عوامل ذلت ملـت و دولـت در قرآن
* کریم خسروانی
در مطلب حاضر نویسنده با بررسی چیستی مفهوم عزت و ذلت در قرآن، به عواملی که منجر به ذلت مردم و دولت میشود و عمدتا ریشه در عملکرد مسئولان و کارگزاران حکومتی دارد اشاره کرده است.
***
مفهوم عزت
عزت حالتی است که انسان خود را از هرگونه سلطه طاغوتی رها میبیند و امکان چیرگی یا نفوذ را به دشمن نمیدهد و در انجام عمل یا ترک آن خود را قادر مییابد.
این مفهوم دقیقا در برابر ذلتی است که نفس انسان احساس میکند تحت سلطه طاغوتی قرار دارد که آزادی و استقلال و توان و قوتش را از وی سلب کرده به طوری که عاجز از هرگونه کنش و واکنش استقلالی و قدرتنمایی ارادی و اختیاری است.
خاستگاه عزت
از نظر آموزههای قرآن، خاستگاه عزت در مفهوم بندگی و عبودیت الهی انسان است؛ زیرا کسی میتواند عزیز و دارای عزت باشد که مظهر اسمای الهی باشد. شکی نیست که این مظهریت تنها در سایه عبودیت مبتنی بر عمل در چارچوبهای اسلام و قوانین آن تحقق مییابد؛ از همینرو خدا میفرماید:عزت فقط از آن خدا و از آن پيامبرش و از آن مؤمنان است؛ ليكن اين دورويان و منافقان این حقیقت را نمىدانند.(منافقون، آیه 8)
بر این اساس، جستجوی عزت در بیرون از دایره بندگی و عبودیت اسلامی، پوچ و بیمعنا خواهد بود و هر کسی عزتی را بیرون از آن بجوید، جز خواری و ذلت چیزی نصیب او نمیشود؛ چنانکه خدا به صراحت درباره گناهکاران و مخالفان با آموزههای اسلام میفرماید: و چون به او گفته شود از خدا پروا كن، عزت و نخوت، وى را به گناه كشاند. پس جهنم براى او بس است و چه بد بسترى است. (بقره، آیه ۲۰۶)
در این راستا خدا در قرآن، منافقان را به عنوان نادانان و فاقد علم در این باره معرفی میکند؛ زیرا آنان عزت را به جای بندگی در سایه عمل به آموزههای اسلام، در امور دیگر جستجو میکنند که نتیجه آن نیز چیزی جز ذلت نخواهد بود.
جریان نفوذ و نفاق که در میان امت اسلام و نظام اسلامی نهانی به شکل خطرناکی حرکت کرده و فتنههای گوناگون ایجاد میکند، جریانی است که به جای ایجاد عزت، ذلت را برای امت و نظام اسلامی به ارمغان میآورد و ارزش و اعتبار مسلمانی را در جهان به باد فنا میدهد.
این جماعت خطرناک، با نفوذ در میان مسئولان و مناصب و ردههای مسئولیت عالی، خطرناکترین دشمن عزت امت اسلام هستند؛ زیرا به سبب وارونگی فهم و ادراک و کوردلی و بیماردلی و فقدان بصیرت لازم، مدعیان عزت و اصلاحات هستند؛ در حالی که به سبب بیشعوری و فقدان کمترین ابزارهای ادراکی حسی و درک نمیتوانند فساد و ذلتی را که ایجاد میکنند، درک کنند؛ بلکه فساد و ذلت امت را عین رفتارهای اصلاحی میدانند و اینگونه بزرگترین ضربه را به امت و نظام اسلامی وارد میسازند.(بقره، آیات 7 تا 15)
از نظر آموزه های قرآن، اگر دولت و امت در نظام اسلامی در مسیر عبودیت و چارچوب قوانین اسلامی عمل و رفتار کنند، بیگمان عزت را در مییابند و از هرگونه ذلتی در امان میمانند.(منافقون، آیه 8) بنابراین هرگونه توطئه درونی و بیرونی که بخواهد عزت را از امت سلب کند و ذلت را بر ایشان تحمیل کند، به عنایت و فضل و امداد الهی نسبت به اهل عبودیت اسلامی، دفع می شود.(همان)
بر این اساس، اگر امت اسلام و نظام اسلامی گرفتار ذلت در حوزهها و ساحات گوناگون از جمله در حوزه عمل سیاسی و بین المللی شود، باید مهمترین عامل را در دوری از عوامل عزت بویژه عبودیت اسلامی دانست.(همان)
از آنجایی که اکثریت امت و دولت در نظام اسلامی خواهان عزت در سایه عبودیت اسلامی هستند، میتوان به این نتیجه رسید که جریان نفوذ و نفاق با حضور در مناصب دولتی، حرکت امت و دولت را به گونهای رقم زدهاند که موجبات خروج از عبودیت اسلامی فراهم آمده و خدا به حکم سنتهای حاکم بر اجتماع، امت و دولت را گرفتار ذلت کرده است.
به سخن دیگر، هر گاه نشانههای ذلت به جای عزت در میان امت و دولت بروز کرد، میبایست به تحلیل چرایی به وجود آمدن آن پرداخت که مهمترین آن، خروج از عبودیت اسلامی است. این بدان معناست که دولت و امت گرفتار نوعی نفاق شده است که به ظاهر، اسلامی ولی در باطن منحرف است و اصولا به جای قوانین اسلامی و عبودیت در سایه اسلام و آموزههای وحیانی آن، در حال اجرای مخفیانه قوانین ضداسلامی مستکبران شیطانی است؛ زیرا وقتی از نظر آموزههای قرآن، عزت در سایه عبودیت اسلامی به دست می آید و ذلت در مخالفت با آن تحقق مییابد، به یقین میتوان دریافت که مشکل در همان خروج از عبودیت اسلامی است که اگر آشکارا انجام نمیشود، به شکل مخفیانه از سوی امت و به ویژه دولت انجام می شود.
تاکید بر دولت از آن روست که مسئولیت اساسی در یک اجتماع اسلامی بر عهده نظام سیاسی آن است که از آن به دولت یاد میشود. بنابراین، میتوان گفت که دولتمردان یا برخی از مسئولان در نظام اسلامی بر خلاف سنت الهی عمل کرده و فتنهای را ایجاد نمودهاند که نتیجه طبیعی آن بر اساس سنتهای الهی حاکم بر جامعه، ایجاد ذلت و از دست رفتن عزت امت و دولت اسلامی است.
عوامل ذلت امت و دولت
بیگمان شناخت عوامل ذلتآور میتواند برای شناخت کسانی که بسترسازان ذلت امت و دولت اسلامی هستند، مفید و سازنده باشد تا اینگونه جریان بسیار خطرناک و فتنهگر نفوذ و نفاقی که به جای عبودیت اسلامی دنبال عبودیت طاغوت هستند را شناخته، رسوا شده و از گردونه نظام اسلامی کنار گذاشته شوند. از مهمترین عوامل ذلت امت و دولت در همین دنیا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. دروغپردازی مسئولان: مسئولانی که دروغ میگویند گرفتار نفاقی هستند که موجبات ذلت امت و دولت را فراهم میآورد. این مسئولان در دلهای خویش اعتقادی دارند و در محافل و مراکز خصوصی سخنی را بر زبان میآورند که با عمل و سخنان آنها در مجامع عمومی به شدت در تضاد و تقابل است. چنین رویه رفتاری مسئولان، موجب می شود تا خدا اینان را در همین دنیا خوار کند و امت و دولت آسیبی جدی از جهت آنان ببیند.(مائده، آیه 41)
2. حرامخواری مسئولان: از دیگر عوامل موثر در خواری و ذلت امت و دولت، حرامخواری مسئولان است؛ زیرا دستانشان در بیتالمال باز است و به سادگی حتی در قالبهای قانونی، به غارت و چپاول اموال بیتالمال میپردازند و با حقوقهای نجومی و پاداشهای هنگفت به شکل قانونی حرامخواری را رواج میدهند و بدین ترتیب دوزخ را برای خویش در همین دنیا با خواری و ذلت به جان میخرند و اینگونه امت و دولت را در ذلت و خواری رها میسازند.(مائده، آیات 41 و 42) باید توجه داشت که قدرت و اقتداری که اسلام به مسئولان داده مشروط و منوط به اقامه عدالت در قالب «قوامین بالقسط»(مائده، آیه 8؛ نساء، آیه 135) است. بنابراین، هرگونه قانونگذاری به نفع خویش یا حزب یا گروه یا خویشان در قالب استئثار، انحصار، حقوق نجومی، پاداشهای هنگفت و مانند آنها، نه تنها حرام بلکه از درجه اعتبار ساقط و بیارزش است و قانونگذار و مجریان و عاملان این قوانین، با وضع چنین قوانینی هرگز مالک چنین مالی نمیشوند که از بیتالمال با عناوین قانونی غارت و چپاول کردهاند، چنانکه حتی اگر پیامبر(ص) بر اساس «قسم و شاهد» حکم به انتقال مالی به شخصی کند که در حقیقت مال او نیست، چنین شخصی مالک آن مال نمیشود و باید در قیامت پاسخگو باشد، همچنین این افراد با وضع قوانین ضد عدالت، هرگز مالک آن مال به ظاهر قانونی نمیشوند؛ زیرا این دریافتیها از مصادیق حرامخواری است هر چند که ظاهری قانونی و شرعی داشته باشد. به سخن دیگر، همان طوری که رشوه دهنده با حکم قاضی مالک مالی نمیشود، مسئولان با قانونگذاری مبتنی بر اجحاف و خلاف عدالت هرگز مالک آن مال نخواهند شد(بقره، آیه 188) و خوردن چنین مالی چون خوردن آتش دوزخ در همین دنیا است.(نساء، آیه 10) این اختلاسها و نجومیها و پاداشهای هنگفت که از مصادیق حرامخواری از سوی مسئولان است، موجب میشود امت و دولت خوار و ذلیل شوند و خداوند عزت را از این مردمان سلب کند.
3. دنیا طلبی و ثروتاندوزی: مسئولان نظام اسلامی می بایست آخرتگرا باشند و برای آخرت خویش و مردم تلاش کنند. هرگاه مسئولان نظام سیاسی و دولت اسلامی گرفتار دنیاطلبی شوند، ذلت و خواری را برای دولت و امت به ارمغان میآورند و خدا بر اساس سنتهای الهی حاکم بر جان و جامعه و جهان در همین دنیا اینها را خوار و ذلیل میکند.(فجر، آیات 16 تا 20) بنابراین، مسئولانی که از حقوق بیتالمال به شکل بیمحابا سوء استفاده میکنند و برای خود از بیتالمال کیسه دوختهاند، همانند کسانی هستند که از مال یتیمان میخورند و حقوق ایشان را تباه میسازند و برای گردآوری و ثروتاندوزی حلال و حرام سرشان نمیشود، بهطوری که هم از توبره میخورند و هم از آخور. این گونه است که خدا به حکم سنتهای الهی ثابت، دولت و امت را خوار میسازد.
4. فسق: مسئولان دولت اسلامی که گرفتار فسق میشوند و رفتارهای فاسقانهای دارند بهطوری که هنجارشکنی آنان مردم و امت را میآزارد، باید بدانند که دولت و امت را گرفتار خواری و ذلتی می کنند که برخاسته از خشم خدا است. سنت الهی اقتضا میکند که هر فاسقی در همین دنیا خوار و ذلیل شود و فرقی میان مسلمان و غیرمسلمان از کافران و مشرکان نمیکند. از همینروست که خدا فاسقان از اهل کتاب را در همین دنیا خوار و ذلیل کرده است.(حشر، آیه 5؛ زخرف، آیات 51 و 54) مسئولانی که ارتباط ناروای جنسی و هنجارشکنانه دارند یا مردم را بدان تشویق و ترغیب میکنند، از منافقان و جریان نفوذی هستند که میبایست حذف شوند؛ زیرا فسق آنها خود عامل ذلت امت و دولت میشود.
5- بیماردلی مسئولان: مسئولانی که به سبب انواع گناهان کوچک و بزرگ یا آشکار و نهان، از مالی و غیر مالی، گرفتار زنگاردلی، بیماردلی، کوردلی و جانهای ناپاک شدهاند، بسترساز ذلت امت و دولت اسلامی میشوند. از نظر قرآن، منافقان و به ظاهر متدینان مسلمان وقتی گرفتار گناه هستند، گرفتار بیماردلی میشوند که خود عامل ذلت امت و دولت اسلامی است.(مائده، آیه 41).
6- استکبار مسئولان: خود برتربینی اجتماعی مسئولان و گمان آنان بر اینکه تافتهای جدا بافته از مردم هستند و به قولی رای خویش را برابر با چند میلیون رای مردم میدانند، عامل ذلت امت و دولت اسلامی میشوند و میبایست آنان را شناخت و از مسئولیت سلب و حذف کرد.(انعام، آیه 93؛ حج، آیات 8 و 9) اصولا باید این دسته از مسئولان را همان جریان طاغوتی دانست که در طول تاریخ حقوق حقه مردم را سلب کرده و به استضعاف مردم پرداخته و سهم ایشان را خوردهاند.(همان، فصلت، آیات 15 و 16).
7- بدعتسازی در دین و افتراء به خدا: مسئولانی که بیمحابا بر اساس بیماردلی حقایق را وارونه میبینند و گزینشی به دین مینگرند و برخی از آموزههای دینی را میپذیرند و با برخی مخالفت میورزند و اسلام را راهحل تمام و کامل نمیدانند، چنین مسئولانی با بدعتسازی در دین و افتراء به خدا، خشم خدا را برای مردم و دولت و امت به ارمغان میآورند و عزت امت و دولت را به ذلت تبدیل میکنند. (انعام، آیه 93؛ اعراف، آیه 152)
8- بیتوجهی به فقیران و بیاحترامی به یتیمان: مسئولان و دولتمردانی که بر خلاف عدالت عمل میکنند و به جای دفاع از حقوق تودههای مسکین، فقیر و مستضعف مردم و یتیمان بیپناه(فجر، آیات 16 تا 18)، به دفاع از منافع ثروتمندان و قدرتمندان و اقشار خاصی میپردازند و به جای آنکه قدرت خویش را برای حمایت از توده مردم به کار گیرند، به پشتیبانی و حمایت از مجرمان و فراریان مالیاتی و حقوقبگیران نجومی و اختلاسکنندگان از بیتالمال میپردازند(قصص، آیات 17 و 86).
9- پیمانشکنی مسئولان: مسئولانی که به مردم وعده میدهند و حتی بهطور رسمی در مراکز تصمیمگیری قول و قرار و پیمانی را امضا میکنند، سپس زیر آن میزنند و پیمانشکنی میکنند و حتی منکر وعدههای داده شده مستند به فیلم و صوت خود میشوند، چنین مسئولانی موجبات ذلت مردم را فراهم آورده و عزت را از امت و دولت سلب میکنند. (توبه، آیات 13 و 14)
10- تجاوز از حدود الهی: مسئولان نظام اسلامی که از حدود الهی تجاوز میکنند، امت و دولت را گرفتار ذلت میکنند و خشم خدا را به جان خود و ملت میخرند.(بقره، آیات 61 و 65؛ اعراف، آیه 166) مسئولانی که قوانین را دور میزنند و آن را اجرا نمیکنند و بلکه حتی قوانین طاغوتی مستکبران جهانی را اجرا میکنند، ذلت و خواری را برای امت و دولت به ارمغان میآورند.(همان)
11- تحریف حقایق: مسئولانی که حقایق را تحریف میکنند و با دروغ، واقعیتهای زشت را حتی به جای حقایق جا میزنند؛ چنانکه تنها به عنوان یک نمونه واقعیت زشت حاکمیت استکبار شیطانی جهانی را یک «حق» معرفی میکنند که میبایست با آن تعامل داشت و حتی همکاری همدلانه با چنین مستکبران شیطانی دارند، باید گفت که چنین مسئولانی خواری و ذلت را برای امت و دولت به ارمغان میآورند و عزت را از آنان سلب میکنند. (مائده، آیه 41)
12- تمسخر مردم: کارگزاران حکومتی که مردم را به سخریه میگیرند و به شعور مردم توهین و اهانت میکنند و آنان را بیشناسنامه میدانند و تنها رای و نظر خویش را هدایتگرایانه میدانند و برای رای مردم پشیزی ارزش قائل نیستند و چون فرعون مستکبرانه به مردم نظر میکنند(غافر، آیه 29)، چنین مسئولانی امت و دولت را به ذلت و خواری سوق میدهند.(هود، آیات 38 و 39)
13- جاسوسی: مسئولان دولتی که به جاسوسی برای دشمنان اقدام میکنند و به سبب اعتقاد به مستکبران یا برای پول و ثروت یا تابعیت خیانت میورزند، دولت و مردم را از عزت به ذلت میکشانند.(مائده، آیه 41)
14- جنگ و فتنه داخلی: مسئولان و کارگزارانی که تنها برای حزب و جناح و جریان خویش سینه چاک میکنند و برای مقاصد پست دنیوی جنگ و فتنه داخلی راهاندازی میکنند، بیگمان ذلت و خواری را برای دولت و امت رقم میزنند.(بقره، آیه 85)
15- حاکمیت طاغوت و مستکبران: مسئولان دولتی که حاکمیت طاغوت و مستکبران جهانی را فقط به داعی عناوین فریبایی چون بینالملل و جامعه بینالمللی میپذیرند و قوانین و حدود آن را مقدم بر حدود و قوانین الهی و آموزههای اسلامی میدانند، ذلت و خواری را برای دولت و امت به ارمغان میآورند. (زخرف، آیه 45؛ بقره، آیات 61 و 65؛ اعراف، آیه 166)
اینها برخی از عوامل بسترساز برای ذلت و خواری امت و دولت است که در اینجا مطرح شده است. با نگاهی به این مصادیق میتوان دریافت که چرا امت اسلام در جهان امروز همچنان در ذلت است و نتوانسته است عزت واقعی و حقیقی را کسب کند. این اسباب و عوامل را باید شناخت و بر اساس توصیه الهی با آن مبارزه کرد و به حذف عوامل بهویژه مسئولان فاسد و نفوذی و منافقی پرداخت که همواره در طول تاریخ به عزت مسلمانان و دولت و امت ضربه زدهاند.