باز تعریف هویت جنبش دانشجویی در سالروز 16 آذر – بخش نخست
آرمان گرایی واقع بینانه نماد اندیشه دانشجوی انقلابی
رضا الماسی
ایستادگی، آزادی و آزادگی، حقطلبی، ظلمستیزی، خودباوری، مبارزه. این کلیدواژهها یادآور یک سری ارزشهاست که در برخی روزهای خاص تاریخی، از هر زمان دیگری زندهتر میشوند. یکی از این روزها 16 آذر است. تا صحبت از روز دانشجو میشود، هر ذهن و دل پاک و بیآلایشی به سوی مفاهیمی همچون استقلالطلبی و ظلمستیزی دانشجو سوق پیدا میکند. بررسی و یادآوری هویت حقیقی جنبش دانشجویی و موانع و چالشهای ظهور و بروز آن، ضرورتی است که هرازگاهی، مثل امروز شایسته توجه است.
این روزها با توجه به سرعت تحولات اجتماعی و فرهنگی، جامعه، انتظار بیشتری از دانشجویان بهعنوان پیشران حرکتهای اجتماعی به سمت اهدافش دارد. امروز – 16 آذر - که به واسطه به خون غلطیدن سه دانشجو (مصطفی بزرگنیا، احمد قندچی و آذر شریعترضوی) توسط رژیم منحوس پهلوی در سال 32 گرامی داشته میشود، نقطه عطف درخشش این جریان پاک در تاریخ مبارزات انقلابی مردم ایران است.
«نظام جمهوری اسلامی، ساخت و ویژگیها و مختصاتی دارد که حتماً جنبش دانشجویی در کنارش بایستی حضور داشته باشد. این جنبش دانشجویی در کشور ما در تاریخِ ثبت شده و شناخته شده خود، همیشه ضد استکبار، ضدسلطه، ضد استبداد، ضد اختناق و به شدت عدالتخواه بوده است... شروع این حرکت یا مقطع شناخته شده این حرکت، همین 16 آذر است. جالب است توجه کنید که 16 آذر در سال 32 که در آن سه نفر دانشجو به خاک و خون غلتیدند، تقریباً چهار ماه بعد از 28 مرداد اتفاق افتاده است؛ یعنی بعد از کودتای 28 مرداد و آن اختناق عجیب - سرکوب عجیب همه نیروها و سکوت همه - ناگهان به وسیله دانشجویان در دانشگاه تهران یک انفجار در فضا و در محیط به وجود میآید. چرا؟ چون نیکسون که آن وقت معاون رئیسجمهور آمریکا بود، آمد ایران. به عنوان اعتراض به آمریکا، به عنوان اعتراض به نیکسون که عامل کودتای 28 مرداد بودند، این دانشجوها در محیط دانشگاه اعتصاب و تظاهرات میکنند، که البته با سرکوب مواجه میشوند و سه نفرشان هم کشته میشوند. حالا 16 آذر در همه سالها، با این مختصات باید شناخته شود. 16 آذر برای دانشجوی ضد نیکسون است، دانشجوی ضدآمریکاست، دانشجوی ضدسلطه است. (رهبر معظم انقلاب 24/9/87)»
برای بازشناسی جریان دانشجویی جدید، سراغ چند تن از نمایندگان برخی تشکلهای انقلابی میرویم تا با روایت آراء و نظراتشان که به نوعی میتواند نمونهای از روح حاکم بر دانشگاههای کشورمان باشد، تصویری روشنتر از این جنبش 66 ساله داشته باشیم.
هویت جنبش دانشجویی
اولین و مهمترین موضوعی که درخصوص جنبش دانشجویی قابل پیگیری است، تعریف هویت این جریان است.
علی افشاریمهر، عضو شورای مرکزی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در این باره به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «به نظر من هویت حقیقی جنبش دانشجویی آرمانخواهی است و چون آرمانخواه است از وضع موجود ناراضی است و از طرفی عدم تعلق به دنیا و جوانگرایی این جنبش، ظرفیت فوقالعادهای برای حرکت دادن جامعه به سمت آرمانهای انقلاب اسلامی را به آن میدهد. به نظرم جنبش دانشجویی امروز در راستای هویت خود به خوبی فعالیت دارد هرچند گاهی فهمها از آرمانها و ارزشها کاریکاتوری و سطحی شده و بیم آن میرود که از عدالتخواهی تنها هایوهوی آن و از استکبارستیزی تنها دعواهای سیاسی آن برای جنبش باقی بماند.»
سجاد اسدی، دبیرکل اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل در دانشگاهها معتقد است: «جنبش دانشجویی نه تنها از ابتدای انقلاب بلکه از بدو تاسیس خود با هویت استکبارستیزی و آزادیخواهی و عدالتطلبی عجین شده است. آرمانهای جنبش دانشجویی با آرمانهای انقلاب اسلامی گرهخورده و کاملاً بر یکدیگر منطبق هستند. البته این موضوع منافاتی با روحیه مطالبهگری جنبش دانشجویی ندارد و دانشجو همواره باید آرمانهای خود را از مسئولان مطالبه کند.»
علی دهقان دبیرکل دفتر تحکیم وحدت و اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان نیز هویت جنبشهای دانشجویی در کشورمان را وام گرفته از مبانی اسلامی میداند و میافزاید: «از این جهت که «کلکم راع و کلکم مسئول» و با توجه به اصل امر به معروف و نهی از منکر، طبیعتاً این دغدغه در هر مسلمان و به خصوص دانشجوی جوان و پویایی ایجاد میشود و میتواند تغییر و تحول ایجاد کند. در واقع اساس تشکیل بسیاری از تشکلهای دانشجویی قبل و بعد از انقلاب با عنایت به فرمایشات حضرت امام(ره) و
حضرت آقا همین عامل بود.»
علی نوریان، مسئول تشکل جامعه اسلامی دانشگاه تهران، روحیه استکبار ستیزی و آرمانخواهی آن را هویت اصلی جریان دانشجویی معرفی کرده و تصریح میکند: «قطعاً در حال حاضر این روحیه میان تشکلهای دانشجویی همانند گذشته وجود دارد. اما شکل مبارزات فعلی با گذشته تغییر پیدا کرده است. در عصر فعلی صحنه مبارزه بیشتر به سمت مسائل فکری سوق پیدا کرده است.»
فاصله گرفتن برخی تشکلها
از هویت جریان دانشجویی
علیرغم شناخت شخصیت حقیقی جریان دانشجویی به شاخصهایی که از سوی برخی نمایندگان این جریان بدان اشاره شد، در طول تاریخ مبارزاتی این جنبش دیده شده که برخی مجموعهها با فاصله گرفتن از هویت خود، راه دیگری را در پیش گرفتهاند.
اسدی دبیرکل اتحادیه انجمنهای اسلامی مستقل در دانشگاهها در این خصوص به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «بخشی از تشکلهای دانشجویی با تولدی سیاسیگونه پا به عرصه حیات خود میگذارند. کار سیاسی نه به معنای مثبت آن،که مورد تاکید رهبر معظم انقلاب هم بوده و هست، بلکه به معنای اینکه این تشکلها با هویتی حزبی شکل گرفتهاند. چنین هویتی را ما در سال 78 نفی کردیم و به صراحت گفتیم؛ جنبش دانشجویی نباید به حکومت متصل باشد. آرمانهای ما منطبق بر آرمانهای حاکمیت است و استقلال مورد نظر ما به معنای استقلال از حاکمیت نیست. مستقل نبودن جنبش دانشجویی نسب به ارکان مختلف اجرایی کشور در بخشهای مختلف، روح لازم را از هویت دانشجویی میگیرد.»
وی ادامه میدهد: « ظهور چنین تشکلهایی را ما در دوره ریاستجمهوری آقای خاتمی و همچنین در دوره کنونی به شدت شاهد بودیم. یعنی یک جریان سیاسی که در درون دولت قرار دارد، با حمایت ویژه برخی مسئولان دولتی در سطح دانشگاهها شروع به فعالیت کرده و در بزنگاههای مختلف نیز پاسخگوی پیشینه و مواضع قبلی خود نیستند. شما میتوانید تجمیع این موضوع را در جلسه هفته گذشته تشکل انجمن اسلامی با وزیر بهداشت ملاحظه نمایید. این افراد همان کسانی هستند که موجب روی کار آمدن دولت فعلی شدند اما امروز بدون پاسخگویی نسبت به عملکرد گذشته خود و آرائی که به این دولت داده شده، پروژههایی مثل عبور از روحانی، فشار به دولت برای استعفا و زیر سؤال بردن قانون اساسی را مطرح میکنند. این دوستان با اتخاذ چنین مواضعی حتی اصول اساسنامههای خود را هم زیر سؤال میبرند. هدف چنین رفتارهایی تطهیر خود و جدا نشان دادن خود از دولتی است که عامل موجودیت خودشان بوده
است.»
نوریان مسئول تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، علت فاصله گرفتن برخی تشکلهای دانشجویی غیر انقلابی از هویت اصلی این جریان را فاصله گرفتن از مردم و عدم شناخت درست از فضای کشور و صحنه میداند. او در ادامه اظهار میدارد: «این تشکلها به جای دنبال کردن مطالبات اصلی مردم و انقلاب، با اشتباه گرفتن دوست و دشمن در پازلهای دیگری غیر از پازل آرمانهای دانشجویی بازی میکنند.»
لزوم بازشناسی ارزشهای انقلاب اسلامی
افشاری مهر هم در تشریح ریشهیابی انفعال برخی تشکلها و فاصله گرفتن از هویت حقیقی خودشان، به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید:
« به نظرم جنبش دانشجویی این روزها در فهم عمق آرمانها به جهت فهم نادقیق از اسلام و ارزشهای آن رنج میبرد. این عدم فهم دقیق بیش از هر چیز آن را دچار اشکال در فهم نقشه و طرح ولی خدا برای پیشبرد انقلاب میکند. به نظر، سطحیتر شدن و اصطلاحا سیطره تفکر مدرن، دانشجوی انقلابی را دچار عملگرایی بدون عمق و بیصبر در اقدام کرده است. نگاه بلندنظرانه و واقعبینانه به حرکت کلان انقلاب اسلامی لازمه جنبش دانشجویی در گام دوم انقلاب است.»
او معتقد است: «حوزه و دانشگاه به مثابه قوه عاقله نظام اسلامی باید بیش از هر چیز برای جهاد تبیین تلاش کنند و در این نهضت، خود را برای پذیرش مسئولیتهای بزرگ در انقلاب آماده کنند. واضح است که مسئولیتهای بزرگ اتفاقا مَناسب پرزرق و برق حاکمیتی نیست بلکه خود را در هرجا نسبت به حرکت انقلاب مسئول دانستن
است.»
افشاری مهر تاکید میکند: « تلاش ما بیش از هر چیز بر ولایتمدارتر شدن این جنبش است. واقعیت آن است که جنبش دانشجویی باید بداند و میداند که تمام این آرمانها و ارزشها را از اسلام عزیز و امام راحل و رهبر معظم انقلاب دارد. لذا چگونگی رسیدن به آرمانها و حتی راه فهم بهتر آنها نیز پیوستگی فکری با ولی است. ما به دنبال هرچه بیشتر کردن پیوستگی فکری مجموعه با ولیفقیه هستیم. مابقی ویژگیها به تبع خواهد آمد. برای مثال بسیاری از ایدهها و تکالیف و تحلیلها در جلسات تحلیل بیانات رهبر معظم انقلاب استخراج میشود، یعنی کانالکشی فکری جنبش دانشجویی را که به رهبر انقلاب بسپارید، تمام آرمانها و تکالیف یک به یک عملی خواهند شد.»
لزوم شناخت فضای حال و آینده نظام اسلامی
دهقان دبیرکل تحکیم وحدت نیز معتقد است که تشکلهای دانشجویی باید ناظر به فضای حال و آینده جمهوری اسلامی، واقعیتها، مصلحتها، مشکلات و چالشها را ببینند و آرمانهایشان را متناسب با این مولفهها تعریف نمایند.
وی میافزاید: «به اعتقاد بنده مهمترین مسئله برای جنبش دانشجویی، فهم درست از جمهوری اسلامی و اساس انقلاب است. ما اگر بخواهیم نقش خود را به خوبی در شرایط فعلی ایفا کنیم باید آرمانهایی ناظر به واقعیتهای موجود را دنبال کنیم و لازمه این موضوع، شناخت مناسب از فضای موجود است که متاسفانه این شناخت به طور کامل در میان تشکلهای دانشجویی وجود ندارد. نکته مهم در این خصوص این است که مختصات فهم انقلاب و جمهوری اسلامی را نیز نمیتوان از رسانهها دنبال کرد بلکه باید از طریق مطالعات عمیقتر، ارتباط بیشتر با مردم و همچنین مطالبهگری مستقیم از مسئولان به این مهم دست پیدا کرد. به اعتقاد بنده، مهمترین مسئله برای جنبش دانشجویی، حفظ روحیه آرمانخواهی آن است.»