نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
ما اصلاحطلبان شرکای خوبی برای مردم نبودیم
سردبیر روزنامه شرق نوشت: «اصلاحطلبان شرکای خوبی برای مردم نبودند و مردم نیز از در قدرت بودن آنها نه تنها منتفع نشدند بلکه متضرر هم شدند.»
سرویس سیاسی ـ
روزنامه شرق در شماره شنبه خود و در ستون سرمقاله به مسایل پیرامون انتخابات مجلس یازدهم پرداخت و نوشت: «هجوم اصولگرایان در قالب جریانهای تندرو، محافظهکار و حتی اعتدالی برای پیروزی در انتخابات مجلس تاملبرانگیز است؛ جریانهایی که چندان به روشهای دموکراتیک باور ندارند و مجلس را بیش از آنکه نهادی برای توسعه دموکراسی بدانند نهادی برای فشار به دولتهای ناهمسو میدانند که منافع کوتاه مدت و بلندمدت آنها را تحدید [حد و اندازه چیزی را معین کردن] نکند.»
پیش از این نیز بارها به این موضوعاشاره کردهایم که طیف موسوم به اصلاحطلب در توهماتشان تنها خود را دارای ویژگیهای مردم سالاری میدانند و هر که و هر چیزی به غیر خود را دشمن آن میپندارند. این ادعا در حالی از این روزنامه مطرح شده که تاکنون چندین بار طیف موسوم به اصلاحطلب با زدن زیرمیز به اصلیترین موضوع مردمسالاری یعنی آرای مردم تمکین نکرده و فتنهای بزرگ را دامن زدند.
این سرمقاله در حالی در ابتدای متن مدعی منافع اصولگرایان میشود که در انتهای همین سرمقاله میخوانیم: «اصلاحطلبان این بار نمیتوانند مانند گذشته آرای خاکستری را به دست آورند، چون این طیف از مردم بیش از هر چیز به انفعال سیاسی تمایل دارند. فقط میماند حامیان اصلاحطلبان و اندک مردمی که هنوز صندوق رای را تنها راهکار برای انتقاد از وضع موجود میپندارند. اصلاحطلبان در سال ۹۲ و در انتخابات ریاستجمهوریاشتباهی تاریخی مرتکب شدند؛ آنها بدون توجه به اصول اصلاحطلبی یعنی جلب مشارکت آحاد مردم، تن به شراکت دادند و اشتباه دیگرشان این بود که شرکای خوبی برای مردم نبودند و مردم نیز از در قدرت بودن آنها نه تنها منتفع نشدند بلکه متضرر هم شدند. افزایش قیمت بنزین، فارغ از اینکه تصمیم درستی یا نادرستی بوده باشد، تیر خلاص را به این شراکت زد...»
هفته گذشته دیگر روزنامه طیف موسوم به اصلاحطلب (آفتاب یزد) تصریح کرده بود که «به نظر میرسد قاطبهچپها [اصلاحطلبان] برای آنکه از موهبات قدرت سهمی ببرند سعی کردند با توجیهات نه چندان عقلانی و غیر قابل باور نواقص دولت را لاپوشانی و ندید بگیرند و دم نزنند...»
در بخشی دیگر از سرمقاله شرق میخوانیم: «آمار شرکتکنندگان در انتخابات مجلس در شهرهای بزرگ، همچون تهران، اصفهان و شیراز چندان چشمگیر نخواهد بود و این فرصت مناسبی است تا مردمی که در هشت سال اخیر دولت روحانی سکوت کردهاند، باز به صحنه بیایند و کار را تمام کنند؛ مردمی که در هیچ یک از تحلیلهای اصلاحطلبان و اپوزیسیونها جایی ندارند و همواره از آنها به عنوان رایدهندگان سازمانی یاد میشود. اینکه عنوان آرای سازمانی شاخص درستی برای آرای این مردم باشد، محل تردید است. آرای سازمانی از آن مردمی است که غالباً به اصولگرایان رأی میدهند. اینها مردمیاند که که هنوز به شعارهای اصولگرایان وفادارند. مردمی که در روستاها، شهرستانهای کوچک و شهرستانها در چشم برهم زدنی از اقلیت به اکثریت خواهند رسید.»
واقعیت تحریم را چه کسی تحریم کرده است؟
سخنگوی دولت دیروز در روزنامه ایران در مطلبی با عنوان «تحریم واقعیت تحریم» نوشت: «باید حقایق تحریمها را به مردم گفت.»
علی ربیعی در ارگان دولت آورده است: «این روزها ضرورت اقناع افکار عمومی را بهکرات میشنویم. اینکه باید جامعه برای افزایش قیمت بنزین اقناع میشد. من هم معتقدم که ما اقناع نکردیم اما موضوع اقناع مورد نظر من اقناع جامعه درباره تحریم است. چندی پیش آقای اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری نکاتی درباره سختی فروش نفت گفت که دیدیم مخالفان دولت چه هیاهویی بر سر آن ایجاد کردند. در حالی که این تنها شمهای از مشکلاتی است که تحریم ایجاد کرده و جامعه حق دارد و باید بداند. امروز من معتقدم ما اشتباه کردیم، باید مسئله تحریم را برای مردم بهطور شفاف تبیین میکردیم، اما بهدلیل عدم سوءاستفاده دشمنان امکان تشریح وضعیت را برای مردم نداشتیم و نتیجه اینکه مخالفان دولت آن را دستمایه اتهامات ناروا علیه دولت قرار دادند. مخالفان دولت از تحریمها خشنودند که دولت تحت فشار قرار میگیرد، مخالفان نظام خشنودند که تحریمها نظام را هدف قرار میدهد و حتی گروههای وابسته به آمریکا میگویند «مردم در خیابانها علیه تحریم شعار نمیدهند، بلکه علیه نظام شعار میدهند.» و مایک پمپئو و برایان هوک نیز مطالبی به همین مضمون بیان کردند. ناآرامیهای آبان و موج سواری مخالفان دیرین ما و دنبالهروهای آمریکا در کنار دولت آمریکا یک بار دیگر و به هولناکترین شکل، خطای رویکرد کتمان و انکارگرایانه در قبال تحریمها را نشان داد. باید از این حوادث تلخ درس گرفت و برمبنای «سیاست حقیقت» حقایق تحریمها را به ملت گفت و توافق اجتماعی جدیدی با ملت منعقد کرد.»
سخنگوی دولت نوشته است: «باید مقاومت بر ضد تحریمها را به جامعه واگذار کنیم. جامعه را دور نزنیم و به مردم نگوییم مردم ما بدون شما وبرای شما و به نیابت از شما با تحریمها مقابله میکنیم. رخداد آبان و موجسواری آمریکا برآن نشان داد که رویکرد انکارگرایانه در قبال تحریمها منجر به پنهان شدن واقعیت تحریم نمیشود، منجر به فرافکنی مصائب برخاسته از تحریم به جانب حاکمیت میشود. یعنی آن رویکرد که میگوید اگر از واقعیت تحریم سخن بگوییم به دشمن «گرا» دادهایم، در عمل بدترینگرا را به دشمن میدهد که احساس کند تحریمها نتیجه داده وموفق شده که جنایت تحریم را به مجاری انحرافی فرافکنی کند. کتمان حقیقت تحریم منجر به رفع تحریم نمیشود منجر به تبرئه آمریکا از جنایت تحریم میشود.»
طرح ضرورت بیان واقعیت تحریمها از سوی سخنگوی دولت امری مغتنم و اجتناب ناپذیر است. دولتمردان شایسته و بایسته است که به مردم بگویند با آنکه اوباما را مؤدب و باهوش خواندند و از خط قرمزها در مذاکرات عبور کردند و تعهدات گسترده و نامتوازن ایران در برجام را پیشدستانه و تمام و کمال اجرا کردند، نصیب ایران، عهدشکنی آمریکا و اروپا و افزایش تحریمها و فشار و تهدید و غارت داراییها بود و بار دیگر محرز شد علت تحریم و عداوت و عناد آنها، حریت، استقلالخواهی، مقاومت و اسلامگرایی ایران است و تا وقتی این عناصر هویتی نظام و آرمانهای انقلاب پابرجاست، هیچ نرمشی مانند برجام هم از آن دشمنی و ستیز نخواهد کاست. از این رو، در شرایط فعلی، رئیسجمهور با نواختن ساز مذاکره، خلاف واقعیت تحریمها را به افکار عمومی میگوید زیرا در وضعیت تداوم عهدشکنی دشمن و وضوح نگاه دیکتهای آمریکا به مذاکره و حمایت آنها از آشوبها، پالس مذاکره، امری خلاف منافع ملی و حکایتگر آن است که مطلوب آمریکا نسبت به ایران، گاو شیرده آلسعود است که البته کور خواندهاند. در چنین شرایطی، چرا رئیسجمهور با طبل مذاکره تصویری وارونه انعکاس میدهد؟
سخنگوی دولت میگوید، «مخالفان دولت از تحریمها خشنودند که دولت تحت فشار قرار میگیرد» این اتهامات در حالی است که دولت با مواردی نظیر «خزانه خالی است» و توجیه و مالهکشی عهدشکنی آمریکا و اروپا در برجام پالس عدم واکنش به تحریم را به غرب ارسال کرد.
این دم خروس با بقیه فرق دارد!
روزنامه دولتی ایران دیروز بخشی از اظهارات علی شکوری راد، دبیرکل حزب اتحاد ملت (اصحاب فتنه و بازماندگان حزب منحله مشارکت) در کنگره سالانه آن را منتشر کرد. ارگان دولت آورده است: «علی شکوری راد که در این کنگره برای سومین بار از سوی اعضای حزب به دبیرکلی برگزیده شد و در رأس شورای مرکزی 30 نفره جدید آن قرار گرفت نیز در سخنانی با تأکید بر اینکه «موضوع ولایتفقیه جزئی از قانون اساسی بهعنوان میثاق ملی است و اصل آن محل بحث و مناقشه نیست»، گفت: «آنچه محل مناقشه است، این است که جناحی در کشور به این موضوع رنگ و بوی عمیق عقیدتی دادهاند» و «آن را به مستمسکی برای تقسیمبندی افراد جامعه به خودی و غیرخودی تبدیل کردهاند.»
مدعیان اصلاحات بنا بر ضعفهای عمیق اعتقادی و تبدیل شدن به پیاده نظام دشمن، کوشیدهاند زنجیره اتصال آسمانی ولایت فقیه را انکار کنند و آن را امری معمولی و مخدوش جلوه دهند. دبیرکل اتحاد ملت وقتی در ظاهر از ولایت فقیه میگوید، بلافاصله دم خروس نفاقش را خود نشان میدهد؛ کسی که معتقد به ولایت است، چطور نمیتواند با معاندان ولایت مرزبندی داشته باشد؟