزیدند که بتوان از طریق آن به برخی اهداف مشترک دست یابند که از جمله آنها می توان به راه های زیر اشاره کرد.
1 ـ فشار بر مالکی و حذف وی؛ مالکی با ایستادگی در برابر زیادهخواهیهای کشورهایی مانند آمریکا، ترکیه، عربستان، قطر و... دشمنی آنها را برانگیخته است تا آنجا که وضعیت موجود را بهترین فرصت برای فشار به مالکی و حذف وی میدانند و در این باره با یکدیگر همداستان شدهاند. به عنوان مثال جانکری، وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه ای که اخیرا با بیبیسی داشته، گفت: «این بحران راهحل نظامی ندارد، دولت عراق باید به مردم بخشهایی از جامعه عراق که محل رویش داعش است قدرت دهد.»
اظهارات رابرت گرنییر مأمور سابق سیا هم در این باره قابل توجه است: «به نظر من جایگزین کردن مالکی در این میان بسیار اهمیت دارد.»
دیان فاینشتاین رئیس کمیته اطلاعاتی مجلس سنای آمریکا هم اینگونه موضع گرفته که: «اگر به دنبال آشتی(در عراق) هستید، دولت مالکی باید کنار برود.»
2ـ انقلابی معرفی کردن تروریست ها؛ سابقه اقدامات وحشیانه گروهک تکفیری تروریستی داعش در سوریه و همچنین نوع یورش به عراق و رفتاری که با مردم داشته و شعارها و ادعاهایی که سر داده و... این گروهک را مجموعهای غیرمتمدن و دارای افکار و رفتاری جنایتپیشه و خطرناک برای جامعه بشری معرفی کرده است.
وجود چنین تصویری از داعش در اذهان جهانی سبب میشود همگان از این گروهک تروریستی و حامیانش متنفر و منزجر باشند که در این صورت فضا برای تنفس آنها تنگ میشود و آنها نمیتوانند دوام بیاورند. در این میان رسانهها و افرادی برای تطهیر چهره تکفیریها دست به ترفند مضحکی زده و برای آنها عناوین و عباراتی ساخته اند تا مگر بتوانند سرشت پلید آنها را پنهان نگه دارند.
در این میان شبکه خبری بیبیسی انگلیس، در مطلبی به قلم «مایکل استیونز» که برای موسسه «رویال یونایتد سرویسز» قطر کار میکند آورده است: جنگجویانی که به سرعت در شهرهای مختلف عراق نفوذ کردند و ... فقط یک گروه نهیلیستی جهادی نیستند که در پی راه انداختن یک امارات اسلامی باشند. این بیشتر یک قیام همگانی توسط گروه بزرگی از ناراضیان شمال غرب عراق و محصول سالها محرومیت اجتماعی، دولتداری ضعیف و فساد دولت عراق است.»
نوع پوشش خبرهای عراق از سوی العربیه، شبکه خبری دربار آل سعود نیز داستانی دارد. این شبکه با معرفی کردن تروریستهای داعش با عنوان «عشایر» مینویسد: «انقلابیون عشایر راهی بغداد شدند...»
3ـ شعلهور ساختن آتش جنگ مذهبی؛ تروریستها و حامیانشان بر بدنامی و بیاعتباری سخنان و ادعاهایشان در نزد مردم آگاهند و میدانند و در وضعیت عادی نمیتوانند مردم را به امری فراخوانند و یا از امری باز دارند از اینرو برای جبران این بیاعتباری و تحریک مردم ناآگاه و بیخبر از دسیسههای آنها اما معتقد به مسائل مذهبی، بر تنور نزاع و جنگ مذهبی میدمند تا شاید کشتی توفانزده دسیسههایشان را با عبور از دریای خون به ساحل مقصود برسانند.
شیخ احمد الدباش، از اعضای قبیله سنی البطه و رهبر ارتش اسلامی عراق در مصاحبه با روزنامه دیلیتلگراف در بیانی آتشافروزانه گفت: «همه گروههای سنی علیه نوری مالکی نخستوزیر، متحد شدهاند.» و یا روزنامه شرق الاوسط وابسته به آلسعود که در لندن منتشر میشود در مقالهای به فتوای آیتالله سیستانی اعتراض کرده و مینویسد فتوای آیتالله سیستانی به جنگ شیعه و سنی منجرخواهد شد و این در حالی است که آیتالله سیستانی تأکید کرده فتوای جهاد با تروریستها هرگز فتوا علیه اهل سنت نیست، زیرا اهل سنت نهتنها برادر که عین ما هستند و همچنین علمای زیادی از اهل سنت عراق و خارج از عراق، داعش را تکفیری دانسته و از فتوای آیتالله سیستانی که برای نجات عراق صادر شد حمایت کردند.
به عنوان مثال، «شیخ محمد بلاسم الجبوری» مدیر اوقاف اهل سنت در بصره در بیانیهای از همه عراقیها خواسته در مقابل هجمه تروریستی تکفیری وحشیانه که عراق با آن روبهرو است، مقابله کنند. یا «شیخ محمدامین» از علمای اهل سنت عراق هم اعلام کرده که هر کس بخواهد آنچه را که در موصل رخ میدهد به اهل سنت نسبت دهد در توهم به سر میبرد، هیچکس نمیتواند به نام اهل سنت سخن بگوید... چگونه انقلاب سنی وجود دارد در حالی که اهل سنت سر بریده و کشته میشوند و از موصل رانده میشوند. چگونه شخصی با صدور فتوا (اشاره به رافع الرافعی که به سبب حمایت از تروریسم متواری شده است) مدعی است آنچه رخ میدهد، انقلاب اهل سنت است.
در پایان میتوان نتیجه گرفت آنچه که امروز در عراق میگذرد ادامه سیاستهای غرب و مرتجعین منطقه برای تضعیف جبهه مقاومت است که سالها توانسته در برابر استکبار و صهیونیسم و توطئهها و خیانتهای برخی سران عرب بایستد و روزبهروز قویتر شود و ملتهای بیشتری را به خود جلب کند. ملت عراق تاوان پیوستن به این جبهه را میدهد که با مقاومت و اتحاد میتواند از این پیچ خطرناک عبور کند که در این صورت حرکت لجامگسیخته تکفیری در مسیری قرار میگیرد که حامیان امروزش به وحشت میافتند.
منبع: فارس