kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۷۰۷۳
تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱۳۹۸ - ۲۰:۵۵

افشای اسرار امنیت ملی در آموزه‌های قرآن



محمد احسان آزادی
امنيت به عنوان دومين مولفه سعادت در انديشه و نگرش انديشمندان علوم سياسي از ارزش و جايگاه بلندي برخوردار است. اگر خوشبختي در دنيا هدف هر اجتماع و دولت و ملتي باشد، امنيت دركنار آسايش دو عنصر اساسي آن را شكل مي‌بخشند. از اين‌رو، امنيت و آرامش به‌عنوان دغدغه هر اجتماع و دولتي است. مردم در سايه امنيت مي‌توانند به آسايش و رفاه دست يابند و نيروها و ظرفيت‌هاي خويش را آشكار كرده و به بالندگي و شكوفايي برسانند.
از اين‌رو هر چيزي كه امنيت ملي جامعه‌اي را به خطر اندازد از سوي مردم و مسئولان با حساسيت ويژه‌اي برخورد مي‌شود و همه اقشار مردم در جهت حفظ آن تلاش مي‌كنند و كساني كه به حريم امنيتي آنان تجاوز كند و يا آن را مخدوش سازد به‌شدت برخورد و مجازات مي‌شود. در نوشتار حاضر چیستی امنیت و اهمیت آن از نگاه قرآن و افشای اسرار امنیتی به‌عنوان یکی از عناصر مخل آسایش و امنیت جامعه مورد بررسی قرار گرفته است.
چيستي امنيت
امنيت حالت فراغت از هرگونه تهديد يا حمله و يا آمادگي براي رويارويي با هر تهديد و حمله را گويند. امنيت داراي اقسام و انواع چندي است. امنيت حتي در بعد روان‌شناسي افزون بر ابعاد سياسي و اجتماعي مورد توجه انديشمندان و دانشمندان علوم و فنون مختلف بوده و هست. از جمله اقسام امنيت مي‌توان به امنيت فردي، امنيت اجتماعي، امنيت جمعي، امنيت بين‌المللي ‌اشاره كرد.
آنچه در اين نوشتار مورد نظر است امنيت اجتماعي به معناي امنيت جمعي جامعه‌اي است كه به عنوان بخشي از جوامع به‌طور استقلالي وجود دارد و از سوي جوامع ديگر به عنوان جامعه‌اي مستقل شناسايي و پذيرش شده است. حتي در مواردي كه از امنيت فردي سخن گفته مي‌شود، ناظر به بعد اجتماعي آن است نه ابعاد روان‌شناختي مسئله؛ هر چند كه در همه موارد نمي‌توان به مسئله روان‌شناختي توجه نداشت؛ زيرا امنيت ارتباط تنگاتنگي با مسئله روان‌شناسي انسان دارد. از اين رو بهتر آن است كه از روان شناختي اجتماعي سخن بگوييم تا اين ارتباط ميان امنيت رواني و اجتماعي به‌خوبي روشن شود. همان‌گونه که ارتباط تنگاتنگ مسائل اجتماعي با مسائل سياسي ما را وا مي‌دارد تا در همه مباحث نگاهي به علوم سياسي داشته باشيم؛ زيرا نمي‌توان از اجتماع سخن گفت و به مسئله سياسي بودن آن نينديشيد.
امنيت و دولت
از وظايف دولت و از مهم‌ترين اهداف تشكيل جامعه و دولت، چنانكه گفته شد، تامين امنيت جامعه در‌اشكال فردي و اجتماعي و بين‌المللي آن است. امنيت فردي، حالتي است كه در آن فرد فارغ از ترس آسيب رسيدن به جان يا مال يا آبروي خود يا از دست دادن آنها زندگي كند.(آشوري، داريوش، دانش‌نامه سياسي ص 38 و 39)
در آموزه‌هاي قرآني تامين امنيت فردي از وظايف و اهداف دولت در اسلام دانسته شده است و خداوند در آيه 112 سوره نحل به اين مهم توجه داده و به تحليل و تبيين آن مي‌پردازد. آنجا كه مي‌گويد: ضرب الله مثلا قريه کانت آمنه مطمئنه ياتيها رزقها رغدا من كل مكان.
در اين آيه از امنيت و آرامش رواني سخن گفته شده؛ زيرا اطمينان، حالتي در انسان است كه مرتبط با روان و سكون نفس است. در اين آيه‌، قرآن، جامعه نمونه، كامل و سالم را جامعه‌اي مي‌داند كه در آن امنيت به عنوان امري بيروني (چه فردي، چه اجتماعي و نيز اقتصادي و سياسي و جاني و عرضي) و آرامش رواني و روحي فراهم آمده باشد. اين امنيت همه‌جانبه موجب مي‌شود تا همه‌گونه امكانات مادي و معنوي به سوي افراد و شهروندان آن جامعه سرازير شود.
در ادامه اين آيه آمده است كه جامعه‌اي كه در آن گرسنگي (نشانه بارز عدم رفاه و آسايش) و خوف و ترس از آينده (نشانه كاملي از فقدان امنيت و آرامش روحي ) وجود دارد، جامعه‌اي مقابل جامعه مطلوب و آرماني است.
بنابراين در تحليل قرآن از جامعه انساني، امنيت به عنوان مهمترين مسئله و دغدغه جوامع انساني مطرح بوده است و انسان‌ها خواهان كسب و حفظ آن به هر طريق ممكن هستند.
از آنجایی كه قرآن، جامعه كامل و سالم و نمونه را جامعه‌ای با چنين خصوصيات و ويژگي‌هایی مطرح مي‌سازد، به‌طور طبيعي و عقلايي اين مسئله مي بايست مطلوب دولت اسلامي نيز باشد تا مردم به آسايش و آرامش دست يابند و در پناه آن از همه‌گونه نعمت‌ها و امكانات مادي و معنوي برخوردار شوند.
از ديگر اقسام امنيت مي‌توان به امنيت اجتماعي‌اشاره كرد. امنيت اجتماعي، حالت فراغت همگاني از تهديدي است كه عملکرد غيرقانوني دولت يا دستگاهي يا فردي يا گروهي در تمامي يا بخشي از جامعه پديد آورد.
در نظام حقوقي جديد، فرض بر اين است كه قانون با تعريف و تعیین حد و مرز آزادي‌ها و حقوق فرد و كيفر دادن كساني كه از آن حدود پا فراتر گذاشته‌اند، امنيت فردي و اجتماعي را پاسباني مي‌كند. در اصطلاح سياسي اين موضوع را به عنوان آزادي‌هاي فردي توضيح مي‌دهند و دستگاه و نهادهايي چون پليس و دادگستري مامور اجراي قانون و حمايت از فرد و جامعه در برابر قانون شكناني هستند كه اين بخش از امنيت فردي و اجتماعي را تهديد مي‌كنند.(نگاه كنيد: آشوري، داريوش، دانشنامه سياسي ص39)
در آموزه‌هاي قرآني، دغدغه امنيت اجتماعي همانند امنيت فردي مورد توجه و نظر است و آن را به عنوان يكي از اهداف جامعه مطلوب اسلامي مورد تاكيد قرار داده و از دولت اسلامي مي‌خواهد كه آن را تامين و برآورده سازد. خداوند در همان آيه 112 سوره نحل به اين مسئله نيز توجه داده است؛ زيرا در اين آيه، امنيت اجتماعي از اصول يك جامعه سالم و مطلوب دانسته شده است و جامعه‌اي كه درگير مسئله معاش (گرسنگي ) و امنيت (خوف و ترس از آينده ) است، از امنيت اجتماعي برخوردار نخواهد بود.
قرآن با ‌اشاره به برخي از جوامع طاغوتي و فاسد به تحليل علل و عوامل فساد و آثار آن مي‌پردازد و مي‌كوشد تا مشكل اين جوامع را تبيين كرده و راه درست را به ديگر جوامع بياموزد. از اين‌رو قرآن در‌باره جامعه فرعوني بيان
مي‌دارد كه مردم در چنين جامعه‌اي از امنيت اجتماعي بهره‌مند نبودند و همواره به جهت كشته شدن كودكان و استحياي زنان در هول و هراس بودند.
در بيان قرآن مراد از استحياي زنان مي‌تواند دو معناي مختلف باشد؛ يا مراد آن است كه مردان را با بيگاري و شكنجه مي‌كشتند و زنان را زنده نگه مي‌داشتند تا از آنان بهره‌برداري ناروا بكنند و يا مراد آن است كه زنان را به بي‌حيايی مي‌كشاندند؛ زيرا باب استفعال گاه به معناي گرديدن و صيروره به كار مي‌رود مانند آنكه گفته مي‌شود: استحجرالطين؛ يعني گل سنگ شد. در اينجا نيز مراد از استحيا به معناي بي‌حيا شدن زنان است. اين عمل از آن رو صورت مي‌گرفت تا جامعه استعمار شده در راستاي فعاليت‌هاي دولت استعمارگر مورد بهره‌برداري قرار گيرد. يكي از سياست‌هاي دشمنان در اين حوزه آن است كه زنان را براي بهره كشي‌هاي جنسي زنده نگه داشته و آنان را به سوي بي‌حيايی سوق دهند.
در اين جامعه طاغوتي امنيت اجتماعي افراد جامعه اين‌گونه مورد تهديد قرار مي‌گيرد و افراد جامعه درحالت فراغ از امنيت زندگي سخت و همراه با ترس از آينده شوم به سر مي‌برند.
تا اينجا سخن از امنيت فردي و اجتماعي بوده كه ارتباط تنگاتنگي با دولت ملي و توانايي و ناتوانايي آن در ايجاد امنيت براي افراد جامعه خود داشته است. اين تهديد امنيت فردي و اجتماعي مي‌تواند همان‌گونه كه از سوي افراد و يا گروه‌هاي داخلي انجام گيرد از سوي دولت صورت بپذيرد كه نمونه آن در جامعه طاغوتي فرعون گزارش و تحليل شده است. اما گاه نوعي ديگر از امنيت مورد توجه است كه با ديگر جوامع مرتبط مي‌شود. اين امنيت عبارت از امنيت ملي است.
امنيت ملي
امنیت ملی، حالتي است كه ملتي فارغ از تهديد از دست دادن تمام يا بخشي از جمعيت، دارايي يا خاك خود به سر برد. در حقيقت امنيت ملي، دستيابي به شرايطي است كه به كشوري امكان مي‌دهد تا از تهديد‌هاي بالقوه و بالفعل خارجي و نفوذ سياسي و اقتصادي بيگانه در امان باشد. (آشوري، داريوش، دانشنامه سياسي ص39 و نيز روشندل، دكتر جليل، امنيت ملي و نظام بين‌المللي، نشر ليلي، تهران ص13.)
اين‌گونه از امنيت مراد و هدف دولت مطلوب اسلامي و نمونه است. قرآن نيز به اين مسئله توجه داده و خواهان فراهم‌آوري بسترهاي تامين آن مي‌باشد. در آيه 55 سوره بقره مي فرمايد: وعد الله الذين آمنوا منكم... من بعد خوفهم امنا. (خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده... ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل می‌کند.) در اين آيه استخلاف در زمين و حكومت مومنان همراه با رفاه و آسايش و امنيت به‌عنوان وعده موعود بيان شده است كه خود بيانگر مطلوبيت امنيت در اسلام و نظام اسلامي است.
همچنين مي‌فرمايد: ضرب ‌الله مثلا قريه کانت آمنه مطمئنه ياتيها رزقها رغدا من كل مكان(نحل؛ آيه 112). 0خدواند مثلی زده است: منطقه آبادی که امن و مطمئن بود و همواره روزی‌اش ار هرجا می‌رسید.) در اين آيه نيز،چنانكه گفته شد، شهر سالم و جامعه مطلوب، جامعه‌اي بيان شده است كه امنيت (امنيت اجتماعي) اطمينان(امنيت و آرامش رواني) و رفاه در آن وجود دارد. در اين آيه ثبات سياسي، اقتصادي، استقلال و عدم وابستگي به قدرت‌هاي بيگانه به‌خوبي بيان شده است.
در آيه 57 سوره قصص نیز جامعه سالم را اين‌گونه معرفي مي‌كند: او لم نمكن لهم حرما آمنا يجبي‌اليه ثمرات كل شي.(ایا ما حرم امنی در اختیار آنها قرار ندادیم که ثمرات هر چیزی به سوی آن آورده می‌شود؟) قرآن در اين آيه از شيوه تشبيه استفاده كرده است و بيان مي‌كند كه امنيت از اهداف مطلوب در نظريه اسلام برای جامعه سالم و نمونه است؛ زيرا حرم خدا را به حرم امني تشبيه كرده است كه همه نوع امكانات و ظرفيت‌هاي بهره‌برداري از آنها به سوي آن كشيده مي‌شود. اين جذب و كشش نعمت‌ها به سوي جامعه در صورتي است كه امنيت ملي تامين شده باشد و جامعه از سوي دشمنان بيروني مورد تهديد نباشد؛ چنان‌كه درگزارش قرآن درباره مكه و حرم امن الهي اين‌گونه آمده است كه هرگز از سوي دشمنان بيروني مورد تهديد نبوده است. در حقيقت نوعي استقلال در اين جامعه تحقق يافته بود و توانايي آن به گونه‌اي بود كه از بيرون مورد تهديد قرار نمي‌گرفت.
تأمین امنیت بین‌المللی
از اينجا مسئله تامين امنيت بين‌المللي نيز مورد تاكيد قرار مي‌گيرد؛ زيرا امنيت بين‌المللي، حالتي است كه در آن قدرت‌ها در حالت تعادل و بدون دست يازي به قلمرو يكديگر به سر برند و وضع موجود در خطر نيفتد. اعلام خطر نسبت به امنيت بين‌المللي همواره به معناي آن است كه خطر درگيري و جنگ در ميان است.(آشوري، داريوش، دانشنامه سياسي ص39)
تاكيد قرآن بر حفظ آمادگي دفاعي براي ايجاد امنيت بين‌المللي بسيار مورد توجه است. قرآن به صراحت در اين باره مي‌فرمايد: واعدوا لهم ما استطعتم من قوهًْ...ترهبون به عدوالله و عدوكم(انفال آيه : 60) (هر نیرویی در قدرت دارید برای مقابله با دشمنان آماده‌سازید...) تا به‌وسیله آن دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید.)
در اين آيه آمادگي نظامي به عنوان عامل بازدارنده جنگ مورد تاكيد قرار گرفته است؛ زيرا در صورت آمادگي همه‌جانبه دولت و امت اسلامي از نظر قواي انساني و تجهيزات لجستكي، دشمن به سبب ترس و واهمه خود را درگير جنگي نمي‌كند كه باعث ضعف و يا نابودي او شد. در حقيقت درجه بالاي آمادگي نظامي دولت اسلامي به عنوان عامل بازدارنده جنگ و عامل اقتضايي امنيت بين المللي در اين آيه مطرح مي‌شود. بنابراين بر دولت اسلامي به عنوان يك راهبرد اساسي فرض است تا به قدرت در حوزه نيروهاي بازدارنده به‌عنوان عامل و علت اصلي صلح و امنيت ملي و بين المللي توجه كند. در حقيقت اصل در همه حال، حفظ صلح بين‌المللي است كه كوشش‌هاي هماهنگ كشورها و سازمان‌هاي بين المللي و سازمان ملل متحد ضامن آن شمرده شده است.(آشوري، داريوش، دانشنامه سياسي ص39) اما اگر اين سازمان‌ها نتوانند آن را تامين كنند كه چنين نيز مي باشد؛ قرآن بهترين راهبرد در سياست بين المللي در حوزه امنيت را بازدارندگي با تجهیز همه‌جانبه مي داند. در حقيقت در نگرش صلح‌طلب و امنيت‌جوي اسلام و قرآن، آمادگي بالا نظامي خود بهترين و آسان ترين عامل جلوگيري ازجنگ و ايجاد صلح دائم است. دشمن هنگامي كه از قدرت بازدارندگي بالای امت آگاه شود هر گز به خود اجازه تعدي و تجاوز نمي‌دهد و امنيت ملي و بين‌المللي امت و كشور حفظ مي‌شود.
افشاگري و امنيت
افشاگري به معناي آشكار ساختن، فاش نمودن و پديد ساختن آمده است.(فرهنگ فارسي معين) افشاگر به معناي آشكاركننده مي‌باشد(دهخدا) مقصود از افشاگري آشكار كردن اسرار و رازهاست.
قرآن به‌شدت از افشاي اخبار مخل به امنيت باز مي‌دارد و به كساني كه به افشاگري اسرار اقدام مي‌کنند هشدار مي‌دهد كه در دنيا و آخرت مجازات خواهند شد.
قرآن به‌صراحت در اين باره مي‌فرمايد: يا ايها الذين آمنوا لاتتخذوا عدوي و عدوكم اولياء...تسرون اليهم بالموده (ممتحنه
آيه 1). (ای کسانی که به خدا ایمان آروده‌اید هرگز نباید کافران را که دشمن من و شمایند یاران خود بگیرید..... پنهانی با آنها دوستی کنید) اين آیه از دوستي با دشمنان و افشاي اسرار نظامي بازداشته و آن را امري حرام و ممنوع دانسته است.
از وظايف شهروندي عدم افشاي اخبار امنيتي و اسرار كشوري است.
خداوند در آيه 83 سوره نساء مي‌فرمايد‌: و اذا جاؤهم امر من الامن‌ او‌الخوف اذا عوا به؛ هر گاه به منافقان چيزي برسد و از اطلاعاتي آگاه شوند آن را پخش و فاش مي‌سازند.
اذاعه به معناي پخش و افشاي اسرار امنيتي است كه موجب مي شود تا در جامعه خوف و ترس پديدار شود و امنيت روحي و رواني جامعه با خطر هجوم دشمنان و تهديد از سوي آنها رو‌به‌رو شود.
اين آيه محدوديت‌هايي را نيز براي آزادي بيان مشخص مي‌كند و در حقيقت خطوط قرمز آزادي‌بيان را تعيين مي‌كند و از اين رو مي توان گفت كه در حوزه آزادي بيان بايد آن را به عدم افشاي اسرار امنيتي تحديد
و محدود كرد.
قرآن به انگيزه‌هاي افشاگري ‌اشاره كرده و ‌مي‌فرمايد: سست‌باورها و صاحبان بينش و نگرش نادرست در‌باره خدا و آخرت، مهم‌ترين عامل در افشاگري‌هاي اسرار امنيتي و اطلاعاتي هستند.
از اين رو منافقان و نيز مومنان سست‌ايمان بيشتر در دام توطئه دشمنان مي‌افتند و به افشاگري رازها روي مي‌آورند.(همان )
قرآن افشاگري را بدون هماهنگي با مسئولان مربوطه در برخي از موارد كه امنيت اجتماعي جامعه را با خطر مواجه مي‌سازد حرام و ممنوع مي‌شمارد و افشاي بدون هماهنگي را دام شيطان ودشمنان مي‌داند و از آنان مي‌خواهد تا در اين دام نيافتند.(همان )
دشمنان گاه براي رسيدن به مقاصد خود اطلاعاتي را كه دراختيار دارند در جامعه اسلامي پخش مي‌كنند تا روحيه ملت را خرد كرده و به امنيت روحي و رواني آن صدمه و آسيب برسانند.
اين شيوه را پيش از اين يهوديان در مدينه به كار گرفته بودند و با پخش برخي از اسرار، جامعه مدينه را به آشوب كشاندند.
شهروندان اسلام مي‌بايست در ارائه اطلاعات به دشمن و طرح موضوعات و اخباری که برای دشمن مفید خواهد بود كمال احتياط را داشته باشند؛ زيرا دشمنان گاه از همين اطلاعات و افشاي آن مي‌كوشند تا جامعه را
ملتهب کنند.