نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
روزنامه زنجیرهای آرمان:حیف شد فرصت مذاکره با آمریکا از دست رفت!
سرویس سیاسی ـ
روزنامه آرمان دیروز در مطلبی با عنوان «ترور؛ دیوار بتنی مقابل دیپلماسی» نوشت: «خوشبينترين جريانهاي سياسي يعني مدافعان رابطه با آمريکا نيز در اين شرايط زمينه طرح مسئله مذاکره را مناسب نميدانند. درهاي ديپلماسي از مدتها پيش بسته شده و اگر قرار بود ديپلماسي حلّال مسائل تهران و واشنگتن باشد، زماني که رئيسجمهور ايران به نيويورک سفر کرده بود و آقاي ترامپ و آقايروحاني در يک ساختمان و در فاصله چندمتري يکديگر قرار داشتند، نتيجه ميداد. اکنون اقدام تروريستي آمريکا و شهادت فرمانده ارشد نظامي ايران به مثابه ديواري بتني در برابر ديپلماسي قرار گرفته است و نميتوان اميدي به تغيير فضا در کوتاهمدت يا حتي ميانمدت داشت».
مدعیان اصلاحات همیشه حسرت نشست و برخاست با مقامات آمریکایی را در دل دارند. آنها با توهین به شعور مردم مدعی شدند که برجام برای لغو تحریمها و گشایش اقتصادی نبود، بلکه هدف از توافق هستهای، تعامل با جهان بود!
اکنون دولت جنایتکار آمریکا، سردار دلاور حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رسانده. این اقدام جنایتکارانه، خشم مردم ایران از دولت غارتگر و دیکتاتور آمریکا را به اوج خود رسانده است. اما مدعیان اصلاحات با توهین به مردم کشورمان حسرت میخورند که ای کاش زمانیکه روحانی و ترامپ در آمریکا بودند دو کشور با یکدیگر مذاکره میکردند!
سؤال اینجاست که مگر ایران و آمریکا همین 4 سال پیش پس از مذاکرات متعدد دوجانبه و پیادهروی و گفتوگوی تلفنی مقامات دولتی به توافق نرسیدند؟! نتیجه چه شد؟! تحریمها رفت؟! گشایش اقتصادی ایجاد شد؟! از دشمنی آمریکا نسبت به مردم ایران کاسته شد؟! بهانههای آمریکا تمام شد؟!
دیروز گرای تحریم دادند امروز میگویند انتقام را عملی نکنید!
علی شکوری راد، دبیرکل حزب اتحاد ملت (فتنهگران و بازماندگان حزب منحله مشارکت) دیروز در روزنامه اعتماد نوشت: «تندروها کسانی هستند که بیش از بقیه بر آتش جنگ انتقامجویانه میدمند. در حالی که رهبری نظام از یکسو و رئیسجمهور آمریکا از سوی دیگر اعلام کردهاند خواهان جنگ نیستند و رهبری حتی تصریح کردهاند که جنگ نخواهد شد. اما وضعیت پس از ترور شهید سلیمانی بیش از هر زمان دیگر آبستن بروز جنگ شده است و همین موضوع نفسها را در سینهها حبس کرده است... همزمان با تندروها در داخل تندروهای آمریکایی و نیروهای سرنگونیطلب وابسته در خارج هر یک رویای خود را در جنگ میبینند، به این گمان که آینده از آن آنان خواهد بود!... باید بدون توجه به هیاهوی تندروها و ترغیب آنها به تعجیل در واکنش، خویشتندارانه بر وعده انتقام سخت تاکید کرد. این وعده برای آمریکاییها بسیار نگرانکننده و فرساینده خواهد بود و آنها را در موضع انفعال نگاه خواهد داشت. چوبی را که حقطلبانه و توجیهپذیر بالا بردهایم، تا زمانی که بالا نگاه داریم کارکرد خواهد داشت.»
تندرو، مدعیان اصلاحات و دلالان فروش منافع ملیاند که نتانیاهو مدال سرمایههای اسرائیل را بر گردنشان انداخت و از فرط خیانت و وطنفروشی، به جریان انقلابی برچسب تندروی میزنند. همان جماعتی که همکار آمریکا و اروپا برای انداختن ایران در تله FATFاند و همواره با طرح سایه جنگ تقلای فریب مردم و حذف رقیب را داشتهاند. نویسنده تلویحا درباره عملی نساختن تهدید انتقام لفظپراکنی میکند و نسخه ذلت میپیچد. کینهتوزان علیه نظام خوب بلدند در فتنه 88 گرای تحریم ملت به دشمن بدهند اما اینجا در ترور اسطوره مقاومت اسلامی، توصیه به خویشتنداری کنند! این حال و روز پادوهای مفلوک آمریکا در داخل و دنبالکنندگان اهداف نامشروع برآمده بر امیال پلید نفسانی علیه نظام اسلامی است که شیمون پرز دربارهشان گفت اصلاحطلبان به نمایندگی از اسرائیل با ایران میجنگند.