آثار دروغگویی و وعدههای دروغ
حمید پاکسرشت
راستی و راستگویی یعنی صداقت در همه چیز به ویژه در سخن، یک ارزش انسانی و اخلاقی است که فقدان آن یعنی دروغ و دروغگویی میتواند در همه زمینهها به ویژه در عرصه اجتماعی و سیاسی آسیبهای جدی به اعتماد مردم وارد سازد. در این میان وعده های پوچ و دروغین از سوی مسئولان نظام سیاسی میتواند بسیار آسیبزا و خطرناک باشد؛ زیرا اعتماد عمومی مردم را نسبت به آنان از میان میبرد و موجب مشروعیتزدایی و مقبولیتزدایی از نظام سیاسی میشود.
در مطلب پیش رو آثار دروغگویی و وعدههای دروغ افراد و مسئولان و ملاکهای تشخیص راست از دروغ از دیدگاه قرآن بررسی شده است.
***
آثار زیانبار وعده ها و دروغ های سیاسی و اجتماعی
بر اساس تعالیم اسلام دروغگویی آثار زیانباری به جا میگذارد که میبایست همگان به ویژه رهبران و مسئولان در نظام سیاسی در قالب وعده های انتخاباتی و سیاسی از آن اجتناب کنند تا خود و امت و نظام اسلامی گرفتار انواع مشکلات و آثار زیانبار دروغ و وعدههای دروغین نشوند. از جمله مهمترین آثاری که میتوان برای دروغها و وعدههای انتخاباتی و غیرانتخاباتی مسئولان و رهبران اجتماع بیان کرد، عبارتند از:
1. بدعت در دین اسلام و بی اعتمادی نسبت به آن: دین اسلام مجموعهای کامل است که تامین کننده فلسفه و سبک زندگی و نیز سعادت دنیا و آخرت انسان و امت است. هر گونه دروغ و وعدههای دروغین میتواند به اساس دین اسلام ضربه بزند و مردم را از مسیر هدایت خارج سازد. همانطوری که دروغگویی نسبت به آموزههای اسلام میتواند بدعت در دین را موجب شود و چیزهایی را که اسلامی نیست به عنوان اسلام به خورد مردم بدهد(نحل، آیه 116) همچنین میتواند مردم را نسبت به اصل و اساس دین بیاعتماد سازد؛ زیرا دروغ و وعدههای دروغین مسئولان در یک نظام اسلامی به معنای آن است که این سخنان راست و بر اساس اسلام است، در حالی که این امور از اساس هیچربطی به دین اسلام ندارد و مسئولان برای قدرت و ثروت خویش چنین اموری را به دین نسبت داده یا ادعای دروغین را مطرح می کنند در حالی که هیچگونه پشتوانه علمی و تحقیقاتی ندارد و نمیتوان به این وعدههای دروغین عمل کرد و آن را عملیاتی کرد. اینگونه است که مردم از دین و مسئولان دینی سرخورده میشوند و اعتماد خویش را نسبت به اصل و اساس دین و مسئولان از دست میدهند.
2. روسیاهی: کسانی که وعدههای دروغین میدهند، با این کار، خود را در اجتماع منزوی میکنند و مردم آنان را همانند زغالی مییابند که در پایان برف هنوز روسیاهی او باقی و برقرار است؛ زیرا دروغگو با وعدههای دروغین خویش هرچند به ظاهر خود را روسفید معرفی میکند تا وجاهتی در میان مردم بیابد، ولی چهره واقعی او در آخر آشکار میشود و روسیاه در دنیا و آخرت به خلق خدا معرفی میشود. (زمر، آیه 60)
3. زیان و خسران: دروغگویی و وعدههای دروغین موجب زیان و خسران به فرد و اجتماع میشود. از نظر قرآن اولین کسی که از دروغ آسیب میبیند خود دروغگو است (غافر، آیه 28) ولی شکی نیست که این وعدههای دروغین همانطوری که اعتماد مردم را نسبت به دروغگو از میان میبرد، موجب میشود تا مردم از آنها دلسرد شوند و امید خویش را به چنین افرادی از دست بدهند بویژه اگر اینها از مسئولان باشند.
به عبارت دیگر دروغگو با از دست دادن اعتماد دیگران، دچار زیان در سرمایه بزرگی میشود.
4. ظلم و ظالمین: کسی که دروغ میگوید و وعده دروغ میدهد، نه تنها به مردم خیانت میکند بلکه به خود نیز خیانت میورزد و عدالت را نسبت به خویش مراعات نمیکند. اینگونه است که به عنوان ظالم از سوی قرآن معرفی میشود.(آل عمران، آیه 94؛ انعام، آیات 21 و 93) بنابراین نمیتوان از چنین افرادی انتظار عدالت و عدالتخواهی داشت و منتظر ماند تا آنان حقوق مردم را استیفا کنند یا بخواهند کاری در راستای اقامه عدالت انجام دهند؛ زیرا ظالم هرگز دنبال عدالت نمی رود و هیچگونه دلبستگی به آن ندارد.
5. حقگریزی: اصولا دروغگو با حق و حقیقت ارتباطی ندارد، زیرا دروغ ضد حقیقت است؛ بنابراین، دروغگویان با سخنان و وعدههای دروغین خویش علیه حق موضعگیری میکنند و حقگریزند و هرگز برای احقاق حق قیام نمیکنند، بلکه دنبال باطل میروند و گوش شنوایی برای حق و اقامه آن ندارند.(جاثیه، آیات 7 و 8)
6. ضلالتگرایی: دروغگویان به سبب گریز از حق و عدالت، به هدایت گرایشی نداشته و از آن گریزان هستند. گرایش آنان به گمراهی امری است که میتوان از جهات مختلف از گفتار و رفتار آنان استنباط کرد.(زمر، آیه 3؛ غافر، آیه 28)
7. نفاق: کسانی که دروغ میگویند و به هر بهانهای وعدهای دروغ میدهند، اگر گرفتار نفاق نباشند، گرفتار نفاق میشوند. بنابراین، میتوان آثار نفاق را در این افراد مشاهده کرد و آنان را از مصادیق اهل نفاق دانست.(توبه، آیه 77)
اهداف دروغگویی و وعدههای دروغین
از نظر قرآن، کسانی که دروغ و وعدههای دروغین میدهند ، اهداف و مقاصدی در نظر دارند که از جمله مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. انکار اسلام و وحی: از مهمترین اهدافی که دروغگویان در میان امت اسلامی دنبال میکنند، ایجاد بستری برای انکار اسلام و وحی و مخالفت با آموزههای شریعت اسلام و اجرا و اقامه آن است.(فرقان، آیه 4؛ مجمع البيان، ج 7 - 8 ، ص 253)
2. پنهان کردن جرم: هر کسی خلافی انجام میدهد، منتظر مجازاتی است. از اینرو بسیاری که فاقد قدرت هستند و نمیتوانند جلوی مجازات را بگیرند، به مکر و حیلهای به نام دروغ متوسل میشوند تا اینگونه بتوانند از مجازات احتمالی یا قطعی بگریزند و جرم خویش را نهان سازند.(یوسف، آیات 17 و18) در اجتماع اسلامی نیز مسئولانی که جرم و خیانتی را مرتکب میشوند با دروغگویی و وعده دروغ میکوشند تا خود را نجات دهند و از تبعات و آثار آن در امان مانند.
3. فریبکاری: از دیگر اهدافی که دروغگویان به ویژه در میان امت اسلام دنبال میکنند، فریب افکار عمومی و رهبری امت است. (عنکبوت، آیه 12؛ مجادله، آیه 14؛ منافقون، آیه 1) بنابراین، نباید به سادگی فریب افراد را خورد و وعدهها یا سخنان دروغشان را باور کرد و به آن بها داد؛ زیرا اگر سادگی شود ممکن است خیانتهای این افراد ضربات جبرانناپذیر امنیتی به اجتماع وارد کرده و نتوان به موقع از توطئههای آنان جلوگیری کرد.
معیارهای راستگویی و دروغگویی
برخی از مردم میپرسند چگونه میتوان وعدههای دروغ و راست دولتمردان را تشخیص داد؟ چه ابزارهای شناختی وجود دارد که قدرت تشخیص مردم را بالا ببرد و انسان بتواند تشخیص بدهد چه کسی چه وعده دروغین میدهد؟
قرآن در پاسخ به این پرسش معیارهایی را بیان کرده که با آن میتوان از راستی یا دروغ بودن وعدهها بهویژه از سوی مسئولان آگاه شد. البته این ملاکها تنها اختصاص به این دسته افراد ندارد، بلکه هر کسی را میتوان با این ملاکها شناخت و از راست و دروغ وعده و سخنش آگاه شد.
از نظر قرآن مهمترین معیارهای سنجش راست و دروغ و نیز جداسازی راستگویان از دروغگویان عبارتند از:
1- دلیل و برهان عقلی مقبول: هر سخنی میبایست از عنصر «سدید» بودن برخوردار باشد؛ یعنی چنان استوار و محکم باشد که بتواند مانع و سدی در برابر «ان قلت»ها و اشکالات باشد.(نساء، آیه 9؛ احزاب، آیه 70) از آنجا که سخن و گفتار مبتنی بر گمانهها و احتمالات از چنین ویژگی برخوردار نیست، نمیتوان به این دسته از سخنان و وعدهها به عنوان وعدههای راستین اعتماد کرد؛ زیرا ظن و گمان حقیقی را بیان نمیکند و از واقعیتی پرده بر نمیدارد.(نجم، آیه 28) بنابراین، امت اسلام باید به جای ظنون دنبال علم باشند و تا به چیزی قطع و یقین و علم پیدا نکردهاند اعتنایی نکنند. از آنجا که وعدههای فاقد دلیل و برهان عقلی مقبول، فاقد چنین خصیصهای است نمیبایست به این وعدهها اعتنا کرد و صاحبان آن را اهل راستی و راستگویی دانست. پس هر کسی بیبرهان و دلیل سخنی گفت نمیتوان از وی پذیرفت و به آن اعتماد کرد.(بقره، آیه 111؛ انبیاء، آیه 24) وقتی مسئولی وعدهای میدهد میبایست توجه کرد که بر اساس چه مبانی وعده داده است؟ آیا برهان و دلیل منطقی و معقول و مقبولی پشت آن است، یا بر اساس احتمالات و توهمات وعدهای داده است؟
2- تطابق قول و فعل: یکی دیگر از ملاکهای سنجش راست و دروغ و راستگو و دروغگو، تطابق قول و فعل است؛ به این معنا که فعل شخص قولش را تصدیق کند، نه چون منافقان سخنی بگویند و فعلی دیگر انجام دهند. وقتی تطابقی میان قول و فعل شخص نباشد، نمیتوان به وعدههای چنین شخصی اعتماد و اعتنا کرد. در آیات قرآن به اشکال گوناگون به این ملاک توجه داده شده است. تعبیر تصدیق در آیات قرآن به همین معنای مطابقت قول و فعل و ظاهر و باطن است.(تحریم، آیه 12؛ صافات، آیه 105؛ مائده، آیه 113)
3- آزمون فتنه: یکی از روشها برای شناخت و سنجش راست از دروغ، بهرهگیری از آزمون فتنه است؛ زیرا در زمان فتنه که حق و باطل به هم آمیخته است، تنها کسانی به سمت راستی و راستگویی میروند که فرع را به اصل و سست را به محکم ارجاع دهند.(آل عمران، آیه 7) اصولا از نظر قرآن، در آزمونهای فتنه است که انسانها از یکدیگر بازشناخته میشوند و حقیقت آنان آشکار میشود؛ زیرا در شرایط فتنه هر کسی به سمت و کاری میرود که شاکله وجودی اوست؛ زیرا قرآن میفرماید هر کسی بر اساس شاکله و شخصیت خویش عمل و رفتار میکند.(اسراء، آیه 84) بر این اساس در فتنه است که صف راستگویان از دروغگویان جدا میشود.(عنکبوت، آیات 2 و 3) خدا همچنین در آیات قرآن بیان میکند که در میدان عمل و تکالیف سخت است که میتوان راستگویان را از دروغگویان جدا کرد و حتی میزان و سطح راستی یا دروغگویی آنان را به دست آورد و شناخت.(فتح، آیه 16) میدان جهاد از جمله مواردی است که میتوان در آن فتنه و آزمون سخت ،مدعیان راست از دروغ را شناخت.(توبه، آیات 42 و 43 و 90)
4- عدم اعتنا به شواهد ظاهری: از نظر قرآن، در سنجش راست از دروغ نمیتوان به شواهد ظاهری بسنده کرد، بلکه ممکن است، شخصی با شواهدسازی فریبکاری کند و حق را باطل و باطل را حق جلوه دهد. بهویژه مسئولان و دولتمردانی که قدرت و ثروت در اختیارشان است و ابزار و وسایل برای شاهدسازی را در اختیار دارند و میتوانند نه تنها شاهدسازی کنند بلکه شاهدان را بخرند و به کار گیرند.(یوسف، آیات16 تا 18) بر همین اساس در مسئله شواهد ظاهری باید به عقل و دلیل منطقی مراجعه و بر اساس آن قضاوت کرد؛ چنانکه در همین رابطه میتوان داستان یوسف و زلیخا را به عنوان یک رویه روشن قرآنی برای سنجش راست و دروغ مطرح کرد که در آن به ادعا اعتنا نمیشود و شواهد ظاهری با ملاکهای معقول و مقبول عقلی و منطقی مورد تایید قرار میگیرد.(یوسف، آیات 23 تا 26)
5- عدم اعتنا به مظلومنمایی: دروغگویان حرفهای مانند مجذوبان قدرت و ثروت برای رسیدن به اهداف خویش مظلومنمایی میکنند، چنانکه برخی مانند برادران یوسف با صحنهسازی و مظلومنمایی وگریه و بهرهگیری از شواهد دروغین و شاهدسازی بر آن بودند تا دروغی را به کرسی بنشانند و خود را تبرئه کنند.(یوسف، آیات16 تا 18) بنابراین مراجعه به دلایل و براهین و شواهد عقلی مقبول ،لازم و ضروری است.(یوسف، آیات 23 تا 26)
6- موجهنمایی: دروغگویان حرفهای از دولتمردان و سیاستبازان دنبال موجهنمایی از خود هستند. بنابراین نمیبایست در سنجش راست از دروغ تنها به ظاهر افراد و وجاهت آنها بسنده کرد، بلکه باید برهان و دلایل آن را شنید و بر اساس آن قضاوت کرد.(بقره، آیه 204؛ منافقون، آیات 1 تا 4)
7- عدم اعتنا به سوگند: خدا در آیات بسیاری به مومنان و امت اسلام هشدار داده است که فریب سوگند دروغین افراد را نخورند. بنابراین در سنجش راست از دروغ نباید تنها به سوگندها بسنده کرد و آن را ملاکی برای سنجش راست از دروغ قرار داد، بلکه میبایست به دلایل و براهین آنان توجه و بر اساس آنها قضاوت کرد.(توبه، آیات 62 و74 و 95 و 96؛ نور، آیات 47 و53؛ مجادله، آیه 18؛ منافقون، آیات 1 و 4) خدا در قرآن بیان کرده که در مسائل مهم و حساس زندگی چون امور اجتماعی و جنسی میبایست به ظاهر سوگندها و سخنان توجه نکرد، بلکه شواهد و براهین و دلایل قطعی را ملاک عمل قرار داد؛ چنانکه در داستان یوسف و زلیخا به این ملاک توجه داده شده و پاره شدن پیراهن از جلو یا عقب ملاک راست یا دروغ قرار میگیرد.(یوسف، آیات 23 تا 26)