آسیبشناسی امنیت اجتماعی از نگاه قرآن
سهیل منصورزاده
امنیت، ضد ترس یا نقیض آن و از دغدغههای فردی و اجتماعی انسان است و لذا یکی از مهمتریم نیازهای همیشگی انسان به شمار میرود. ترس از گذشته که از آن به حزن و اندوه یاد میشود و یا ترس از آینده که از آن به خوف یاد میگردد، آسیبهای جدی روحی و روانی بر انسان وارد میسازد، به گونهای که آسایش روانی را از او سلب کرده و هرگونه عمل مثبت را با دشواری مواجه میکند.
واژه امنیت دو کاربرد مهم و اساسی در فرهنگ و ادبیات قرآنی دارد؛ گاه مراد از امنیت آن چیزی است که در حوزه فردی و روانشناختی فردی از آن سخن به میان میآید و گاه مراد امنیت اجتماعی و مباحثی است که در حوزه روانشناختی اجتماعی از آن بحث میشود. آنچه در این نوشتار از آسیبشناسی امنیت اجتماعی از آن سخن به میان میآید مباحث و مسائلی است که در حوزه روانشناختی اجتماعی بدان پرداخته میشود. کوشش بر آن است تا با بررسی و تحلیل آموزههای قرآن به این مهم دست یابیم که علل و عوامل مهم در مسأله امنیت اجتماعی که شامل امنیت اخلاقی، اقتصادی و جانی و آبرو و عرض آدمی میشود چیست و خداوند به عنوان آفریدگار و پروردگار او چه راهکارهایی برای مقابله و یا برونرفت از این مشکل ارائه میدهد.
ارزش و اهمیت امنیت
در ارزش و اهمیت امنیت همین بس که یکی از ویژگیهای بهشت و مدینه فاضله، وجود امنیت است؛ زیرا چنانکه روشن خواهد شد، فقدان امنیت به گونهای است که هر تلاش انسانی را با شکست مواجه خواهد ساخت و آدمی گاه به جایی میرسد که دست از هرگونه تلاش میشوید: زیرا بدون وجود امنیت همه جانبه، زندگی دوزخی است که قابل تحمل نخواهد بود. خداوند میفرماید که در بهشت، مومنان در امنیت میباشند از اینرو نه اندوه و حزنی بر گذشته خویش و نه ترس و خوفی از آینده خود خواهند داشت.
در دنیا نیز قرآن به امنیت و ارزش آن در زندگی بشر اشاره کرده و میفرماید که یکی از خواستههای اساس بلکه نخستین درخواست حضرت ابراهیم هنگام بازسازی و یا بنیانگذاری کعبه و شهر مکه، ایجاد امنیت برای این شهر نوساز است: و اذ قال رب اجعل هذا بلدا آمنا؛ و هنگامی که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را شهری امن قرار ده! (بقره آیه 126)
در داستان ورود خاندان یوسف به مصر، آن حضرت به پدر و برادرانش به عنوان یک جمله دعایی و امید به آینده به تنها مسئله مهمی که اشاره میکند مسئله امنیت ایشان در این شهر است که شامل امنیت جانی و مالی و اخلاقی و روحی و روانی خواهد بود. خداوند در آیه 99 سوره یوسف این درخواست حضرت یوسف برای ورود و طرح مسئله امنیت را این گونه گزارش میکند: هنگامی که آنان بر یوسف وارد شدند، یوسف پدر و مادرش را در کنف حمایت خویش گرفت و گفت: وارد مصر شوید، اگر خدا بخواهد شما در امنیت در آن به سر میبرید.
در اینجا نیز نخستین خواسته و مسئله برای گروهی تازه وارد به یک مسئله امنیت است. از اینرو اگر کسی در شهر خویش احساس امنیت نکند از آنجا مهاجرت میکند و یا اگر در شهری امنیت نباشد هرگز وارد آن نشده و بدانجا کوچ نمیکند.
خداوند در بیان نعمتهایی که به مردم قریش داده به مسئله امنیت اشاره کرده و میفرماید: الذی اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف؛ خداوندی که ایشان را از گرسنگی سیر گرداند و از ترس و خوف به امنیت رساند. (قریش آیه 4)
یا درباره نعمتهایی که به مردم سبا و یا بنیاسرائیل داده بود از مسئله امنیت جانی و مالی و غذایی ایشان یاد میکند (سبا آیه 15 و 18 نور آیه 55 و قصص آیه 57) و درباره شهر فاضله و نمونهای که میبایست آن را نمونه شهرهای برتر و جامعه نمونه دانست میفرماید: خداوند (برای آنان که کفران نعمت میکنند) مثالی زده است: منطقه آبادی که امن و آرام و مطمئن بود. (نحل آیه 112)
اینها نمونههایی است که قرآن به مسئله امنیت و ارزش و جایگاه آن اشاره میکند. البته با توجه به آیاتی که به مسئله آثار و کارکردهای روانی و اجتماعی و فردی و جمعی و نیز دنیایی و اخروی امنیت پرداخته است، میتوان از آنها به ابعاد دیگر اهمیت و ارزش و جایگاه امنیت در بینش و نگرش قرآنی دست یافت.
آثار و کارکردهای امنیت
پیش از آنکه به مسئله آسیبشناسی امنیت اجتماعی بپردازیم به برخی از آثار و کارکردهای امنیت اشاره میشود تا ارزش و جایگاه امنیت به خوبی دانسته شود.
۱- کسب آرامش روحی
قرآن برای امنیت کارکردهایی در ابعاد و مسائل متعدد و متنوع قائل است. از مهمترین آثار امنیت میتوان به حوزه روانشناختی آن اشاره کرد که شخص از نظر روانی به آرامش دست مییابد. آرامش مسئلهای روحی است که فقدان آن موجب میشود که انسان کاری را نتواند به درستی انجام دهد. فقدان آرامش به معنای فروپاشی سلامت شخص شخصیت سالم کسی است که در آرامش به سر میبرد. بنابراین امنیت اجتماعی موجب میشود که شخص خود را از نظر جانی و عرض و آبرو در خطر نیابد و همین مسئله خود موجب میشود تا از نظر روحی و روانی نیز در آرامش قرار گیرد. البته امنیت اجتماعی، علت اصلی آرامش انسان نیست ولی یکی از علل و عوامل تحقق آرامش است.
۲- رشد و تکامل انسان
دیگر اثر و کارکردی که میتوان برای امنیت گفت رشد و تکامل انسان است. به این معنا که انسان در زمانی که احساس امنیت بکند میتواند ظرفیت و استعدادهای خویش را بارور سازد.
امنیت است که به همگان این فرصت را میبخشد تا در فضایی آرام و مطمئن به عبادت اشتغال ورزد. قرآن امنیت را زمینهساز رویکرد مردم به عبادت خدا دانسته و میفرماید: خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده... وعده میدهد که... ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل میکند... (نور آیه 55) و همچنین میفرماید: پس پروردگار این خانه (کعبه) را بپرستند که... پس از خوف و ترس به آنان امنیت بخشید. (قریش آیه 3 و4)
بنابراین امنیت، فضایی را فراهم میآورد تا هر کس بتواند کمالات خود را بروز و ظهور دهد؛ زیرا کمالات انسانی در بینش و نگرش قرآنی از راه بندگی و طاعت خدا و آموزههای آن پدید میآید و اگر قرآن از عبودیت سخن میگوید به یک معنا همان راه تکاملی بشر است چنانکه پیامبر اکرم(ص) از همین راه به قاب قوسین او ادنی (نجم آیه 9) رسید.
در آیه دیگری قرآن به این مسئله اشاره میکند که دفع ستمگران به کمک همین انسانها از راه جنگ یکی از راههایی است که زمینه مناسب برای عبادت و بندگی را فراهم میآورد. به این معنا که میفرماید اگر جنگ نبود و برخی از ستمگران به کمک جنگ دفع نمیشدند و شرشان از سر مومنان برداشته نمیشد، خانههای عبادت از مسجد و کلیسا و کنیسه از میان میرفت و راه بندگی و عبودیت بسته میشد که این به معنای بسته شدن راه کمال بشر بود.
بنابراین با توجه به بینش و نگرش قرآن میتوان گفت که امنیت بستر و زمینهساز تکامل بشر و راهی برای رسیدن انسان به خلافت الهی است.
۳- دستیابی به حق و علم
قرآن همچنین امنیت را بستری میداند که در سایه آن انسانها میتوانند به تحقیقات و پژوهشهایی دست زنند که ایشان را به حق برساند. به این معنا که برای دستیابی به دانش و رسیدن به حق میبایست بستر امنیتی مناسبی فراهم شود وگرنه کسی که از نظر امنیت در شرایط مساعدی نیست نمیتواند به پژوهش و تحقیقات علمی بپردازد و به دانشآموزی اقدام کند و به حق و حقانیت دست یابد. از اینرو از کسانی که در جستوجوی حق هستند میخواهد که در شرایط امنیت به این کار اقدام کند و بر مومنان و جامعه است تا شرایط امنیتی را برای محققان و جویندگان حق و حقیقت فراهم آورند. (توبه آیه 6)
۴- زمینه ساز رفاه و آسایش
در دنیای مادی نیز کارکردهای امنیت را میتوان رفاه و فراوانی نعمت دانست. قرآن امنیت را زمینهساز مناسب برای رفاه و آسایش بشر میداند و میفرماید که جامعه نمونه جامعهای دارای امنیتی است که همهگونه روزی به سوی آن سرازیر است. (نحل آیه 112 و نیز قصص آیه 57 و بقره آیه 126)
۵- افزایش گردشگری
افزایش گردشگری و درآمدها و نعمتهایی که از این راه به جامعه دارای امنیت سرازیر میشود از دیگر آثار و کارکردهای امنیت است که قرآن در آیه 18 سوره سبا بدان اشاره کرده است.
آسیبشناسی امنیت
قرآن به صراحت نشان میدهد که کفر و شرک و نیز کفران نعمتهای الهی مهمترین عامل برای از دست دادن امنیت اجتماعی است. جامعهای که دچار کفر و کفران نعمت میشود، دچار خوف و ترس میشود و در نتیجه آن امنیت روحی و روانی فردی و جمعی به خطر میافتد و جامعهای که دچار فقدان امنیت میشود نه تنها سالم نیست بلکه دچار بحران جمعی روانی میشود که خدا از این مسئله به فقدان آرامش جمعی یاد میکند. (نحل آیه 112) اینگونه است که تولید کاهش یافته و فقر و گرسنگی دامنگیر جامعه میشود و خوف و ترس از عملکردهای خویش، از آنان سلب آرامش میکند. (همان)
قرآن به اقوام و جوامع انسانی هشدار میدهد که یکی از مهمترین عوامل سلب امنیت اجتماعی کفر و کفران نعمت است. (شعراء آیه 142 و 146)
از دیگر عواملی که میتوان به عنوان عامل فقدان امنیت اجتماعی از نظر قرآن برشمرد، عامل آدمربایی است. قرآن نعمت امنیت را از این نظر مورد توجه قرار داده است و میفرماید که ما برای قریشیان شهر مکه را حرم امنی قرار دادهایم که این نعمت بزرگی است.
در گزارشهای قرآنی و تاریخی بیشماری به این مورد برخورد میکنیم که مردمانی با یورشهای روزانه و شبانه از خانه و کاشانه خود ربوده شده و یا گروگان گرفته میشدند. این مسئله موجب شده بود تا دیوارهایی دور شهرها و آبادیها بکشند، با این همه باز با یورشهای دشمنان و حاشیهنشینان ربایش صورت میگرفت. قرآن از آدمربایی و گروگانگیری به تخطف یاد میکند که به معنا و مفهوم ربایش است. در آیه 67 سوره عنکبوت به مسئله امنیتی که از این لحاظ برای مردمان قریش و مکه پیش آمده اشاره میکند و آنان را به این نعمت توجه میدهد تا قدرشناس آن باشند.
بنیاسرائیل همین آدمربایی را به عنوان توجیه مطرح کرده و از پیروی حضرت موسی(ع) سر باز میزنند و میگویند که میترسیم اگر از تو پیروی کنیم ما را بربایند و به گروگان بگیرند. (قصص آیه 57)
خداوند با بازخوانی علل و عوامل آدمربایی به دو مسئله توجه میدهد. نخست اینکه دوری از خدا و کفر به نعمتهای وی را علت عمدهای برای آدمربایی و فقدان امنیت در این حوزه مطرح میسازد (نحل آیه 112) و از سوی دیگر به مسئله کاهش جمعیتی و فقدان قدرت اشاره کرده و میفرماید که قلت و استضعاف یکی دیگر از علل و عوامل آدمربایی و گروگانگیری است. خداوند در سوره انفال آیه 26 این مسئله را اینگونه مطرح میسازد که چون شما در زمین از نظر تعداد کم بودید و نیز در استضعاف قرار داشتید و قدرت در اختیار دیگران بود از این رو دیگران به شما هجوم آورده و امنیت شما را از میان میبرند. بنابراین افزایش جمعیتی و نیز وجود دولت و قدرت میتواند حافظ امنیت باشد. همانگونه که فقدان آن دو از علل مهم این نوع ناامنی به شمار میآید.
از دیگر عللی که قرآن در آسیبشناسی فقدان امنیت بیان میکند مسئله افشای اخبار امنیتی و سری کشور و جامعه است که موجب میشود دشمن با آگاهی از اطلاعات به دست آمده به جامعه هجوم آورده و امنیت کشور و جامعه را با خطر جدی مواجه سازد. (نساء آیه 82)
علل و عوامل دیگری را قرآن برای ناامنی و گسترش آن در جامعه برمیشمارد که در این نوشتار نمیتوان به همه آنها پرداخت و در اینجا به همین مقدار بسنده میشود.